مجازاتهاي اخروي ونسبت آنها باگناهان آدمي:
چنانچه مي دانيم مجازاتهاي اخروي باعدل جزايي خدا درارتباط است واينكه تناسب بين جرم وجزاي آن بايد مراعات گردد وازاين روبراي كسي كه ازقوانين رانندگي تخلف كرده،نبايد كيفري همانند كيفر شخص قاتل درنظر گرفت.ازسوي ديگر درشريعت كيفرهاي اخروي بسيارسنگيني براي گناهان انسان تعيين شده استوبراي مثال قرآن عقوبت كسي را كه مرتكب قتل عمد شود ،جاودانگي درجهنم مي داند.بنابراين مجازاتهاي اخروي خداوند نه ازجهت كيفيت ونه به لحاظ مدت آن باجرم وگناهان بندگان دردنيا تناسبي ندارد واين عدمتناسب باعدالت الهي سازگارنيست.
قبل ازهرچيز بايدديد ماهيت مجازاتهاي اخروي چگونه است.حقيقت آن است كه كيفر اخروي بامجازاتهاي قراردادي ازجهات گوناگون تفاوت دارد،مقدار وكيفيت مجازات قراردادي تابع وضع وقرارداد است وازهمين روست كه درنظامهاي حقوقي متفاوت گاه كيفرهاي مختلفي براي جرم واحد درنظرگرفته مي شود همچنين هدف از مجازاتهاي قراردادي علاوه برتسليت خاطر كسي كه موردجنايت قرارگرفته برقراري نظم اجتماعي وجلوگيري از تكرار جرم است.ولي مجازاتهاي اخروي امري قراردادي نيست بلكه نتيجه تكويني وقهري اعمال مجرمان دردنياست.همانگونه مثلا خوردن زهر دردنيا آثار تكويني اجتناب ناپذيري داردوچنين نيست كه اگركسي زهربنوشد دردادگاه احضار مي شود وبه كيفر بيماري يامرگ محكوم مي گردد.برخي ازآيات قرآن گوياي آن است كه مجازات هاي اخروي رابطه تكويني محكمي با گناهان دارد بلكه اساسا چيزي جزتجسم گناهان واعمال زشت انسان نيستند.1 "..و وجدوا ماعملوا حاضرا ولايظلم ربك احدا"2:وآنچه را انجام داده اند حاضر يابندوپروردگارت به هيچ كس ستم نمي كند.
اين آيه اعلام مي دارد كه اعمال آدمي درآخرت چهره حقيقي خودراآشكار مي سازد وانسان واقعيت وحقيقت اعمال خودرا مي يابدودرجاي ديگر مي فرمايد:"يوم تجد كل نفس ما عملت من خيرمحضرا .ماعملت من سوءتود لو ان بينها وبينه امدابعيدا"3: روزي كه هركسي آنچه ازكارنيك يا
زشت انجام داده حاضر مي يابدوآرزو ميكند كه كاش ميان او وكارهاي زشت فاصله اي دوربود1
بنابراين رابطه كيفراخروي بااعمال انسان همانند رابطه مجازاتهاي قراردادي باجرايم اجتماعي مجرمان نيست تاازعدم تناسب وسنگيني غيرعادلانه آن سخن به ميان آيدبلكه صورت حقيقي گناهان است كه درجهان بازپسين آشكارگرديده وچهره نموده است.پس همانگونه كه عمل ظاهرا ساده وكوتاه ،عواقب درازمدتي به دنبال دارد گناهان آدمي نيز تكوينا داراي پيامدهاي اجتناب- ناپذيري است.كه درآخرت ظهور مي يابد كه به تعبيردقيق ترخودگناهان واعمال زشت حقيقت خويش را در آخرت كه محل كشف حقايق وبرداشتن پرده هاست آشكار مي سازد.بنابراين جاودانگي قاتل انسان مؤمن دردوزخ نتيجه تكويني ارتكاب قتل است وازآنجاكه اوبااختيار خويش به اين عمل مبادرت ورزيده مسئله بي عدالتي وعدم تنايب كيفروپاداش كاملا منتفي است
خداي سختگير با صفت رحمت به حسابرسي مؤمنان مي پردازد:
نشانه هاي مهرومحبت پروردگار عادل درسراسر هستي ،فراوان و بيرون ازشماراست وانسان نيز همچون موجودات ديگر اين جهان ازاين رحمت بيكران بسي برخوردار.آن هم بايك امتياز؛ امتيازبرخورداري ازيك نعمت استثنايي يعني توانايي برخودسازي.خودسازي آگاهانه كه باشناخت نيك وبد ،زشت وزيبا وانتخاب يكي ازآن همراه است.2اين خودسازي درصورتي حاصل مي شود كه قسمتي ازكارهاي آدمي بازتاب مطلوب ويانامطلوب داشته باشد كه هركدام به ترتيب براي اوپاداش وعذاب اليم به همراه مي آورد واين عذاب دردناك يا عقاب است كه مي تواند آدمي رابرانگيزد تااز خود انساني بسازد كه شايسته ثواب باشدورهيده عقاب.براين اساس قرآن كريم مكررا از خشم خدا وخشمي كه دامنگير انسان هاي سركش مي شود3،عذاب دردناك او4 وسخت كيفري او5ياد مي كند.
نكته مهم ديگر اين ايت كه درباره حساب وكتاب مؤمن به خاطرعطوفت ورحمت خداوندي بااوچندان سختگيري ويكي دوتاكرده نمي شود زيرا مناقشه وجروبحث فنشانه عذاب است پيامبر(ص) مي فرمايند:"هريك ازشما به پروردگارش نزديك مي شود .بااو شانه بع شانه مي- گردد.سپس خداوند مي فرمايدآيا فلان وفلان كارراانجام داده اي؟مي گويدآري فلان كار رتانجام دادم سپس خدا مي فرمايدمن آنها را دردنيا برتوپوشاندموامروز نيز تورا مي آمرزم پس نامه اعمال نيكويش راتقديم مي كنداماكافران ومشركان رادرانظارعمومي چنين صدا مي زنند:اينها هماني هستند كه خداراتكذيب نمودند لعنت خداوندبرآنان باد"