تعریف عصمت از دیدگاه شیعه
پرسش : شیعیان چه تعریفی از عصمتدارند؟
پاسخ تفصیلی: عصمت از دیدگاه دانشمندان شیعهبه معناى مصونیت عدهاى خاص از بندگان خداوند از گناه، اشتباه، سهو و نسیان است، سرمنشا این مصونیت و عصمتنیز لطف و توفیفى است که از جانب خداوند شامل حال آن افراد مىشود که در نتیجه فرد معصوم در عین حال که قدرت بر انجام گناهو خطا را دارد از ارتکاب آن خوددارى کند.
مرحوم شیخ مفیدرضوان اللهتعالى علیه در این باره مىگوید:
عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.(1)
سید مرتضى نیز در تعریف عصمتمىگوید:
عصمت، همان چیزى است که با وجود آن، انجام کار زشت و عدم انجام واجبات براى مکلف ممتنع مىشود؛ به طورى که اگر نبود، امکان انجام قبیح و ترک واجبممکن بود؛ هر چند که ذاتاً انجام هر دو طرف (انجام قبیح و ترک واجب) امکانپذیر است. عصمتدر حقیقت چیزى است که خداوند در حق بندهاش انجام مىدهد و از این جا دانسته مىشود که با وجود عصمت، شخص معصوم معصیتى انجام نمىشد، با این قید که وجود عصمتمنتهى به سلب اختیار از مکلف و اجبار نمىشود.(2)
علامه حلى رضوان اللهتعالى علیه در کتاب النافع یوم الحشر، عصمترا این گونه تعریف مىکند:
عصمت، لطف پنهانى است که خداوند در حق بندگان انجام مىدهد؛ به طورى که پس از آن براى آن شخص انگیزهاى براى ترک اطاعت از خداوند و انجام گناهوجود ندارد؛ با این که بر انجام قدرت دارند؛ چرا که اگر معصوم نباشد، به گفتههاى او اعتماد نمىشود و در نتیجه فایده بعثت از بین خواهد رفت و این (براى خداوند) محال است.(3)
از مجموع این تعریفات دو نکته به دست مىآید:
1. عصمت، ملکهاى است نفسانى منشا الهى دارد و لطفى از جانب خداوند و به هر کسى که بخواهد اعطا خواهد کرد؛
2. کسى که معصوم است، مجبور به انجام ندادن گناهنیست؛ بلکه در عین حال، قدرت بر انجام گناهرا دارد؛ اما به لطف و توفیقخداوند از انجام آن خوددارى مىکند. همانند ما که از برخى گناهان؛ مثل برهنه رفتن به خیابان و... معصوم هستیم، با این که مىتوانیم و قدرت بر انجام را داریم.
برخى از بزرگان و دانشمندان، مسائل دیگرى را نیز افزوده و آنها را نیز براى امام ضرورى دانسته اند. مرحوم مظفر در این باره مىنویسد:
عصمت به معناى پاک بودن از گناهان و معصیتها؛ چه صغیره و چه کبیره آن است، همچنین از خطا و فراموشى؛ اگر چه از نظر عقلى براى پیامبر محال نیست که این کارها از او سر بزند.
بلکه واجباست که از چیزهایى که با مروّت منافات دارد نیز پاک باشد؛ همانند خوردن غذا در حال راه رفتن، خندیدن بلند و تمام چیزهایى که از دیدگاه عرف عمومى زشت محسوب مىشود.(4)
این گفتار نیز درست به نظر مىرسد؛ چرا که از دید مردم برخى از کارها که براى دیگران حلال و مباحبه حساب مىآید، اگر فرد شاخصى آنها را انجام دهد، زننده و زشت شمرده مىشود؛ از این رو اگر پیامبر و یا امام و رهبر جامعهآن اعمال را انجام دهند، مردم دید دیگرى نسبت به آنها پیدا کرده و قداست خود را در جامعهاز دست خواهند داد. در نتیجه مردم به گفتار آنها اعتماد نکرده و از پیروى از فرامین آنها خوددارى خواهند کرد.
دلیل عصمتانبیاء و امامان از کارهاى که از دید عرف زننده است، همان دلایلى است عصمت از گناه، خطا، نسیان و سهو را ثابت مىکند.(5)