ام المصائب
ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
❤ |
ام المصائب
ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 18-02-2019 در ساعت 08:01
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- مسافر ری _ ویژه نامه ی سالروز وفات حضرت...
- ۩●^●۩ چهل منزل عاشقی{ویژه نامه اربعین...
- ۞۩§۩۞ويژه نامه شهادت غريب مدينه٬مولاي...
- llı §✿§ ıll خورشید در زنجیر{ویژه نامه شهادت...
- ویژه نامه شهادت مظلوم انه امام باقر علیه...
- ۩•*•۩ هجرت خورشید {سوگنامه وفات جانگداز...
- ▐▄ ۩ ▄ ▐شهيد مکتب تقوا(وبژه نامه شهادت امام...
- ويژه نامه ي شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه...
- ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه حضرت رقیه علیها...
❤ |
ای بانو، ای فاطمه دیگر خانه علی!
درود بی کران خداوند و رسولش بر تو.
خوب یتیم نوازی کردی،
خوب فرزندان فاطمه را در آغوش پر مهر خویش گرفتی،
خوب فرزندانت را محب فرزندان فاطمه تربیت کردی.
ای مادر ماه بنی هاشم!
ای مادر فضایل و کرامات بی شمار
و ای مادر پسران دلیر و پر توان!
رحمت به تو و بر فرزندان دلیرت.
چه بر دهان آنان نهادی که هنوز غریو
غیرتمندانه آنان به گوش می رسد.
چه دستی بر سر آنان کشیدی که سایه مهر و عطوفتت
هنوز بر دلهای سودازده حماسه می آفریند
و چه نگاهی به فرزندانت انداخنی
که هریک از آنها در اندازه آسمان رشد کرده اند.
آسمان باید در مقابل بزرگواری تو سجده کند
که به هر چه خوبی بود فرزندانت را متمایل کردی
و آنان را با تمام مردانگی،
مردانی از جنس احساس و عشق پروریدی....
آری ای فاطمه،
عباس شیرمرد مردستان عاشورا،
نام آورترین فرزند توست.
اکنون که رحل اقامت به جهان دیگری افکنده ای،
سلام ما را به فرزندت برسان و چشمان سرشار از
وفا و مهربانی او را از جای ما ببوس!...
اما خدا صبرت دهد فاطمه!
اکنون که پس از گذشت سالها،
فرزند دلبندت را با چشمانی خونین،
فرقی شکافته و دستانی جدا از تن می نگری!
درود خداوند بر تو و بر فرزندان رشید تو
ای مادر ماه تشنه، ای ام البنین
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
سلام برتو اي بانوي مهرو عاطفه
چه نیک آرمیده ای! چقدر آسوده، صورت به خاک نهاده ای!
انگار همین دیروز بود! علی علیهالسلام به عقیل فرمود:
برایم از قبیلهای رشید و شجاع، همسری بیاب!
و تو، برگزیده این انتخاب بودی تا قدم به خانه وحی بگذاری
تا سایه مهربانیات را مادرانه، بر خانه وحی بگسترانی.
که تو هم فاطمه بودی؛ فاطمهای که میخواست
جگر گوشه های بانویش فاطمه علیهاالسلام را پناه باشد!
فاطمه ای که میخواست زینبِ فاطمه علیهاالسلام را مادری کند!
فاطمه ای که میخواست حسین فاطمه علیهاالسلام را عاشقانه خدمت کند!
تو آمدی! یعنی باید میآمدی! تا مادر حماسه شوی
و حماسه را در دامان خود بپروری.
هنوز تاریخ، لحظه ورودت به خانه وحی را به خاطر دارد!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
ای بانو، ای فاطمه دیگر خانه علی!
درود بی کران خداوند و رسولش بر تو.خوب یتیم نوازی کردی،
خوب فرزندان فاطمه را در آغوش پر مهر خویش گرفتی،
خوب فرزندانت را محب فرزندان فاطمه تربیت کردی.
ای مادر ماه بنی هاشم! ای مادر فضایل و کرامات بی شمار
و ای مادر پسران دلیر و پر توان!
رحمت به تو و بر فرزندان دلیرت. چه بر دهان آنان نهادی
که هنوز غریو غیرتمندانه آنان به گوش می رسد.
چه دستی بر سر آنان کشیدی که سایه مهر و عطوفتت هنوز
بر دلهای سودازده حماسه می آفریند و چه نگاهی به فرزندانت انداخنی
که هریک از آنها در اندازه آسمان رشد کرده اند. آسمان باید در
مقابل بزرگواری تو سجده کند که به هر چه
خوبی بود فرزندانت را متمایل کردی
و آنان را با تمام مردانگی، مردانی از جنس احساس و عشق پروریدی....
آری ای فاطمه، عباس شیرمرد مردستان عاشورا، نام آورترین فرزند توست.
اکنون که رحل اقامت به جهان دیگری افکنده ای، سلام ما را
به فرزندت برسان و چشمان سرشاز از وفا و مهربانی
او را از جای ما ببوس!...
اما خدا صبرت دهد فاطمه!اکنون که پس از گذشت سالها،
فرزند دلبندت را با چشمانی خونین، فرقی شکافته و دستانی جدا از تن می نگری!
درود خداوند بر تو و بر فرزندان رشید
تو ای مادر ماه تشنه، ای ام البنین
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی
به علی مونس و هم خانه و همسر باشی
قسمت این بود که در زندگی مشترکت
به عزیزان دل فاطمه مادر باشی
آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی
آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی
قسمت این بود که در بین تمامی زنان
تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی
قمرت یک نفره لشگر انصار خداست
پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی
خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند
متعجب نشو گر شافع محشر باشی
غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد
سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی
این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند
نکند در بزنند و تو پس در باشی
چار تا بچه این خانه همه مادری اند
نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی
سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم و حسن
فاطمه دور و بر این شه بی سر باشی
سعی کن ثانیه ای تشنه نماند این گل
یار این سوخته دل تا دم آخر باشی
شاعر : مهدی نظری
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
لینک مطالب پیرامون حضرت ام البنین علیه السلام
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 19-02-2019 در ساعت 12:20
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
مادر....
مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند
و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟
مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»،
سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!
مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود
و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!
مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت
و تمام غریبانه هایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام
حسین علیه السلام همراهی کرد!
مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از
آسمان کربلا،تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه
که راوی، از عبور نیزهها روایت میکرد!
مادری که حتی کوچه های «مدینه»، مرثیه سرای
اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!
مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالیترین سرشت
همسری اش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروری اش.
مادری که برای همیشه، با ناله های نینوایی، به یاد پسرانش،
لالایی سرودو سروده هایش را فرات، هر روز،
هنگام غروب نجوا میکند!
مادری که بعد از شهادت «عباس علیه السلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد
و آسمان مدینه، نعمت نورافشانی اش را از دست داد!
مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل
از «گودال قتلگاه» نگرفت
و فریاد «یا حسین»اش را نه تنها در مدینه، که از
صحن مطهر کربلا میتوان شنید!
درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بی نظیرش باد!
روح آسمانی اش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت
بشکوهش، دستگیرمان باد!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
خداحافظ، مادر کربلا!
غریبانه می روی؛ می روی تا خاک، غم رفتنت را به
دوش بکشد.دنیایی درد را با خود می بری.
تو مادر پسرانی که در کمتر از یک روز، پرنده شدند.
دامانت، خوابگاه روزهای تنهایی زینب بود.
دست هایت، بوی حسنین را می دهد.
تو آغاز عاشقانه ترین روزهای مادرانه بوده ای.
خاک مرقدت، قدمگاه عاشقان شده است.
کبوترها خاکت را برای شفا می برند.
غیر از تو، کدام زنی را می توانم سراغ بگیرم که زیر
بار این همه داغ، آنی زانویش نلرزیده باشد؟!
اشک روزهای تنهایی ات بیش از آنکه بوی باب الحوایج
بدهد، بوی لب های تشنه حسین علیه السلام را می دهد؛
بوی بی قراری اسارت زینب، بوی دست های بریده قمر بنی هاشم.
تو مادر زیباترین ماه شب چهاردهم دنیایی!
چهار پسرت را قربانی کرده اند و تو شادمانی که سربلند
از امتحان بیرون آمده ای. اسماعیل هایت را به قربانگاه
فرستادی و کوچه را با اشک هایت پشت سرشان آب پاشی
کردی و آه هایت بدرقه راهشان شد.
