صفحه 3 از 11 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 109

موضوع: اسرار موفقیت ( جلد دوم )

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شناخت عارفان

    کسی از عرفان و معارف الهی بهره‌مند است که پس از درک مسائل عرفانی، تحوّلی نشاط آفرین و روشنی بخش در باطن خود بیابد، مگر نه اینست که حضرت امام صادق‌علیه السلام می‌فرمایند:
    اِذا تَجَلّی ضِیاءُ الْمَعْرِفَةِ فی الْفُؤادِ هاجَ ریحُ الْمَحَبَّةِ، وَاِذا هاجَ ریحُ الْمَحَبَّةِ اِسْتَأْنَسَ ظِلالَ الْمَحْبوبِ وَآثَرَ الْمَحْبُوبَ عَلی ما سَواهُ.(46)
    آن گاه که نور معرفت در قلب کسی تابناک گردد، نسیم محبّت وزیدن می‌گیرد. و آن گاه که نسیم دوستی بوزد، به سایه محبوب انس می‌گیرد و او را بر غیر او برمی‌گزیند.
    بنابر این، اکتفا نمودن به افکار و اندیشه‌های عرفانی و پر ساختن ذهن از مسائل روحی کار ساز نیست؛ زیرا از دیدگاه مکتب اهل بیت‌علیهم السلام، کسی از معارف و مسائل عرفانی برخوردار است که بر مبنای کتاب و سنّت، معارف را در قلب خود جای داده باشد؛ نه در ذهن و اندیشه خود. بدیهی است در صورتی که معارف در قلب انسان جای گرفته باشد - نه در ذهن و زبان او - تحوّلاتی مهم در روحیه و رفتار و گفتار او ایجاد می‌کند.
    از نشانه‌های مهم معرفتِ صحیح، تهذیب نفس و رها شدن از هواهای ناشایست است. انسانی که به معارف صحیح پی برده و با حکمت و معارف اهل بیت‌علیهم السلام آشنایی پیدا کرده، از جهان فانی و تمایلات نفسانی دور می‌شود و اراده‌اش به سوی عالم معنی کشیده می‌شود.
    حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام در این باره می‌فرمایند:
    مَنْ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ اِنْصَرَفَتْ عَنِ الْعالَمِ الْفانی نَفْسُهُ وَهِمَّتُهُ.(47)
    کسی که معرفت او صحیح است، نفس او و همّت او از جهان فانی روی گردان است.
    بنابراین کسانی که همّت آنان در جمع ثروت و اندوختن اموال می‌باشد - که سرانجام وبال آنان است - چگونه می‌توانند از معرفت صحیح برخوردار باشند؟!
    مگر نه این است که معرفت از امور قلبی است نه ذهنی؟! در این صورت اگر کسی امواج انوار معارف، قلب او را فرا گرفته باشد؛ چگونه می‌تواند غرق در امیال دنیوی و شهوات نفسانی باشد و همّت و اراده‌اش در خدمت هوای نفس باشد؟!
    مگر نه این است که حضرت امام سجّادعلیه السلام می‌فرمایند:
    ... اِنَّما اَهْلُ الدُّنْیا یَعْشِقُونَ الْاَمْوالَ.(48)
    همانا اهل دنیا، به مالها عشق می‌ورزند!
    کسی که قلبش را عشق به مال و بهره‌های مادّی مانند شهرت و ریاست دنیا فراگرفته است، چگونه می‌تواند آن را سرشار از انوار علوم خاندان وحی، و تابناک از معارف عالی اهل بیت‌علیهم السلام بنماید؟






    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    از صفات عارفان

    بر اثر معرفت و تابش انوار معارف در قلوب عارفان، فکر و اندیشه آنان به سوی خداوند جذب می‌شود و توجّه آنان به سوی خداوند مهربان جلب می‌گردد. از این جهت اگر چه آنان در میان مردم و با مردم زندگی می‌کنند؛ ولی همیشه خود را در محضر خداوند می‌بینند.
    حضرت امام صادق‌علیه السلام در این باره می‌فرمایند:
    اَلْعارِفُ شَخْصُهُ مَعَ الْخَلْقِ وَقَلْبُهُ مَعَ اللَّهِ.(49)
    عارف، به ظاهر با مردم است؛ ولی قلب او متوجه به خداوند می‌باشد.
    ببینید! عرفان و عارفی را که اهل بیت‌علیهم السلام معرّفی می‌کنند، با عرفان بافی کسانی که می‌خواهند توجّه همه مردم را به سوی خود جلب کنند، چه قدر تفاوت می‌کند.
    از نظر مکتب اهل بیت‌علیهم السلام، صاحبان معرفت نه تنها با تمامی وجود متوجّه به خداوند هستند؛ بلکه خدا، روح و روان آنان را به معرفت خویش مأنوس می‌سازد.
    در مناجات انجیلیه حضرت امام سجّادعلیه السلام آمده است:
    وَانَسْتَ نُفُوسَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ.(50)
    نفوس آنان - سالکین الی‌اللَّه - را به معرفت خود مأنوس نموده‌ای.
    بر اثر انس به معارف، معرفت آنان کم‌کم افزایش می‌یابد و این افزایش همچنان ادامه می‌یابد تا بر اثر آن به مقامات عالی معرفت، راه می‌یابند. این گونه عارفان را »علوی« می‌نامند. حضرت امام صادق‌علیه السلام می‌فرمایند:
    اَلْمُؤْمِنُ عَلَوِیٌّ لِأَنَّهُ عَلا فِی الْمَعْرِفةِ.(51)
    مؤمن علوی است؛ زیرا که او در معرفت به مقام عالی راه یافته است.
    در این هنگام انوار تابناک معارف تمامی وجود او را فرا می‌گیرد و از درخشش معارف الهی روح و روانش صفا و آرامش می‌یابد و در دریای علوم به گنجینه‌های پر بهاء و ارزنده دست می‌یابد و در دریای معارف شناور می‌گردد.
    به این گونه، همیشه بر گوهرهای گرانبهای معارفِ خویش می‌افزاید، تا گنجینه اسرار الهی می‌شود و آنها را چون امانتی پرارزش در قلب خود نگهداری می‌کند.
    حضرت امام صادق‌علیه السلام می‌فرمایند:
    اَلْعارِفُ اَمینُ وَدائِعِ اللَّهِ وَکَنْزُ اَسْرارِهِ.(52)
    عارف، امانت دار ودیعه‌های الهی و گنجینه اسرار خداوند است.
    بنابراین آنان که به مقام والای عرفان حقیقی راه یافته‌اند و در راه عرفانِ واقعی سلوک نموده‌اند، چگونه می‌توانند هر رازی را به ارزانی بفروشند و هر گنجی را در اختیار افراد رنج ندیده بگذارند؟!







    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    همنشینی با صاحبان معرفت

    برای آشنایی با معارف، و به دست آوردن شناختِ صحیح عقاید مکتب اهل بیت‌علیهم السلام، همنشینی و سخن گفتن با افرادی که در معارفِ دین زحمت کشیده و رنج برده‌اند، اثری فراوان دارد. به همین جهت در فرمایشات ائمّه اطهارعلیهم السلام ما را سفارش به مجالست با این گونه افراد نموده‌اند.
    حضرت امام سجّادعلیه السلام می‌فرمایند:
    جالِسُوا اَهْلَ الدّینِ وَالْمَعْرِفَةِ.(53)
    با اهل دین و معرفت مجالست کنید.
    بر اثر همنشینی با صاحبانِ معرفت، آگاهی و شناخت واقعی انسان نسبت به حقایق دین افزوده می‌شود و سخنانی که از اعماق جان آنان بر می‌خیزد، در وجود انسان اثر می‌نماید.
    بنابراین یکی از راه‌های مهم و بسیار مؤثّر برای آشنایی با معارف، همنشینی با بزرگان دین و معرفت است. به این وسیله می‌توانید روح خود را با شنیدن سخنان آنان صفا دهید و با عقاید و معارف خاندان وحی آشنا شوید. زیرا اینان شیعیان واقعی و پیروان راستین اهل بیت‌علیهم السلام هستند و کسی که پیرو واقعی این خاندان باشد، مردم را - نه به سوی خود - بلکه به سوی علوم و معارف و حقوق اهل بیت‌علیهم السلام فرا می‌خواند.
    پس با اهل دین و معرفت همنشینی و مصاحبت کنید تا از معارف الهی این خاندان آگاه شوید.





    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    حفظ تعادل و هماهنگی در حالات عرفانی

    آنان که به مسائل عرفانی روی می‌آورند، برای نجات از گرفتار شدن به حالات استثنائی و غیر متعارف باید در حفظ تعادل و هماهنگی در حالات عرفانی بکوشند.
    به این جهت بزرگان، نفرت را که یک حالت منفی است و نسبت به مسائل منفی باید وجود داشته باشد، با شور و شوق که حالت مثبت است و در مسائل مثبت باید وجود داشته باشد، هماهنگ می‌کنند. زیرا لازمه پیشرفت در امور معنوی تعادل و هماهنگی است.
    همان گونه که برای روشن شدن لامپ باید سیم منفی و مثبت، هر دو وجود داشته باشد؛ برای روشنائیهای معنوی نیز باید حالات مثبت و منفی با هم هماهنگ باشند و از هر یک در مورد خود استفاده شود.
    پس همان گونه که ولایت اهل بیت‌علیهم السلام در قلب ما باید وجود داشته باشد، برائت و بیزاری از دشمنان ولایت نیز باید در قلب ما وجود داشته باشد.
    همان گونه که نسبت به اشرار و ظالمین باید دارای حالت نفرت باشیم؛ نسبت به نیکان و ابرار باید دارای حالت شوق و اشتیاق باشیم، به همین خاطر عارفان واقعی دل زدگیها و حالت تنفّری را که از وضع جامعه و جهان دارند، با شوق و نشاط در مسائل معنوی هماهنگ و متعادل می‌کنند تا موجودی خشک و بی‌نشاط نسبت به همه چیز بار نیایند.
    به این دلیل حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام شوق را از حالات شخصی عارف معرّفی می‌نمایند و می‌فرمایند:
    الشَّوْقُ خُلْصانُ الْعارِفینَ.(54)
    شوق، برگزیده عارفان است.
    گر چه آنان به خاطر برخورد با مسائل نفرت انگیزی که روح لطیف آنان را می‌آزارد، دچار کسالت و گرفتگیهای روحی می‌شوند؛ ولی آنها را بوسیله شوق و نشاط از خود دور می‌کنند و به این وسیله در خود حالت تعادل و هماهنگی ایجاد می‌کنند.
    حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام در اوصاف انسان مؤمن به »همّام« فرمودند:
    تَراهُ بَعیداً کَسِلُهُ، دائِماً نَشاطُهُ.(55)
    کسالت را از او دور و نشاط را همیشه با او می‌بینی.
    به این جهت در مکتب اهل بیت‌علیهم السلام به ما آموخته‌اند: ناامیدیهایی که به خاطر گناهان در ما ایجاد شده؛ با نشاط، به وسیله توجّه به عفو خداوند جبران کنیم. در دعائی که بعد از دو رکعت نمازی که در روز جمعه وارد شده آمده است:
    اِنْ اَقْنَطَتْنی ذُنُوبی نَشَّطَنی عَفْوُکَ.(56)
    اگر گناهان من، مرا به ناامیدی بکشاند، عفو تو مرا به نشاط وا می‌دارد.
    شناخت مسئله بسط و قبض نفس، از مسائل بسیار مهم در حالات روحی و عرفانی است که توجه به آن لازم و ضروری است.
    انسان بر اثر گناه قبض و گرفتگی به او دست می‌دهد و بر اثر توجه به عفو و گذشت خداوند، - چون عفو خداوند سرور آفرین و نشاط آور است - حالت »بسط« به او دست می‌دهد.
    بنابراین به هنگام گناه باید به توبه و عفو خداوند روی آورد تا تعادل و هماهنگی میان حالت قبض و بسط ایجاد شود. توجه به عفو خداوند، حالت قبض را از بین می‌برد و چون سرور آفرین است، حالت بسطِ نفس ایجاد می‌کند.
    حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام می‌فرمایند:
    اَلسُّرُورَ یَبْسِطُ النَّفْسَ وَیَثیرُ النَّشاطَ.(57)
    سرور، به نفس حالت بسط و گشایش می‌دهد و نشاط را بر می‌انگیزاند.
    پس اگر از کسی گناهی سر زد، باید حالت گرفتگی و قبض آن را به وسیله سروری که با توجه به عفو خداوند به دست می‌آید، متعادل نماید تا مایه »قنوط« و ناامیدی و تکرار گناه نشود.
    بنابراین، لزوم حفظ تعادل حالات روحی روشن شد. افرادی که مایل به پرواز روح هستند، باید توجّه داشته باشند که پرواز با دو بال صورت می‌گیرد و گرنه سقوط حتمی است. پس برای آن که از دو بال استفاده کنید، تعادل و هماهنگی میان دو حالت متقابل را در خود ایجاد کنید.




    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نتیجه بحث

    معارف را از مکتب حیاتبخش اهل بیت‌علیهم السلام بیاموزید و اعتقادات خود را بر مبنای تعالیم وحی قرار دهید و از پندارها و آراء و أوهام بشری بپرهیزید. این است راه صحیح برای شناخت معارف و درک عقاید آسمانی.
    بنابراین سعی کنید اندیشه‌های عرفانی و اعتقادات دینی خود را از سرچشمه وحی فرا گیرید و از مکتب خاندان رسالت، درس حکمت بیاموزید.
    از عارف نمایانی که ادّعای وصول می‌کنند و ترک آداب و رسوم می‌نمایند، پرهیز کنید. نشانه‌ها و آثار معارفِ بلند را بیاموزید و با صفات و خصال عارفان حقیقی که انوارِ معرفت در اعماق وجودشان تابیده است، آشنا شوید.
    در حالات عرفانی، تعادل و هماهنگی را کاملاً رعایت کنید و به حالت قبض، بسط، حزن و نشاطِ روحی توجّه داشته باشید تا از زندگی متعادل برخوردار باشید.
    روایت ابوبصیر را مورد مطالعه و دقّتِ بیشتر قرار دهید و با معارف و اسرار آن، جان خود را صفا دهید.
    فردا که زوال شش جهت خواهد بود
    قدر تو به قدر معرفت خواهد بود


    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3عبادت چیست؟

    عبادت چیست و چه برنامه‌هائی را می‌توان برنامه عبادی نامید؟ این سئوال مهمّی است که گاهی ذهن بعضی از افراد را به خود مشغول می‌کند. گر چه ممکن است عده‌ای عبادت را به معنای نماز و روزه و منحصر به اموری امثال اینها بدانند، ولی با مراجعه به روایات اهل بیت‌علیهم السلام و استفاده از راهنمائیهای آنان متوجّه می‌شویم، عبادت منحصر به انجام دادن نماز و روزه نیست؛ زیرا عبادت به معنای بندگی خداوند است و بندگی خدا در صورتی محقّق می‌شود که انسان آنچه را که خداوند از او می‌خواهد، انجام دهد و خواسته خداوند فقط این نیست که به نماز و روزه بپردازیم و در کثرت انجام آنها بکوشیم.
    حضرت امام حسن عسکری‌علیه السلام در این باره می‌فرمایند:
    لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرَةَ الصَّلاةِ وَالصِّیامِ، وَإِنَّمَا الْعِبادَةُ کَثْرَةُ التَفَکُّرِ فی أَمْرِاللَّه.(58)
    عبادت، زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن نیست. همانا عبادت، تفکّر بسیار در امر خداوند است.
    عبادت، انجام خواسته‌های خداوند است و از این راه انسان می‌تواند به مقام عبودیّت برسد و چیزی که ملاکِ رسیدن به مقام بندگی است، ارزش عبادت است و اعمال و عبادات زیاد، از شرایط ضروری و حتمی برای نیل به درجات عالی معنوی نیست. زیرا اهمیت اعمال و عبادات به زیادی آنها نیست، بلکه به ارزش آنهاست. و عبادات در صورتی دارای ارزش فراوان هستند که دارای تأثیر فراوان باشند، و بتوانند در باطن و سریره انسان تحوّل ایجاد کنند. بنابر این اهمّیت عبادات به تحوّلی است که در نفس عبادت کنندگان ایجاد می‌نمایند.
    با این بیان، روشن می‌شود که اولیاء خداوند که در نفس خود تحوّل ایجاد نموده و از قدرتهای معنوی بهره‌مند شده‌اند، ملاکِ موفّقیت آنان، تأثیر زیاد عبادتهای آنها بوده است نه کثرت عبادت آنان؛ اگر چه در موارد بسیاری، تأثیر فراوان عبادات بستگی به کثرت آنها دارد، ولی این یک قانون کلّی نیست.
    دلیل ما بر این حقیقت، روایتی است که جناب مفضّل که از خواصّ اصحاب امام صادق‌علیه السلام بوده، نقل کرده است. او می‌فرماید:
    کُنْتُ عِنْدَ أَبی عَبْدِاللَّهِ‌علیه السلام فَذَکَرْنَا الْأَعْمالَ، فَقُلْتُ اَنَا ما أَضْعَفَ عَمَلی؟! فَقالَ: مَهْ اِسْتَغْفِرِاللَّهَ، ثُمَّ قالَ لی: اِنَّ قَلیلَ الْعَمَلِ مَعَ التَّقْوی خَیْرٌ مِنْ کَثیرٍ بِلا تَقْوی. قُلْتُ: کَیْفَ یَکوُنُ کَثیرٌ بِلا تَقْوی؟ قالَ: نَعَمْ مِثْلُ الرَّجُلِ یُطْعِمُ طَعامَهُ، وَیُرفِقُ جیرانَهُ وَیَوَطِّئُ رَحْلَهُ، فَاِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ دَخَلَ فیهِ، فَهذَا الْعَمَلُ بِلا تَقْوی، وَیَکُونُ الْآخَرُ لَیْسَ عِنْدَهُ فَإِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ لَمْ یَدْخُلْ فیهِ.(59)
    من در خدمت امام صادق‌علیه السلام بودم از اعمال، سخن به میان آمد. من گفتم: چقدر اعمال من اندک است؟! در این هنگام امام صادق‌علیه السلام فرمودند: ساکت باش و استغفار کن. آن گاه به من فرمودند: عمل اندکی که همراه با تقوا باشد، از عمل بسیاری که تقوا در آن نباشد، بهتر است. گفتم: مگر می‌شود شخصی اعمال زیاد را بدون تقوا انجام دهد؟
    حضرت فرمودند: آری مانند این که شخصی غذای خود را به دیگران اطعام کند، و با همسایگانش به نیکی رفتار کند و وسائل مسافرت آنان را فراهم نماید، ولی هر گاه راه حرامی برای او گشوده شود در آن داخل شود. این عملی است که در آن تقوا نیست و فرد دیگری این گونه اعمال زیاد را ندارد، ولی آن گاه که راه حرامی برایش گشوده شود، در آن وارد نمی‌شود.
    این گونه عمل همراه با تقوا است و این گونه انسان دارای صداقت در عبادت است.






    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    عبادت باید صادقانه باشد

    بنابراین کثرت عبادت، ملاک اهمیّت آن نیست؛ بلکه ملاک، ارزش عبادت و تأثیر آنست اگرچه عبادت اندک باشد. اگر عبادت صادقانه باشد، اثرات فراوانی در بردارد؛ به این جهت ما باید در همه کارها بالأخص امور معنوی، با صداقت گام برداریم و از غرض‌ورزی و حسابهای شخصی دست بکشیم و با صفا و صداقت بی‌آنکه غلّ و غشّی وجود داشته باشد، به کار خود بپردازیم.
    پاکسازیِ دل از هر گونه غلّ و غشّ و بدست آوردن صداقت، از ویژگی‌های شیعیان است. حضرت امام حسین‌علیه السلام می‌فرمایند:
    إِنَّ شیعَتَنا مَنْ سَلُمَتْ قُلوُبُهُمْ مِنْ کُلِّ غَشٍّ وَدَغَلٍ.(60)
    براستی که شیعیان ما، کسانی هستند که دلهایشان از هر گونه غلّ و غشّی پاک باشد.
    وجود غلّ و غشّ در نیّتها، رفتار انسان را سبک و بی‌ارزش می‌کند. از این جهت باید سعی کنیم هر گونه عبادت را صادقانه انجام دهیم و با اراده و تصمیم جدّی هر گونه غرض‌ورزی و غلّ و غشّ را از قلب خود دور کنیم.
    یکی از راه‌های پاکسازی دل از غلّ و غشّ، فرستادن صلوات بر محمّد و آل محمّد صلوات اللَّه علیهم اجمعین است(61) و یکی از علل تأکید بر فرستادن صلوات قبل از دعاها، زدودن غلّ و غشّها و بدست آوردن صداقت و درستی است.
    برنامه‌ای که کوشش و تلاش در آن بر مبنای صداقت نباشد و بر اساس تظاهر و خود نمایی باشد، نه تنها دارای هیچ گونه قیمتی نیست؛ بلکه گناهی است بزرگ، ولی عبادتی که صادقانه باشد راهی بسیار مؤثّر برای تقرّب به خداوند است. زیرا تلاش و کوشش در انجام عبادات اگر صادقانه باشد؛ بدی‌هائی را که در نفس انسان ریشه دوانده است ویران ساخته و نابود می‌نماید، و از این راه انسان را به خدا نزدیک می‌کند.
    عبادت و رسیدن به مقام بندگی و عبودیّت، صراط مستقیم است. ما باید بوسیله عبادت خداوند، در صراط مستقیم گام برداریم. خداوند می‌فرماید:
    »إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدوُهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیم «(62)
    بدرستی که اللَّه، اوست پروردگار من و پروردگار شما، پس او را عبادت کنید، این است صراط مستقیم.
    بنابر این انسان می‌تواند با عبادت و بندگی خداوند در صراط مستقیم او قرار گیرد و از تسلّط شیاطین رهایی یابد.
    گام برداشتن در این راه و مداومت بر آن، خود دلیل بر سعادت انسان و نجات اوست. این حقیقتی است که حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام آن را این گونه بیان فرموده‌اند:
    دَوامُ الْعِبادَةِ بُرْهانُ الظَّفَرِ بِالسَّعادَةِ.(63)
    مداومت بر عبادت، دلیل بر ظفر یافتن انسان به سعادت است.
    زیرا انسان به وسیله عبادت و حفظ شرایط آن، در زمره اولیاء خدا قرار می‌گیرد و از بندگان ممتاز او می‌شود و از اوصاف و ویژگی‌هایی که مخصوص اولیاء خداست، بهره‌مند می‌شود.
    حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام می‌فرمایند:
    سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ‌صلی الله علیه وآله وسلم یَقُولُ: أَنَا وَعَلِیٌّ أَبَوا هذِهِ الْاُمَّةِ، وَلَحَقُّنا عَلَیْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ وِلادَتِهِمْ، فَاِنَّنا نَنْقُذُهُمْ إِنْ اَطاعوُنا مِنَ النَّارِ اِلی دارِالْقَرارِ، وَنُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیَّةِ بِخیارِ الْأَحْرار.(64)
    من از رسول اللَّه‌صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می‌فرمود: من و علی دو پدر این امّت هستیم و واقعاً حق ما با عظمت‌تر از حقّی است که پدر و مادری که آنان از آن دو متولد شده‌اند، دارند. زیرا ما آنان را - اگر از ما پیروی کنند - از جهنم نجات داده و به بهشت وارد می‌کنیم و آنان را از بندگیِ دیگران به بهترین افراد آزاده، ملحق می‌کنیم.
    پس با پیروی از فرمایشات خاندان وحی، انسان به خاطر عبادت صادقانه، به مقام عبودیّت می‌رسد و به درجه اخیار و نیکان نائل می‌شود. در این هنگام یکی از ارکان مهم گمراهی، که تسلّط شیطان است از هم می‌پاشد و شیطان پلید از انسان دور می‌شود. این حقیقتی است که خداوند در قرآن کریم به آن تصریح نموده و فرموده است:
    »إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطان وَکَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً «(65)
    براستی که بندگان مرا تسلّطی برای تو )شیطان( بر آنان نیست و خداوند برای وکیل بودن کفایت می‌کند.
    بسیاری از بزرگان شیعه برای راه یافتن به مقام قرب الهی و رسیدن به مقام عبودیّت تلاش فراوانی نموده‌اند.
    کوشش مرحوم کرباسی برای دست یافتن به مقامات ارزنده معنوی نمونه‌ای از این گونه تلاشها می‌باشد. آن بزرگوار از علمای بزرگ شیعه و از شاگردان سیّد بحرالعلوم بود. در حالات او نوشته‌اند:
    آن بزرگوار برای آن که شب قدر را درک کرده باشد، یک سال هر شب تا به صبح به عبادت می‌پرداخت تا از فیوضات تهجّد در آن شب بهره‌مند گردد. آن مرحوم در عبادت دارای خضوع و خشوع و حضور قلب بود. دعای وی بسیار تأثیر داشت. هنگامی که یکی از حکّام اصفهان نسبت به ایشان، وظیفه احترام و ارادت را رعایت نکرد، آن مرحوم علیه او دعا کرد. در زمانی کوتاه حاکم عزل و سرافکنده شد. آن گاه مرحوم کرباسی برای او نوشت:
    دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
    چندان امان نداد که شب را سحر کند
    او ازهد زهّاد زمان خود بوده و مرحوم میرزای قمی از ایشان خواست رساله بنویسد. او در جواب گفت: استخوان بدنم طاقت آتش جهنّم را ندارد، ولی پس از اصرار مرحوم میرزای قمی، رساله نوشت.
    اگر فقیری از او چیزی می‌خواست، شاهد می‌طلبید و شاهد را قسم می‌داد و فقیر را هم قسم می‌داد که در مصرف آن اسراف نکند؛ آن گاه خرج یک ماه را به او می‌داد.
    گویند، روزی شخصی برای جریانی نزد وی شهادت داد، آن مرحوم از او پرسید: شغل تو چیست؟ گفت: من غسّال هستم. ایشان شرائط غسل را از او سئوال کرد. آن مرد جواب داد و سپس گفت: هنگام دفن چیزی در گوش میّت می‌گوئیم. مرحوم کرباسی فرمود: چه می‌گوئید؟ گفت: می‌گوئیم خوشا به سعادتت که مرُدی و برای ادای شهادت نزد حاجی کرباسی نرفتی!(66)






    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اقسام عبادات

    با انواع و اقسام عبادات آشنایی پیدا کنید و به انجام یک نوع عبادت اکتفا نکنید. همان گونه که رزق مادّی شما انواع گوناگون است و خوراکیهای خود را از مواد گوناگون تهیه می‌کنید، و اگر غذای شما بدون نمک یا بدون مواد ضروری دیگر باشد کامل نیست؛ در اعمال معنوی نیز اگر به یک نوع عبادت بپردازید، باطن شما اقناع نمی‌شود، هر چند آن عبادت زیاد باشد. مثل آن که در سفره خود گوشت فراوانی تهیه کرده باشید، ولی نان و نمک فراهم نباشد در این هنگام چگونه می‌توانید از آن استفاده کنید؟
    همان طور که نماز و روزه عبادت است، فکر و اندیشه عبادت است و همان گونه که فکر و اندیشه عبادت است، خدمت به خلق نیز عبادت است و همچنان که خدمت به خلق عبادت است، انتظار فرج و آشنایی با وظائف زمان غیبت عبادت است، همان گونه که انتظار و شناخت وظائف زمان غیبت عبادت است، آشنایی با معارف و عقاید مکتب اهل بیت‌علیهم السلام عبادت است، .... سعی کنید تمام این عبادتها را انجام داده و خود را به تکامل برسانید.






    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    خدمت به برادران دینی


    یکی از انواع عبادات که دلیل بر شرافت و عظمت روح آدمی است، این است که انسان کمر همّت برای خدمت نمودن به برادران دینی خود ببندد، و آنان را در گرفتاریها و مشکلات یاری کند.
    دستگیری از افتادگان و خدمتگزاری برادران مؤمن، اگر برای خدا باشد از عبادتهای مهمّی است که در فرمایشات اهل البیت‌علیهم السلام نه تنها به آن سفارش شده است، بلکه آن را با شرافت‌ترین نوع عبادت دانسته‌اند.
    حضرت امام سجّادعلیه السلام در این باره می‌فرمایند:
    إِنَّ أَشْرَفَ الْعِبادَةِ خِدْمَتُکَ اِخْوانَکَ الْمُؤْمِنینَ.(67)
    باشرافت‌ترین عبادت، خدمت نمودن تو به برادران مؤمن تو است.
    کم توجّهی نسبت به این نکته اساسی که تأثیر حیاتی در زندگی همفکران انسان دارد، زیانهای جبران ناپذیری را به دنبال دارد.
    حضرت امام صادق‌علیه السلام در ضمن شمردن گناهان کبیره می‌فرمایند:
    ... تَرْکُ مُعاوَنَةِ الْمَظْلُومینَ.(68)
    از گناهان کبیره، ترک کمک رسانی به ستمدیدگان است.
    به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم: تعاون به برادران دینی نه تنها از نظر مادّی است، بلکه افزایش درک و فهم و راهنمایی آنان نیز از وظائف کسانی است که توانائی آن را دارند. حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام می‌فرمایند:
    أَعِنْ أَخاکَ عَلی هِدایَتِهِ.(69)
    برادر خود را بر هدایت شدن او کمک کن.
    با این بیان روشن شد یکی از انواع عبادات که از شرافت و عظمت خاصی برخوردار است، کمک نمودن و خدمتگزاری به برادران دینی است.
    شما می‌توانید با استفاده از این راه به مقامات عالی معنوی دست یابید و محبّت خدا و اهل بیت‌علیهم السلام را به خود جلب کنید.
    حضرت امام صادق‌علیه السلام می‌فرمایند:
    إِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنینَ إِلَی اللَّهِ مَنْ أَعانَ الْمُؤْمِنَ الفَقیرَ مِنَ الفَقْرِ فی دُنْیاهُ وَمَعاشِهِ، وَمَنْ أَعانَ وَنَفَعَ وَدَفَعَ المَکْرُوهَ عَنِ الْمُؤْمِنینَ.(70)
    محبوبترینِ مؤمنین نزد خداوند، کسی است که فرد مؤمن فقیر را در امور مادّی و امرار معاش او کمک کند و محبوبترین افراد نزد خداوند، کسی است که کمک کند و نفع برساند و ناراحتی را از مردم مؤمن برطرف کند.



    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عبادات روحی

    یکی دیگر از اقسام عبادات، عبادتهای روحی است که انسان با فکر و اندیشه و به کار انداختن قلب خود به خداوند نزدیک شود.
    حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام در آخرِ خطبه‌ای که در عجائب خلقت طاووس بیان نموده‌اند، می‌فرمایند:
    جَعَلَنَا اللَّهُ وإِیَّاکُمْ مِمَّنْ یَسْعی بِقَلْبِهِ إِلی مَنازِلِ الْأَبْرارِ بِرَحْمَتِهِ.(71)
    خداوند به رحمت خود ما و شما را از کسانی قرار دهد که به وسیله قلب خود برای رسیدن به منازل ابرار سعی و کوشش می‌کنند.
    این کلام امام‌علیه السلام دلیل بر آن است که انسان به وسیله عبادتهای روحی مانند تفکّر در آیات و نشانه‌های خداوند، می‌تواند به سر منزل مقصود برسد و در زمره ابرار و نیکان جای گیرد. به همین جهت در بعضی از روایات عبادت را به تفکّر و اندیشیدن در امر خداوند بیان نموده‌اند.
    حضرت امام رضاعلیه السلام می‌فرمایند:
    لَیْسَتِ العِبادَةُ کِثْرَةَ الصَّلاةِ وَالصَّوْمِ، إِنَّمَا الْعِبادَةُ اَلتَّفَکُّرُ فی أَمْرِاللَّهِ عَزَّوَجلَّ.(72)
    عبادت به زیادی نماز و روزه نیست. همانا عبادت و بندگی، اندیشیدن در امر خداوند است.
    به همین جهت جناب ابی‌ذر اکثر عبادت خود را تفکّر قرار داده بود و به این طریق با آن که نسبت به جناب سلمان عمر کمی داشت و مدتی از آن را در زمان جاهلیت بسر برده بود، ولی توانست بر اثر تفکّر، خود را تالی تلوِ سلمان و در ردیف او قرار دهد.
    پس عبادت و بندگی منحصر در برنامه‌های عبادیِ جسمی نیست؛ بلکه عبادات روحی، روح عبادات هستند؛ همان گونه که توجّه، خلوص و... در نماز و سایر برنامه‌های عبادی، روح اعمالِ جسمی این عبادات بشمار می‌آیند.
    این نکته، بسیار مهم است که انسان باید در همه عبادات، جنبه‌های روحی آن را نیز رعایت کند و آنها را به دست فراموشی نسپارد. متأسفانه افرادی هستند که نه تنها به حالات روحی عبادت بی‌توجّه هستند، بلکه به اعمالِ بدنی عبادات نیز بی‌اعتناء هستند و آنها را کامل انجام نمی‌دهند.
    یکی از راویان حدیث می‌گوید:
    سَأَلَ أَبُوبَصیر الصّادِقَ‌علیه السلام وَأَنَا جالِسٌ عِنْدَهُ عَنِ الْحُورِالْعَیْنِ، فَقالَ لَهُ: جُعِلْتُ فَداکَ اَخَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الدُّنْیا اَوْ )خَلْقٌ مِنْ( خَلْقِ الْجَنَّةِ؟
    فَقالَ لَهُ: ما أَنْتَ وَذاکَ؟ عَلَیْکَ بِالصَّلاةِ، فَإِنَّ آخِرَ ما اَوْصی بِهِ رَسُولُ‌اللَّهِ‌صلی الله علیه وآله وسلم وَحَثَّ عَلَیْهِ، الصَّلاةُ. إِیَّاکُمْ أَنْ یَسْتَخِفَّ اَحَدُکُمْ بِصَلاتِهِ فَلا هُوَ اِذا کانَ شابّاً أَتَمَّها، وَلا هُوَ اِذا کانَ شَیْخاً قَوِیَ عَلَیْها، وَما اَشَدَّ مِنْ سِرْقَةِ الصَّلاة...(73)
    من در خدمت امام صادق‌علیه السلام نشسته بودم، ابوبصیر از آن بزرگوار درباره حورالعین سئوال کرد و گفت: جانم به فدای شما آیا آنها از مخلوقات این دنیا هستند یا از مخلوقات بهشتی هستند؟ امام صادق‌علیه السلام فرمودند: تو چه کار به این امور داری؟ بر تو باد به نماز، زیرا آخرین چیزی که پیغمبر اکرم‌صلی الله علیه وآله وسلم به آن وصیّت نموده و مردم را به آن تحریک نمودند، نماز است.
    بر حذر باشید از این که، نماز خود را سبک بشمارید که نه در زمان جوانی آن را کامل کنید و نه در زمان پیری قدرت بر انجام نماز کامل، داشته باشید. چه چیزی سخت‌تر از این است که انسان از نماز خود بدزدد.
    بنابر این ما باید هم ارکان ظاهری و اعمال بدنی عبادات را رعایت کنیم و هم به باطن عبادات توجّه کنیم؛ زیرا آنچه مهم است، روح عبادت می‌باشد.
    پیغمبر اکرم‌صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند:
    رَکْعَتانِ خَفیفَتانِ فی تَفَکُّرٍ، خَیْرٌ مِنْ قِیامِ لَیْلَةٍ.(74)
    دو رکعت نماز خفیف که همراه با تفکّر باشد، بهتر است از قیام به عبادت در یک شب.
    بنابر این فرمایشات، اصل در عبادات همان تفکّر و توجّهی است که در آنها انجام می‌شود که به منزله روح و جان عبادات می‌باشد. به عنوان نمونه شما می‌توانید با تدبّر، تفکّر و توجّه در سوره حمد اساس ولایت حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام و برائت از دشمنان آن حضرت را به صورت واضح دریابید و اصول اعتقادی خود را هر روز لااقل ده بار از اعماق وجود بر صفحه ذهن آشکار ساخته و به زبان آورید.
    این نتیجه عبادت همراه با تفکّر و تدبّر است؛ زیرا تفکّر، نشان دهنده ارزش و اهمیت عبادت است. به همین جهت پیغمبر اکرم‌صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند:
    لا عِبادَةَ کَالتَّفَکُّرِ.(75)
    عبادتی همچون تفکّر نیست.





    امضاء


صفحه 3 از 11 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi