صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 22 , از مجموع 22

موضوع: ملاصدرا و اصالت وجود

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سخنی که جای بحث دارد و جناب استاد به آن نپرداخته اند اين است که چگونه امکان دارد ماهيات مختلف از يک حقيقت باشند ولی اختلاف آنها در شدت و ضعف باشد؟ آيا شدت و ضعف حقيقت باعث مي‌شود که آنها تحت دو سنخ ماهيت مختلف قرار گيرند؟ اگر انسانی در انسانيت شديدتر از انسان ديگری بود باعث مي‌شود که انسان دارای انسانيت شديدتر از ماهيت ديگر غير از انسانيت باشد؟ چگونه امکان دارد کسی اعتقاد به ماهيات مختلف داشته باشد با اين حال بگويد همه آنها دارای حقيقت واحدند ولی با درجات شدت و ضعف, همچنين بين آنها رابطه علّی و معلولی است؟





    تشکيک وجود از نظر شيخ اشراق


    از دو راه مي‌توانيم بگوييم که شيخ اشراق قائل به تشکيک وجود است, يکی از راه ترادف مفهوم وجود و نور و ديگر از راه علت و معلول.


    1. اگر نور را از وجود يکی بگيريم که دو عنوان برای يک مصداقند.


    برای يک مصداقند, _ همچنانکه شارحين حکمة الاشراق به آن اشاره کرده اند _ هنگامی نور دارای مراتب شدت و ضعف است که مرتبة مافوق, علت مرتبة مادون باشد و مرتبة مادون متقوم به مرتبة مافوق.


    همچنين مي‌توانيم در مورد وجود نيز همين حکم را صادر کنيم و بگوييم او معتقد است که وجود ذو مراتب است زيرا صفات نور و وجود در بسياری باهم اشتراک دارند و همچنين ضابطه نور و هستی يک چيز است. ضابطه نور آن است که در حد ذات خود ظاهر بوده و غير خود را نيز ظاهر می‌نمايد, عين اين ضابطه و ملاک در هستی نيز آشکار است, زيرا هستی چيزی است که هم خود ظاهر است و هم غيرخود را که عبارت باشند از ماهيات ظاهر می‌نمايد. پس اگر در يکی از حقايق وجود و يا نور تشکيک راه داشته باشد در ديگری نيز راه دارد. از عباراتی که قبلاً ذکر کرديم بر مي‌آيد که شيخ اشراق قائل به تشکيک است.


    زيرا حقيقت تشکيک يعنی قائل شدن به يک حقيقت که اين حقيقت ذو مراتب است که هر مرتبة مادون متقوم به مرتبة مافوق است يعنی يک حقيقتی که در عين وحدت کثرت دارد. اگر حقيقت تشکيک چنين است چرا قائل نباشيم که شيخ اشراق قائل به تشکيک است؟


    حاجی سبزواری در شرح منظومه مي‌فرمايد:


    پهلويين اعتقاد به تشکيک وجود داشته و قائل بودند: وجود حقيقت واحدی است که مراتب مختلف يعنی مراتب غنی و فقير, شدت و ضعف و تقدم و تأخر دارد.


    يعنی ان النور الحقيقی الذی هو حقيقه الوجود, اذا النور هو الظاهر بذاته المظهر لغيره و هو خاصيه حقيقه الوجود ... فالاختلاف بين الانوار ليس اختلافاً نوعياً بل بالقوه والضعف.


    نور حقيقی که همان حقيقت وجود است ظاهر بذاته و مظهر لغيره است که اين خاصيت حقيقت وجود است ... پس اختلاف انوار به شدت و ضعف است. نه اختلاف نوعی بنابرين مي‌توانيم چنين نتيجه بگيريم که شيخ اشراق قائل به تشکيک وجود است.


    2. همچنين مي‌توانيم از راه علت و معلول بگوييم: شيخ اشراق قائل به تشکيک است. زيرا در يک سلسله علّی و معلولی, معلول متقوم به علت است و از يک حقيقت واحد نيز تشکيل شده اند.


    پس مي‌توانيم نتيجه بگيريم که در يک سلسله علّی و معلولی, تشکيک حکمفرماست, چون علت با معلول همسنخ است و هر مرتبة مادون متقوم به مرتبة مافوق و نسبت به مرتبة مافوق معلول است.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پی نوشتها:


    1. ملاصدرا, اسفار اربعه, ج 1, تصحيح و تحقيق غلامرضا اعواني؛ باشراف سيد محمد خامنه‌اي، ويراستار مقصود محمدي، تهران، انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383، ص 48.


    2. سبزواري، حاج ملاهادی, شرح منظومه, انتشارات دانشگاه تهران, تهران, 1360، ص 43.


    3. همان, ص 68.


    4. طباطبايی، محمد حسين, نهاية الحکمة, انتشارات دارالتبليغ اسلامی, قم, 1360، ص 11.


    5. مطهری، مرتضی, شرح مبسوط منظومه, ج 1, ص 61. انتشارات صدرا, قم، 1365.


    6. مصباح، محمد تقی, تعليقه النهاية, ص 19، مؤسسه در راه حق, قم, 1405.


    7. شرح مبسوط منظومه, ص 99.


    8. همان, ص 156.


    9. اسفار, ج 1، ص 47، انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا.


    10. طباطبايی محمد حسين, بداية الحکمة, ص 10، مطبعة العلمية, قم, 1361.


    11. شيخ اشراق, حکمة الاشراق، در مجموعه مصنفات شيخ اشراق, ج 2، ص 62 و 63، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگی, تهران, 1373.


    12. همانجا.


    13. همان, ص 122.


    14. همانجا.


    15. همان, ص 108.


    16. همان, ص 62.


    17. همان, ص 128 _ 129.


    18. همان, ص 71.


    19. شرح منظومه, با تعليقه حسن زاده آملی, ج 1, ص 168.


    20. شرح مبسوط منظومه, ص 288.


    21. شرح منظومه با تعليقه حسن زاده آملی, ج 1, ص 182.


    22. حکمة الاشراق, ص 64.


    23. شيخ اشراق, کتاب المشارع و المطارحات, در مجموعه مصنفات شيخ اشراق, ج 1, ص 361.


    24. همان, ص 368.


    25. همان, ص 365.


    26. حکمة الاشراق, ص 65؛ قطب الدين رازی, شرح حکمة الاشراق, ص 185، انتشارات بيدار, قم, بی تا.


    27. همان, ص 65.


    28. همان, ص 66.


    29. همانجا.


    30. شرح حکمة الاشراق, ص 188.


    31. حکمة الاشراق, ص 68.


    32. همان, ص 186.


    33. همان, ص 62.


    34. همانجا.


    35. همان, ص 125.


    36. همان, ص 126 - 127.


    37. همان, ص 120.


    38. همان, ص 119.


    39. همان, ص 117.


    40. المشارع و المطارحات، ص 361.


    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi