مصطفی*شیعه ال طاها* (17-02-2020)
❤ |
مقدمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ
آیا شما هنگامی که با دیگران روبرو میشوید لبخند به لب دارید؟
آیا میدانید با لبخند میتوانید در مسیر کمال و معنویت گام بردارید؟
آیا خبر دارید که در دین اسلام، لبخند به عنوان صدقه معرفی شده است؟ صدقهای که میتواند بلاها را از شما دور کند و رحمت الهی را به سوی شما جذب کند.
آیا میدانید همین لبخند میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر روحیّه و روان شما داشته باشد؟
آیا از ارتباط عضلات چهره خود با سیستم عصبی مغز آگاهی دارید؟
آیا از نقش لبخند در ترشّح هورمونهایی که موجب شادابی و نشاط شما میشوند خبر دارید؟
این کتاب به شما کمک میکند تا آگاهی و شناخت شما نسبت به فایدههای لبخند بیشتر شود.
لبخند بهترین اکسیر جوانی است که بشر در اختیار دارد و شما میتوانید با لبخند جذابتر و زندهتر و جوانتر به نظر بیایید.
لبخند اثرات بسیار مثبتی بر نظام اجتماعی ما دارد و میتواند فضای جامعه ما را لذتبخش کند.
امیدوارم با خواندن این کتاب تصمیم بگیرید که همواره گل لبخند به لب داشته باشید و این هدیه ارزشمند را به همه اطرافیان خود ارزانی دارید.
به امید آن روزی که همه ما در هنگام دیدار همسر، فرزند، پدر، مادر و دوستان خود، با تبسّمی زیبا ظاهر شویم و به این وسیله شاهد رشد عشق و صمیمیّت در میان جامعه خود باشیم.
این کتاب را به همه أساتید خود هدیه میکنم که آنان بودند که با زحمات خویش، باعث رشد و کمال من شدند.
مهدی خدّامیان آرانی
قم، دی ماه 1386
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
مصطفی*شیعه ال طاها* (17-02-2020)
❤ |
آیا میدانید لبخند صدقه بزرگی است؟
همه ما میدانیم که گناه و معصیت، روح انسان را آلوده میکند و مانع بزرگی برای رشد و کمال او محسوب میشود.
گناه باعث سیاهی قلب انسان میگردد، به طوری که دیگر او لذت مناجات با خداوند را درک نمیکند و نمیتواند با خدا معاشقه نماید و در درگاه او قطره اشکی بریزد.
این گناه است که انسان را از نماز شب محروم میدارد و همچنین مانع باریدن باران میشود و امواج بلا را به سوی انسان میکشاند.1
به همین دلیل انسان باید برای بخشش گناهانش فکری بکند تا اثرات آن بیش از این در زندگی او باقی نماند.
البته گناهانی که مربوط به حق الناس است باید نسبت به پرداخت حق مردم اقدام نمود؛ اما سؤال این است گناهانی را که مربوط به حق اللّه است چگونه از پرونده اعمال خود پاک کنیم؟
آیا اطلاع دارید امامان معصوم(ع) در سخنان متعددی، صدقه دادن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل بخشش گناهان معرفی کردهاند؟
در مورد صدقه دادن سخنان زیادی شنیدهایم. همه ما میدانیم که خداوند به ما دستور داده است تا صدقه بدهیم.
خداوند در قرآن برای آنهایی که صدقه میدهند وعده بخشش و پاداشی بس بزرگ داده است.2
به هر حال یکی از چیزهایی که باعث بخشش گناهان ما میشود صدقه میباشد.
در سخنان اهل بیت(ع) این آثار برای صدقه دادن ذکر شده است:
الف. صدقه غضب خداوند را خاموش میکند.
ب. گناهان بزرگ را از پرونده اعمال انسان پاک مینماید.
ج. مرگ بد و بلاها را از انسان دور میکند.
د. باعث طولانی شدن عمر انسان میشود.3
آری، هنگامی که صدقه میدهی روح خود را از آلودگیها و سیاهیهای گناه پاک میکنی و به این وسیله به ساحت قدس الهی نزدیک و نزدیکتر میشوی.
معمولاً تا کلمه صدقه را میشنویم فورا به یاد صندوق صدقات میافتیم که در منزل خیلی از ما موجود میباشد و ما سعی میکنیم پولی را به عنوان صدقه داخل آن بیندازیم.
