نقش مخالفان در لزوم حفظ اسرار
اکنون قدرتهای استکبار جهانی، اسرار و رازهای سیاسی خود را نه تنها از دولتهای دیگر و نه تنها از ملّت خود، بلکه از بسیاری از رجال سیاسی دولت خویش نیز، پنهان میکنند و آنها را در انحصار افرادی محدود قرار میدهند.
همچنین کمپانیهای بزرگ و شرکتهای فعّال جهان نیز رازداری را مهمترین عامل موفّقیت خود میدانند و فاش شدن اسرار خود را، به منزله شکست خود و پیروزی رقیبان خویش میپندارند. ولی در مکتب اهل بیتعلیهم السلام که مردم را به کتمان و رازداری فرمان دادهاند، به خاطر این گونه غرض ورزیهای نابخردانه نیست؛ زیرا در نظر آن بزرگواران اگر اظهار راز، مایه پیشرفت برادران دینی باشد و مفسدهای را در بر نداشته باشد، دارای هیچ گونه ایرادی نیست. به همین جهت حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام به کمیل میفرمایند:
یا کُمَیْلُ لابَأْسَ أنْ تُعْلِمَ اَخاکَ سِرَّکَ...(225)
ای کمیل، باکی نیست که راز خود را به برادر )دینی خود( اعلام کنی.
بنابر این انسان میتواند راز خود را به کسی که همچون برادر، همیشه در »مقام برادری« او باقی میماند، بیان کند!
اینک این سئوال پیش میآید: اگر گفتن رازها به دوستان نزدیک ایرادی ندارد، پس چرا در روایات آن همه سفارش به کتمان راز نمودهاند؟(226)
در جواب باید گفت: زیرا اوّلاً شناخت این گونه برادران و روشن بودن آینده آنان، با تحوّلات فراوانی که از نظر فکری در نوع مردم به وجود میآید، بسیار مشکل است. بنابراین فقط باید برای شناخت برادران دینی راز خود را بیان نمود.
و ثانیاً امر به کتمان اسرار در فرمایشات اهل بیتعلیهم السلام، نه از جهت اغراض مادّی و شخصی است که سیاستمداران و ثروتمندان جهان در سر میپرورانند، بلکه از باب عدم پذیرش مردم و نداشتن سعه صدر آنان است. و آن گاه که روزگار ظلمانی غیبت به پایان رسد و انوار تابناک ولایت سراسر گیتی را روشن سازد، اسرار شگفت انگیز جهان توسط حضرت بقیّةاللَّه الاعظم ارواحنا فداه برای مردم جهان آشکار میشود. زیرا آن زمان مردم بر اساس تکامل فکری آمادگی شنیدن آن را دارا هستند و در آن روزگار نشانی از طغیانگران جامعه نیست که مانع بیان اسرار باشند.
همیشه ظالمان و غاصبان حقوق اهل البیتعلیهم السلام سرچشمه همه ستمها و ناکامیها برای همه ملّتها بودهاند. آنان نه تنها مانع حکومت خاندان وحی شدند، بلکه به گونهای جامعه را در جهل و اختناق قرار دادند که اهل بیت عصمتعلیهم السلام از بیان اسرار و رازها خودداری مینمودند.
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند:
کانَ لِرَسوُلِ اللَّهِصلی الله علیه وآله وسلم سِرٌّ لایَعْلَمُهُ إِلّا قَلیلٌ.
برای پیغمبر سرّی بود که از آن آگاهی نداشت، مگر قلیلی از مردم.
آن گاه از پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم نقل میکنند که فرمودند:
لَوْلا طُغاةُ هذِهِ الْاُمَّةِ لَبَثَثْتُ هذَا السِرِّ.(227)
اگر طغیانگران این امّت نبودند، این سرّ را در میان مردم پخش مینمودم.
و به تعبیر دیگری میفرمایند:
لَوْلا طُغاةُ هذِهِ الْاُمَّةِ لَبَیَّنْتُ هذَا السِرِّ.(228)
اگر افراد طغیانگر این امّت نبودند، این سرّ را بیان مینمودم .
بنابر این علت کتمان و رازداری اهل بیتعلیهم السلام و مخفی نگه داشتن حقائق عالم هستی، طغیانگران جامعه و غاصبان حقوق آل محمّد صلواتاللَّه علیهم بودهاند.
آنان که نمیتوانستند نه تنها سرزمینهای اسلامی، بلکه حتّی »فدک« را ملک حضرت فاطمه زهراعلیها السلام و در دست حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام ببینند! چگونه میتوانستند آرام بنشینند و ببینند مردم به سوی اهل بیتعلیهم السلام روی میآورند و از علوم آنان در پیرامون اسرار آسمانها و کهکشانها و قدرتهای عظیم عالم غیب و جهان نامرئی آگاهی مییابند؟!
طغیان و خیانت آنان سبب شد که نه تنها در آن زمان بلکه تاکنون جامعه بشریت از پی بردن به اسرار و علوم و آگاهی از مسائل حیاتی باز بماند.