نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: 💢نامه قابل تامل «شهید باکری» به نیروهای تحت امرش

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    rooz 💢نامه قابل تامل «شهید باکری» به نیروهای تحت امرش

    💢نامه قابل تامل «شهید باکری» به نیروهای تحت امرش

    🔸سردار شهید مهدی باکری در سال 1362 به فرماندهان و مسئولین تحت امر خود نامه‌ای می‌نویسد که موارد قابل تاملی را در این نامه بیان می‌کند.

    این نامه بدین شرح است:

    قابل توجه کلیه فرماندهان و مسئولین واحدها

    سلام علیکم؛

    گرچه خودتان آشنا به موارد ذیل هستید، ولی چون اکثراً در نامه‌های برادران بسیجی نوشته می‌شود لازم دانستم مجدداً متذکر شوم:

    1)بعد از همه نیروها غذا بگیرید، کمتر و دقیقاً هم نوع آنها باشد.

    2)در داشتن وسایل چادر، پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشید.

    3)در داشتن مواد غذایی، کمپوت، میوه، چای و غیره همانند، بلکه کمتر از بقیه باشد.

    4)در گرفتن لباس، پوشاک و کفش کمتر از بقیه داشته باشید.

    5)اولین کسی باشید که در اول وقت در صف مقدم نماز و دعاها می‌باشید.

    6)در مراسم بزرگداشت، ترحیم و...برای شخصیت، شهدا و غیره فعالانه شرکت کنید.

    7)در توجیه مسائل به نیروها جهت روشن‌شدن نسبت به مسائل کوتاهی نکنید که عدم توجه موجب به وجود آمدن خیلی از ابهامات و مشکلات است.

    #فرمانده_لشکر_۳۱_عاشورا
    #مهدی_باکری
    امضاء




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ↫«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬


    #گذرے_بر_سیره_شهید

    ✍داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود.رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا.عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت.

    ✍گفتم: آقا مهدی این حلبی حتماً خیلی وقته که اینجاست نمیشه خوردش.
    یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: میدونی پول این از کجا اومده؟
    میدونی پول چند نفر جمع شده تا شده یه حلب خرما؟ میدونی اینو با پول اون پیرزنی خریدند که اگر ۲۰ تومن به جبهه کمک کنه مجبوره شب رو با شکم گرسنه زمین بگذاره؟! شما نخورش خودم میبرم تا تهش رو میخورم.

    #سردار_شهید_مهدی_باکری
    امضاء



  4. تشكرها 2

    مدير اجرايي (08-10-2018)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi