صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: تو را گل های عالم دوست دارند: گلبرگی از ادبیات انتظار

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    ای حاضر غایب!


    دستمان خالی و رویمان سیاه است.
    مبادمان که تو را لحظه ای فراموش کنیم!
    مبادمان که از یاد تو غافل شویم!
    (
    جمعه یعنی تو، ندبه یعنی تو
    بهار یعنی تو، آسمان یعنی تو.
    ای محضر مبارک آب های جهان!
    ای مقیم دقایق نرگس و ستاره!
    بار غیبت بر زمین بگذار!






    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ای حاضر غایب!
    دستمان خالی و رویمان سیاه است.
    مبادمان که تو را لحظه ای فراموش کنیم!
    مبادمان که از یاد تو غافل شویم!
    (
    جمعه یعنی تو، ندبه یعنی تو
    بهار یعنی تو، آسمان یعنی تو.
    ای محضر مبارک آب های جهان!
    ای مقیم دقایق نرگس و ستاره!
    بار غیبت بر زمین بگذار!
    ص:23
    روز پادشاهی عدالت
    روز پادشاهی عدالت
    دهانی گشوده از آواز در روشنی فریادها بود؛
    فریادهای عقیم
    فریادهای لال
    فریادهای سوخته
    فریادهای خاکسترنشین.
    رستخیزی عظیم، آسمان را می بارید
    زمین را بالنده می کرد
    دریا را کرامت می بخشید
    درخت را وسعت می داد.
    ستاره ها، چهره بر آستانت می ساییدند
    بادها، آواز خوان پادشاهی ات بودند
    کوچه ها، آمدنت را شادباش می گفتند؛
    آمدنی از جنس پادشاهی مهربانی
    از جنس پادشاهی عدالت
    از جنس پادشاهی دل ها.
    آن روز، روز پایان نگرانی زمین بود
    ص:24
    روز پایان اندوه غریبِ نخلستان ها
    روز پایان اندوه کوچه های بنی هاشم علیه السلام
    روز پایان تنگ دستی قریش
    روز پایان اندوه کوچه های شام
    روز پایان دربه دری ها، بی حرمتی ها، انتقام جویی ها
    روز پایان اندوه زهر و شمشیر.
    روز ولایت تو بود و روز خوشبختی همیشه زمین
    روز ولایت تو بود و روزهای منتظرِ مبارک
    روز ولایت تو بود و شادی همیشه جهان.
    (
    سامرا گنجایش آن همه شادی را نداشت.
    چشم ها انتظار آن همه نرگس را نچشیده بودند.
    تو بقیه خدا شده بودی و قرار بود:
    آدم علیه السلام را در هیأت صفوه اللهی تو ببینیم
    نوح علیه السلام را در کسوت نبی اللهی تو
    ابراهیم علیه السلام را در هیأت خلیل اللهی تو
    موسی علیه السلام را در ردای کلیم اللهی تو
    عیسی علیه السلام را در جامه روح اللهی تو
    و محمد صلی الله علیه و آله وسلم را در قبای حبیب اللهی تو
    (
    نام تو تبلور نام همه انبیاست.
    ص:25
    ولایت تو میراث رنج همه پیامبران است.
    ولایت تو مجال تکرار تاریخ گذشته و امروز است.









    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    در صدای تو، حزن هزار داوودی است.
    حزن هزار زینب علیهاالسلام است.
    حزن هزار حسین علیه السلام است.
    در صدای تو، حزن هزار آواز از نخلستان هاست.
    حزن هزار پنجره بقیع پنهان است.
    خوشا به حال زمینی که در آن گام برمی داری.
    خوشا به حال دلی که بر آن حکومت می کنی.
    خوشا به حال آسمانی که از آن می باری.
    خوشا به حال دریچه ای که از آن می نگری.
    خوشا به حال پرنده ای که عاشق آسمان نگاه توست.
    خوشا به حال لحظه ای که نماز می خوانی.
    (
    و هنوز، زمین سر بر خواب گذاشته است.
    و هنوز، رؤیای عدالتش تعبیر نگشته است.
    و هنوز، دست از دسیسه بر نداشته است.
    و هنوز، در آلودگی دروغ نفس می کشد.
    و هنوز، آواره و سرگردان است.
    و هنوز، زمین در روزهای بی رمق ناامیدی، غرق است.




    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    و تو خواهی آمد
    از پشت پرچین هزار آینه و یاس
    از پشت پرچین هزار روشنی محض
    از بلندای وسیع جبل النور
    از بلندای شگرف لحظه های وحی
    با زمزمه ای از آوازهای مقدس داوود
    با صدایی سبز از جنس زبور
    با نسیمی مهربان از جنس صحف ابراهیم
    و با آمدنت، بنیان های سست فرو می ریزند.


    خواهی آمد...
    خواهی آمد...
    باور داریم که می آیی...
    از پس این شب های تیره، چونان آفتاب
    از پس این روزهای ستم آلوده، چونان پیامبران آسمانی.
    باور داریم که می آیی...
    که هنوز، از چشمه های توحیدی، خون های پاک پدرانت می جوشد.
    که هنوز، کودکان سیلی خورده، ردّ نگاه تو را می جویند.
    که هنوز، مادران غم دیده، در انتظار شادمانی رسیدن تواند.
    مگر می شود از آمدنت، ناامید شد؟
    مگر می شود روزگار آمدنت را چشم به راه نبود؟
    ... هر روز که به جمعه نزدیک می شویم، زیارت دیدار تو را تازه تر حس می کنیم.
    و هر روز که از جمعه دور می شویم، بیش تر دل تنگ آمدنت هستیم.
    باور داریم که می آیی... و در نواحی مقدس به زیارت نگاهت، نایل می شویم.
    امروز تقویم ها به روزهای جمعه افتخار می کنند.
    جمعه متعلق به توست و تو متعلق به همه دل های پاکی که هر لحظه آرزوی


    رسیدن تو را در خود می پرورانند.
    و تو متعلق به همه سرزمین هایی که ضریح نام مقدس تو را دخیل بسته اند.
    و تو متعلق به همه دقایقی که شور نغمه های رهایی بخش تو را می تپند.
    و تو متعلق به همه تشنگانی که در عطش حضور تو سرگردانند.
    آیا زمان آن نرسیده است که بیایی؟!







    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    ای مرهم زخم های ناسور!
    آیا دستی هست که برای ظهور تو آسمانی نشود؟
    آیا چشمی هست که عصرهای دل تنگی تو را نگرید؟
    آیا دلی هست که در انتظار آمدنت به تپش نیافتد؟
    آیا سری هست که در سودای تو نباشد؟
    آیا روزی هست که به امید زیارت تو فردا نشود؟
    آیا صبحی است که در آرزوی دیدار تو روشن نگردد؟
    آیا گلدسته ای هست که آواز رسیدن تو را زمزمه نکند؟
    آیا کوچه ای هست که دیوارهایش در انتظار «مهدی آمد» نباشد؟






    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    کجایی ای بقیه خدا!
    با تو از کدام دل تنگی بگوییم؟
    از کدام روزِ نیامدهِ بی قرار
    از کدام ماهِ نگران
    از کدام فصل خزان زدهِ منتظر
    از کدام بهار سرشار از اندوه؟
    چه درختانی که درا نتظار آمدنت، ایستاده مُردند!
    چه آب هایی که از شوق رسیدنت، خشک شدند!
    چه چشم هایی که از غم نیامدنت، تاریک ماندند!
    چه دل ها که از اندوه دیرسال آمدنت، ویران گشتند!
    چه ستاره ها که از نگرانی روزهای بی تو، خاموش ماندند!
    ای پاک تر از نسیم!
    آیا دلی هست که حال چشم های تو را به ما بگوید؟
    آیا دری هست که از آمدن تو با خبر باشد؟
    آیا کوچه ای هست که آهنگ قدم های تورا شنیده باشد؟
    کجاست آن دل؟
    کجاست آن در؟
    کجاست آن کوچه؟
    ما به دنبال ردّی از تو، آسمان ها را در نوردیدیم.
    ای ابراهیم تر از ابراهیم!
    ای موسی تر از موسی!
    بار غیبت را بر زمین بگذار!
    زمین قلمرو بت هاست. خون مظلومیت به جوش آمده و فلسطین گذرگاه مرگ است.
    ارض در معرض نابودی است و عرش از تن پاره های ستم دیدگان مفروش گشته است.
    عصایت را بیفکن ای موسی تر از موسی!
    تبرت را بر دوش گیر ای ابراهیم تر از ابراهیم!
    ص:31
    پیراهنت را به بادهای شمال امانت ده!
    ذوالفقارت را برق انداز!
    کی روزهای غیبتت سر می آید؟
    کی شب های دل تنگی ات صبح می شود؟
    کی ذوالجناحت را زین می کنی؟
    بیابان ها به راه تو چشم دوخته اند.
    رمل ها، ذوب شدند.
    کوه ها، رشته رشته در هوا پراکنده شدند.
    زمین، سرطانی شده است.
    دل ها پر از غدّه چرکین عصیان است.
    چراغ های امید، تاریک و کورند و بیماری این گستره خاکی، درمان ندارد.




    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi