صفحه 2 از 7 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 62

موضوع: روح بهار {امام زمان(عج) در آیینه دعا به ضمیمه بخش هایی از مناجات شعبانیه}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    سد آهنین

    شمیم عطر حضور امام که عالم را فرا گیرد، نسیم بوی او که بر ذره ذره ی خلقت، روح حیات بدمد، طنین دلنشین کلامش که در رگهای آفرینش جاری شود، پروانگانی سرمست وصال را می بینی که از جای جای زمن و مکان بر گرد شمع وجودش گردآیند و پرشورترین غزل
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 895: «قوّنا علی طاعته و ثبتنا علی مشایعته و امنن علینا بمتابعته».
    2- مفاتیح الجنان، ص 895
    3- مفاتیح الجنان، ص 895
    4- مفاتیح الجنان، ص 895: «واعذنا من السأمه و الکسل و الفتره».
    5- مفاتیح الجنان، ص 895: «واجعلنا ممن تنتصر به لدینک».
    6- مفاتیح الجنان، ص 895: «وتجعلنا فی الجنه معه».
    ص:34
    عشق را بسرایند. مردانی آهنین اما به لطافت گل، از آن دست شگفتی ها که ما، در خلقت، کم ندیده ایم.
    می شود پولادین بود و سراسر مهر؛ می شود از کوه استوارتر بود و از برگ گل نرمتر؛ می شود از جنس طوفان بود و از تبار یاس و یاران او چنین اند. امام صادق(ع) آنان را چنین توصیف می کند: «مردانی پولاد دل که همه ی وجودشان، مملو از یاد خداست. سخت تر از صخره که چون به کوه روی آرند، آنرا از جا بر کنند. روی به هر شهری نهند پرچم فتح بر آن زنند، عقابانی تیزچنگال که بر مرکب سوارند، شیرمردانی پیروز و عقابانی تیزچنگ، دست بر زین اسب امام کشند و تبرّک جویند. او را در میان گیرند و جان را سپر وجودش سازند و به اشاره ای جان و سربازند.
    چون شب فرا رسد زمزمه ی قرآن و مناجات سردهند و چون سپیده سرزند، سوار بر مرکبند. زاهدان شب و شیران روز، گوش به فرمان امام سپرده و دل پرنور در سینه آویخته اند، پولاددلانی که تنها از خدا بهراسند و فریاد «لااله الااللّه» و «اللّه اکبر»شان رساست.
    هماره در آرزوی شهادت به سر می برند و ندای «یا لثارات الحسین»، «بیایید به طلب خون حسین» بر لب دارند. تاب مقاومت از همه بگیرند، خداجویان سبکبال به سوی حق رو کنند و خدا به دست آنان امام را یاری کند».(1)
    یاران موعود، شاهدان ملکوتند، شهیدان رحمت، سرمست از وصال امام خویش، سبکبال و با مُهر افتخاری در سینه و افتخارشان همین بس که خدا آنان را خواسته است و دوست داشته است: «انَّ اللّه یحبّ الذین یقاتلون فی سبیله»(2) بدرستی که خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او جهاد کنند، گویی که بنیانشان از آهن است. این را خداوند در مقام آنان گفته است که به یاری امام حق می شتابند، از حجت خدا دفاع می کنند. در
    ________________________________________
    1- تپش قلم، عباسعلی کامرانیان، انتشارات کیهان، ج 4، ص 62.
    2- صف، 4.
    ص:35
    انجام آنچه او بخواهد می شتابند و اوامرش را گردن می نهند. جز حمایت از او نمی طلبند و در انجام آنچه اراده کند سبقت می گیرند و در پایان سرمست از شمیم حضورش، از جام شهادت سیراب شده بال به سوی آسمان می گشایند. زهی سعادت! خوشا چنین سرمستی!
    حزب او پیروز است و یاران او رستگار(1) و آن که به دشمنی برخیزد، غرق در گرداب زیان و هلاک.(2) امام موعود بهاری است و یارانش مست از نسیم بهار در رویشی تا اوج عرش خدا.
    ای سبزترین بهار، ای نسیم حیات بخش، ای موعود سرمدی، مرا از یاران خود بخواه، چنانم کن که ردای عشق تو بر قامتم کشیده شود. ای آیه ی رحمت خدا، دل من هر لحظه در انتظار تو می تپد و سینه ام صندوقچه ی عهدی، ابدی است که هر صبح با تو عهدی تازه می بندم،(3) همه به این امید که مرا بپذیری، کثرت یارانت روزافزون باد،(4) ای زلالترین بهار هستی.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    ولایت بهار

    مَثَل وابستگی جهان خلقت به حجّت خدا، مَثَل وابستگی انسان به هواست. قوام وجود انسان به هواست. جایی که هوا نباشد انسان توان بودن ندارد. امام هم اگر نباشد جهان خلقت تاب ماندن ندارد. امام حجت خدا در دنیا و ولی خدا بر مردم است و در نظام خلقت ولایت تکوینی و تشریعی دارد.
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 866: «اولیائک هم الفائزون».
    2- مفاتیح الجنان، ص 868: «اعدائک هم الخاسرون».
    3- مفاتیح الجنان، ص 891: «اللهم انی اجدوله فی صبیحه یومی هذا و ما عشت من ایامی عهدا».
    4- مفاتیح الجنان، ص 224؛ «کثر الله انصارک و اعوانک».
    ص:36
    این ها را باید بدانی تا بدانی که در انتظار که هستی، در انتظار او که آسمان به یاری او ایستاده است(1) و زمین به یمن وجود او گیاه می رویاند. او که دلیل بودن همه ی هستی و بهانه آفرینش است. او که از عصاره ی عصمت آفریده شده، از آلودگی خطا در امان است و از کدورت گناه پاک(2) و ولایت او یعنی اطاعت محض از او، یعنی آن که او را در امور زندگیت چه فردی و چه اجتماعی از خودت دخیل تر بدانی و اطاعت از او را اطاعت از خدا بدانی.(3) این همان ولایتی است که خدا به آن امر نموده است. معنای همان «اطیعواللّه و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم»(4) است. یعنی که چون قطره ای در جویبار زلال ولایت جاری شوی و دل به مسیر هدایت او بسپاری.(5) در هر صراطی که راه می نماید با تمام وجود، قدم نهی و باور کنی که تنها او صراط مستقیم است(6) و بس، مهرش را در ذره ذره وجودت به ودیعه بگذار تا روزی که این مهر، جواز ورود تو به وادی سعادت شود.
    باید یقین داشته باشی که دوستی او یعنی دوستی خدا(7) و مهر او یعنی مهر خدا(8) و دشمنی و مخالفت با او یعنی دشمنی و مخالفت با خدا.(9) آن وقت می بینی که در غیبت او چه سرگردان و حیران مانده ای، می دانی که او هست، اگر نبود
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 905: «بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض».
    2- مفاتیح الجنان، ص 900: «عصمکم اللّه من الزّلل و امنکم من الفتن».
    3- مفاتیح الجنان، ص 907: «من اطاعکم فقد اطاع اللّه».
    4- نساء، 52.
    5- مفاتیح الجنان، ص 905: «واجعلنی ممن... یسلک سبیلکم».
    6- مفاتیح الجنان، ص 902: «انتم الصّراط الاقوم».
    7- مفاتیح الجنان، ص 901: «و من والاکم فقد والی اللّه».
    8- مفاتیح الجنان، ص 901: «و من احبّکم فقد احبّ اللّه».
    9- مفاتیح الجنان، ص 901: «و من عاداکم فقد عادی اللّه».
    ص:37
    حجّت خدا بر روی زمین، زمین اهلش را در خود فرو می برد(1) و آسمان درهم می پیچید. می دانی که او هست، اما در پس پرده ی غیبت؛ تو را می بیند و راهت می نمایاند امّا از پشت حجاب غیبت؛ مثل خورشیدی پشت ابر، می دانی که هست و می دانی که به نورش دنیا را روشن می کند.
    و چقدر دلت می خواهد که این ابر کنار برود و خورشید را با همه ی وجودت حس کنی. چقدر دلت می خواهد که بیاید و دیدگان تو به دیدار جمالش روشن شود. بیاید و بر کوچه هامان قدم نهد و قدمگاهش را ببوسی و بر چشم نهی و آن را توتیای چشم سازی.
    کاش که بیاید و بهاری الهی را در دلهای تک تک مان بپا کند و ما چشم دوخته در آینه ی معرفتش و شناسای قدر والایش، سر به اطاعت محضش نهیم و جان و سر به رهش فدا کنیم. خوشا روزی که بیاید آن سراسر مهر، آن لطف ازلی، آن محبّت جاری، آن حقیقی ترین بهار؛
    چقدر فیض خدا در این گوشه ی خلقت جاریست که خدا امام را ظرف وجود معنوی انسان ها قرار داد و چقدر حکمت او لایتناهی است، آنگاه که امام را در پرده ی غیبت کشید و چقدر لطف و مهر می بارد که حتی در غیبت هم، ما را تنها نگذاشت و زنجیره ی ولایت را همواره متصل نگاه داشت تا در دوران تاریک غیبت و در هجران بهار، راه را گم نکنیم و سبز بودن را از یاد مبریم و آینه ی اطاعت محض را که خصلت دائمی انسان است در برابر شیطان منهیم، با او باشیم و به راه او قدم زنیم، سبز و بهاری بمانیم، معنای گلهای خوبی را در یادها نگه داریم و آماده شویم که آمدن بهار سخت نزدیک است. ان شاءالله.
    ________________________________________
    1- شرح اصول کافی، ملاصدرا، ج 2، ص 487: «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت».







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    در وادی عشق


    اگر دل به عشق های ناب دهی، خوش دمی خواهد بود. عشق به مولا، عشق به محور خلقت، دُر دانه ی آفرینش و عشق به پاکترین و زلال ترین منجی موعود تاکسی دل به عشق او نسپرد، لذت بهاری بودن را نمی چشد و به کمترین لحظه ای، عاشق بهار شدن کافیست تا یک عمر چشم گریانت به راه بماند و دلت در انتظار آمدنش بتپد.
    عشق به مولا یعنی در راه او خودی نبینی، یعنی رضایت او را بر رضای خود ترجیح دهی، یعنی در هر قدمی و هر نفسی چشم به امر مولا و دل به رضای او بسپاری و در دوستی و ولایت او خالص باشی؛(1) و قلبت را از ایمان به ولایت الهیه ی او لبریز کنی؛(2) عشق به مولا یعنی آنکه فرمانبردار او باشی؛(3) به فضیلتش و به حقش معرفت پیدا کنی؛(4) با دوست او دوست(5) و با دشمن او دشمن باشی؛(6) عشق به مولا یعنی آنکه همه جا پا جای پای امام بگذاری زیرا مولای تو می خواهد که توشه ات یک سبد گل طاعت باشد بی هیچ زنگار معصیت(7) سینه ات دریای صداقت باشد، بدی ها را بشناسی و از آن ها دوری کنی.(8) بر زبانت جز درستی و حکمت جاری نشود و قلبت از علم
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 224: «سلام مخلص لک فی الولایه».
    2- مفاتیح الجنان، ص 903: «مؤمن بکم».
    3- مفاتیح الجنان، ص 904: «مطیع لکم».
    4- مفاتیح الجنان، ص 904: «عارف بحقکم».
    5- مفاتیح الجنان، صص 903، 904: «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم».
    6- مفاتیح الجنان، صص 903، 904
    7- مفاتیح الجنان، صص 221، 222: «دعای حضرت مهدیعج اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و صدق النیه و عرفان الحرمه... و سدد السنتنا بالصواب و الحکمه و املا قلوبنا بالعلم و المعرفه و طهر بطوننا من الحرام و الشبهه و اکفف ایدینا عن الظلم و السرقه».
    8- مفاتیح الجنان.
    ص:39
    و معرفت لبریز باشد،(1) درونت از حرام و شبه حرام تهی باشد و دستهایت از ظلم و بدکاری پاک.(2)
    چشمت بر سیه کاری و خیانت گشوده نگردد و لهویات و غیبت ها گوشهایت را پر نکند.(3)
    مولای تو می خواهد که آسمانی باشی و اهل نور؛ سینه ات جایگاه خداجویی و وجودت سرشار از طهارت و پاکی باشد. مولای تو می خواهد که نامه ی عملت پر از بوی یاس و نرگس باشد و سرفصل نامه ی عملت را حبّ مولی علی(ع) زینت بخشد.(4) مولای تو می خواهد که از تو بوی بهشت بشنود و تو باید که در عشق او بهشتی باشی و سرشار از بوی فردوس.
    مولای من، مقتدای من، ای بهشتی ترین نگار، ای نور مستدام، سلام بر تو، سلامی همراه با ولایتی خالصانه،(5) به جانم قسم که تو همان آرزوی قلبی و محبوب دل هر زن و مرد با ایمانی.(6) ای مطلوبترین بهار موعود، چشم امید به ولایت تو و به عشق تو دوخته ام تا به زلال ولایتت زنگار گناه از وجودم زدوده شود و بر خطاکاریم پرده غفران فرو افتد.(7)
    مولای من، مرا به دوستی خود بخواه و این کمترین را به آرزوی قلبی اش برسان،(8) از خدا بخشودگی خطاکاریم را بخواه که من به ریسمان مهر تو آویخته ام و به
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان.
    2- مفاتیح الجنان.
    3- مفاتیح الجنان.ص 222: «اللّهم... اغضض ابصارنا عن الفجور و الخیانه و السدد اسماعنا عن اللغو و الغیبه».
    4- میزان الحکمه، روایت 952.
    5- مفاتیح الجنان، ص 224: «السلام علیک یا مولای سلام مخلص لک فی الولایه».
    6- مفاتیح الجنان.ص 886: «بنفسی انت امنیه شائق یتمنی من مؤمن و مؤمنه».
    7- مفاتیح الجنان.ص 870: «رجوت بموالاتک و شفاعتک محو ذنوبی و ستر عیوبی».
    8- مفاتیح الجنان، ص 870: «فکن لولیک یا مولای عند تحقیق امله».
    ص:40
    ولایت تو چنگ زده ام(1) ای همه امید من، عشق به تو عشق به خداست و دوستی با تو مهرورزی با خداست.(2) رستگاری و سعادت انتهای جاده ی ولایت توست(3) و جز این راه به وادی خشم خدا منتهی است.(4)
    آقای من، دل به مهر تو بسته ام و از عشق تو لبریز شده ام. ای بهار موعود عالم، بدر آی. ای خورشید هدایت، بتاب، ای بهشت برین، هوا را از عطر حضورت آکنده ساز.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    تصویر عالِم در آینه ی بهار

    یتیم تر از یتیم کسی است که از امامش، از مقتدایش و از ولیّش دورمانده باشد. راه به سوی امامش نبرد و دست از دامن او کوتاه دارد. اینک ما مانده ایم و غبار غربت امام. ما مانده ایم و درد یتیمی و امت اسلام مانده است و اندوه هجران امام. چه بلند است مقام آن دست که به نوازش بر سر ایتام آل محمد بلند شود و مرهم درد یتیمی شان باشد. به نسیم هدایت و تعلیم علم، غبار غربت و جهل از چهره شان بشوید و خانه ی تاریکشان را به چراغ دانایی و رشد روشن کند و در فرجام کار وعده ی پیامبر را محقق ببیند که چنین کسی با ماست در رفیق اعلی.(5)
    چه نورانی است آن چشم که به مهر، بر امت یتیم مانده ی محمّد نگران باشد و به قدر وسعت علمش نور دانایی بر گستره ی امت محمّدی بپاشد و به قدر توانش در ارشاد و هدایت بندگان خدا جهد کند و از پس آن
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان.ص 870: «و سئل الله غفران زلله فقد تعلق بحبلک و تمسک بولایتک».
    2- مفاتیح الجنان.ص 907: «من احبّکم فقد احبّ اللّه».
    3- مفاتیح الجنان، ص 906: «فاز الفائزون بولایتکم».
    4- مفاتیح الجنان.ص 906: «و علی من حجد ولایتکم غضب الرحمن».
    5- میزان الحکمه، محمدی ری شهری، روایت شماره ی 22594.

    روز که ندای حساب بلند شود، خلعت کرامت بپوشد(1) و به ندای محبت خوانده شود. برتری آن که، یتیم آل محمّد را کفالت کند و از جهل رهایش سازد و راه تاریک و شبهه ناکش را روشن و آشکار سازد، بر آن که یتیمی را آب و غذا دهد، چون برتری خورشید بر ستاره ی سهی است.(2)
    علمای عصر غیبت که کوله بار علم اهل بیت بر دوش دارند و زلال نور دانایی در سینه، دستهای نوازش و مهرند بر سر ایتام آل محمّد؛ آنگاه که خورشید پشت ابر می ماند، آنگاه که دست گلهای باغ از سرشاخه های گل نرگس کوتاه می ماند، آنگاه که باران رحمت ازلی حق در پس پرده ی حجاب می بارد.
    وقتی چراغ در غربت غیبت می ماند و گنجینه ی علم و دانش مُهر غیبت می خورد، چشمهای نگرانی در بوستان امّت محمّد، در انتظار هدایت و رهنمونی خیره می مانند. چه مهربان است آن دل که بخاطر خدا کوله بار علم بگشاید و هر گل را، ذره ای از شهد دانایی ببخشد و پای هر شاخه ای زلال هدایت جاری کند، شب و روز را به نگهبانی بوستان آل محمّد چشم فرو نگذارد و بخاطر خدا راه بر کوردلی ها و تاریک نگری ها ببندد و دل امام چقدر از او خرسند است که شیعیان امام را شادمان کرده است. خوشا سعادت آن کس که دل مهربان او را به دست آورد. چقدر امام، عالمان عامل را دوست می دارد، عالمانی که خود را وقف خدا کرده اند و وقف ایتام آل محمّد؛ عالمانی که از دنیا بریده اند(3) و به مهر او
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، روایت 22595.
    2- میزان الحکمه، روایت 22596.
    3- میزان الحکمه، روایات 13651 تا 13655.

    پیوسته؛ عالمانی که عِلم را نردبان ملکوت دیده اند نه پلکان قصرهای دنیایی؛ عالمانی که سرشارند از ثمرات بوستان علم؛ سرشارند از عمل صالح؛ از عبادت، از اخلاص، از تواضع و تقوی(1) و چشم دوخته اند به فرمان امام زمانشان که فرمود: «خودت را برای مردم ارزان کن و در دسترس همه قرار بده. محل جلوس خود را در ورودی خانه انتخاب کن تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند. حاجتهای مردم را برآور که ما یاریت می کنیم به راستی که علم ما بر اوضاع شما احاطه دارد و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست و حق با ما و در دست ماست».(2)علمای عصر غیبت دریچه های معرفتند؛ چراغ راهنمای راه راست؛ معتمدین امّت؛ و چه حساس است این مقام! چه ظرافتی دارد! دریچه ی معرفت چقدر باید شفاف باشد و زلال تا معرفت را چنانکه هست بنمایاند، چراغ راهنمای صراط مستقیم چقدر باید دقیق و درست عمل کند آنقدر که امّت را به سر منزل رضایت محبوب برساند. آنقدر که تا انتهای وجود، خرسندی امام را جاری کند.
    خدایا، علمای ما را که در عصر غیبت، در دوران یتیمی ما، در دوران نهان بودن خورشید، روشنای دیده ی ما هستند از آفات مصون دار و دعای امامشان را در حقشان مستجاب بدار که فرمود: «خداوندا، به لطف خود علما و دانشمندان ما را عمل صالح و نیکو و زهد و بی رغبتی از دنیا عطا کن».(3)
    آمین یا رب العالمین.
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، روایات 13651 تا 13655.
    2- تپش قلم، ج 4، ص 71، توقیع مبارک امامع که توسط شیخ محمد کوفی شوشتری برای آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی صادر فرمودند.
    3- مفاتیح الجنان، ص 222: «و تفضَّل علی عُلمائِنا بالزّهد و النَصیحه».






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    ما و کلام نور

    در گوشه ای از این گستره ی خاکی، سحرگاهان دستهایی به آسمان بلند می شود و خدا را می خواند. دستهایی بارانی از جنس نور و از تبار یاس، به رنگ گل نرگس و بوی گل محمّدی و فیض خدا از میان آن دستهای آسمانی، آبشاری می شود و وجود را فرا می گیرد، همه ی ذرات وجود را، همه ی آن وجودی را که به تیرگی مادیات آمیخته است و گاه دلبسته شده است و رحمت خدا تا شب از سرانگشت آن دستهای آسمانی فرو می چکد و دوباره سحرگاهی دیگر و دعایی دیگر.
    این کدامین غایب است که هر لحظه اش هزار بار از تمام بودن ما آشکارتر است. این چه خورشید پنهانی است که انوارش عمق تاریکی ها را نور می بخشد. رحمت لبریز از وجود امام ما از پس پرده ی غیبت هر آن، همه جا را فرا می گیرد. نکوکار و بدکار به یمن رحمت او برجایند و بر سفره ی حجّیت او روزی می خورند چه رسد به ما که بر خوان کرمش نشسته ایم و دل به مهرش بسته ایم و او که از رحمت سرشته شده و با مهر آفریده شده، دست به آسمان دعامان می گوید: «خدایا بیماران اسلام را سلامت و آسایش عنایت فرما، بر درگذشتگان اسلام رحمت و مهر جاری کن پیران ما را وقار و متانت بخش و جوانانمان را توبه و انابت؛ زنانمان را حیا و عفت بخش، ثروتمندان ما را تواضع و گشاده دستی ده و فقیران ما را صبر و قناعت؛ به سپاهیان ما فتح و پیروزی عنایت کن و به اسیرانمان آزادی و آسودگی. به امرا و فرماندارانمان عدالت و مهربانی عطا کن و به زیردستان ما انصاف و نکورفتاری».(1)
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 222: «و تفضل... علی مرضی المسلمین بالشفاء و الرّحمه و علی موتاهم بالرّافه و الرّحمه و...
    و آنگاه است که ملایک دسته دسته خوشه های اجابت از گل بوته ی دعایش می چینند.
    سینه اش لبریز از خوبی هاست و به وسعت همه وجود و او نکویی و سعادت را برای همه می خواهد. باز هم نسیم دعا از لبانش ترنم می کند: «خدایا توفیق اطاعت از تو و دوری از گناهمان ده، نیتهامان را صادق دار و حرمتها را به ما بشناسان به هدایت رهنمونمان باش و در راهش پایدارمان دار. زبانمان را به سخن درست و حکیمانه گویادار و قلبمان را از علم و معرفت لبریز کن، شکم هامان را از حرام و شبه حرام پاک دار، دستهامان را از ظلم و بدکاری باز دار، چشمهامان را از زشت کاری و خیانت بر بند و گوشهامان را از بیهودگی و غیبت بسته دار».(1)
    آری دعای او بارانی می شود و می بارد و از هر قطره ای خیری می روید. دریغ اگر قطره قطره بارانش را فرو گذاریم و به زیر چتر تجاهل برویم؛ دریغ اگر از نسیم دعایش به گوشه ی عافیت طلبی پناه بریم و حیات جاودانه را از دست بدهیم. غنیمت است تا اگر نه همیشه دست کم گاهی دل به باران صبح گاهی دعایش دهیم و خود را در آینه ی دعایش بسنجیم.
    به نیّت مان بنگریم که تا چه حد به راه است، به حرمت ها که تا کجا می شناسیمشان، به شکم هامان که مباد از لقمه ای پر شود که چشم گرسنه ای به آن دوخته شده باشد. به دستهامان که مباد به سوی مالی دراز شود که بی رنج به کیسه ی دارایی مان فرو افتاده باشد. به چشمهامان که مباد به سمت سرانگشت شیطان خیره شود و به گوشهامان که مباد از تیرگی لهویات پر شود. ما که دل به مهر اماممان بسته ایم و چشم به
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 221: «اللّهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و صدق النیه و عرفان الحرمه و...
    راهش منتظر داریم، ما که دلش را راضی و خرسند می خواهیم، مباد که غبار اندوه بر دلش بنشانیم. او چنانمان می خواهد که دعایمان می گوید. پاک و پاکیزه به دور از هر شبهه ای، سرشار از خوبیها، آسمانی و نورانی و نه تیره و غرق در مادیات و آسودگی ها پیرانمان را متین می خواهد و جوانانمان را توبه گذار و زنانمان را حیامند و عفیف.
    پس بیا از وقار و متانت، از توبه و انابت، از حیامندی و عفت لبریز شویم و گشاده دستی و تواضع و صبر و قناعت را زینت عملمان گردانیم. بیا چنان باشیم که او می خواهد که خواست او باران رحمت است. ریسمان سعادت است. بیا از رضایت لبریزش کنیم و از جام فوز و رستگاری بنوشیم. بگذار در آینه ی دلمان سلمٌ لِمَن سالَمَکُم(1) را بخواند و در قاب عملمان مطیع لکم(2) را بنگرد. بگذار از پنجره ی چشمانمان منتظرٌ لاَمرکُم(3) را دریابد تا شاید بیاید.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    شام ترین روزهای هستی

    مولای من، ای سبزترین بهار هستی، ای پاک ترین خوبی ها، ای زلال ترین نکویی ها، بیا، بیا که دل آسمانیان سخت تنگ آمدن توست. بیا که آسمانیان غریب مانده اند و زمین، گرد زمینی بودن بر دل ها نشانده است. بیا که بی وزش نسیم هدایت تو، غبار غربت آسمانی بودن و خاک دلبستگی به خاک بر چهره ها نشسته است. بیا که بی تو زمین تنگ است و آسمان دلتنگ.(4) بیا تا با ریسمان تو به خدا بپیوندیم.(5)
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 903: «با دوست شما دوستم».
    2- مفاتیح الجنان، ص 904: «مطیع امر شمایم».
    3- مفاتیح الجنان، ص 904: «منتظر امر ظهورم».
    4- مفاتیح الجنان، ص 221: «و ضاقت الارض و منعت السماء».
    5- مفاتیح الجنان، ص 902: «هدی من اعتصم بکم».

    بیا ای آسمانی ترین، ای پاک ترین، امروز دیگر آنقدر تاریک است که جز خورشید نور تو به چراغی روشن نمی شود. بگذار شام تاری که چشم هامان را می آزارد به صبح دلنواز طلوعت پایان گیرد. بگذار صدای ملکوتی قرآن در پیچد و لهویات را خاموش کند. بگذار زینت دنیا از بها بیافتد. بیا که دین آدم ها زیردست و پای دنیا له شده است(1)؛ زهد و بی میلی به دنیا شعاری جذاب است و رغبت به آخرت نیز و هردو در عمل فراموش شده اند؛ چهره ها به سوی اغنیا خندان است و رو به فقرا گرفته و عبوس(2)؛ دنیا چنان در دلها جا خوش کرده که گویی چنین باید باشد. دوستی ها، مهربانی ها، روشن نگری ها فراموش شده اند. یتیمان در انتظار دست نوازشی می مانند و مساکین چشم به راه طعامی و بی خیالی پرده ی شبانه ی خود را بر دل های خواب زده کشیده است. بیا که بی تو زمین چنان تنگ است که نفس هم در بند سینه اندوهناک می ماند.
    مولای من، ای کشتی نجات موعود، بیا که طوفان غفلت دل هامان را سخت می لرزاند. آه از غفلت، وای از خواب زدگی که چه درد رایجی شده امروز؛ سر بر بالش رفاه می گذاریم و آرزو می کنیم که همه خوابی خوش ببینند و بر این آرزوی کریمانه بر خود می بالیم، غافل از آنکه در فاصله ای نه چندان دور، کودکی بی پناه ناله می کند. بر سفره های الوان غذا می نشینیم و خدا را شکر می گوییم بر فزونی نعمتش، غافل از آنکه شکر سفره ی الوان، اطعام مساکین است. امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی. دم به دم آیه های عبرت از پیش نگاهمان می گذرند و ندای «أیْنَ
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، محمدی ری شهری، روایت 15146.
    2- میزان الحکمه، محمدی ری شهری، روایت 15143.

    تَذْهَبُون(1)»شان بلند است و ما باز هم غافلیم. کونسیمی ز نایت که کند بیدارم(2). تو از خدا می خواهی که خوراک مان را از حرام و شبه حرام پاک کند و ما به رنگارنگی غذا می اندیشیم. تو از خدا می خواهی که چشممان را از حرام باز دارد و گوشمان را از لغو نگه دارد و ما به رفاه و آزادی و به دنیا می اندیشیم.
    ای پاک ترین، بیا، بیا که امروز آنقدر تاریک است که جز با نور حضور تو با نوری روشن نمی شود. ای بزرگوارترین، بیا که با ریسمان تو به خدا بپیوندیم(3). بیا که با ولایت تو به سعادت رسیم(4) با یاری تو رستگار شویم(5) و به پیروی تو بهشت را دریابیم(6) ببار ای باران پاکی ها، تا تیرگی همه ی غفلت ها و معصیت ها از دامن مان شسته شود. این زمینِ تنگ و تیره به نور تو روشن خواهد شد(7). به نگاه رحیمانه ی تو دلمان شفا خواهد گرفت و خوبی از میان دست های الهی تو جاری خواهد شد. بیا ای مهربان موعود، پدر و مادرم و تمام هستیم به فدای تو باد.(8)






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    تکاپوی انتظار

    بهار که نزدیک می شود، خسته از سرمای سنگین زمستان، در انتظار یک نسیم بهار، بدنبال یک جوانه ی کوچک بر شاخه ی درخت که پیک نوبهار باشد، همه شاخه ها را جستجو می کنیم، غبار یک زمستان طولانی را از
    ________________________________________
    1- تکویر، 26.
    2- حافظ.
    3- مفاتیح الجنان، ص 902: هُدِیَ من اعتصم بکم.
    4- مفاتیح الجنان، ص 902 «سعد من والاکم».
    5- مفاتیح الجنان، ص 902: «فاز من تمسک بکم».
    6- مفاتیح الجنان، ص 902: «من اتبعکم فالحینه مأواه».
    7- مفاتیح الجنان، ص 906: «و اشرَقَتِ الارضُ بِنُورِکُم».
    8- مفاتیح الجنان، ص 906: «و اشرَقَتِ الارضُ بِنُورِکُم».

    چهره ی خانه می زداییم، شیشه ها را از کدورت خاک پاک می کنیم، باغچه را از بذر گل های ناب پر می کنیم، گوشه گوشه ی خانه را به زلال انتظاری شیرین می شوییم و در دل شمیم عطر دلکش بهار را دوره می کنیم و سلامی نو و تازه را بارها در ترنم ذهنمان مرور می کنیم تا گاهِ آمدن بهار، مهیّا باشیم.
    بهار می آید، بهار سبز حقیقت، بهار پاکترین دل های آسمانی، بهاری ترین بهار تاریخ، به خدای آسمان و زمین قسم که حقیقت دارد(1) بهار می آید و خدا زمین مرده را باز زنده می کند(2). شاید فردا و شاید فردایی دیگر، آنچه حق است وعده ی خداست که بهار می آید(3).
    آری نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
    عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد(4)
    و شاید امروز هم برای خانه تکانی دیر باشد، باید خانه ی دلمان را از غبار غفلت پاک کنیم، بر پنجره های چشمهامان حریر عفاف بیفکنیم، خانه ی دل را به نور ایمان و معرفت آذین ببندیم، خدا خواسته که از یقین لبریز شویم(5)، از عشق بهار سرشار باشیم(6).
    باید بر کدورت های گناه، زلال توبه بپاشیم، شاخه های شکسته نمازهامان را به نمازی آسمانی و نو پیوند دهیم. خیال مان را از صندوقچه تجملات
    ________________________________________
    1- ذاریات / 23: «فورب السماء و الارض انه الحق».
    2- حدید / 17: «اِعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یُحیی الْاَرْضَ بَعْدَ مَوتِها».
    3- مفاتیح الجنان، ص 868: «... و انّ وعد اللّه فیک حق».
    4- حافظ.
    5- مفاتیح الجنان، ص 869: «بذلک امرنی ربی رب العالمین فلو تطاولت الدهور... لم ازدد فیک یقینا و لک الاّ حُبَّا».
    6- مفاتیح الجنان، ص 869

    خاکی دنیا بیرون کشیم. علف های هرز دروغ و غیبت و بخل و حسد را از باغچه ی دل به در آریم و جای آن معرفت و ایثار و صدق و وفا بکاریم، سردر خانه مان را به نام مبارک مهدی آل محمّد متبرّک کنیم و سوگند بخوریم که تا آمدن بهار به ولایت بهار مؤمن بمانیم(1). دوستدارش باشیم(2)، تسلیم امر او باشیم و دشمن هرکه با بهار دشمن است(3).
    شاید امروز هم دیر باشد که فقط همین ها کافی نیست. باید خانه تکانی دل را تا همه جای زمین بگسترانیم، باید بذر خوبی ها را به همه ی خانه ها هدیه کنیم، باید خواب زده ها را بیدار کنیم و چشم های بسته را بگشاییم، مژده ی آمدن بهار را لحظه لحظه در گوش جهان فریاد کنیم و همه را به بیداری فرا خوانیم. باید زمزمه ی زلال بودن را، پاک بودن را و خوب بودن را به جای هر نوای دیگری گوش در گوش بخوانیم تا یاران بهار بسیار شوند(4) و منتظران بهار فزونی گیرند. باید حرمت بهار را پاس داریم. دروازه ی بوستان بهاری امّت محمّد را به نگهبانی بنشینیم و حریم بهار را به جان، محترم داریم.
    باز هم اینها کافی نیست. برای آمدن بهار، برای دیدن سبزترین روز هستی، برای حس کردن زلال ترین وجود عالم خلقت، باید رشته ی انتظار را از صمیم قلب تا اوج آسمان اجابت بگشاییم. باید به تضرع و زاری، به تمنّا بخواهیم که بهار بیاید، بخواهیم که ظلمت و سرمای زمستانِ
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 903: «مؤمنٌ بکم».
    2- مفاتیح الجنان، ص 903: «موالٍ لکم».
    3- مفاتیح الجنان، ص 904 و 903: «... سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم».
    4- مفاتیح الجنان، ص 224: «کثراللّه انصارک و اعوانک».

    غیبت به سر آید. باید ظهور بهار را انتظار بکشیم(1). آنقدر چشم بر آسمان تمنا بدوزیم تا نسیمِ حضورش را حس کنیم و در پرنیان دلپذیرِ نگاهش، وجود را سبز ببینیم. آنچه حق است وعده ی خداست که مهدی موعود می آید و آنچه بر ماست آراستن جانِ بی قابل است تا لایقِ درگاه دوست گردد.
    گر نثار قدم یار گرامی نکنم
    گوهر جان به چه کارِ دگرم باز آید(2)
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 904: «مصدق برجعتکم».
    2- حافظ.








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    تکرار عاشقی

    مرداب با آن سستی و بی روحی اش در انتظار دیدن دریا نیست که اگر بود به خود تکانی می داد، چون رودی خروشان، دست کم به جویباری آرام، خود را بدل می کرد و راهی می سپرد تا به دریا برسد. امّا مرداب نه در خیال دیدن دریاست نه در اندیشه ی فردا، بی روح ا ست و خاموش و ماندگاری تنها چیزی است که به آن می اندیشد و علف های هرز و لجن های بد بو تنها کسانی که همراهیش را می پسندند. پس انتظار، ماندن و پوسیدن نیست؛ بی خیالی و هرزگی نیست؛ نشستن و آسودن نیست؛ انتظار یعنی یکی شدن و خروشیدن؛ جوشیدن و پیش رفتن؛ زلال ماندن و شفافتر شدن و اتصال با چشمه را نگسستن؛ انتظار یعنی حرکت به سوی منتظَر؛ حرکت به سوی آنکه به او دل بسته ای؛ یعنی حرکت در مسیری که به سوی او ختم شود؛ حرکت در راهی که او نمایانده است.(1) و در این راه سر از پا نشناختن و از سدها و صخره ها نهراسیدن؛ انتظار روح زندگی است؛ برنامه ی درست بودن است و خود، برترین فرج است.(2)
    وقتی میهمانی را انتظار می کشی که دل در گرو مهرش دارای، باید مهیا باشی، تمام خانه ی دل را به آب ایمان بشویی و لکه های گناه را به زلال آن پاک کنی؛ باید گوشه گوشه ی خانه ی دلت، آینه ی معرفت بگذاری و با شاخه گل های اخلاص، آذینش کنی؛ باید به نماز شبی، هاله ای از نور
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 905: «یسلک سبیلکم».
    2- میزان الحکمه، روایت 1196.
    ص:53
    بر چهره ات بکشی و پاک و شفاف و غرق در نور باشی تا گاهِ آمدنش شرمگین، دل آلوده و تاریک چهره نباشی؛ باید به عمل صالح و کار نیک طبقْ طبقْ تحفه و هدیه آماده کنی تا گاه آمدنش دست خالی نمانی و اشک حسرت نریزی و چشم خجلت بر زمین ندوزی.
    و انتظار یعنی آنکه هر لحظه تمامِ تصویر آمدنش را در دل مرور کنی تا چیزی جا نماند و این نه یک خیال، که یک حقیقت است، اوست که هر روز و هر هفته میهمانِ خانه ی توست، تو را و نامه عملت را می بیند، به نیکی هایت شاد می شود و به بدیهایت غمگین؛ مبادا به زرق و برق دنیا و سفره های الوان و کاخ های بی انتها، به استقبال این میهمان دل آرام بروی. اگر منتظری باید میهمان را بشناسی، باید امام را بشناسی(1) و آن گونه که او دوست می دارد آذین بندی و هدیه آماده کنی، باید دست از تنبلی و سستی و هرزگی کشید(2) و آن گونه که شایسته اوست، برایش مهیا شد، باید در اعمال نیک کوشید و از بدی ها گریزان شد و آن گاه با دل زلال و پاک، غرق در نور ایمان، هر صبحگاه، دست بیعت دراز کرد و این عهد شیرین را تازه نمود(3)، تا هم در صف دلدادگانش ثابت بمانی و هم در درون دل خود و آنگاه بیاید آن روز که بر گِرْدَش حلقه زنیم و او بر گستره ی زمین شمیم عدالت بیفشاند(4). خوشا به حال آنانکه در آن حلقه
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، روایت 840.
    2- مفاتیح الجنان، ص 895: «و اعذنا من السأمه والکسل و الفتره».
    3- مفاتیح الجنان، ص 889: «اللهم انی اجدد فی هذا الیوم و فی کل یوم عهدا و عقدا».
    4- مفاتیح الجنان، ص 886: «اترانا نَحُفُّ بک و انتَ تام المَلَاَ و قد مَلَأتَ الاَرْضَ عدلاً».

    دستی دارند. طُوبی لَهُمْ و حُسْنُ مَأب(1) و واپسین سخن آنکه انتظار یعنی تکرار عاشقی و اینکه: هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    بایدی شیرین

    گاه می دانیم که میهمانی عزیز در راه است و خود را سخت در انتظار آمدنش غرق می کنیم و گاه کودکانه و گاه یادمان می رود که زمستان دلمان در انتظار بهاری سبز است و غافل از وعده ی دیدار آن میهمان مبارک، سرگرم بازیچه های دنیوی می شویم. و رنگ و وارنگ دنیا از یادمان می برد که آسمان در انتظار خورشید است. امّا وعده ی خدا درباره ی مهدی موعود حق است(2) و انتظارش واجب انتظار. جویبار معنویت است که در کوچه کوچه ی رگ های وجودمان جاری می شود: انتظار فرج خودگشایشی سبز است(3)؛ انتظار گشودن دریچه ای است رو به آسمان و استشمام عطر امید؛ انتظار چشم دوختن به انتهای جاده ی هدایت است و آنکه چشم به انتهای جاده بدوزد راه را گم نخواهد کرد و محبوب ترین کار نزد خدا همین انتظار است(4). همین خانه روبی دل، همین بی قراری و عاشقی لحظه به لحظه، همین هاست که جواز عبور از صراط است و محبوب ترین اعمال نزد خداست.
    برای آنان که چشم بصیرت دارند و تاریکی و غفلت و جهالت روز را به
    ________________________________________
    1- رعد / 28.
    2- مفاتیح الجنان، ص 868: «انّ وعداللّه فیک حق».
    3- میزان الحکمه، روایت 1197.
    4- میزان الحکمه، روایت 1195.
    ص:55
    چشم دل می بینند، انتظار صبح و طلوع خورشید حتمی است. برای آنان آمادگی برای ظهور موعود یک باید نیست، یک نیاز است نیازی برتر از تشنگی روح، عطش جان، درماندگی درون و انتظار که عطشناک ترین حس درونی است، آبی است بر آتش، عطش روح، منتظر بودن، خواندن مولا است و خواستن او؛ انتظار برترین عمل است(1)، بهترین عبادت است(2). زیباترین نوع بندگی است. ملموس ترین حسِ ولایت است. انتظارِ نوشیدن از جام ولاست. سیراب شدن از سرچشمه ی محبّت اهل بیت است. پرشورترین راه در وادی خلقت است و انتظار، حقیقی ترین نوع عشق است و از آنجا که عشق اصل است و آدمی و پری طفیل هستی عشقند، انتظار، حقیقی ترین نوع زندگی است و زندگی حقیقی نه یک باید که یک نیاز است، یک باید درونی است، یک باید برای بودن است.
    خدایا، مهربانا، لطیفا، شهادت می دهم که مولایم، آقایم، امام عصر، حجّت توست و شهادت می دهم با تمام وجود که بازگشت او بی تردید حق است(3). من لحظه به لحظه به آمدن او گواهی می دهم و دم به دم مقدمش را انتظار می کشم و هرچند روزگار به درازا بکشد به ظهورش امیدوارتر شوم و به آمدنش منتظرتر(4). عزیزا، یادش را از خیالم مبر(5)؛ درونم را از انتظارش تهی مدار و مرا مصداق آیه «و الذین یصدقون بیوم الدین»(6) قرار
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، روایت 1201.
    2- میزان الحکمه، روایت 1203.
    3- مفاتیح الجنان، ص 865: «اشهد انک حجه اللّه و اَنَّ رجعتکم حق لا ریب فیها».
    4- مفاتیح الجنان، ص 869: «فلو تطاولت الدهور لم ازدُد... لظهورک الّا متوقعأ و منتظرا».
    5- مفاتیح الجنان، ص 970: «و لا تسننا ذکره و انتظاره».
    6- معارج / 26.
    ده و در زمره ی آنان که روز ظهور قائم را باور دارند. به این انتظار و باور رستگارم کن، ای مهربانترین.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    دل های منتظر

    دل، خانه ی محبّت است و محبّت سرشارترین طراوت بهار، خانه ی دلمان را لبریز کرده است. دریچه ی قلبمان ای سبزترین، یکسره به سوی آسمانِ انتظارِ مقدمت گشوده است و از پشت همین پنجره چشم به راه آمدنتْ نشسته ایم و اگر روزها بگذرد و عمرها سپری شود، قلبهامان از یقین به آمدنت لبریزتر خواهد شد(1). رشته رشته قلبمان گواه است که می آیی با عطر خوش حیات، تا به شمیم روح افزایَتْ دل های مرده مان را زنده کنی(2).
    بیا، بیا که انتظار آمدنت ای باغبان بنفشه های پاکی، با تار و پود دلهامان عجین شده است. این فقط چشم نیست که در فراق تو چشمه ی اشک است، این تنها دستهامان نیست که به آسمان بلند است و تو را می طلبد که با هر قطره اشکی، قلب نیز شرحه شرحه می شود، دل نیز می سوزد و می نالد، تو آرزوی دلِ هر زن و مرد با ایمانی که در هجرت نالان است(3). چه می شود که بیایی.
    ای مرهم دل های شکسته، ای طبیب قلب های دردمند، داروی دل بیمارمان، غبارِ مَقْدَم توست. کی غبار قَدَمَتْ را توتیای چشم سازیم، ای یکه سوار وادی مهر، بیا که دلْ داغِ تو دارد و سر مهر تو، ای مولای من
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 869: «فلو تطاولت الدهور و تمادت الاعمار لم ازدد فیک الا یقینأ».
    2- مفاتیح الجنان، ص 973: «احی بِهِ قلوب المیته».
    3- مفاتیح الجنان، ص 886: «بنفسی انت اُمنیهُ شایقٍ یتمنی من مؤمن و مؤمنهٍ ذکرا فحنّا».
    ص:57
    ای مقتدای من، قلب من تسلیم توست(1)، آینه حکم توست. که حکم تو حکم خداست(2). خدایا، به پاکی مقدمش سوگندت می دهم که قلب مرا عرصه ی اطاعت محض از ولی امرت قرار ده(3). یاریم کن تا عطر حضورش را از پس پرده غیبت بیابم و به یمن این حضورِ مبارک گردن اطاعت بر امرش نهم، یاریم ده تا آنچه خواست اوست از عمق دل بخواهم و آنچه نمی پسندد با تمام وجود ناپسند دارم.
    مهربانا، یادش را از یادم مبر(4). ایمان به او را در قلبم افزون کن(5) و یقین به ظهورش را هر لحظه در برابر دیدگانم بنمای(6) رحیما، عزیزا، رئوفا، در روزگار طولانی غیبتش، یقین به آمدنش را از ما مگیر(7) و در گذرِ این انتظار طولانی، چرت غفلتْ بر ما میفکن و به خواب جهالت مان فرو مبر، مگذار این دل منتظر به بازیچه های دنیوی سرگرم شود و بر رنگ وارنگ دنیا دل خوش کند. مگذار این قلب چشم به راه و شیفته ی قدمش، آنی رنگ و بوی غیر پذیرد و یا آیینه ی تصویری، غیر تصویر بهار باشد و یا لحظه ای دریچه ای بگشاید به غیر وادی مهر او، مگذار قلبمان به اطاعت غیر او بتپد، ای مهربانترین، مگذار دلمان بیش از این در انتظار آمدنش شرحه شرحه شود، به نسیم آمدنش روح حیات بر ما ببار و چشم مان به
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص 904: «قلبی لکم مُسَّلِم».
    2- مفاتیح الجنان، ص 907: «من اطاعکم فقد اطاع اللّه».
    3- مفاتیح الجنان، ص 969: «لَیِّنْ قلبی لولی امرک».
    4- مفاتیح الجنان، ص 970: «و لا تنسنا ذکره و الایمان بِهِ و قُوَّه الیقین فی ظهوره».
    5- مفاتیح الجنان، ص 970
    6- مفاتیح الجنان، ص 970
    7- مفاتیح الجنان، ص 970: «اللهم و لا تسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبه».
    ص:58
    جمال دل آرایش روشن کن و قلب هامان را به حضورش آرامش بخش(1). یا غیاث المستغیثین.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 7 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 26-09-2018, 16:18
  2. آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تامین قضایی
    توسط ال یاسین در انجمن قوانين و مقررات حقوقي
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 07-05-2016, 22:55
  3. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 14-10-2015, 11:28
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-12-2014, 21:17
  5. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-06-2010, 10:08

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi