تأثير قضا و قدر در زندگي
درپاسخ به پرسش مذکور به نکاتي اشاره مي شود:
1-در پرسش مذكور چنين فرض شده كه در جهان هستي دو منبع تاثير گذار وجوددارد كه اين دو منبع در عرض وكنار يكديگر هستند وهر كدام مستقلا اعمال قدرت مي نمايند؛يكي قضاوقدرو قسمت الهي است وديگرخواست واراده انسان.
در حالي كه اين پيش فرض ازبنيان نادرست است .اراده انسان منبعي مستقل درعرض اراده وقضاي الهي نيست بلكه درطول اراده خداوند قراردارد؛به اين معنا كه :خواست خداوند براين منوال تعلق گرفته كه انسان كارهاي خود را ازروي اراده خويش انجام دهد.به بيان ديگر خداوند اراده نموده كه انسان موجودي اراده مند ومختار باشد وهمه كارهاي خودرا ازروي اراده واختيار انجام دهد.
2- نظام حاكم بر عالم هستى، نظام اسباب و مسببات است. عالم هستى كه يك پارچه تحقق فيض الهى است، با تكيه بر ارادهى حكيمانهى خداوند بر اساس نظام عليّت (نظام اسباب و مسببات) استوار شده است. در اين نظام تحقق هر پديدهاى با هر ويژگى و خصوصيتى ناشى از علّت و سبب خاصى است. امام صادق(ع) مىفرمايد: ابى الله ان يجرى الامور الاّ باسباب، فجعل لكل شىء سبباخداوند ابا و پرهيز دارد از جريان ا مور، مگر از طريق اسباب آنها، پس براى هر چيزى سببى قرار داده است(ميزان الحكمه، ج 5، ح 8166).
3-تقدير الهى، به معناى تعيين و تحديد خصوصيات و اوصاف موجودات از سوى خداوند است. از تعيين حدود ذاتى و ماهوى گرفته تا تعيين شرايط و خصوصيات زمانى و مكانى و كمى و كيفى و اوصاف عرضى مانند زيبايى و.... آن چه كه مهم است اين مطلب است كه تقدير الهى به اين معناست كه خداوند براى تحقق هر پديدهاى علت و سبب خاصى قرار داده است. در حقيقت تقدير الهى، همان نظام علّى و معلولى و سبب و مسببى است كه بر عالم هستى حاكم كرده است. بر اين اساس تقدير هر پديده حدود، اوصاف و خصوصياتى است كه نظام اسباب و مسببات براى آن پديده معين مىكند. به عنوان مثال، وقتى دانه گندم درون زمين قرار مىگيرد، نوع و كيفيت خاك، شرايط آب و هوا، ميزان نور و حرارت و كود و عوامل زيست محيطى، مواجه شدن يا مواجه نشدن با آفت و... مجموعه عواملى هستند كه علّت و سبب رشد بوته گندم و مؤثر در كيفيت و ميزان مرغوبيت آن هستند. اگر خاك در شرايط بسيار مناسب باشد و آب داراى املاح مناسب و به ميزان كافى به آن برسد و از نور و حرارت و كود به ميزان كافى برخوردار باشد و با آفت مواجه نشود؛ تقدير و سرنوشت اين دانهى گندم، شاخهاى پربار از دانههايى با كيفيت و طعم عالى خواهد بود. اين يك تقدير الهى است. يعنى اگر اين مجموعهى اسباب محقق شود چنين مسببى را در پى دارد و اگر هر يك از عوامل فوق تغيير كند و يا با آفت مواجه شود، گندم با كيفيت پائينتر روئيده خواهد شد. در مثال فوق مشاهده مىكنيم كه هزاران سرنوشت يا تقدير در برابر يك دانهى گندم است. يعنى به ازاى تحقق اسباب و علل مختلف، معلول و مسبب مختلف خواهد بود. تقدير الهى همين است كه از هر علتى، معلول مناسب با آن پديد خواهد آمد. بنابر اين روشن مىشود كه تقدير و سرنوشت (قضا و قدر) مبتنى بر قانون عليّت كه حاكم بر عالم هستى است، مىباشد .
بهبين ديگر، تقدير وقضاي الهي به اين معني است كه خداوند به انسان يك نظام علي ومعلولي ومنسجمي را معرفي كرده وبه او گوشزد نموده كه اگر ازاين راه بروي به فلان نتيجه ومقصد ميرسي واگر از مسير ديگر بروي به مقصد وغايت متناسب با آن خواهي رسيد. اختيار با انسان است كه كدام راه ومسير را انتخاب نمايد.
4-دعا ودرخواست از خداوند نيز يکي از گونه هاي تقدير و اسباب وعللي است که در نظام سازواره هستي گنجانده شده است. بسياري ازخيرات وبرکات از راه عاونيايش به انسان ميرسد .البته دعا درصورتي کارساز ورهگشا است که همراه با تلاش وکوشش هدفدار ونظام مند، باشد.خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« ادعوني استجب لکم » من را بخوانيد تا شما را اجابت کنم. همچنين مي فرمايد:« وان ليس للانسان الا ما سعي» به جز سعي وتلا ش انسان چيزي عايد اونمي شود؛ انسان برسرسفره تلاش ودسترنج خود نشسته .
نکته شايان توجه اين که؛ اراده انسان نقش آفرين ترين وموءثر ترين عامل در تعيين سرنوشت انسان است چنان که قرآن کريم تلاش وسعي ارادي را علت دستيابي به همه کمالات بر ميشمارد.
البته نميتوان نقش دعا، توفيق ،وتوجهات خداوند راناديده گرفت اما اين عوامل درسايه عملکرد ارادي انسان ميتوانند تاثير گذار واثر بخش باشند.