تفاوت طب کل نگر با طب جزء نگر چیست
“انسان،عالم صغیر است و عالم،انسان کبیر …
اگر روزی خدای ناکرده برای معالج بیماری پروستات به یک طبیب اسلامی یا سنتی مراجعه کردید و او در معاینه از وضعیت معده شما و اخلاط گلو پرسید و در نهایت هم نسخه ای برای تقویت مغز و دفع اخلاط نوشت،تعجب نکنید.
یا اگر بخاطر سردرد به او مراجعه کردید و نسخه معده به شما داد و یا برای بی خوابی و ترک لب و سرفه خشک سراغش رفتید و او دستور داد تا نافتان را روغن مالی کنید،باز هم تعجب نکنید.
حتما میپرسید ک مغز و اخلاط گلو چه ربطی به پروستات دارد،یا ناف چه ربطی به ترک لب دارد و …! اما در طب ایرانی اسلامی همه اجزاء بدن به هم مرتبط هستند و ممکن است ضعف یک عضو در عضو دیگری آشکار گردد.
این نگاه بقدری در طب سنتی جدی است که برخی پزشکی مدرن را کلا پزشکی جزء نگر و طب سنتی یا بعبارتی مکاتب طبی قدیم(چینی،آیورودائی،هامیو تی و …) را کل نگر میدانند.
مساله کل نگر بودن نیز همانند اعتقاد به طبیعت در شناخت و تشخیص بیماریها و نیز در درمان جایگاه ویژه ای دارد و خود را به وضوح نشان میدهد.