❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (20-04-2018)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- راه کارهای خود را برای تعجیل در ظهور مولامون...
- ๑۩๑ آداب و درک انتظار برای ظهور امام...
- طواف هشتم (حج به نیابت از امام زمان(عج))
- ۩۩***۩۩ مسجد کوفــــه۩۩***۩۩
- ظهور نور در مدینه و اعدام دو جنایت کار
- دور، چون با عشاق افتد تسلسل بایدش ( السلام...
- هدیه به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
- ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است * ما بر آنیم...
- 90 ویژگی دعای سلامتی امام زمان عجل الله...
- به هر كی رسیدی فقط بگو: پسر فاطمه تنهاست
❤ |
دیباچه
سلام بر تو ای طلوع تمامت زیبایی! ای بلندای شکوهمند تمنایی! ای بقیه گرانقدر الهی! سلام بر تو و نیاکان پاک زادت! سلام بر تو و دل های شیفته و پر تپش منتظرانت!
سلام بر آنان که تبلور باران نورند. سلام بر آنان که اشتیاق را با انتظار درآمیخته و از آن عشقی مقدس ساخته اند. سلام بر منتظران همیشه بیدار شیعه که انتظار را وسیله شتافتن به حق و تاختن به ناحق می دانند.
سلام بر مفسّران «هیهات منّا الذّلَّه» که تا صبح ظفر می سوزند و با شب هرگز نمی سازند؛ آن منتظران چشم به راه که با یاد او، چشم به افق های دور دوخته اند تا با آمدنش، شکوفایی گل های امید را به تماشا بنشینند.
سلام بر پاک طینتانی که کتاب عشق را با نام و یاد مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف به آخر می رسانند و در تمنای وصال او سرخوشانه، قلم می زنند.
هم چنین سپاس از شاعر فرزانه و ادیب دیرآشنای عرصه فرهنگ انتظار، سرکار خانم مریم سقلاطونی که با ارمغان مهدویت، خانه دل منتظران را آذین بسته و پنجره دیدگانمان را به سوی آموزه هایی سودمند گشوده است. همراه با برنامه سازان و برنامه ریزان، لحظه شمارِ وصالیم و ثناگوی طلایه داران انتظار؛ این قافله دل های بی قرار.
انّه ولی التوفیق
اداره کل پژوهشدیباچه
سلام بر تو ای طلوع تمامت زیبایی! ای بلندای شکوهمند تمنایی! ای بقیه گرانقدر الهی! سلام بر تو و نیاکان پاک زادت! سلام بر تو و دل های شیفته و پر تپش منتظرانت!
سلام بر آنان که تبلور باران نورند. سلام بر آنان که اشتیاق را با انتظار درآمیخته و از آن عشقی مقدس ساخته اند. سلام بر منتظران همیشه بیدار شیعه که انتظار را وسیله شتافتن به حق و تاختن به ناحق می دانند.
سلام بر مفسّران «هیهات منّا الذّلَّه» که تا صبح ظفر می سوزند و با شب هرگز نمی سازند؛ آن منتظران چشم به راه که با یاد او، چشم به افق های دور دوخته اند تا با آمدنش، شکوفایی گل های امید را به تماشا بنشینند.
سلام بر پاک طینتانی که کتاب عشق را با نام و یاد مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف به آخر می رسانند و در تمنای وصال او سرخوشانه، قلم می زنند.
هم چنین سپاس از شاعر فرزانه و ادیب دیرآشنای عرصه فرهنگ انتظار، سرکار خانم مریم سقلاطونی که با ارمغان مهدویت، خانه دل منتظران را آذین بسته و پنجره دیدگانمان را به سوی آموزه هایی سودمند گشوده است. همراه با برنامه سازان و برنامه ریزان، لحظه شمارِ وصالیم و ثناگوی طلایه داران انتظار؛ این قافله دل های بی قرار.
انّه ولی التوفیق
اداره کل پژوهش
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (20-04-2018)
❤ |
سرآغاز
سپاس او را که «کلمه» را آفرید و به قلم سوگند یاد کرد.
خدای ذرات نورانی عشق، خدای گل های مقدس، خدای اسماء متبرک.
خدایی که روشن تر از همه صداها در اشیا جاری است و ماناتر از حرکت سیّال درختان و دریا، در حقیقت نامرئی آفرینش جریان دارد.
خدایی که ما را عاشق کرد به واسطه نور ذات خویش.
خدایی که ما را عاشق کرد به واسطه گل های سرسبد آفرینش.
و اینک
با هزار شاخه سلام و صلوات
این کلمات روشن را تقدیم می کنم
به گل همیشه بهار نرگس؛
مهدی موعود.
ص:8
ص:9
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (20-04-2018)
❤ |
بخش اول: نامت گل است
اشاره
بخش اول: نامت گل است
نامت گل است، کنیه ات آفتاب
زمزمه انتظار
بار غیبت بر زمین بگذار!
روز پادشاهی عدالت
خواهی آمد...
ای مرهم زخم های ناسور!
در کدام فردا
چیزی شبیه آمدنت
والفجر! ای سپیده دمان دیدار
ای روشن ترین ستاره!
و صبح روز بعد...
آن مرد در باران می آید...
تا باران بگیرد
فرزند طور
کجایی ای نسیم همه طرف؟!
عید یعنی تو؛ بهار یعنی تو
... پشت این روزهای گرفتار
در پوکی فصل های بی تو
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (20-04-2018)
❤ |
نامت گل است، کُنیه ات آفتاب
از عشیره گل های نرگسی و از نسل گل های محمدی
به روشنی نور تو، هنوز سپیده ای طلوع نکرده است.
ای مفهوم بلند آیات روشنگر قدر در انتظار!
ای پیدای پنهان که رازهای جهان در شگفتی آهنگ نام توست!
غیبت تو، عین حضورست
عین روشنی است
عین حقیقت آمدن است.
نامت گل، کُنیه ات آفتاب؛ روز خداست، سپیده دم میلادت...
چه قدر دوری ات، شبیه دوری خدا، نزدیک است
و چه قدر روشنی ات مثل آفتاب، در دسترس
و مهربانی ات هم چون باران، همیشگی.
نامت گل، کُنیه ات آفتاب؛ شناسنامه ات، دیباچه دریاست.
ای هم خانواده یازده ستاره که خانه ات، رو به گلدسته های خورشید است!
ای سراپا همه خوبی!
می آیی یک روز در حوالی فروردین
❤ |
با دستانی بهارآور و چشمانی که از هر سویش، هزار صبح، دامن گسترانیده است
و هزار روشنی، آواز می شود.
می آیی
یک روز از پس این اکنون های سرگردان
از پس این همیشه های گنگ
و زمین یکباره از خواب هزار و چندین ساله اش بیدار می شود.
ای روز آمدنت، شگرف!
نامت شبیه قدر، بلندست و روشن؛
و به اندازه کوثر، زلال؛
و مثل شمس، تابناک؛
تپنده تر از باران، چون یاسین؛
زیباتر از گُل، چون محمد صلی الله علیه و آله وسلم ؛
عاشق تر از آفتاب، چون یوسف؛
نامت، قیامتِ والفجر است.
نامت گل است، کُنیه ات آفتاب... ای صبورتر از ایوب، بت شکن تر از ابراهیم!
به راستی، اگر خدا تو را نمی آفرید، زیبایی رسیدن، این قدر مفهوم نداشت و معنی انتظار این قدر عمیق نبود.
آیا سزاوار نیست دل ها به درد بیایند وقتی که به زیارتت نایل نشوند؟
آیا سزاوار نیست چشم ها در غم بیاشوبند وقتی که تو را چشم به راه امدنت نباشند؟
❤ |
نوشته اند:
فریادت برنده تر از ذوالفقار است
چشم هایت به مدینه شبیه است؛ دل تنگ و روشن
و گریه ات به گریه های بی کسی علی علیه السلام می ماند.
نوشته اند:
صدایت شبیه صدای حسین علیه السلام است؛ گرم و مهربان
دل تنگی ات به فاطمه علیهاالسلام شبیه است
و سکوتت به روزهای جمعه.
نوشته اند:
آمدنت به باران می ماند که از هزار صبح زیباتر است
ایستادنت به آفتاب می ماند؛ روشن و بلند
نگاهت به کربلا می ماند؛ سوزناک و عطشان
دستانت به آسمان می ماند؛ کریم و مهربان.
ای پنهانِ پیدا! که همه چیزِ خدایی در عشق!
ای باقی مانده خدا در روی زمین! که هر که تو را در نیابد، شایسته مرگ است؛ تو مفهوم آفرینشی که در ترنّمِ عاشقانه ترین کلام، جاری می شوی.
ای راز روشنایی! که پیش از تو هیچ پیام آوری چنین، خدا را نسروده بود و هیچ پیام آوری این گونه، در کنار خدا نایستاده بود؟
زمین، چشم به راه عدالت توست. تردیدی نیست که می آیی شکوهمندتر از
بهار و به یُمن آمدنت، سرنوشت زمین، رقم می خورد.
❤ |
زمزمه انتظار
سلام بر تو ای مهربان ترین باران جهان!
سلام بر تو ای شکوفاترین گل هستی!
سلام بر تو ای بلندترین ستاره آرزو!
سلام بر تو ای شیرین ترین خاطره آمدن!
سلام بر تو ای زیباترین زمزمه انتظار!
سلام بر تو ای روشن ترین آیینه آرزو!
سلام بر تو ای خاطره انگیزترین امید!
سلام بر تو ای ناگهان ترین بهار!
سلام بر تو ای موعود! ای آخرین ستاره!
سال های سال است که در تاریکی جهان غرقیم و در بی آوازی ترانه ای از تو، چشم به راه دوخته ایم .
سال های سال است که هیاهوی جهان به تنهایی تو ختم می شود و بی هنگامی آوازهای نارس، در امتداد روزهایی بی تو، به سرانجام می رسد.
بدون آوازی از تو که مفهوم بلند رسیدن است، هیچ سجاده ای سبز نیست و هیچ لبخندی، روشن و هیچ آفتابی، تابنده.
بدون آوازی از تو که مفهوم روشنِ آمدن دارد، هیچ آسمانی بلند نیست و
ص:17
هیچ پرنده ای، نغمه خوان و هیچ ترانه ای، بارانی و هیچ بارانی، ترانه.
مباد بی خاطره ای از تو، روزهایمان سپری شود و دقایقی، بی انتظار تو بگذرد... مباد! مباد!
❤ |
بار غیبت بر زمین بگذار!
بار غیبت بر زمین بگذار!
عصر قحطی انسانیت است
مردان، گرسنه نانند و تشنه نام.
جهان، قلمرو اشیای لوکس است.
اندیشه ها هر روز ماشینی تر می شوند.
زندگی هر روز یکنواخت تر می شود.
چشم ها هر روز دریده تر می شوند.
قدم ها هر روز ناتوان تر می شوند.
دنیا سنگدل تر شده است.
آرزوها، هر لحظه یتیم تر می شوند.
کوچه ها، در غفلت، چشم می چرخانند.
پستوها، در گناه شناورند.
تو را تنها در ندبه می خوانیم؛ تنها در دعا.
کسی نیست در گوش دیوارها، آوازی از رسیدن بخواند.
کسی نیست هر لحظه به یاد تو باشد.
کسی نیست مُدام از تو بگوید.
کسی نیست چشم های حریص را بشوراند.
کسی نیست... .
مردم سرگرم نانند.
پرنده ها، زمین گیر شده اند.
شب، بیدارتر از روز است.
ستم، پایدارتر از برادری است.
چشم ها، روزی هزار مرتبه، سنگ می شوند.
عصر مدرنیته مرگ است.
عصر آدم آهنی های دسیسه است.
عصر همسانی زشتی و زیبایی است.
عصر پیشانی های ویران است.
عصر دندان های صیقل خورده است.
عصر لب های تاول زده است.
هوا لبریز پونه و آویشن نیست.
زمین سرشار مهربانی و سیب نیست.
ای که حاضری امّا غایب؛ غایبی، امّا حاضر!
دقیقه ها سنگین شده اند.
صداها مرده اند.
دیوارها ناامن اند.
چشم ها دوزخی اند.
سر بر شانه های غربت ما بگذار
و صدایت را در پونه ها و نارنج ها بریز.
ای حرف اول کتاب های جهان!
بشکاف این شبِ تاریکِ برهنگی را
بشکن این دقیقه های سنگین را
آوار کن این سایه های متروک زخم را
بکوب این دهان های از خون جهنده را.
سالیان درازی است جاده ها، تاول زده اند.
لحظه ها در شب، خیس خورده اند.
پلک ها تیر می کشند.
روزنی برای پریدن نیست.
بیهودگی مرگباری، زمین را مچاله کرده است .
چراغ های جهان نمی وزند.
پنجره ها یخ زده اند.
خون از پنجه شمشیرها هماره می جوشد.
عفونت نابرابری، اپیدمی شده است.
دقایق، دقایق جنون است؛
دقایقِ لاابالی گری است؛
دقایق ناسپاسی است.
ای از همه خوب تر!
ای از همه به خدا نزدیک تر!
ای از همه چشم انتظارتر!
❤ |
فروردین را دوست دارم؛
که عطر رسیدن تو را می دهد.
باران را دوست دارم؛
که شبیه آمدنت زلال است.
دریا را دوست دارم؛
که شکوه چشمان تو را دارد.
درخت را دوست دارم؛
که نشانی از سرسبزی قامت تو دارد.
آسمان را دوست دارم؛
که مثل دست های تو کریم است.
کوه را دوست دارم؛
که چون قدم های تو بالنده است.
زمین را دوست دارم؛
که قدمگاه مبارک تو است.
ندبه را دوست دارم؛
که بوی دل تنگی های تو را می دهد.
جمعه را دوست دارم؛
که روز آمدنِ توست.
گلدسته ها را دوست دارم؛
که سرشار از اشارات توست.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)