صفحه 10 از 10 نخستنخست ... 678910
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 96 , از مجموع 96

موضوع: ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام {ام المصائب }

  1. Top | #91

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    خداحافظ، مادر کربلا!

    غریبانه می روی؛ می روی تا خاک، غم رفتنت را به
    دوش بکشد.دنیایی درد را با خود می بری.

    تو مادر پسرانی که در کمتر از یک روز، پرنده شدند.
    دامانت، خوابگاه روزهای تنهایی زینب بود.
    دست هایت، بوی حسنین را می دهد.

    تو آغاز عاشقانه ترین روزهای مادرانه بوده ای.
    خاک مرقدت، قدمگاه عاشقان شده است.
    کبوترها خاکت را برای شفا می برند.


    غیر از تو، کدام زنی را می توانم سراغ بگیرم که زیر
    بار این همه داغ، آنی زانویش نلرزیده باشد؟!

    اشک روزهای تنهایی ات بیش از آنکه بوی باب الحوایج
    بدهد، بوی لب های تشنه حسین علیه السلام را می دهد؛


    بوی بی قراری اسارت زینب، بوی دست های بریده قمر بنی هاشم.
    تو مادر زیباترین ماه شب چهاردهم دنیایی!

    چهار پسرت را قربانی کرده اند و تو شادمانی که سربلند
    از امتحان بیرون آمده ای. اسماعیل هایت را به قربانگاه
    فرستادی و کوچه را با اشک هایت پشت سرشان آب پاشی
    کردی و آه هایت بدرقه راهشان شد.


    دلشوره بازگشت کاروان سفر رفته،تابت کرده بود.
    عشق در ثانیه های بی قراری ات تپید و گل های
    معطر، عطر نفس های تو را شکوفه زدند.

    تمام غنچه ها نام تو را با شبنم بر گلبرگ هایشان نوشتند.
    نمی دانم خدا تو را کی و کجا آفرید؛
    ولی می دانم به بهشت نزدیک تر از فرشته هایی.

    نمی دانم خدا تو را در باغ های ازل آفرید
    یا روزهای اردیبهشتی بهشت؟


    لبخند تو لبریز شادی شدند و نارنج ها، شبیه آفتاب
    درخشیدند. دست ها بوی دوستی گرفتند و
    خانه ها اندوه را فراموش کردند.


    وقتی قدم به خانه کوچک علی گذاشتی، زندگی یک بار دیگر
    لبخند زد و عشق، با مهربانی هم قدم شد و بهار،
    خزان باغچه را به دست بادهای رهگذر سپرد.

    ماهی ها، دریا را برای ابرها سوغات بردند تا یاد
    صبوری تو را بر دشت های تشنه لب بگریند.
    نام بلند تو را تمام درخت ها می دانند.

    تمام آب ها از شرم تو سال های سال لب تشنه
    گریسته اند.اندوه تو را آینه آب ها کردند تا یادت
    در لحظه لحظه دریاها موج بزند.

    صدای رفتنت را تمام باران ها گریه کردند و ماهی ها
    مرثیه خواندند و گل های سرخ، از اندوه رفتنت
    پرپر شدند و درخت ها از خواب پریدند.


    پرستوها، دوازده بند محتشم را به رفتنت گره زدند و باده
    ا با نوای «عمان سامانی» هق هق کردند و تو با دنیا،
    آرام خداحافظی کردی؛ با اندوه خداحافظی کردی،

    با روزهای دوری و دلتنگی خداحافظی کردی و در ناگهانی
    از اتفاق، به شهیدانت سلام گفتی، به عزیزان دو
    از دستت سلام دادی، به خدا سلام دادی.


    تمام آینه ها با تو خداحافظی کردند؛ با لبخندهایت که
    زیبایی های بی پایان بودند، خداحافظی کردی.

    خداحافظ ای مادر زخم های بزرگ!
    خداحافظ ای مادر کربلا!
    خداحافظ ای مادر کاروان اسیر! خداحافظ ای....!


    عباس محمدی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #92

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,272
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,037
    مورد تشکر
    4,327 در 2,032
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود


    قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود


    منال ام بنین و ببال از عباس

    تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود


    سقوط قلعه‌ی خیبر اگر به نام علی‌ست

    فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود


    ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت

    که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود


    به لرزه بود از او پشت هفت‌پشت ستم

    یل تو یک‌تنه یک تن نبود، لشگر بود


    به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت

    ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود



    اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر
    ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود



    امضاء



  5. Top | #93

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,272
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,037
    مورد تشکر
    4,327 در 2,032
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    خانمی که تا خود خورشید قامت داشته

    در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته


    مادر باب الحوائج بوده و با این حساب

    دامن او را گرفته هر که حاجت داشته


    می‌رسد از والدین اخلاق فرزندان، ولی

    این زن از اول به فرزندش شباهت داشته

    اول از عباس او اذن حرم را خواسته

    هر کسی در کربلا قصد زیارت داشته

    با کلام نافذش در روضه‌ها حاضر شده

    در زمین کربلا هر چند غیبت داشته

    تحت فرمانش کلام و تحت امرش واژه‌ها

    صحبتش با ابروی عباس نسبت داشته


    فاطمیه رفته و آماده‌ی رفتن شده

    بسکه بر زهرای مرضیه محبت داشته


    بعد زهرا آمده پس بعد زهرا می‌رود

    اینچنین در مکتب مولا ولایت داشته


    دانه پاشیده برای کفتران قبر او

    در مدینه هرکسی یک جو لیاقت داشته


    تا ابد شرمنده‌ی عباس شد، چون قبر او

    بیشتر از قبر فرزندش مساحت داشته


    امضاء



  6. Top | #94

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک

    معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است


    ای شده محرم به ولای علی *** فاطمه دوم بیت علی

    اختر تابنده برج ادب *** شیرزن خیل زنان عرب

    باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک

    معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است

    تو عالم و صابر و آزاده ای *** چهار پسر بهر علی زاده ای

    چهار پسر نه چهار قرص قمر *** چهار ستاره چهار نور بصر

    تو گفته ای ای گل باغ عفاف *** با پسر فاطمه شام زفاف

    کی همه جا چشم و چراغ همه *** منم کنیز مادرت فاطمه

    همدم نور احدی فاطمه *** عروس بنت اسدی فاطمه

    تو بانوی بیت علی گشته ای *** دور حسین بن علی گشته ای

    تا که در آن بیت مقرب شدی *** از دل و جان عاشق زینب شدی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #95

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ای همسر سردار جهان، مادر عباس
    وی دامـن تـو مهـد ادب‌ پـرور عباس

    در بیت علـی آمده! هـمسنگر عباس
    خوانده است تو را مادر خود خواهر عباس

    ام‌الشهـدا، فاطمه ی دوم حیدر
    هم فاطمه ی دوم و هم زینب دیگر

    تو چشمه ی فیض از نفس پنج امامی
    تو فاطمه ی بیت شـه عـرش‌ مقـامی

    تو همسر تنهـا وصـی خیرالانامی
    تو مـادر والا گهـر خـون و قیامی

    جوشـد ادب و فضـل ز آیات کلامت
    پیوسته ز هفتاد و دو تن باد سلامت

    شک نیست به این رتبه که حیدر به تو نازد
    زینب کـه بـود عصمـت داور به تو نازد

    تـا روز جــزا آل پیمبــر بــه تـو نازد
    عبـاس تـو در عـرصه ی محشر به تو نازد

    کی مثل تو ای خاک رهت هم سر و هم جان
    یک روزه دهد چـار پسر در ره جانان؟

    ای سوخته در شعلـه ی مصباح هدایت
    ای مادر جود و کرم و فضل و عنایت

    خشنـود ز رفتـار تـو زهـرای ولایت
    جان همه خوبان جهـان باد فـدایت!

    با آن همه قدر و شرف و جاه و عزیزی
    کـردی بـه بنـی‌فاطمـه اظهـار کنیزی

    عون تـو شـده در صف عـاشور فدایی
    عثمان تو بگرفت ز خون رنگ خدایی

    تا دادن جـان، جعفر تو بود ولایی
    عباس تو از روز ازل کـرب‌وبـلایی

    چون حرمت زهرا به تو شد واجب عینی
    گشتنـد عزیـزان تـو هرچار، حسینی

    تـو ام‌ بنینـی نــه! تـو ام‌الشهـدایی
    پیوسته به ثاراللَه و از خویش جدایی

    دلباختـه ی جلـوه ی مصبــاح هــدایی
    بیش از پسران گریه کنِ خون خدایی

    ای بوسه ی خورشید به خاک کف پایت
    حق است کند فاطمه پیوسته دعایت

    دادی بـه ره شمـس ولا چـار قمـر را
    دور پسـر فاطمــه گـردانـده پسـر را

    در ماتم‌شان ریخته بس اشک بصر را
    آتـش زده از گریه دل اهـل‌ نظـر را

    از بس که در امواج بلا یار حسینی
    بـا داغ پسرهـات عــزادار حسینی

    یک روزه به دل داغ روی داغ تو دیدی
    چون فاطمه یـا فاطمه از غصه خمیدی

    بر گرد همـان چـار مزاری که کشیدی
    از داغ حسین‌بـن‌علـی جامـه دریـدی

    با آن کـه دلت خون ز غم چار جوان بود
    چشمت به حسین‌بن‌علی اشک‌فشان بود

    بـا داغ چهـار اختــر تابنده جبینت
    گفتـی کــه نخـوانند دگر ام‌بنینت

    آتش نزند کس به دل زار و حزینت
    ای لشکر ماتم به یسـار و به یمینت

    خون خوردی و نالیدی و از پای فتادی
    تـا جـان بـه سـر گریه ی پیوسته نهادی

    روزی که تو رفتی و جهان غرق عزا بود
    تابـوت تـو بـر دوش عزیـزان خدا بود

    با داغ تو خـون بـر جگر اهـل ولا بود
    عباس تو ای مـادر عبـاس! کجا بود؟

    ای کاش که چون عون، کنارت پسری بود
    از جعفر و عثمـان عزیـزت خبری بود

    ای قبله ی دل تـربت بی‌شمـع و چـراغت
    ای داغ پس از داغ دوبـاره روی داغـت

    ای چارگل خفته به خون، حاصل باغت
    باشـد کـه بیایـم بـه مدینه به سراغت

    با آن که شدم زائر بی‌صبر و قرارت
    نگذاشت عدو گل بفشانم به مزارت

    یا فاطمه خون دلـم از دیـده روان است
    قبر تو عیان است عیان است عیان است

    چشم همـه بـر تربت پاکت نگران است
    آن فاطمه قبرش ز چه از خلق نهان است؟

    از اشک، مگـر خاک بقیع تو بشویم
    آن تربت پنهان شده را بلکه بجویم

    هرچند که خون جگرت بود روانه
    دیگـر بدنت دفـن نگـردید شبانه

    بر بازوی و پهلـوت ندیدنـد نشانه
    ای کوه غم چار جوانت روی شانه

    بر «میثم» دل‌ سوخته کن اشک، عنایت
    تا خـون دل خـویش کنـد وقف عزایت

    استاد حاج غلامرضا سازگار




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #96

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ای بانوی شرافت و ادب! کرامت تو را می‏شود در زلال آیینه اباالفضلت دید؛
    آن‏جا که امان نامه شیطان را به سینه خاک کوبید و گفت:
    حیرتا! زاده ام البنین امان داشته باشد، اما میوه نازنین رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم
    زاده زهرای مطهّر، امان نداشته باشد؟

    اگر تو همسر امیرالمؤمنین نبودی، چه کسی ماه بلند بالای بنی هاشم را به دنیا می‏آورد،
    که از طلعت زیبا و جمال دل آرایش، عرب، انگشت حیرت به دندان می‏گزید؟

    بانوی بافضیلت بودی که ابوالفضل را چنان تربیت کردی، تا پشت و پناه
    حسین و لشگرش باشد و از کشته‏های دشمن، پشته بسازد.

    مرحبا به مادریت، ای مادر ادب! که به نوباوگان خویش فرمودی: از سر ادب.
    به گل‏های زهرا علیهاالسلام ، «آقا و مولا» خطاب کنند، نه «برادر». خدا تو را رحمت کند.

    هنوز صدای مرثیه ‏هایت
    در بقیع، در گوش زمان جاری است:

    دیگر به من «مادرِ پسران» نگویید؛ چون مرا به یاد شیران قوی پنجه‏ام می‏اندازید.
    من پسرانی داشتم که مرا به نام آنها، «ام البنین» می‏خواندند.

    اما اکنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم،
    همچون عقابان تیز پنجه بودند که با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.

    ای مادر وفا، که روح شریف چهار پسر وفادارت ـ «عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه‏»
    تجلی‏گاهِ وفای تو به علی علیه‏السلام و اولاد علی علیه‏السلام گردید.
    که وفای آنان، درخششی از وفای تو بود!

    آیا از شجاعت پدرانت که در رگ‏های تو جاری بود و از شرافت و فضیلتی که در تو می‏جوشید،
    غیر از این انتظار می‏رفت که فرزندت، قمر بنی هاشم، عبّاس رشید باشد که بر فوج اهریمنان تاخت.

    چه نیک می‏شناختی فرزندانت را که در رثای آنان سرودی:
    به من خبر دادند که عباس، با دست‏های بریده، با صورت به زمین افتاده
    اما پسرم! می‏دانم که اگر عمود آهنین بر سرت نمی‏کوفتند و شمشیر در دست می‏داشتی،
    هیچ کس یارای نزدیک شدن به تو را نداشت.

    خدا تو را رحمت کند، ای شجاع ‏زاده شجاع پرور، مادر پسران، ام البنین!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 10 از 10 نخستنخست ... 678910

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

فاطمه کلابیه, فرزندان ام البنين, فرزندان ام البنین, قمر بني هاشم, ماجرای کامل معجزه حضرت أم البنين با کودکی به نام سجاد, مادر ماه, مادر سقای کربلا, متن و ترجمه زیارتنامه حضرت ام البنین علیه السلام, چگونگی ازدواج با حضرت علی, نسب ام البنين, همسر علی (ع), وفات حضرت ام البنین, وفات حضرت ام‌البنين (س), ویژه نامه وفات خانم ام البنين, گالری تصاویر ویژه شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها, پژوهشی در زندگی و شخصیت ام ‏البنین(س), البنین, السلام عليک ياام العباس, ام البنين, ام البنين سلام الله عليها, ام البنین, ام البنین مادر حضرت عباس, ام البنین همسر مولا علی, ام البنین علیهاالسلام, ام البنین(س) و تاریخ کربلا, ام الشهداء, بانوی مردآفرین, بررسی تاریخچة زندگانی ام البنین ( س ) در تاریخ اسلام, توسل به حضرت ام البنین علیها السلام, حضرت ام البنين, حضرت ام البنین, حضرت ام البنین (س), دانلود مداحی و روضه خوانی وفات حضرت ام البنین (س), رفتار ام البنین با یادگاران فاطمه (س), سوگ نشين نهرعلقمه

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi