❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 16-05-2019 در ساعت 15:47
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (29-03-2018), حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- تقویم ماه ذی الحجه
- سرودمیلادباسعادت سیدالکونین، آقاامام حسین(ع)
- اعمال شب و روز عرفه
- *.*.*.* تـوجّـه ، تـوجّـه ، بشتابيـد : لينک...
- لیست تاپیک های انجمن مناسبت ها ///مناسبتهاي ...
- راز عدد هفت در سعی صفا و مروه
- ویژه نامه اربعین حسینی*کاروان به مقصد می...
- لیلة الرغائب * خلوتی عاشقانه با حضرت دوست *
- محرم در چه روز و ماهي بوده است؟
- همسفر با زائران دیار یار{ویژه نامه روز عرفه }
❤ |
روزهای وصل و عشق
شولایی از نور بر شانه ات می اندازی و دست در دست عاشقان طریق
در حلقه مشتاقان به سماعی ازلی دست می گشایی.
پایکوبی می کنی در فضایی که از هر زاویه اش، عطر
خاص ترین دقایق هستی جاری ست.
دست افشانی می کنی در لحظاتی که هیچ کس را بدان راه نیست.
شعله روشن کرده ای با دستان نیازی که به درگاه خداوند دراز کرده ای.
دستان قنوتت، چونان پروانه ای سبک بال در فضای
قرب بال گشوده اند؛ آزاد و رها.
با فکر رسیدن به معبود در ذهن، تو را همراه خویش بالا می برند.
دستان نیازت طلب می کند نازی را که خداوند
بر عاشقان خویش عنایت کرده است.
و تو همراه دیگر عاشقان حلقه شوق، چشم بر الطاف الهی دوخته
بر لب جاری می کنی ذکر سبزی را که جز تقاضای قرب الی الله نیست.
تو خدا را می خوانی تا خداوند نیز تو را بخواند و در
آغوش لطفش جای دهد تو را
«ادعونی استجب لکم»
و تو می خوانی خدای خویش را.
و تو صدا می زنی خالق زمین و زمان را.
و تو طلب می کنی لطف بی کران پدید آورنده آفرینش را.
و تو بازگو می کنی نیاز ازلی خود را به خداوندت، به معبودت؛
به او که لایق ستایش است و سزاوار تمجید، به او که کریم
است و رحیم، به او که بزرگوار است و ستّار.
تو با دیگر عاشقان حلقه شوق در روزهایی سبز، در روزهایی که معتکف
حرم عشق یار شده اید، خدای را می جوئید.
این روزها را غنیمت می دانید و به اعتکاف می نشینید روزهای
سپاسگزاری از خالق خویش را.
تو به جمعی می روی که در عین کثرت، اوج وحدت است.
سه روز با خودت خلوت می کنی تا در خدا غرق بشوی و
در تفکری عمیق به سر ببری؛ تفکر در ذات الهی.
این روزهای بلند مرتبه را قدر می دانی؛ روزهایی که به عطر دل انگیز
روزه داری تو و همراهانت آغشته است و با مُهر سبز تبسم،
روزه هایتان رنگ و بویی خاص می گیرد
روزهایی که نمازهایت آنقدر به خدا نزدیک می شوند که صدای
لبیک را به گوش خویش به وضوح می شنوی
روزهایی که تو را خوانده اند به خلوتی برای تفکر
در معنای حقیقی شوق، وصل و عشق....
امیر اکبرزاده
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (29-03-2018), حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
در حلقه درویش ندیدم صفایی
در صومعه از او نشنیدم ندایی
در مدرسه از دوست نخواندیم کتابی
در مأذنه از یار ندیدیم صدایی
در جمع کتب، هیچ حجابی ندریدیم
در درس صحف، راه نبردیم به جایی
در بتکده، عمری به بطالت گذراندیم
در جمع حریفان،نه دوایی و نه دایی
در جرگةعشاق روم تا که بیابم
از گلشن دلدار،نسیمی، ردپایی
این ما و منی، جمله ز عقل است وعقال است
در خلوت مستان،نه منی هست ونه مایی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (29-03-2018), حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
هوای این روزها چقدر سنگین است!
خواهش های دلم سر ریز کرده اند.
چقدر بوی خاک گرفته ام. دلم لحظه ای حضور می خواهد.
ماه رجب فرا می رسد؛ ایّام البیض ماه رجب،
اقراری است که هر سال تکرار می شود.
سجاده ام بی تابی می کند. قرآن، مفاتیح،
چادر نماز... کوله بار سفر را مهیّا می کنم.
با چشم هایم قرار گذاشته ام آرام ننشینیم.
به دست هایم قول داده ام شکوفه خواهند کرد.
«حیّ علی خیر العمل» دو رکعت عشق
به جا می آورم؛ قربة الی اللّه اللّه اکبر.
باید حضور را تمرین کنم. جامه ام را به رنگ عدم در آورم،
واژه هایم را تطهیر می کنم. باید برای خواهش های دلم حکم تخلیه صادر کنم.
شیطان را به اسارت اراده ام در می آورم
و نفس را زیر گام های استوار یقین، لگدکوب خواهم کرد.
... این جا هیچ کس شبیه هیچ چیز نیست.
گرفتاران ناسوت، از بند هوا رها شده اند. عطر ملکوت،
در تمام رکعت ها موج می زند.
شیطان، اسیر انسان می شود و انسان،
حقیقتی که در خلوت این روزها خودش را مرور می کند.
تعلقات رنگ می بازد و سهم هر کس به اندازه
وسعت سجاده اش می شود. مسجد، غرق در بوی خداست...
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (29-03-2018)
❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 16-05-2019 در ساعت 15:50
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (29-03-2018), حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
سلام بر معتکف
سلام بر تو ای مقیم کوی یار، سلام بر تو و بر آن
پیشانی نورانی ات که نشان از مِهر و مُهر دارد.
سلام بر مهمانان خانه خدا، سلام بر پیروان ابراهیم علیه السلام
و اسماعیل علیه السلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله .
سلام بر دل های پاکتان.
سلام بر عاشقانی که ترک خانه و آشیانه کرده
و قصد پرواز به سوی بی نیاز نموده اند.
سلام بر جمع شیفتگان و بندگان.
سلام بر آزادگان رهیده از قید و بند هوی و هوس.
سلام بر پرواپیشگان.
سلام بر تو ای معتکف و بر یاران یاری دهنده ات بر بندگی و رهیدگی.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
در ساحل آرامش اعتکاف، در گوشه ای از بهترین مکان روی
زمین، آرام گیر. بی تابی را لحظه ای تاب بیاور
تا عطر فردوس، مشام جانت را نوازش دهد.
ذکر «یا رب»، بلند است و سجاده ها راهی به سوی آسمان گشوده اند
تا تو پرواز را از مسیر آغاز کنی؛
پرواز کردن از گوشه ای دنج که سنگ ها را برای شکستن بال ها
بدان راهی نیست. پرواز را تجربه کن تا زمین را از بلندای
عظمت انسانیت نظاره کنی.
فرش زیرین خاک را رها کن تا برای پریدنت
قفس واژه ای بی مفهوم بماند.
تو هم یکبار این آزمونِ هزار فایده را بیازمای، تو هم بنده
همان خدای مهربان معتکفانی، تو هم مخلوق همان خالق گوشه
نشینان مقربی، تو هم از همان خاک و نفخه ای که در آنان دمید ه اند.
قیام کن و با «الله اکبر»ی دنیا را پشت سرت بینداز. بگذار چند
صباح اندکی چشم هایت با طلوع خورشید طلوع کنند
و در سیاهی شب جلا یابند.
معتکف شو تا اعضا و جوارحت بایدهای بندگی و عبادت را دریابند.
بگذار تا معنویت اعتکاف چراغ روزهای آینده ات را روشن سازد.
مبادا که از این قافله نور جا بمانی.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
سلام بر تو ای مقیم کوی یار
سلام بر تو و بر آن پیشانی نورانی ات
که نشان از مِهر و مُهر دارد.
سلام بر مهمانان خانه خدا
سلام بر پیروان ابراهیم علیه السلام
و اسماعیل علیه السلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله .
سلام بر دل های پاکتان. سلام بر عاشقانی
که ترک خانه و آشیانه کرده
و قصد پرواز به سوی بی نیاز نموده اند.
سلام بر جمع شیفتگان و بندگان.
سلام بر آزادگان رهیده از قید و بند هوی و هوس.
سلام بر پرواپیشگان.
سلام بر تو ای معتکف و بر یاران یاری دهنده ات
بر بندگی و رهیدگی.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
❤ |
«یا ذا الجلال و الاکرام»!
امروز را عید تطهیر من قرار بده، ای والاترین نگهبان من
پس ازسه روز دل کندن از خاک و دل سپردن به افلاک!
تویی که می توانی پیراهنم را از غبار راه بتکانی.
دست هایم را بر شاخه های بلند ابدیّت آویخته ام، از همه
چیز و همه کس بریده ام، سرنوشتم را به تو سپرده ام.
سکوت در چشم هایم می پیچد و باران بر گونه هایم شدیدتر
از پیش می زند.خدایا! مرا به عزّت خویش عزیز گردان.
این منم که در صبحی بی خورشید متولد شده ام؛
سرشارم گردان از نور.
حس می کنم از نو متولد شده ام؛ تنها و رهایم مگذار در این
بارشِ سهمگین روزها و شب های تکراری.
تمام تنم درد می کند، پیله هایم را دریده ام تا پروانگی ام
را بال بگیرم در آسمان.
از همه بریده ام؛ گوشه ای و سکوتی و تسبیحی.
سجاده ام را رو به خداوندی ات گشوده ام.
صدای نیایش، دردم را درمان است و روحم را راحت و رهایی.
سه روز از تمام هیاهوی حوالی گریخته ام.
سه روز دستانم را به سفر بارگاهت فرستادم؛
مباد دست هایم بی اجابت!
سه روز در خانه امن الهی نشستم و دهان نگشودم جز به ذکر
و سر نچرخاندم جز به گریبانِ فکر.
بر بهارهای آویخته کبریایی ات چشم دوختم و چشم از خاک فرو بستم.
خدایا!
من قربانی طغیان خویشم؛ نخواه تا این گونه مکدّر که
آمده ام با دست هایی برآمده از هیچ بازگردم.
از پشت تمام پنجره ها، بندگی ام را بنگر و رهایم کن از بند تعلقات!
صدایم کن و رهایی ام بخش!
«اللّهم اِنّی أَبرءُ الیکَ فی یومی هذا»
آنچنان در خود فرو شکسته ام که بیم آوار شدن دارم؛
به تکیه گاهِ خداوندی ات سخت محتاجم.
سه روز در هوای معنویّت نفس کشیده ام؛
نخواه تا مشامم از بوی حسرت پُر شود.
آماده ام که بازگردم به هیاهوی اطراف؛
امّا این بار با هزار خورشید فروزان در تنم.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
حسنعلی ابراهیمی سعید (30-03-2018)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)