شما را نمی دانم اما من با همه علاقه ای که فکر می کنم به قرآن دارم خیلی آرام و بی صدا از کنارش
رد می شوم اگر هم قرآن بخوانم خیلی کم است. می گویند اگر می خواهی خداوند با تو صحبت کند
قرآن بخوان اما انگار ما نمی خواهیم خداوند با ما صحبت کند، از صبح تا شب بارها و بارها ما با خدا
حرف می زنیم سفارشات ریز و درشتی داریم؛ خدا کند ها، خدایا بکن، خدایا نکن ها ؛ همیشه
مشغولیم اما چرا دقیقه ای نمی خواهیم خداوند با ما صحبت کند؟
چرا از قرآن دوریم؟
- ما از قرآن فاصله می گیرم چون به درستی قرآن را نشناخته ایم
به دلیل اینکه در یک مملکت اسلامی زندگی می کنیم کم و بیش با قرآن آشنایی مختصری داریم
و گمان می کنیم قرآن چیز تازه ای برای عرضه به ما ندارد ، امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند:
«همانا قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف و ناپیداست. مطالب شگفت آورش تمام نشدنی و
اسرار نهفته اش پایان ناپذیر است.» (1)
- ما از قرآن دوریم چون جایگاه و کاربردش در زندگیمان را نمی دانیم
ما نمی دانیم که چاره بسیاری از دردهای ما در قرآن است رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی
است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هر کس او را رهبر خویش گرداند
، وی را به بهشت رهنمون می سازد و هر کس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش می دهد. قرآن
روشن ترین راهنما به سوی بهترین راههاست.(2)