دلشوره بازگشت کاروان سفر رفته،تابت کرده بود.
عشق در ثانیه های بی قراری ات تپید و گل های
معطر، عطر نفس های تو را شکوفه زدند.
تمام غنچه ها نام تو را با شبنم بر گلبرگ هایشان نوشتند.
نمی دانم خدا تو را کی و کجا آفرید؛
ولی می دانم به بهشت نزدیک تر از فرشته هایی.
نمی دانم خدا تو را در باغ های ازل آفرید
یا روزهای اردیبهشتی بهشت؟
لبخند تو لبریز شادی شدند و نارنج ها، شبیه آفتاب
درخشیدند. دست ها بوی دوستی گرفتند و
خانه ها اندوه را فراموش کردند.
وقتی قدم به خانه کوچک علی گذاشتی، زندگی یک بار دیگر
لبخند زد و عشق، با مهربانی هم قدم شد و بهار،
خزان باغچه را به دست بادهای رهگذر سپرد.
ماهی ها، دریا را برای ابرها سوغات بردند تا یاد
صبوری تو را بر دشت های تشنه لب بگریند.
نام بلند تو را تمام درخت ها می دانند.
تمام آب ها از شرم تو سال های سال لب تشنه
گریسته اند.اندوه تو را آینه آب ها کردند تا یادت
در لحظه لحظه دریاها موج بزند.
صدای رفتنت را تمام باران ها گریه کردند و ماهی ها
مرثیه خواندند و گل های سرخ، از اندوه رفتنت
پرپر شدند و درخت ها از خواب پریدند.
پرستوها، دوازده بند محتشم را به رفتنت گره زدند و باده
ا با نوای «عمان سامانی» هق هق کردند و تو با دنیا،
آرام خداحافظی کردی؛ با اندوه خداحافظی کردی،
با روزهای دوری و دلتنگی خداحافظی کردی و در ناگهانی
از اتفاق، به شهیدانت سلام گفتی، به عزیزان دو
از دستت سلام دادی، به خدا سلام دادی.
تمام آینه ها با تو خداحافظی کردند؛ با لبخندهایت که
زیبایی های بی پایان بودند، خداحافظی کردی.
خداحافظ ای مادر زخم های بزرگ!
خداحافظ ای مادر کربلا!
خداحافظ ای مادر کاروان اسیر! خداحافظ ای....!
عباس محمدی
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
آن کس که در میانۀ محشر امید ماست
ام البنین مادر سردار کربلا ست
او کز غم فراق علمدار در غم است
بانی روضه های علمدار کربلاست
اینک اگر قلم به ورق می زنم بدان
از شور و شوق دلبری ماه کربلاست
زینب اگر سفیر غم غاضریه شد
بیرق به دست مادر سقای کربلاست
تنها دلیره ای که ابوفاضلش دهند
این فاطمه نشان گر غوغای کربلاست
ما را غزل اگر ز غم خیمه ها دهند
ام البنین ساقی غم های کربلاست
کان نو عروس تازه به حجله روانه شد
گفتا که خود کنیز شهیدان کربلاست
مادر که شد پسر به سر دست ها گرفت
گفتا که این فدایی ارباب کربلاست
در وصف حال او چه کنم قاصر است زبان
ام البنین مادر سردار کربلاست
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
❤ |
گویا آسمان مدینه رنگ و بوی عزا گرفته.
ام البنین علیها السلام در بستر غنوده و خاطرات تلخ و شیرین گذشته
را به یاد می آورد. خاطراتی که یادآور گذشته پرفراز و نشیب اوست.
اولین خاطره ای که در ذهنش نقش می بندد،
زمانی است که عقیل او را برای برادرش امیرالمؤمنین
علی علیه السلام خواستگاری کرد و گفت:
علی علیه السلام همسری می خواهد که از او فرزندی جنگجو و تکسوار پدید آید،
پسری که قهرمان عرب لقب گیرد. و آن زن کسی نبود
جز فاطمه کلابیه; آری فاطمه!
فاطمه ای که می خواست جای خالی فاطمه سفرکرده را برای علی علیه السلام
و کودکان داغدارش پرکند. و گیسوان زینب علیها السلام را به جای مادر
مهربانش زهراعلیها السلام شانه بزند و دست نوازش بر سر و روی
حسنین علیهما السلام بکشد و ام کلثوم را مادرانه در آغوش گیرد.
از این پس او بانوی خانه ای می شد که انوار لاهوتیش تا فراسوی ملکوت کشیده
شده بود و گذرگاه فرشتگان و ملائک مقرب درگاه حق بود و قدسیان عالم بالا،
فوج فوج برای تبرک جستن از این وجودهای نازنین هبوط می کردند.
آری فاطمه قدم به خانه ای می گذاشت که داغ فراق فاطمه علیها السلام زخمی
عمیق و جانسوز در دل یتیمانش پدید آورده بود و زینب علیها السلام در دوران
کودکی خانه دار کوچک این سرای بهشتی شده بود.
و علی علیه السلام چه عاشقانه او را فاطمه خطاب می کرد،
ولی وقتی نام فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام در خانه طنین انداز می شد،
اشک غم در چشمان زینب حلقه میزد و رنگ از رخسار حسین علیه السلام می پرید
و قلب او با دیدن این صحنه های جانسوز شرحه شرحه میشد. او از علی علیه السلام
خواست تا او را با این نام نخواند. زیرا نام فاطمه علیها السلام داغ یتیمان
فاطمه علیها السلام را زنده می کرد.
و آنگاه که عباس علیه السلام، عبدالله علیه السلام و عثمان علیه السلام و جعفرعلیه السلام،
زمین خاکی و عرش الهی را غرق در شادی و سرور کردند او را ام البنین
علیها السلام خواندند و چه نیکو نامی:
مادر پسران!
پسرانی که بارها و بارها آنان را فدائی حسین علیه السلام خوانده بود.
حسین علیه السلام که با هر لبخندی، او را جانی دوباره
می بخشید و روح بی تابش را آرامش می داد.
او به یاد آورد زمان تولد عباس علیه السلام را;
آن هنگام که علی علیه السلام دستان او را غرق بوسه کرد و بی قرار گریست
و در پاسخ علت بیقراری و اشک فرمود: "این دستها روز عاشورا در راه
فرزندم حسین علیه السلام جدا خواهد شد."
و بارها از زبان زینب علیها السلام شنیده بود که چگونه عباس
علیه السلام وفا و ادب را شرمنده خویش کرد و با
دستان فتاده اش حماسه ازلی آفرید.
نیز زمانی را به یاد آورد که کاروان زخمی اسراء به مدینه بازگشتند.
او کنار قبر رسول خداصلی الله علیه وآله، زینب علیها السلام را در
آغوش فشرد و پیش از همه از مولایش حسین علیه السلام پرسید;
زانوان زینب علیها السلام سست شده، قلبش فرو ریخت
و گریه امانش را برید و فریاد برآورد:
«حسین علیه السلام را با لب تشنه سر بریدند»
و زمانی را به یاد آورد که سپر خون آلود عباس علیه السلام را
از میان چادرش بیرون آورد و مقابل دیدگان اشکبار ام البنین نهاد;
در این لحظه آنچنان قلبش به درد آمد که بیهوش در خاک غلطید.
پس از آن، دیگر بقیع رنگ تلخ سکوت را بر خود ندید.
ندبه های ام البنین علیها السلام دوست و دشمن را به فغان
وا می داشت و زمین و آسمان را به لرزه می انداخت.
حال، پس از تمامی شدائد و سختیهای روزگار،
لحظه وصال نزدیک است.
عباس علیه السلام با بالهای گشوده در میان دروازه بهشت
ایستاده و ورود مادرش را انتظار می کشد زهراعلیها السلام و علی علیه السلام
با تبسمی شیرین بر لب، چشم بر آسمان دوخته اند. حسین علیه السلام با عبایی سپید
بر دوش، در میان خیل ملائک برای دیدارش لحظه شماری می کنند.
ام البنین علیها السلام با قلبی آرام چشم از این دنیای فانی فرو می بندد
و به سوی آسمان معبودش پرمی گشاید و یقین دارد که بهشت
و تمامی ساکنان افلاکیش حضور سبز او را می طلبند.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (18-02-2019), مدير کل انجمن (01-03-2018), نرگس منتظر (18-02-2019), شهیده (18-02-2019)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)