2-3- عقل نظری
چنانکه بیان شد، نفس به اعتبار انفعالاتی که از عالم مجردات دارد، واجد قوهای به نام علامه بوده که به واسطه آن، کلیات را تصور و تصدیق میکند و نیز به حق و باطل بودن معقولات معتقد میشود (همان، 1382، 240). به عبارت دیگر همان طور که عقل عملی مسئول استنباط خیر و شر جزئیات است، عقل نظری نیز موظف به تصدیق و تکذیب کلیات و یا معرفت وجوب، امکان یا امتناع آنها میباشد. عقل عملی همواره و در تمام افعال خویش محتاج به قوای بدنی است اما عقل نظری تنها در ابتدای امر و قبل از رسیدن به مراتب کمال، محتاج به بدن و همچنین محتاج به عقل عملی خواهد بود (همان، 241؛ 1354، 261). عقل نظری همچون عقل عملی دارای شدت و ضعف و مراتب مختلفی است که از دانی به عالی به آنها اشاره میشود:
الف- عقل هیولانی
نفس در ابتدای خلقت، استعداد ادراک جمیع معقولات را دارد اما بالفعل از هر صورتی خالی است. عقل در این مرتبه، قوه محض است و جوهریت آن همچون هیولی، شبیه به عرض و حتی ضعیفتر از آن است و به همین دلیل آن را «عقل هیولانی» نامیدهاند (همان، 1382، 243-242). معقولات نفس در این مرتبه، معقولات بالقوه بوده و نفس نیز بالقوه عاقل است و حتی علم وی به ذات خویش نیز بالقوه است (همان، 1354، 262).