شناخت عارف نماها
از شرایط مهمّ و ضروری برای کسب معارف و رسیدن به مقام معرفت، آگاهی از حال افرادی است که از معارف و حقائق بوئی نبرده و خود را در مقام ارشاد و هدایت خلق قرار میدهند.
چگونه ممکن است انسان به معارف عالیه راه یافته باشد؛ در حالی که نسبت به گمراهی و ضلالت دشمنان دین، تشکیک میکند؟!
برای رسیدن به معارف، باید گمراهی مدّعیان دروغین روشن باشد تا انسان فریفته ادّعاهای آنان نشود.
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در این باره میفرمایند:
وَاعْلَمُوا أنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذی تَرَکَهُ، وَلَنْ تَأْخُذُوا بِمیثاقِ الْکِتابِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذی نَقَضَهُ، وَلَنْ تَمَسَّکوُا بِهِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذی نَبَذَهُ.(45)
بدانید که شما راه هدایت را نمیشناسید، تا بشناسید کسی که آن را ترک کرده است، و به پیمان قرآن عمل نمیکنید تا وقتی که پیمان شکن را بشناسید، و تمسّک به آن نمیجوئید تا وقتی که بشناسید کسی که آن را رها کرده است.
شمس درخشنده چو پنهان شود
شب پره بازیگر میدان شود
بسیاری از کسانی که در پی عرفان و معرفت میگردند، به یافتن اندیشههای عرفانی اکتفا مینمایند و با پرشدن اذهانشان از مسائل روحی، به گمانشان در عالم ملکوت سیر میکنند! در حالی که جایگاه معرفت، ذهن و اندیشه نیست و افکار عرفانی در صورتی که از قلب و باطن برنخیزد؛ به جز غرور و منیّت حاصلی ندارد.
باطن این گونه افراد، از سیاهی شب تاریکتر است؛ زیرا که معرفت در دلِ آنان جای نگرفته و قلبشان را روشن نساخته است و نور پر فروغ معرفت در باطن آنان تجلّی نکردهاست.
دمی با حق نبودی چون زنی لاف شناسایی
تمام عمر با خود بودی و نشناختی خود را