صفحه 8 از 8 نخستنخست ... 45678
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 73 , از مجموع 73

موضوع: ارمغان شعبان: ره توشه ای ثمین از مناجات شعبانیه

  1. Top | #71

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    سپاسگزاری از مردم


    شکر خداوند و سپاس از بندگان خداوند، همانند زنجیره ای به هم تنیده و در هم تابیده اند که باهم ارتباطی تنگاتنگ دارند؛ یعنی این دو از یکدیگر جدا نمی باشند، تا آنجا که نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللّهَ؛ آنکه از مردم سپاسگزاری نمی کند، از خداوند نیز، سپاسگزاری نکرده است».(1)
    همچنین آن حضرت فرمود:
    روز قیامت بنده ای را به حضور خدای تعالی می آورند. امر می کند که او را به دوزخ برید. بنده می گوید: پروردگارا! امر کردی که مرا به دوزخ برند ولی من اهل قرآن بودم و قرآن می خواندم. پروردگار می گوید: ای بنده من! من به تو نعمت دادم و تو شکر نعمت مرا به جا نیاوردی. گوید: پروردگارا! تو به من فلان و فلان نعمت وادی و من شکر آن را به جای آوردم. و پیوسته نعمت های خدا و سپاس های خود را برمی شمارد. خداوند تعالی می گوید:
    ای بنده من! راست می گویی، مگر _ آنکه تو سپاس آن کسی را که من با دست او به تو نعمت دادم، به جای نیاوردی. من به ذات خود سوگند خورده ام که شکر بنده ای را که نعمتی به او داده ام نپذیرم، تا شکر آن کس را که نعمت به دست او به وی رسیده است آورد.(2)
    در قیامت بنده را گوید خدا
    هین چه کردی آنچه دادم من تو را
    گوید ای رب شکر تو کردم به جان
    چون ز تو بود اصلِ آن روزی و نان
    گویدش حق: نه نکردی شکر من
    ص: 241
    ________________________________________
    1- علامه سیوطی، جامع الصغیر، ج 2، ص 167.
    2- گولپینارلی، نثر و شرحِ مثنوی شریف، ج 3، ص 808 .
    چون نکردی شکر آن اِکْرامْ فنّ
    بر کریمی کرده ای ظلم و ستم
    نه ز دست او رسیدت نعمتم؟
    مولانا
    « ... وَ لا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ».
    سبک نشمردن امر خدا
    حکیم سنایی غزنوی گوید:
    جای تأسف است که آنجا که طبیبی مسیحی، به خاطر بیماری تو، از خوردن حلوا منعت می کند، با آنکه حلوا بر تو حلال است، اما به فرمان او گردن می نهی و از خوردن آن اجتناب می کنی، اما برای امر الهی حتی به اندازه گفته یک طبیب مسیحی، ارج و منزلت قائل نمی شوی و با آنکه تو را از محرمات نهی می کند و آنها را بحالت مضر می داند، با آنکه حرام نیز می باشند، از ارتکاب آنها اجتناب نمی ورزی. خلاصه آنکه از برای تن و جسمت، حتی حلال را که خوردن حلوا باشد، فرو می گذاری، اما از برای دینت، حاضر نمی باشی که حتی حرام را نیز وا گذاری.
    تو را یزدان همی گوید که: در دنیا مخور باده!
    ترا ترسا(1) همی گوید که: در صفرا(2) مخور حلوا
    ز بهر دین تو نگذاری حرام از حرمت یزدان
    ز بهر تن تو بگذاری حلال از گفته ترسا
    ص: 242
    ________________________________________
    1- مسیحی.
    2- صفرا حالتی که بر بدن عارض می شود و در آن صورت، خوردن حلوا مضر می باشد.
    سنایی
    پروردگارا! به ما توفیق ده که دائما به یاد تو بمانیم و مراقب عهد و پیمانی که با تو بسته ایم باشیم، و هرگز از شکر تو غفلت نورزیم و نسبت به امرِ تو، بیش از هر چیزی اهتمام ورزیده و هرگز آن را سبک نشماریم.
    ص: 243





    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #72

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    قسمت سی ام


    اشاره


    اِلهی وَ اِلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفا وَ عَنْ سِواکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خائفا مُراقِبا یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ وَ صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ وَ سَلَّم تَسْلیما کَثیرا.
    معبود من! مرا به نور عزت خود که از هر چیز مسرت انگیزتر است ملحق فرما، تا به تو عارف گردم و از غیر تو روی گردان شوم و فقط از تو ترسان و مراقب باشم. ای صاحبِ جلال و اکرام و درود و سلام فراوان خدا بر رسول محمد صلی الله علیه و آله و آلِ طاهرینش باشد.
    گوهر معرفت خداوند و گسستن از غیر او و خائف بودن از حضرتش، از اموری است که در این فراز دلنشین از مناجات، از پروردگار جهان مسئلت شده است.
    «اِلهی وَ اَلْحِقْنی... فَاَکُونَ لَکَ عارِفا».
    گوهر معرفتِ باری تعالی
    در این عبارت، ابتدا از خداوند درخواست اتصال به نور عزت و بارگاه کبریایی اش، شده است و سپس به سه محصول پربار این وصل و الحاق اشاره رفته است. که اولین آنها، عارف شدن به مقام پروردگار عالم است.
    گوهر معرفت آموز که با خود ببری
    که نصیبِ دگران است نِصاب زر و سیم
    حافظ
    نکته قابل توجهی که باید در مقام توضیح این عبارت ذکر نمود این است که عرفا، معرفت را به دو قسم تقسیم نموده اند: معرفت استدلالی و معرفت شهودی. معرفت
    ص: 244
    استدلالی آن است که آدمی از طریق آثار و آیات و نشانه هایی که در جهان خلقت مشاهده می کند، خداوند و اسماء و صفات او را بشناسد و نسبت به مقام حضرتش عارف گردد.
    این بیانِ سید الشهداء علیه السلام در دعای عرفه که می گوید: «اِلهی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ و تَنَقُلاتِ الْاَطوارِ اَنَّ مُرادَکَ اَنْ تَتَعَرَّفَ اِلَیَّ فی کُلِّ شَیْ ءٍ؛ خدایا دانستم که مرادِ تو از این همه آثارِ مختلف و از گوناگون شدنِ تحولات جهان این است که خود را در هر چیز نسبت به من بشناسانی و من نسبت به تو معرفت پیدا کنم» ناظر به معرفت استدلال می باشد.
    آن حضرت همچنین در جای دیگری در آن مناجات می فرماید:
    اِلهی اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ اِلَی الْآثارِ، فَارْجِعْنی اِلَیْکَ بِکَسْوَهِ الْاَنوارِ وَ هِدایَهِ الْاِسْتبْصارِ حَتّی اَرْجِعَ اِلَیْکَ مِنْها، کَما دَخَلْتُ اِلَیْکَ مِنْها مَصُونَ السّرِّ عَنِ النَّظَر اِلَیْها وَ مَرْفُوعَ الْهِمَّهِ عَنِ الْاِعْتِمادِ عَلَیْها.
    خدایا! تو امر نمودی که برایِ شناخت تو به آثار و نشانه ها مراجعه شود ولی مرا به تجلیات انوار و به راهنمایی مشاهده و بینایی قلب ارجاع ده، تا بی توجه به آثار (معرفت استدلالی) به شهود حضرتت (معرفت شهودی) نائل گردم، که چون به این مقام و شهود دست یابم، سرّ درونم توجه به آثار نکرده و همتم بلندتر از نظر به آثار و تکیه بر آنها باشد.
    اما معرفت شهودی آن است که از راه تصفیه باطن و تزکیه نفس و تطهیر روح حاصل می شود، که در اثر آن، آدمی اسما و صفات الهی را با قلب خویش شهود می نماید و نسبت به آنها عارف می گردد، که البته اندکی از انسان ها از این نوع از معرفت، بهره مند خواهند بود، زیرا شرایط رسیدن به آن، بسی دشوارتر از معرفت استدلالی می باشد.
    و این نوع عرفان و شناخت نسبت به باری تعالی بهترین نوع از انواع شناخت ها می باشد.
    ص: 245
    سیدالشهداء علیه السلام در دعای عرفه در مقام دلتنگی نسبت به معرفت استدلالی و پایین بودن رتبه آن در مقایسه با معرفت شهودی و نیز در مقام اهتمام فوق العاده نسبت به معرفت شهودی، چنین می گوید:
    اِلهی تَرَدُّدی فِی الْآثارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنی عَلَیْکَ بِخِدْمَهٍ تُوصِلُنی اِلَیْکَ.
    معبود من! آنگاه که می خواهم از طریق آثار، تو را بشناسم، سبب می شود که راه شهودت از من دور می گردد، پس مرا عنایتی فرما که به شهود جمالت دست یابم و نسبت به تو، معرفتی شهودی پیدا نمایم.
    و اگر بخواهیم برتری معرفت شهودی را بر معرفت استدلالی اثبات نماییم، تنها با ذکر یک مثال می توانیم این مهم را ثابت کنیم و آن اینکه:
    اگر موجودی در پشت دیواری باشد و ما ندانیم آن چیست، از دو راه می توان فهمید که آن، کدامیک از انواع موجودات می باشد. یکی آنکه کسی، علایم و نشانه های آن را دقیقا برای ما توصیف نماید که ما با شنیدن اوصافش، پی خواهیم برد که آن موجود چیست. این نوع دانستن و شناختن، همان، معرفت استدلالی است.
    راه دیگر آن است که خود را به پشت دیوار رسانده و آن را مشاهده کنیم. در این صورت به معرفت شهودی دست یافتیم، که تفاوتِ این دو معرفت در این مثال، کاملاً واضح بوده و نیازی به توضیح ندارد.
    حاصل سخن آنکه، آنچه از فراز مورد بحث از مناجات درباره درخواست معرفت نسبت به خداوند، استفاده می شود مربوط به بهترین نوع معرفت، یعنی معرفت شهودی می باشد. زیرا این عبارت به این صورت عنوان شده است که: «خدایا مرا به نور عزت ملحق نما، تا نسبت به تو عارف گردم». و آنکه به دیدار جمال خداوند می رسد و با عرفان، آن را شهود می نماید، در واقع به معرفتِ شهودی دست یافته است که مقصود همه انبیا و اولیا و عرفا بوده است. و آنکه به چنین معرفتی دست یافت، از آن پس به هر چه که نظر می کند، اول، خداوند را خواهد دید:
    ص: 246
    دلی کز معرفت، نور صفا دید
    زِ هَر چیزی که دید اول، خدا دید
    شبستری
    « ... وَ عَنْ سِواکَ منْحَرِفا»
    وصول به مقام عز خداوندی با گسستن از غیر خدا
    اشاره
    با تو پیوستم و از غیر تو دل بُبریدم
    آشنای تو ندارد، سر بیگانه و خویش
    خویش
    کسی که به شهود پروردگارش نائل گردد، دیگر غیری را مشاهده نخواهد کرد؛ در نتیجه در لوح دلش، نقشی جز نقش یار مشاهده نخواهد نمود.
    نیست در لوح دلم جز الف قامت یار
    چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
    حافظ
    سالار شهیدان در دعای عرفه چنین می فرماید: «اَنْتَ الَّذی اَزَلْتَ الْاَغْیارَ عَنْ قُلُوبِ اَحِبّائِکَ حَتّی لَمْ یُحِبُّوا سِواکَ وَ لَمْ یَلْجَئُوا اِلی غَیْرِکَ؛ تو ای خدای بزرگ، کسی هستی که اغیار را از دل دوستانت محو کردی تا غیر تو را دوست نداشته و جز درگاهت به جایی پناه نبرند».
    روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
    خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
    ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
    گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
    ص: 247
    روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
    وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
    حافظ
    « ... وَ مِنکَ خائفا مُراقبا»
    فیض خوف از خداوند
    آنکه با چشم قلبش، خداوند را در کسوت اسما و صفاتش دیدار نماید، فیوضاتی نصیبش می شود که فیض خائف بودن از خداوند و عدم خوف از غیر او از آن جمله است. در توضیح این سخن باید گفت که نه می توان تمامی ترس ها را مذموم و ناپسند تلقی کرد و نه آنکه همه آنها را ممدوح شمرد.
    بلکه باید دید که این ترس به چه چیزی تعلق می گیرد. برخی از ترس ها مخرب و ویرانگر بوده و آثار نامطلوبی بر جسم و روح و روان آدمی به جای می گذارند، همانند ترس از تاریکی شب، ترس از وقوع حادثه ای که هیچ دلیلی بر تحقق حتمی آن وجود ندارد، ترس از دشمن و مانند آنها که همه این ترس ها، از انواع ترس های مذموم بوده و در زندگی انسان، آثار سویی به بار خواهند آورد.
    ولی خوف ها و ترس هایی نیز وجود دارد که ممدوح بوده و دارای منشأ عقلانی می باشد و اساسا به وسیله این گونه ترس ها، آدمی به انواع خیرات و برکات و آرامش، راه پیدا خواهد نمود.
    آنکه در ارتکاب لغزشی، بر آبروی خویش می ترسد، همین خوفِ از دست دادن آبرو او را وادار به ترک لغزش می نماید و در نتیجه برای وی ثمره مطلوبی به دنبال خواهد داشت.
    پس، آنکه از مردود شدن خویش در امتحانات در هراس است، چنین خوف و هراسی سبب وادار ساختن او به فعالیت و تکاپوی بیش از پیش گشته و در نتیجه، همین خوف، قبولی در امتحانات را برایش به ارمغان خواهد آورد.
    ص: 248
    پس، آنکه از خداوندِ خویش خائف است و مراقب امر و نهی اوست، همین خوف قلبی اش درهای قُرب و رحمت و امن و آسایش خداوندی را به روی او خواهد گشود و او را به انواع برکات رهنمون خواهد شد.
    در این زمینه، به چند روایت اشاره کرده و بدین ترتیب و به فضلِ بی کران الهی، دامنه شرح مناجات پر فیض شعبانیه را نیز جمع می نماییم: علی علیه السلاممی فرماید:
    اِنَّ اللّهَ اِذا جَمَع النّاسَ نادی فیهِمْ مُنادٍ: اَیُّها النّاسُ، اِنَّ اَقْرَبَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ اللّهِ اَشَدُّکُمْ مِنْهُ خَوْفا.(1)
    آنگاه که خداوند، مردم را در روز قیامت گرد آورد، آواز دهنده ای در میانِ آنان ندا دهد که: ای مردم! امروز نزدیک ترین شما به خداوند کسی است که در دنیا، بیش از همه، خداترس بوده است.
    و باز فرمود:
    خَفِ اللّهَ خَوْفَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِکْرِ قَلْبَهُ فَاِنَّ الْخَوْفَ مَظِنَّهُ الْاَمْنِ وَ سِجْنُ النَّفْسِ عَن الْمعاصی.(2)
    از خداوند، همانند کسی که دل خویش را با اندیشه ای درباره خدا، مشغول داشته است خائف باش، زیرا چنین خوفی جایگاهی امن برای تو و سبب بازداشتن نفس از گناهان می باشد.
    در نهایت آنکه آن حضرت می فرماید: «اِذَا اصْطَفَی اللّهُ عَبْدا جَلْبَبَهُ خَشْیَتَهُ؛ آنگاه که خداوند، بخواهد بنده ای را برگزیند، لباس خوف و خشیت خویش را بر اندامش می پوشاند».(3)
    * * *
    ای خدای عزیز شکست ناپذیر و ای قادر متعال و ای سرچشمه تمام دانایی ها و
    ص: 249
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 78، ص 41.
    2- غرر الحکم و دررالکلم، ج 3، ص 445.
    3- همان، ص 142.
    زیبایی ها و قدرت ها! :
    رهی پیشم آور که فرجام کار
    تو خشنود باشی و ما رستگار
    نظامی
    وَ آخِرُ دَعْوانا اَنِ الحمدُ لِلّه رَبِّ الْعالَمینَ.





    امضاء


  4. Top | #73

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پـــــــــــــــا یـــــــــــــــــان






    امضاء


صفحه 8 از 8 نخستنخست ... 45678

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi