صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: آداب و رسوم مردم گیلان در نوروز

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    adab آداب و رسوم مردم گیلان در نوروز




    آداب و رسوم مردم گیلان در نوروز



    گیلان سرزمین جنگل و باران؛ برنج و نوغان ؛ بستر رودهای خروشان و پهنه ی رویش بنفشه ها , پامچال ها , نیلوفرهای آبی , زیستگاه قوها و مرغابی ها و هزاران گیاه چشم نواز و زیبایی ها ی بیشمار دیگر ، جایی که جلگه و دریا و کوهستان روی در هم می سایند و شب و روز امواج خروشان دریا بر ساحل و ماسه زارهای آن بوسه می زنند . سرزمینی سرشار از حیات و مملو از نشاط که طبیعت سحر انگیز آن نه تنها مایه پویش و سختکوشی است بلکه الهام بخش آرامش و نیرو بخش اندیشه و خلاقیت است .


    استان گیلان با مساحت ۱۴۷۱۱ کیلومتر مربع در میان رشته کوههای البرز و تالش در شمال ایران جای گرفته است . این استان به واحد جغرافیایی جنوب دریای خزر تعلق دارد و با استانهای اردبیل در غرب , مازندران در شرق , زنجان در جنوب و کشور استقلال یافته آذر بایجان و دریای خزر در شمال هم مرز و همسایه است . رود سفید تمشک که بین چابکسر و رامسر جاری است , آن را از استان مازندران جدا می کند .


    این استان با جمعیت حدود ۵/۲ میلیون نفر دارای محصولات برنج – چای -توتون -ابریشم -زیتون -بادام زمینی -خاویارو ماهی می باشد و هنرهای سنتی و صنایع دستی رایج در استان شامل : چموش دوزی -چادر شب بافی – گلیم بافی – سفالگری و سرامیک – نمد مالی -بامبو بافی -مجسمه سازی -حصیر بافی- شال بافی -قلاب دوزی با ابریشم و تولیدات دستباف پشمی


    غذاهای محلی شامل : باقلا قاتق – میرزا قاسمی – فسنجان با مرغابی یا خوتکا – مرغ ترش – انار بیج – ترش کباب و اشپل ماهی سفید با باقلای خیسانده


    تاریخچه گیلان :


    با تکیه بر پاره ای اشاره ها و کاوش های باستان شناختی به دوره پیش از آخرین یخبندان ( بین ۵۰تا ۱۵۰ هزار سال پیش ) می رسد .با مهاجرت آریایی ها و دیگر اقوام به این سرزمین , از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه قوم های جدیدی پدید آمدند که در این میان دو قوم (گیل و دیلم ) اکثریت داشتند . از همان آغاز , فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بوده اند و هیچ گاه در برابر بیگانگان و یا در مقابل حکامان دیگر تسلیم نشده اند و حتی به اطاعت دولت ماد در نیا مده اند .در قرن ششم پیش از میلاد گیلانیان با کوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند . در زمان ساسانیان گیلان استقلال خود رااز دست داد و اردشیر بابکان به یاریارتشی مرکب از ۳۰۰هزار مرد جنگی و نزدیک به ۱۰هزار سواره گیلان را تسخیر کرد .


    پس از پیروزی عرب های مسلمان بر ایرانیان , گیلان به مأمن علویان تبدیل شد . در حدود سال ۲۹۰ ه.ق مردم گیلان و دیلم کم کم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند .


    در زمان سلطنت شاه عباس اول , گیلان استقلال خود را از دست داد .در سال ۱۰۷۱ ه.ق قوای روسیه به دستور پتر کبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال ۱۱۴۵ ه .ق در اشغال خود نگه داشت . گیلک ها در پیروزی انقلاب مشروطیت نیز سهمی عمده داشتند .آنها در سال ۱۲۸۷ ه.ق تهران را فتح کردند .نقش مردم گیلان در نهضت میرزا کوچک خان جنگلی نیز از نمونه های درخشان تاریخ این سرزمین است .

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نوروز خواني


    نوروز خواني از مراسم آخر هر سال در گيلان است. نوروزخواني که هم اکنون نيز کم و بيش رواج دارد، در گيلان نماد ورود بهار و خير و برکت است. براي اين کار گروهي نوروزخوان در کوچه و خيابان به راه مي افتند و اشعاري مي خوانند. از معروف ترين اين اشعار مي توان به “دوازه امام” و “عروس گوله” اشاره داشت.


