خدایا... چه ساختن هایی که منو سوخت و چه سوختن هایی که منو ساخت!خدایا... به من فهمی بده که از سوختنم ساختنی آباد بجابمونه...
❤ |
خدایا... چه ساختن هایی که منو سوخت و چه سوختن هایی که منو ساخت!خدایا... به من فهمی بده که از سوختنم ساختنی آباد بجابمونه...
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
گـــــ ـــــاهے خــــــــــ ــــــــــدا
آن قدر صــــــ ــــدایت را
دوســـــ ـــــت دارد
کـــــ ـــــه
سکــــــــــ ـــــوت مےکند
تا تــــــــــو
بـــــ ـــــارها بگـــــ ـــــویے
خــــــــــ♡ــــــــــدا مــــ ــــــن . . .
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
خدا به فکر حاجت تو است
وحید از دوستان بسیار نزدیک من بود. یک روز با من تماس گرفت و گفت: میخواهم شما را ببینم و در مورد موضوعی با شما سخن بگویم.
قرار شد که عصر به منزل من بیاید تا هم دیداری تازه کنیم هم با یکدیگر گفتگو کنیم.
وحید سر ساعت مقرّر به منزل آمد و بعد از احوالپرسی سر صحبت را این گونه باز کرد: نمیدانم چرا خداوند اصلاً گوش به حرف من نمیدهد؟! هر چه دعا میکنم، هر چه با او تماس میگیرم، اصلاً جواب مرا نمیدهد! مدّت شش ماه است که حاجتی دارم و مداوم از او میخواهم که حاجت مرا روا کند امّا گویی که او با من قهر است! به هر دری زدهام و هر جا بگویی رفتهام، فایدهای نداشته است! این حاجت من آن قدر مهم است که فقط به دست خود او برآورده میشود ولی حالا دیگر دارم ناامید میشوم، یک فکری به حال من بکنید.
من وحید را میشناختم و معلوم بود که دیگر کارد به استخوانش رسیده که این طوری حرف میزند.
من سکوت کرده، به فکر فرو رفتم و پیش خودم گفتم: حالا من در جواب این دوست خود چه بگویم؟
راستش را بخواهید در این جور مواقع از خودش مدد میطللبم تا کمکم کند که بتوانم گرهای از بندگانش باز کنم.
یک دفعه مطلبی به ذهنم خطور کرد و برای همین از وحید سؤال کردم: آیا در این مدّت شش ماه تلاش کردهای مشکلِ انسان گرفتاری را حل نمایی؟
وحید نگاهی به من کرد و گفت: چه حرفها میزنی! این شرایطی که برای من پیش آمده است، خواب را از من گرفته است، بیچارهام کرده است! در این شش ماه دیگر اصلاً فرصتی برایم نمانده است که به زن و بچّه خودم فکر کنم، حالا تو به من میگویی به فکر مشکل مردم باشم.
من در جواب گفتم: کافی است، فهمیدم که چه کار باید بکنیم.
او خیلی خوشحال شد و از من خواست تا راه حل را به او بگویم. و من در پاسخ او گفتم: ببین، تو شش ماه خودت به دنبال حلّ مشکلت بودی، بیا کاری کن که از امروز خدا خودش به دنبال حلّ مشکل تو باشد.
وحید با تعجّب به حرفهای من گوش میکرد و من ادامه دادم: تو تصمیم بگیر از امروز به بعد اصلاً به فکر مشکل خودت نباشی، بلکه یک نفر مؤمنی که گرفتار مشکلی شده است را پیدا کن و جهت رفع مشکل او تلاش نما و سعی کن تا مشکل او را برطرف نمایی، باور کن که خداوند وقتی میبیند که تو به فکر رفع مشکل مؤمنی هستی، خودش به فکر رفع مشکل تو میافتد.
این کلام امام صادق(ع) است: «هر کس در راه برآوردن حاجت مؤمنی باشد، خداوند هم در راه برآوردن حاجت او خواهد بود».26
وحید عزیز! تو آن قدر در فکر رفع مشکل خود فرو رفتهای که از اطرافیان خود غافل شدهای، چه بسا نزدیکترین فامیل و همسایه تو مشکلی داشتهاند و تو وظیفه داشتی به آنها کمک کنی ولی آنها را فراموش کردهای و برای همین خدا هم حاجت تو را فراموش کرده است!
خلاصه آنکه وحید آن روز از خانه ما رفت ولی بعد از ده روز به خانه ما آمد ولی این دفعه بسیار خوشحال بود و از رفع مشکل خویش خبر میداد و میگفت چگونه در زندگی او معجزهای رخ داد و همه چیز حل و فصل شد و همه اینها را به خاطر آن میدانست که برای رفع مشکل یکی از فامیل خود اقدام کرده بود.
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
پروردگارا
در انتظار رحمتت نشسته ام
بدهی
کریمی ،
ندهی
حکیمی
بخوانی
شاکرم ،
برانی
صابرم
پروردگارا
احوالم چنانست
که می دانی؟
و اعمالم چنین است
که می بینی.؟
نه پای گریز دارم
و نه زبان ستیز،
بحق کبریایی ات
بحق راستی
بحق خوبی
بحق بزرگی
بحق انصاف
بحق حقانیت
بحق مهربانی
و بحق عشق
بهترینها
را
برای همه دوستان عزيزم مقدرفرما
آمین
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
تا خدا هست تو را چاره درمانی هست
تا خدا هست تو را راه به پايانی هست
تا خدا هست دگر درد غم عشق نگو
تا خدا هست فرار از در زندانی هست
تا خدا هست خدا در نفست مي پيچد
تا خدا هست در اين نيمه تن جانی هست
تا خدا هست پريشان نشود خاطر من
تا خدا هست در اين خانه نگهباني هست
تا خدا هست نفس جلوه ای از ذات خداست
تا خدا هست خدا حضرت ربانی هست
تا خدا هست در اين نيل مدد کاری هست
تا خدا هست تو را موسی عمرانی هست
تا خدا هست نفسهای شقايق جاريست
تا خدا هست محمد گل بستانی هست
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
اگر روزی در این دنیا شڪستی...
اگر بر نارفیقان دل، تو بستی...
اگر عاشق شدی عشقت تو را راند...
اگر پایت به گرداب فنا ماند...
اگر غمگین شدی غم با تو پیوســت...
بدان در اوج نابودی،
"خدا" هست!
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
خيلي اين دعا رو دوست دارم :
خدايا!
هنگامي که ثروتم دادي،خوشبختي ام را نگير.
هنگامي که توانايي ام دادي، عقلم را نگير.
هنگامي که مقامم دادي، تواضعم را نگير.
هنگامي که تواضعم دادي عزتم را نگير.
هنگامي که قدرتم دادي، عفوم را نگير.
هنگامي که تندرستيم دادي، ايمانم را نگير.
وهنگامي که فراموشت کردم، فراموشم نکن!! پيشکش ب دوستان گلم...
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
مثل خدا باش …
خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن !
مثل خدا باش ،
با مظلومان و درمانده گان دوستی کن …
مثل خدا باش ،
عیب و زشتی دیگران را فاش نکن …
مثل خدا باش ،
در رفتار باهمه ی مردم عدالت رارعایت کن …
مثل خدا باش ،
بدون توقع و چشمداشت نیکی کن …
مثل خدا باش ،
بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن …
مثل خدا باش ،
با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن …
مثل خدا باش ،
اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش ...
مثل خدا باش ،
برای اطرافیانت دلسوزی کن ...
مثل خدا باش ،
مهربان تر از همه ...
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
"ای ﺧﺪﺍ" ...
"ای خدای مهربان"
ﺑﺮﺍی ﺩﻟﻢ "ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ" ﺑﺨﻮﺍﻥ...
"ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ" ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ (ﻣﻀﻄﺮ).....
تا آرام گیرد این قلب نا آرامم.....
"خدایا"....
به حضورت،
به نگاهت،
به یاریت نیازمندم.....
سال هاست به این نتیجه رسیده ام که
" تو "
آن مشترک مورد نظری هستی
که همیشه در دسترسی...
** اِلٰهي وَ رَبّي مَنْ لي غَیْرُکَ **
مدير اجرايي (12-04-2018)
❤ |
خــــدایا
به دل نگیر اگرگاهی زبانم ازشکرت بازمی ایستد
تقصیری ندارد
قاصراست کم می آورد دربرابر بزرگی ات
لکنت می گیردواژه هایم دربرابرت!
دردلم اما همیشه
ذکرخیرت جاریست
من برای بندگی تو هزار و یک دلیل می خواهم
ممنونم که بی چون و چرا برایم خدایی میکنی.
مدير اجرايي (12-04-2018)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)