دوزخ؛ نشانی از رحمت خداوند
گرچه دوزخ مظهر غضب الهی است، اما در اینجا نیز رحمت حق تعالی بر غضب او پیشی گرفته است و به جز تعداد اندکی از معاندین که برای همیشه در جهنم اقامت دارند.(1) برای بقیه دوزخیان، نوعی رحمت محسوب می شود. توضیح آنکه، چنان که از اخبار و کلمات بزرگان استفاده می شود، دوزخ چیزی نیست مگر مکانی برای عطا کردن قابلیت به کسانی که این قابلیت را برای راه یابی به بهشت از دست داده اند. باری کسانی که به واسطه لغزش ها شایستگی برخورداری از بهشت را از کف داده اند و به سبب گرفتاری های دنیوی و برزخی، هنوز آن صفای لازم را به دست نیاورده اند. رحمت الهی به صورت دوزخ آنها را درمی یابد، تا این عذاب های دوزخی کاملاً آنها را پاکیزه و خالص ساخته و به بهشت رهنمونشان سازد.
رحمت بر آنکه عَذْب شمارد عذاب دوست
زحمت مَبَر عزیز و مدار از عذاب بحث
حافظ
بنابراین، رحمت پروردگار در دوزخ نیز از غضب او سبقت گرفته است و عذاب هایش به انگیزه رحمت حق تعالی بر بندگانش است و می تواند، به نوعی موجب خرسندی نیز باشد، چنانچه دانته شاعر بزرگ و خداشناس قرن سیزدهم میلادی در اثرِ معروفش کمدی الهی این چنین می گوید: « ... سپس آنهایی را خواهید دید که در میان آتش خرسندند، زیرا امید آن دارند که روزی پا به جرگه ارواح مسعود گذارند.»(2)
آتشی خوش بر فروزیم از کَرَم
________________________________________
1- چنانچه از ابن سینا نقل است: «هلاکتِ ابدی مالِ نوعی خاصِ از جهل و رذیلت اخلاقی است که این در تعداد انگشت شماری از مردم، وجود دارد.» (به نقل از اسفار، ملاصدرا، ج 7، ص 109.
2- دانته، کمدی الهی، ج 1، ص 91.
تا نماند جرم و زَلّت بیش و کم
آتشی کز شعله اش کمتر شَرار
می بسوزد جُرم و جبر و اختیار
شعله در بُنگاهِ انسانی زنیم
خار را گُل زار روحانی کنیم
مولانا
و به تعبیر شیخِ اکبرِ عرفان، محیی الدّین عربی:
«همان گونه که پرتو خورشید با حرارتش، در میوه ها اثر گذارده و آنها را می پزد و از آن جهت که ما را منفعت می رساند، رحمت است، همین طور حرارتِ آتش جهنم، پختنِ میوه های بهشت را سبب می شود».(1)
از جامی نیز چنین نقل است که: «... پس، بازگشتِ همه به رحمت سابقه حقّ سبحانه و تعالی باشد. از مُجرِمِ عاصی، غرامت به عذاب و ملامت بستانند تا از چرکِ گناهان، او را پاک گردانند و به رحمتِ جنّت و نعمت باز رسانند.»(2)
این بخش از مطالب را به اشعاری نغز از حکیم آقا محمدرضا صهبای قمشه ای به پایان می بریم:
آنِ خدای دان همه مقبول و ناقبول
مِنْ رَحْمَهٍ بَدا وَ اِلی رَحْمَهٍ یَؤُول(3)
خلقان همه به فطرتِ توحید زاده اند
این شرک، عارضی بُوَد و عارضی یَزول(4)
________________________________________
1- محیی الدّین عربی، فتوحات مکیّه، باب هشتاد و هفتم.
2- جامی، نَقْدُ النّصوص فی شرح نقش الفصوص، ص 189.
3- همه چیز را از رحمت آغاز کرد و به رحمت برمی گرداند.
4- از بین می رود
از رحمت آمدند و به رحمت روند خلق
این است سرّ عشق که حیران کند عُقول
ص: 58