    اغلب نوروزخوانان نخست دوازده امام را مي خوانند و وقتي به قسمت ترجيع بند مي رسند، آن را دو نفري تکرار مي کنند و بعد نوروز و نوسال مي خوانند.


    اين شعر چنين آغاز مي شود:


    “همي خوانم امام اولين را شه کشور اميرالمؤمنين را
    وصي و جانشين يعني علي را
    به ياسين والف لام و به فيروز دهيد مژده که آمد عيد نوروز
    امام دومين هم دسته گل شفاعت مي کند او بر سر پل
    حسن بابش سوار است او به دلدل
    به ياسين و الف لام و به فيروز دهيد مژده که آمد عيد نوروز “


    اين شعر در مدح دوازده امام ادامه مي يابد.

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عروس گوله


    نمايش “عروس گوله” نيز از ديگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار مي رفت. اين نمايش همراه با آواز ريتميک داراي مفاهيم اخلاقي و آييني خاصي بود. بازيگران اين نمايش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پيربابو و نازخانم ظاهر مي شدند. نقش نازخانم را بيشتر مواقع پسر جواني که لباس زنانه پوشيده بود اجرا مي کرد.


    پير بابو يا کوسه نقش پيرمردي بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل مي پرداخت. غول هم خود را با کلاهي از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هيبتي عجيب مي آراست. اين گروه به منازل مختلف رفته، به ايفاي نقش خود مي پرداختند و در ازاي تهنيت گويي خويش و آرزوي سالي پربرکت و پر يمن براي صاحبخانه، از او هدايايي دريافت مي کردند.


    گاه نقش يک شخصيت ديگر به اسم “کاس خانم” نيز به اين جمع اضافه مي شد

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گل گل چهارشنبه


    از ديگر مراسم کهن ايرانيان که در گيلان هم با بعضي تغييرات جزيي به آن مي پردازند، “چهارشنبه سوري” است که در غروب آخرين سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام مي شود. به اين منظور خار، بوته، گون و کاه جمع آوري مي شد و با درست کردن پشته هايي که معمولاً رو به سمت قبله مي نهادند و سپس آتش زدن آنها، از روي آتش مي پريدند و هنگام پريدن با خوشحالي مي خواندند:
    گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه


    زردي بشه، سرخي بايه نکبت بشه، دولت بايه


    يعني: اي شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردي و ضعف و بيماري رخت بر بندد و نوبت سرخي و نشاط و خرمي فرا رسد. دوره نکبت و ناکامي به سر آيد و دولت و اقبال روي نمايد.
    اين سنت که از روزگار زرتشت و حتي جلوتر بر جاي مانده، در دوران اسلامي با اعتقادات مردم در هم آميخته و رنگ و بويي ديني گرفته است. دود کردن اسپند هم از اين رسوم است که سعي مي شد از سادات خريداري شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه مي کردند:


    عاطتيل کن، باطيل کن تي مرده ماره بيرون کناسفند دوکن چاووس بايه مردمار به هوش بايه


    يعني: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بيرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بيايد. تا مادر شوهرت به هوش بيايد.


    علاوه بر اين به نيت اين که دختران به زودي به خانه شوي بروند، دختران دم بخت را چند ساعتي از خانه بيرون و خانه تکاني مي کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از ديگر آداب اين روز به شمار مي رفت.


    مراسم چهارشنبه سوري در نواحي مختلف گيلان با تفاوتي اندک اما شبيه به هم اجرا مي شد و گاه شليک تير و ترکاندن ترقه نيز در برنامه جاي داشت. گاه نيز به نيت برکت، يکي از اهالي با تبر به سمت درختي که بار نمي داد مي رفت اما با ضمانت ديگران براي بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف مي شد.

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فالگوش ايستادن


    از ديگر برنامه هاي چهارشنبه سوري بود. براي اين کار، در گذرگاه ها مي ايستادند و با شنيدن پنهاني نخستين کلمات عابرين، مفهوم آن را حمل بر توفيق يا ناکامي خود در سال آتي مي شمردند.
    قاشق زني


    از ديگر رسوم اجرايي اين شب بود که معمولاً جوانان و بيشتر دختران به در خانه همسايه ها مي رفتند و با پنهان کردن روي خود و بدون دادن آشنايي، خواستار هديه مي شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترين چيزهايي بود که در کاسه قاشق زنان جاي مي گرفت.