اما من در اینجا میخواهم شما را با صدقه دیگری آشنا کنم که کمتر به آن توجه کردهاید.
اسلام همانطور که کمک به فقرا را به عنوان صدقه مورد تأکید قرار میدهد لبخند را هم به عنوان نوع دیگری از صدقه مطرح میکند.
رسول خدا فرمودند: «تبسّم و لبخند تو به روی برادر دینی، صدقه محسوب میشود».4
بنازم این مکتب را که لبخند را به عنوان صدقه معرفی میکند، صدقهای که باعث زیاد شدن عمر تو میشود و گناهان تو را میبخشد.
دین اسلام نمیپسندد هیچ فقیری در جامعه، گرسنه باشند و ما را تشویق میکند تا به آنها رسیدگی کنیم و لباس و غذا برای آنها تهیه کنیم.
اما چقدر افرادی هستند که از نظر مالی، وضع بسیار خوبی دارند اما فقیر عاطفی هستند !
آنها نیاز دارند تا یک نفر به آنها محبّت کند و با تبسّم و لبخند به آنها روحیه بدهد.
اسلام میخواهد در جامعه مسلمانان، هیچ نوع فقری وجود نداشته باشد، نه کسی گرسنه باشد و نه کسی در عطش محبّت بسوزد.
بارها شده است افرادی را دیدهام که دهها هزار تومان پول به یک فقیر صدقه دادهاند اما دریغ از یک لبخند که به روی همسر خود بزنند، دریغ از تبسّمی که به روی فرزندان خود بزنند تا چه رسد به این که با مردم جامعه با روی باز برخورد کنند.
چرا بعضی از ما این طور تربیت شدهایم که چیزهای زیبا و خوب را برای غریبهها میگذاریم !
به آن کودکی که در آن سوی کشور است کمک مالی میکنیم اما فرزند خود را (که بهترین سرمایه زندگیمان است) از یک لبخند محروم میکنیم !
نهال روح فرزند ما نیاز به نور محبّت و لبخند ما دارد؟ آیا همسر ما نیاز به عاطفه و محبّت و لبخند ما ندارد؟
لبخند نیز صدقه است و باعث برکت زندگی ما شده و بلا را از ما دور میکند. ای کاش صدا و سیمای ما یک روز را به عنوان روز «جشن لبخند» معرفی میکرد و برای مردم میگفت که خنده بهترین صدقه است و باعث میشود تا برکت و رحمت خداوند، تمام زندگی شما را فرا گیرد و مورد عفو و رحمت خدا قرار گیرید!
ما میتوانیم با کمک یکدیگر آینده زیبایی برای جامعه خود رقم بزنیم، آیندهای که هر کس وارد کشور پهناور ایران شود، از مردم مؤن و مسلمان این کشور تصویر زیبای لبخند، به ذهن داشته باشد.
به امید فردایی که در خانه با لبخند زدن به روی همسر و فرزندان خود، مغفرت خدا را به سوی خود جذب کنیم و چون در محیط کار قرار گرفتیم به همه همکاران خود گل لبخند را هدیه کنیم و چون با مردم روبرو شدیم با تبسّمی دلنشین، آنها را تحویل بگیریم و آنگاه ببینیم که چگونه به خداوند متعال نزدیک و نزدیکتر میشویم.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
ایمان خود را با یک لبخند محافظت کنید
ایمان به خداوند، مهمترین و بهترین سرمایه ما انسانها میباشد زیرا بوسیله ایمان است که دلها به آرامش میرسد و سعادت دنیا و آخرت ما تضمین میشود.
همه ما میدانیم که شیطان بزرگترین دشمن ما میباشد و همواره تلاش میکند تا به هر طریقی باعث سستی و کمرنگ شدن ایمان ما شود.
آری، شیطان میداند تا زمانی که نور ایمان در قلب ما روشن است ما دنباله رو تاریکیها و زشتیها نخواهیم بود.
اکنون که ما دشمنی این چنین سرسخت داریم که یک لحظه هم از ما غافل نمیشود باید تلاش کنیم که از ایمان خود محافظت کنیم.
اکنون سؤال مهم این است که چگونه میتوانیم ایمان خود را نگه داشته و آن را تقویت کنیم؟
آیا راه حلّی به ذهن شما میرسد؟
من در میان کتابهای حدیثی، مدت زیادی به دنبال جواب این سؤال بودم، و سرانجام جواب را در کتاب «نهج البلاغه» یافتم آنجا که حضرت علی(ع) میفرماید: «ایمان خود را با صدقه، محافظت نمایید».5
وقتی شما صدقهای میدهید روی شیطان را سیاه میکنید و او را فراری میدهید به گونهای که دیگر او نمیتواند در ایمان شما رخنهای وارد کند.
اگر سخن رسول خدا را به یاد بیاورید (که لبخند را به عنوان صدقه معرفی نمودند)، به این نتیجه میرسید که با همین لبخند میتوانید شرّ شیطان را از خود کم کنید و ایمان خود را حفظ نمایید.
به راستی این لبخند که عملی بسیار ساده به نظر میآید چه اثرات زیادی دارد:
بلاها را از ما دور میکند، مرگ بد را از ما برطرف میسازد، موجب بخشش گناهان ما میشود، عمر ما را زیاد میکند، حسابرسی روز قیامت را برما آسان می کند و موجب حفظ ایمان ما از شرّ شیطان میشود.
بسیار شایسته است که از امروز به بعد تلاش کنیم تا همیشه گل لبخند به لب داشته باشیم و عشق و محبّت را در جامعه خود منتشر کنیم؛ باشد که همواره در فضای جامعه ما، رایحه خوش صمیمیّت پیچیده باشد و همه را سرمست شادی و شعف نماید.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
هنگام مشکلات هم لبخند بزنید
لبخند پدیدهای زیبا و دلنشین میباشد که در بیشتر موارد برای نشان دادن شادمانی و لذت به کار میرود و ما بدون آنکه آموزش ببینیم از همان آغاز کودکی لبخند میزنیم.
در دوران کودکی، لبخند بیشترین وقت ما را به خود اختصاص میدهد و در این دوران است که ما لبخندهای طبیعی، واقعی، شیرین و معصومانه داریم ولی با سپری شدن ایام کودکی و قدم گذاشتن به دوران نوجوانی، جوانی و سپس بزرگسالی، لبخندهای ما به تدریج کمتر و کمتر میشود.
امروزه ماشینی شدن زندگی و کمرنگ شدن روابط انسانی باعث شده است تا ما شاهد لبخند کمتری در چهره انسانها باشیم وبه جای آن افسردگی، غمگینی، ناامیدی و احساس بدبختی در چهره افراد موج بزند.
اما تمام شواهد نشان میدهد که ما انسانها میتوانیم زندگی شادی داشته باشیم تا آنجا که همیشه در مسیر زندگی خود، گل لبخند به لب داشته باشیم.
همه ما میدانیم که نگران شدن در مورد مسائل زندگی، نه تنها به حل آنها کمک نمیکند بلکه آن مشکلات را برای ما پیچیدهتر میکند.
ما با لبخند زدن به مشکلات، میتوانیم مانع آن شویم که افکار و احساسات منفی، وجودمان را فرا گیرد و به این وسیله بهتر میتوانیم برای رفع مشکل خویش چارهای بیندیشیم.
البته لبخند زدن به مشکلات، به معنی فرار کردن از مشکلات نیست؛ بلکه به معنای برخورد صحیح و مناسب با آنها میباشد بدون آنکه از آنها تأثیر منفی بپذیریم.
هنگامی که مشکلی در راه رسیدن به هدف برای شما پیش میآید شما چه میکنید؟
آیا هدف خود را کنار میگذارید یا اینکه راه خود را ادامه میدهید؟
اگر شما به مشکل خود، لبخند بزنید در واقع خودتان را بزرگ کردهاید و مشکل را کوچک؛ اما اگر قیافه آدمهای شکست خورده را به خود بگیرید مشکل را بزرگ کرده و خود را کوچک نمودهاید.
با توکّل به خدای متعال، به مشکل پیش آمده لبخند بزنید، آن را پشت سر بگذارید و راه رسیدن به سوی هدف خویش را ادامه بدهید.
از نظر علمی لبخند، نه تنها نشانه نابخردی و کم هوشی نیست، بلکه اگر هوش را توانایی سازگاری با مسائل و مشکلات زندگی تعریف کنیم، لبخند نشانهای از خردمندی انسانها میباشد و آنهایی که بیشتر به مشکلات خود لبخند میزنند خیلی باهوشتر از کسانی هستند که هنگام برخورد با مشکلات، در دام نگرانی و افسردگی گرفتار میآیند.
لبخند موهبتی الهی است که خداوند به ما عنایت کرده است تا آن را برای مقابله با سختیها و نابسامانیهای زندگی به کار گیریم و همواره برای خود و خانواده و جامعه خود فردی مثبت اندیش باقی بمانیم.
ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 21-04-2018 در ساعت 21:05
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
او همه جا همراه من بود
صدایی را که میشنوی، صدای «صُور اسرافیل» است که به گوش همه میرسد و روح به جسم آنها بر میگردد.
من هم باید از جای خویش برخیزم، همه انسانها زنده شدهاند و از قبرهای خود بیرون آمدهاند.
قیامت بر پا شده است، چه غوغایی است.
نگاه کن، آیا او را میشناسی؟
آن جوان زیبا را میگویم که همراه من از قبرم بیرون آمد و اکنون در مقابل من ایستاده است، نگاه کن صورتش مثل ماه میدرخشد.
من که او را نمیشناسم، شما چطور؟
ترس و وحشت، همه وجودم را فرا گرفته است، عجب روزی است امروز فرشتگانی که هیچ گناهی ندارند سخت نگرانند، پس وای به حال من.6
چه غوغایی است، همه از هم فرار میکنند مادر از فرزند، برادر از برادر، هر کسی به فکر خویش است !
کاش من در اینجا یک دوست و آشنایی داشتم که به من کمک میکرد.
آتش جهنّم زبانه میکشد و همه از شرّ آن به خدا پناه میبرند.
حسابرسی آغاز میشود؛ عدهای به سوی بهشت حرکت کردهاند و عدهای را هم به سوی جهنّم میبرند.
نام مرا میخوانند و باید به پای میزان اعمال بروم، خدایا من چه خواهم کرد؟
حرکت میکنم و به هر آشنایی که برخورد میکنم میبینم که آن چنان گرفتار است که به من توجّهی نمیکند.
حالا من چه کنم؟
در هنگام حسابرسی چه جوابی بدهم؟
نگاهم به شعلههای آتش جهنّم میافتد و ترس تمام وجودم را فرا میگیرد !
اما ناگهان همان جوان زیبا کنار من میآید و با مهربانی تمام به من میگوید: «نترس، ناراحت نباش، من در همه جا با تو هستم ».
نمیدانم این سخن او چه بود که چنین در دل من اثر کرد و مرا آرام ساخت؛ آری نفس او نفس خدایی بود که این چنین باعث آرامش قلب من شد.
هر کجا که ترس وجودم را فرا میگیرد نگاهم به آن جوان میافتد که همراه من است، از من دلجویی میکند و با سخن خویش مایه آرامش من میشود.
شکر خدا، حسابرسی من تمام میشود و برگه ورود به بهشت را به دستم میدهند.
من به سوی بهشت حرکت میکنم؛ اما هنوز هم میترسم !
برای اینکه باید از پل صراط عبور کنم، نگاه میکنم همان جوان زیبا را در جلوی خود میبینم.
هر کجا او برود من هم میروم؛ پا جای پای او میگذارم و به سلامتی از پل صراط عبور میکنم.
این بوی خوش از کجاست که مرا این چنین مدهوش خود میکند؟
مثل اینکه بوی بهشت است؟
آری درست حدس زدهام، بوی بهشت است که به مشامم میرسد.
نگاه کن، آن درهایی را که میبینی درهای بهشت است.
اینجا دیگر خاطرم جمع میشود و با خود میگویم، خوب است از این جوان سؤال کنم که تو کیستی که با مهربانی با من برخورد کردی؟
من رو به آن دوست جوان خود میکنم و از او میپرسم: «تو چه همراه خوبی بودی و همواره باعث شادی و سرور من شدی، آیا میشود خودت را معرفی کنی تا من تو را بشناسم؟».
آن جوان زیبا، رو به من میکند و میگوید: «یادت هست در دنیا، برادران مؤن خود را شاد ساختی ! من همان شادمانیای هستم که در دل آن مؤنان، ایجاد کردی ! خداوند مرا به این صورت در آورد تا در سختترین شرایط (لحظه خروج از قبر تا ورود به بهشت)، باعث شادمانی تو شوم».
خواننده محترم، داستانی که برای شما نقل کردم برگرفته از حدیث امام صادق(ع) میباشد.7
بیا تا زنده هستیم و فرصت داریم هنگامی که دوستان مؤن خود را میبینیم با روی خوش و لبخند با آنان برخورد کنیم و سعی کنیم تا شادمانی را به آنان هدیه کنیم. باشد که در روز قیامت همان جوان زیبا، شادی و آرامش را به ما ارزانی بدارد.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
مصطفی*شیعه ال طاها* (17-02-2020)
❤ |
کار خوبی که بهایش بهشت است
حضرت داوود(ع) یکی از پیامبران بزرگ میباشد که در قرآن مجید هم به بعضی از حکایتهای زندگی او اشاره شده است.
حالا من میخواهم یکی از حکایتهای این پیامبر را برایتان نقل کنم، آیا موافقید؟
حضرت داوود(ع)، مشغول عبادت بود که ناگهان صدایی به گوشش رسید، این صدا برای او بسیار آشنا بود.
آری، این صدای وحی بود، خداوند داشت با او سخن میگفت.
آیا میدانید خداوند میخواهد در مورد چه موضوعی با پیامبر خود سخن بگوید؟
این سخن خدا بود: «ای داوود ! میخواهم عملی را به تو یاد بدهم که اگر بندگان من آن را انجام دهند، آنها را وارد بهشت میکنم».
حتماً با خود میگویید: چه کاری تا این اندازه باعث خوشحالی و رضایت خداوند میشود؟
شاید آن کار، یکی از عبادتهایی است که خداوند بر ما واجب کرده است؟
حضرت داوود(ع) رو به خدای متعال کرد و عرضه داشت: «بار خدایا، آن عمل نیکو چیست؟».
و جوابی که آمد این بود: «آن عمل این است که باعث شادمانی مؤمنی بشوی و قلب او را شاد سازی».
آری، شاد کردن دل مؤن، همان کاری است که خداوند بهشت را در مقابل آن کار میدهد.8
پس هنگامی که با مؤنی روبرو شدید با لبخند خود او را شاد کنید.
ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 23-04-2018 در ساعت 21:28
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
خدا چه کاری را خیلی دوست دارد؟
آیا تا به حال به این نکته فکر کردهاید که خداوند متعال کدامین کار نیکو را بیش از همه کارها دوست دارد؟
شاید اطلاع داشته باشید که بهترین کتاب حدیثی نزد ما شیعیان، کتاب «أصول کافی» میباشد.
مؤف این کتاب (شیخ کلینی) در قرن چهارم هجری، به جمع آوری سخنان امامان معصوم(ع) پرداخته است و دقت نظر او در نقل احادیث به گونهای بوده است که همواره از کتاب او به عنوان بهترین و معتبرترین کتاب حدیثی شیعه نام میبرند.
من برای پاسخ دادن به این سؤال، همه این کتاب را بررسی کردم و دیدم دو کار به عنوان بهترین کارها نزد خدا معرفی شده است:
اوّل:
امام صادق(ع) فرمودند: «محبوبترین کارها نزد خداوند، نماز میباشد».9
آری، آن هنگام که بنده به سوی پروردگار به نماز میایستد معراج او آغاز میشود و لحظه به لحظه به خدای متعال نزدیک و نزدیکتر میشود و برای همین است که در این حدیث، بیان شده است که خدا نماز را از همه کارها بیشتر دوست میدارد.
دوم:
رسول خدا در سخنی فرمودند: «محبوبترین اعمال نزد خدا، شاد نمودن مؤن میباشد».10
من تا به حال نمیدانستم که شاد نمودن مؤمن، این قدر نزد خدا ارزشمند میباشد تا آنجا که رسول خدا آن را به عنوان بهترین اعمال ذکر میکند.
به راستی که نماز و شاد نمودن مؤن، نزد خداوند بسیار دوست داشتنی جلوه میکند.
این دو کار، دو بال برای کمال هستند، دروغ میگویند کسانی که ساعتها به نماز شب میایستند اما دریغ از یک لبخند که به روی همسر و فرزندان خود بزنند، همان کسانی که با یک قیافه اخمو در میان جامعه ظاهر میشوند و کار را به آنجا میرسانند که بعضی از سادهلوحان خیال میکنند هر کس بیشتر اخم کند و کمتر لبخند به لب بیاورد ایمانش قویتر است. الگوی ما پیامبر میباشد، آن حضرت همواره لبخند به لب داشت.11
ایمان واقعی آن است که هر قدر نماز بیشتری بخوانی و اشک بیشتری در مقابل خدا بریزی به همان اندازه هم به شاد نمودن مردم همت بگماری !
اگر فقط به نماز اکتفا کنی نمیتوانی به اوج برسی !
آری همان پیامبری که شبها تا به صبح نماز میایستاد چون در میان مردم حضور پیدا میکرد همواره تبسّم میزد.
افسوس که ما را از فهم واقعی دین خود محروم ساختند !
بیایید همانطور که به نماز اهمیت میدهیم، به شاد نمودن دلهای مردم مؤن هم همّت گماریم. چون با آنان روبرو شدیم لبخندی زیبا، هدیه آنها کنیم و به این وسیله بذر عشق و محبّت را در نهاد جامعه بیفشانیم.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
شاد کردن خدا
هنگامی که در جامعه حضور پیدا میکنید و به روی مردم لبخند میزنید، بدانید که با این کار خود باعث شادی قلب پیامبر میشوید.
رسول خدا فرمود: «هر کس که مؤنی را شاد سازد مرا شاد ساخته است و هر کس مرا شاد سازد خدا را شاد ساخته است».12
آیا در محیط خانه وقتی با همسر خود روبرو میشویم لبخند میزنیم یا اینکه غم و غصههای خود را برای لحظه دیدار همسر خود میگذاریم؟
آیا شایسته است که جامعه شیعه این قدر در عطش عشق و محبّت بسوزد؟
آیا ما مایه افتخار امامان خویش هستیم؟
امام صادق(ع) فرمودند: «هرگاه یکی از شما مؤنی را شاد نماید، خیال نکند که فقط آن مؤن را شاد ساخته است، به خدا قسم ما را شادمان نموده، به خدا قسم رسول خدارا مسرور نموده است».13
از امروز به بعد بدانید که با لبخندی شیرین و یا کمک کردن به برادر مؤن، میتوانید مولای خود حضرت علی(ع) و دیگر ائمه اطهار(ع) را شاد سازید.
آن لحظه که شادی به قلب همسر، فرزند و دوست با ایمانتان مینشانید بدانید که همان لحظه، این شادی بر قلب نازنین رسول خدا و ائمه اطهار(ع) هم میرسد.
و شما خود میدانید که هیچ چیز در این دنیا به اندازه شاد نمودن دل آن عزیزان ارزش ندارد.
اگر میخواهید امام زمان(ع) را شادمان سازید، از همین امروز تصمیم بگیرید با مردم با روی باز و لبخند روبرو شوید، چرا که آن حضرت به همه شیعیان خود علاقه و محبّت دارد، چطور شما فرزند خودتان را دوست دارید؟ آیا شادابی فرزندتان شما را شاد نمیکند؟
اگر ببینید که همه مردم، احترام فرزند شما را میگیرند و به روی او لبخند میزنند آیا خوشحال نمیشوید؟
خوب، امام زمان(ع) هم پدر معنوی جامعه شیعه میباشد و همه ما چون فرزندانی برای آن حضرت هستیم، آری، هر پدری فرزندان خود را دوست دارد؟
اکنون که شما با شیعیان مولایتان با روی باز و شادمانی برخورد میکنید و میکوشید به همه آنها لبخندی زیبا هدیه کنید، باعث میشوید که امام زمان(ع) خوشحال شود و به وجود شما افتخار کند.
خواننده محترم، حال که سخن به اینجا رسید من از شما سؤالی دارم:
آیا میخواهید به روی خدا لبخند بزنید؟
حتماً از سخن من تعجب میکنید، آخر چگونه میشود به روی خدا لبخند زد؟
پیامبر در حدیثی فرمود: «آگاه باشید هر کس برادر مؤن خود را احترام کند، خدا را احترام نموده است».
آری، هنگامی که با برادر خود روبرو میشوید و به روی او لبخند میزنید و با این کار از او احترام میگیرید بدانید که در واقع به روی خدا لبخند زدهاید و احترام خالق خویش را گرفتهاید
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
قلب شیطان پر از غم شد
نمیدانم نام مرا شنیدهاید یا نه؟نام من، «اسحاق بن عمار» است که یکی از یاران امام صادق(ع) میباشم.
من در شهر کوفه زندگی میکردم و مردم مرا به عنوان یکی از ثروتمندان شیعه میشناختند و برای همین، افراد فقیر (که معمولاً شیعه بودند) به منزل من میآمدند و من هم به آنها کمک میکردم.
کم کم مراجعه مردم به خانه من زیاد و منزلم حسابی شلوغ شد.
رفت و آمد مردم به خانه من، برای حکومت وقت، خوشایند نبود زیرا هر گونه فعالیت شیعیان تحت کنترل بود و از رفت و آمد زیاد به خانه شیعیان سرشناس، وحشت داشتند.
برای همین بود که من در خانه خود را بستم و دیگر کسی را به خانهام راه نمیدادم.
این جریان گذشت تا موقع حج فرا رسید و من برای انجام مراسم با شکوه حج، به سوی سرزمین حجاز حرکت کردم.
چون به مدینه رسیدم تصمیم گرفتم به دیدار امام صادق(ع) شرفیاب شوم.
برای همین به سوی خانه آن حضرت حرکت کرده و وارد خانه شدم و خدمت امام سلام عرضه داشتم.
ولی امام صادق(ع) جواب سلام من را با سردی دادند، مثل اینکه از من ناراحت بودند.
من از رفتار امام خویش متعجب شدم و به آن حضرت عرضه داشتم: «ای آقای من، چه چیز باعث شده است که شما از من ناراحت باشید؟».
امام صادق(ع) در پاسخ من فرمود: «چرا درب خانه خود را به روی شیعیان من بستی و دیگر آنها را به خانهات راه ندادی؟».
من عرضه داشتم: «فدایت شوم، من از مشهور شدن هراس داشتم، میترسیدم که گرفتار مأموران حکومتی شوم».
امام رو به من کردند و فرمودند: «مگر نمیدانی هنگامی که دو مؤن با هم برخورد میکنند و با یکدیگر دست میدهند خداوند صد رحمت میان انگشتان آنها نازل میکند، نود و نه رحمت از آن صد رحمت را برای کسی میدهد که با علاقه بیشتری به برادر خود دست میدهد».14آن حضرت در سخن دیگری به من فرمودند: «ای اسحاق، تا آنجا که میتوانی به دوستان و شیعیان من نیکی بنما ! هر گاه مؤنی به برادر مؤن خود نیکی کند و او را یاری نماید قلب شیطان را مملوّ از غم و اندوه میکند».15به هر حال امام صادق(ع) آن قدر در عظمت و مقام مؤن برای من سخن گفت که من از کرده خود پشیمان شدم و تصمیم گرفتم چون به کوفه بازگشتم درب خانه خود را به روی همه شیعیان باز بگذارم.
خواننده محترم !
شیطان دشمن سعادت و کمال ما میباشد و برای همین تلاش میکند تا هر طور که بتواند مانع خوشبختی ما شود.
بنابراین ما باید تلاش کنیم تا به وسوسههای او گوش فرا نداده و با او به مبارزه بپردازیم، بیایید با همین لبخند زدنمان به روی مردم، غم و اندوه را به قلب شیطان وارد کنیم.
وقتی که شما در برخورد با مردم، لبخند میزنید، در واقع باعث میشوید تا دیگران به زندگی دلگرم شوند و نگاه بهتری به دنیا داشته باشند.
لبخند صمیمی شما میتواند چون نور خورشید، یخهای بیتفاوتی را آب کند و باعث شود تا مهر و صمیمیت میان مردم دیندار بیشتر شود.
شیطان از این ناراحت میشود که ببیند اهل دین بیش از همه به یکدیگر عشق میورزند و یکدیگر را دوست دارند و همدیگررا یاری میکنند.
لبخند، قدم اول برای ایجاد یک رابطه صمیمی میباشد. اگر همه مردم جامعه در همه دیدارهای خود لبخند به لب داشته باشند، گامی بسیار بلند برای ایجاد صمیمیت در جامعه برداشته میشود و شیطان هم از همین امر، ناراحت میشود.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)