مقدمه
یکی از مسائلی که توجه بشر را همیشه به خود جلب کرده است این است که آیا جریان کارهای جهان طبق یک برنامه و طرح قبلی غیرقابل تخلف صورت میگیرد و قدرتی نامرئی ولی بینهایت مقتدر, به نام سرنوشت و قضا و قدر بر جمیع وقایع عالم حکمرانی میکند و آنچه در زمان حاضر در حال صورتگرفتن است و یا درآینده صورت خواهد گرفت، در گذشته، معین و قطعی شده است وانسان مقهور و مجبور به دنیا میآید و از دنیا میرود؟ یا اصلاً و ابداً چنین چیزی وجود ندارد وگذشته هیچ نوع تسلطی بر حال و آینده ندارد و انسان که یکی از موجودات این جهان است، آزاد و مسلط بر مقدرات خویشتن است؟ یا قرض سومی در کار است و آن اینکه سرنوشت، در نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانی میکند و نفوذش بر سراسر هستی بدون استثناء گسترده است؛ در عین حال این نفوذ غیرقابل رقابت و مقاومتناپذیر، کوچکترین لطمهای به حرّیت و آزادی بشر نمیزند. اگر این چنین است، چگونه میتوان آن را توجیه کرد و توضیح داد؟