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شال اندازي


    در مناطق روستايي کوهستاني از رسوم شايع چهارشنبه سوري بود و گاه حالت نوعي خواستگاري از دختر صاحب خانه را داشت. معمولاً به گوشه شال اينان مقداري شيريني و آجيل به عنوان هديه صاحب خانه بسته مي شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هويت خويش به خانه فرد ديگري مي رفتند.


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آینه تکم


    یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام “آینه تکم” است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد. “تکم چی ها” از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند.
    “تکم” عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سيزده سال


    آخرين مراسم نوروز، سيزده سال است. در اين روز مردم گيلان بيشتر به کنار رودخانه ها و در دل جنگل ها مي روند و به صورت گروهي، آخرين روز نوروز را گرامي مي دارند. دختران گيلاني در اين روز سبزه گره مي زنند. اين مراسم معمولاً با بندبازي، کشتي گيله مردي و نواختن ساز و نقاره همراه است.


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بندبازی (لافندبازی)


    از نمایش های سنتی گیلان که بیشتر در جشن هایی مثل عروسی، عید نوروز و یا در بازارهای هفتگی اجرا می شد، بندبازی است. در گیلان به آن “لافندبازی” نیز گفته می شود و مانند همان بندبازی در سیرک است. نمایش بر روی طنابی که از روی دو میله فلزی و چوبی محکم و ضربدری شکل گذشته و در دو طرف مهار شده، انجام می شود. اصلی ترین فرد نمایش “پهلوان” نام دارد که بر روی طناب ها با پای برهنه راه می رود و برای تعادل خود چوبی بزرگ به نام لنگر در دست می گیرد. پهلوان با ایستادن داخل تشت و یا قابلمه بر روی طناب راه می رود. گاه با دوچرخه ای که لاستیک آن را برداشته اند فواصل دو تیر را می پیماید. قرار دادن صندلی داخل یک سینی و نشستن روی صندلی و حفظ تعادل در همان حالت، از جمله عملیات دشوار این افراد است. در پایین طناب شخصی که لباس مسخره ای پوشیده و به “یالانچی پهلوان” مشهور است با لودگی و مسخرگی به تقلید از پهلوان می پردازد. نقاره چی و سرناچی نیز با نواختن آهنگ، تماشاگران را در فضای شاد این نمایش سهیم می سازند.

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,655
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,890 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    کشتی گیله مردی


    این کشتی که امروزه همچنان پای برجاست، یادگار صلابت و دلاوری مردم این خطه است. کشتی “گیله مردی” ریشه در تاریخ دارد. “مقدسی” در قرن چهارم هجری از این کشتی یاد کرده است.
    “ظهیرالدین مرعشی” در مورد آن می گوید رسم مردم دیلم است که جوانان روغن بر خود بمالند و پس از استراحت و خوراک کافی و لذیذ از گوشت، روغن، عسل و … زور آنها زیاد شده و قدرت می یابند که با فرد دیگری کشتی بگیرند.
    کشتی گیران گیله مرد مراتب خاصی نظیر تنگوله یا نوچه، پهلوان، سرپهلوان یا میداندار دارند. این کشتی در محوطه ای محصور به نام “سیمبر” یا “سبزه میدان” برگزار می شود. کشتی گیله مردی معمولاً در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. کشتی گیران که شلوارهایی به نام “لاسپار” به پا دارند با بالاتنه لخت، ابتدا به حضار احترام می گذارند و سپس با حرکات نمایشی قدرت خویش را به رخ حریفان می کشانند. این حرکات نمایشی “فوزوما” یا “فزّومما” خوانده می شود.
    پس از رجزخوانی، حریف با کف زدن به او پاسخ می دهد. نبرد ابتدا با حواله کردن مشت ها آغاز می شود. این بخش در موارد بسیار منجر به مجروح شدن و شکستگی استخوان یکی از طرفین می شود. در این کشتی هرگاه دست یکی از طرفین با زمین برخورد کند بازنده محسوب می شود. جایزه این مسابقات به صورت غیر نقدی و شامل پارچه، آینه، پیراهن، گوسفند و گاو و … است. به این جایزه “برم” می گویند.

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi