صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 62

موضوع: روح بهار {امام زمان(عج) در آیینه دعا به ضمیمه بخش هایی از مناجات شعبانیه}

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    «10» باران اجابت

    لا تَرُدَّ حاجَتی(1)
    آن گاه که در کوچه های پرپیچ و خم و پرخطر دنیا، با کوله باری از رنج و الم، تنها و بی کس می مانم، آن گاه که حاجتی، بار بر دلم می افکند و نیاز، میهمان زندگیم می شود، مهربانا، تنها به سوی تو رو می کنم، تویی که مرا از صحرای عدم تا اقلیم وجود، آورده ای، تویی که مرا آوردی، و دنیا دنیا نعمت و احسان در ظرف وجودم ریخته ای و اینک با هر نَفَسی، قدمی، و مرتبه ای لبریز از نیازم، روی حاجتم به درگاه توست و جام عطشناک خواسته هایم، فقط به لطف تو لبریز می گردد، دیگران، که خود سرشارند از نیازند، چگونه می توانند ظرف نیاز مرا از اجابت پر کنند؟ هرگز نمی توانند! و من نیز هرگز از آنان نمی طلبم، فقط به سوی تو رو می آورم و دست نیاز به سوی تو دراز می کنم و به درگاه تو ندای دعا بلند می کنم، پس مهربانا، عزیزا، رحیما:
    لا تُردَّ حاجَتی
    پیمانه حاجتم را خالی برمگردان
    دست رد بر سینه ی سراسر تمنایَم مزن، نگاه امیدم را به تاریکی نومیدی مکشان، تو خود گفتی که تو را بخوانم تا اجابتم کنی(2)، گفتی که به من نزدیکی و
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    2- غافر، آیه 60، «ادعْوُنی، اَسْتَجِبْ لَکُمْ».
    ص:110
    چون تو را بخوانم، پاسخم خواهی داد،(1) تو را نسزد که دَرِ دعا برویم بگشایی و دَرِ اجابت را ببندی، زبان نیازم دهی و به کلام اجابت با من سخن مگویی، تو کریم تر از آنی؛(2) بخشنده تری از آن که درِ خواستن را باز کنی و در بخشودن را ببندی(3)، تو مهمان نوازتر از آنی که در خانه ات را بزنند و در را به مهر نگشایی تو رئوف تر از آنی که چشم به نیاز من بدوزی و باران اجابت بر آن نباری، دست خواهشم را کوتاه کنی و پاسخم نگویی که گفته اند: بر شما باد دعا کردن که به هیچ چیز به مانند آن، به خدا نزدیک نمی شوید.(4)
    مهربانا، بنده ی توام، آفریده ی توام و نیازم فقط به سوی توست. از تو که از هر چیز بی نیازی و غنای محضی، طلب حاجت می کنم و دست نیاز به سوی نیازمندان دراز نمی کنم. پس تو حاجتم را برآور و از دَرِ خانه ات مرانم، ابر کریمانه جود و بخششت را همواره بر زندگیم سایه افکن گردان و باران اجابتت را همواره بر دست نیازم ببار.
    ای کریم بخشنده
    ________________________________________
    1- بقره، آیه 186 «فإنی قریبٌ اُجیب دعوه الداعِ اذا دَعان».
    2- کنزالعمّال، 3155، رسول اللّهص «ما کان الله لیفتح لعبدٍ الدعاء فیغلق عنه باب الإجابه، الله اکرم من ذلک».
    3- بحارالانوار 78/113/7 امام حسنع: «ما فتح الله عز و جل علی احدٍ باب مسألهٍ فخزن عند باب الإجابه».
    4- بحارالانوار 93/303/39 امام صادقع «علیکم بالدّعاء فانکم لا تقربون إلی الله بمثله».
    ص:111







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    «11» وادی مهر

    اِلهی لَوْ اَرَدتَ هَوانی لَمْ تَهدِنی(1)
    نمی دانم چگونه باید تو را سپاس بگویم؟ کدام کلام می تواند شکر تو را ادا کند؟ چه جمله ای می تواند، حد قدرشناسی مرا به تو بنمایاند؟ هیچ گاه نخواهم توانست شکرت را بجا آورم و سپاست گویم بر این که مرا در دامن اسلام و مرکز تشیع به این جهان آوردی، چشم به دنیا گشودم، در حالی که ذکر تو بسیار شنیده می شد و مرا به دیدن و شنیدن نام تو عادت می داد.
    هر قصه مادر، با نام تو آغاز می شد و هر غذا با نام تو مهیا می گردید، صبح به نام تو آغاز می شد و شب به یاد تو روز را خاتمه می داد، انگار که مرا برای پرستش خود، خواسته بودی، تا به راه تو بیایم، انگار که بدبختی و تیره روزی را برایم نپسندیده بودی، که اگر می پسندیدی، چنین هدایتم نمی کردی:
    اِلهی لَوْ اَرَدتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی
    خدای من اگر خواری مرا اراده کرده بودی به هدایتت سرافرازم نمی کردی.
    مهربانا، اگر عقابت را برای ام می خواستی، اینگونه نامت را بر زبانم نمی نهادی، اگر دوری از رحمتت را برایم اراده کرده بودی، این چنین مهرت را در دلم نمی نشاندی. تو مرا به سوی خود خوانده ای، در وادی
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    ص:112
    مهر و رحمتت راه ام داده ای در سایه ی ابر لطفت، باران عطوفت بر سرم باریده ای.
    تو هر که را بخواهی به راه راست هدایت می کنی(1) و آن که تو هدایت کنی، به گمراهی آلوده نمی شود(2) و آن که را که تو خوار کنی، هیچ کس گرامی نخواهد داشت.(3)
    چگونه است که گاه من به نادانی و غفلت، پای از وادی مهرتْ بیرون کشیده و از سایه سار مهربانیت می گریزم، چه زیان بزرگی است اگر من در این روشنای هدایت، پای در راه گناه بیالایم و دست در گناه برم(4)، چه بدبختی بی انتهایی است اگر من، در بارش مهرت، چتر غفلت بر سر گیرم و آن گاه که تو سعادت را برایم خواسته ای، به نادانی از راهت سرپیچی کنم و به راهِ شقاوت بروم.
    عزیزا، این غفلت زیان آور را از من بگیر و این نادانی تباه کننده را از من دور دار، و قلبم را بعد از این که هدایتش کردی، دستخوش انحراف مگردان؛(5)
    بارالها تو را سپاس که راه شناخت را به پروردگاریت بر ما گشودی و به توحید مخلصانه ات رهنمون مان کردی و قلبمان را از انکار و شک در خود، دور داشتی؛(6)
    مهربانا تو را سپاس که قرآن را بر ما فرستادی و آن را نوری ساختی که در پرتو پیروی از آن، از ظلمات گمراهی و جهالتْ به عرصه ی هدایت و نور، پا گذاریم(7)؛
    ________________________________________
    1- بقره، آیه 213 «و الله یهدی من یشاء إلی صراط مستقیم».
    2- زمر، آیه 37، «و من یهد الله فما له من مضل».
    3- حج، آیه 18، «و من یهن الله فما له من مکرم».
    4- اشاره به آیه 178 سوره ی اعراف «من یهد الله فهو المهتدی و من یضلل فاولئک هم الخاسرون».
    5- آل عمران، آیه 8 «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا».
    6- صحیفه سجادیه، دعای 1، «الحمد الله علی ما... فتح لنا من ابواب العلم بربوبیته و دلّنا علیه من الاخلاص له فی توحیده و جنبنا من الالحاد و الشک فی امره».
    7- صحیفه سجادیه، دعای 42، «وَ جَعَلْتَهُ نورا نَهْتَدی مِنْ ظلم الضَّلالهِ و الجَهالَهِ بِاتّباعِهِ».
    ص:113
    کریما، تو را سپاس که دینت را به ما عنایت فرمودی و ما را به آیین خود اختصاص دادی و در راه های احسان خود روان ساختی؛(1)تو را سپاس می گوییم و از تو می خواهیم که بارش مهر و عطوفت را بر سرمان مستدام بداری و ما را از وادی رحمتت نرهانی، رشته ی الفتی بر ما بیفکنی تا از سایه سار کرمت بیرون نرویم و سیاهی غفلت و نادانی را از ما دور بداری تا به آن شقی و بدبخت نگردیم.
    ای مهربانترین مهربانان
    ________________________________________
    1- صحیفه سجادیه، دعای 44، «الحمد اللّه الذی حبانا بدینه، و اختصّنا بِمِلَّتِه و سَبَّلَنا فی سبل احسانِهِ».
    ص:114




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    «12» خواب فراموشی

    وَقَد اَفَنَیْتُ عُمْری فی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنکَ(1)
    روزها بی امان از پی هم می گذرند، لحظه ها بی آن که ریسمان زمان را پاره کنند، دست در دست هم، می آیند و می روند، زمان چون سیلی، عمر ما را در هم می پیچد و پیش می تازد. اندکی نخواهد گذشت که جام زندگی من و تو پر شود و بانگ الرحیل برآید و رفتن تنها راه باشد، به چشم بر هم زدنی؛
    اینک رسیده است زمان آن که چشم بگشاییم و نظری اندازیم، به راهی که می رویم، به مقصدی که برگزیده ایم و به توشه ای که برگرفته ایم؛ زمانی دراز در دریای الطاف الهی غرق شدیم و به امید احسانش، جسورانه، نافرمانیش کردیم، مدتی مدید، لحظه به لحظه، در هوای نکویی هایش نفس کشیدیم و شکری بر لب نیاوردیم.(2) چشم بر هم نهادیم و به بی راهه رفتیم، درستی ها را رها کردیم و به خطا دست یازیدیم؛
    اینک آیا زمان آن نرسیده که به انتهای راه نظری اندازیم؟ تا کجا می رویم با این همه غفلت؟ به کجا می رویم(3) چنین شتابان، چشم بسته و گمراه؟! هنگام آن است که با خود بیاندیشیم که:
    وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ
    عمرم را با درد و غفلت از تو فانی ساختم
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    2- اعراف، آیه 17 «و لا تجد اکثرهم شاکرین».
    3- تکویر، آیه 28 «فَأَیْنَ تذْهَبُونَ».
    ص:115
    چه قدر از خدا غافل بوده ایم، به بودنش، بود شده ایم، به لطفش، اشرف خلایق گشته ایم، در هر نفسی، هر لحظه ای، هزار هزار نعمت سرشار بر ما باریده است و دنیا دنیا لطفِ لبریز، جاری گشته؛ و ما بی توجّه به حضورش، بی شنیدن ندای زنهارش، بی دقّت به اندرز حکیمانه اش، راه به گمراهی برده ایم، گویی غفلت را برگزیده ایم، گویی خود را به خواب زده ایم.
    می دانیم که معادی هست و در خیال و اندیشه اش نیستیم، می دانیم حسابی هست و حسابمان را پاک نمی کنیم، می دانیم سؤالی هست و در پی جواب نمی گردیم، غرق در غرور و سرمستی، به سوی هلاک و نیستی می رویم(1) و باکِ مان نیست که بر لبه پرتگاه هلاک ایستاده ایم و غافلانه پایکوبی می کنیم. به کجا خواهیم رفت؟ چرت مستانه مان کی پاره خواهد شد؟! اگر دیر بیدار شویم و کار از کار بگذر چه؟!
    آیا کسی هست، قبل از آن که عمرش سر آید، از خواب غفلت بیدار شود؟!(2) آیا کسی هست، قبل از سر آمدن پیمانه عمر، چشم از خواب سرمستی و بی خیالی بگشاید؟(3)
    چه غافلانه می گذرانیم آن گاه که دنیا در هجوم طوفان زمان دگرگون می شود و ما پندی نمی گیریم و چشمی نمی گشاییم، این رفت و آمدهای پوچ دنیایی، این داد و ستدها در طلب پول، این جنگ و جدال بر سر پست و مقام، این چشم و هم چشمی ها بر سر تجملات دنیا و رفاه و آسودگی دو روزه ی دنیا، چه فریبکارانه دلمان را مشغول کرده است!(4)
    ________________________________________
    1- همان، 2125، «الغفله تکسب الاغترار و تدنی من البوار».
    2- همان، 2751.
    3- همان 2752، حضرت علی علیه السلام : «الا مُسْتَیقظ من غفلته قبل نفادِ مُدَّتِه؟».
    4- انبیاء، آیه 2، «لاهیهً قلوبُهُم».
    ص:116
    از سر زینهارها و باید و نبایدها و هست و نیست های واقعی دنیا، چه غافلانه و بی خیال می گذریم، چه بی خیال حضور خدا را فراموش کرده ایم، چه شده که به همه چیز می اندیشیم جز عاقبت کار خودمان، حساب نزدیک است و ما در غفلتی عصیان گونه مانده ایم.(1)
    چه شده که لقای دوست را در دل آروز نمی کنیم و به این زندگی پوچ دنیایی رضا داده ایم، محبت های خدا را ندیده گرفته ایم و به بازتاب کرده هامان نمی اندیشیم، که آتش سوزان است و عذابی دردناک؟(2)
    نکند روزی چشم بگشاییم که کار از کار گذشته(3) و مهلت پایان یافته باشد! مبادا دیر شود و ما آن قدر در غفلت بمانیم تا تنها توشه مان حسرت باشد و اندوه!
    مهربانا، لطیفا، بر ما مخواه که چنین غافلانه بگذرانیم، نور معرفت بر آسمان دلمان بیفشان و چشم دلمان را به شمیم ایمان بگشای.
    ای لطیف
    ________________________________________
    1- انبیاء آیه 1، «اقتَرَبَ الناس حسابهم و هم فی غفلهٍ مُعرضوُن».
    2- یونس، آیه 7 و 8 «ان الذین لا یرجون لقاءنا و رضوا بالحیوهِ الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هم عن ایاتنا غافلون _ اولئک مأوئهُمُ النار بما کانوا یکسبون».
    3- مریم، آیه 39 «اذ قضی الامر و هم فی غفله».
    ص:117






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    «13» مستی جوانی

    ابلَیْتُ شَبابی فی سُکْرَهِ التّباعُدِ مِنکَ(1)
    در آینه عمر که نظر می کنم، دفتر زندگی را که ورق می زنم، دوران کودکی را می بینم که فارغ از هر مسئولیتی به بازی گذرانده ام و نوجوانی را هم و جوانی را هم؛ گویی یکسره به بازی گذرانده ام! امروز در نیمه راه زندگی، گرچه کمی رسمی تر و به قاعده ای دیگر به بازی مشغولم امّا بازی ام کودکانه تر است زیرا اگرچه در کودکی در میان بازی ها تجربه ای می آموختم، امّا اینک همه مستی است و غفلت، به درستی از یاد برده ام که پاییز نزدیک است! تا فصل خزان اندکی بیش نمانده و من توشه ای نگرفته ام، بذری نکاشته ام، برای فصل خزانم اندوخته ای ندارم، همه لحظه های طلایی را، به بیهودگی، در دریای موّاج مستی ریخته ام و گوهر یک دانه عمرم یعنی جوانی ام را به کمترین بها، به حراجِ بادهای غفلت سپرده ام، دست هایم خالی است و توشه ام ناچیز، ذخیره ای برای فردایم نیست، الهی، ناله های پر از حسرتم را بشنو و به فریادم رس:
    الهی...اَبْلَیْتُ شَبابی فی سُکْرَهِ التَّباعُدِ مِنکَ
    خدایا جوانیم را در مستی دوری از تو از دست داده ام
    انگار این خزان زندگی است که دَرْ می زند و سراغم را می گیرد، گویی مرگ پیغام فرستاده است. اگر دیر شود؟ اگر توشه ای برنگیرم؟ چرا در جوانی زنگار غفلت نزدایم و هوشیار نباشم که: مستی جوانی، سراغ همه
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    ص:118
    می آید. و دل ها را سرگرم می کند(1)، و جوانی مان چه زود گذشت، لحظه ای و شاید کمتر، اگر قدری می اندیشیدیم، اگر به اندرزی گوش می دادیم و به خود می آمدیم، آن گاه که ما را از روز حسرت، می ترساندند، اگر فرجام را در آینه پندها می نگریستیم، چنین آسان و ارزان جوانیمان را نمی فروختیم، و در حسرت بازگشت اش نمی سوختیم.
    خوشا به حال آنان که تیغ های کشنده ی غرور و مستی، زندگیشان را تکه تکه نکرده است.(2) خوشا به حال آنان که به جوانی، چون گوهری نگریستند و در آن بهار زیبا و با طراوت، گوهر وجودشان را به سختی تلاش و طاعت ساختند و به قیمتی نیکو فروختند، خوشا به حال آنان که در جوانی مهر خدا را یافتند دوست خدا شدند و خداوند جوانی را که جوانی اش را در راه طاعت او بگذراند از همه چیز دوست تر دارد.(3) خوشا به حال آنان که در عبادت خدا رشد کردند و در سایه خدا خواهند بود آن روز که هیچ سایه ای باشد.(4) خوشا به حال آنان که فریب مهلت زندگی را نخوردند و اندوه مرگ گلوگیرشان نشد.(5)
    الهی ای مهربانِ دانا، ما را نیز در زمره جوانانی قرار ده که جوانی اشان را در راهِ تو گذراندند. در جوانی تو را شناختند و مهر تو را به دل گرفتند، لذت جوانی شان، راز و نیاز با تو بود و هیجانشان، کار و تلاش در راه تو، جوانانی که بزرگ منشانه، زندگی خود را دادند و رضایت تو را خریدند.
    ________________________________________
    1- انبیاء آیه 2، «لاهیهَ قلوبُهُم».
    2- غررالحکم، 5973، «طُوبی لِمَن لَمْ تقتله قاتِلات الغُرور».
    3- کنزالعمّال، حدیث 43103.
    4- الخصال 343/8 حضرت محمدص: سبعه فی ظل عرش الله عزوجل یوم لاظل الاّ ظلّه... شاب نشأ فی عباده اللّه.
    5- غررالحکم 8388، «من اغتَرَّ بالمَهل اغتَصَّ بالأجل».
    ص:119
    لطیفا، پرده غفلت و مستی را از پیش چشم ما بردار و چشم مان را به آینده بینا گردان، تا به خود آئیم و توشه ای برگیریم، یاریمان کن که نیازمند یاری توییم.
    یا غیاث المستغیثین
    ص:120



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    «14» مغرور به کرم الهی


    إلهی فَلَم اَستَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ(1)
    هر لحظه که بر من گذشت، لطف و احسان تو بر من، زیاد شد و نَفْس من بیشتر و بیشتر رو به نافرمانی و عصیان نهاد، بد کردم و احسان تو را دیدم، گناه کردم و غفران تو را یافتم، آن چه نکردنی بود کردم و از آن چه کردنی بود گذشتم و تو گناهم را به رخ نکشیدی و به عقابم نیافکندی، و نه فقط این که آوازه ام را به نیکی بلند کردی(2) و بدی هایم را به پرده خفا پوشاندی،(3)، تا مگر از نافرمانی خشم برانگیز تو باز ایستم و خود را از گناهانی که آبرویم را می برد باز دارم(4)، امّا نسیم گذشتِ تو خواب غفلت از چشمانم نَرِبود و باران بردباریت، مستی غفلت از سرم بیرون نکرد:
    الهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغتِراری بِکَ
    ای خدا، بیدار نشدم روزگاری را که مغرور کرمت بودم
    در هر نَفَسی صدها نعمتم افزودی و شکر نکردم، به خطا رفتم و به دامن پر مهر و لبریز از بخشایشت، طمع بیهوده بستم و خود را از عذاب قطعی تو ایمن دانستم، به تو مغرور شدم، ستم کردم و گفتم که تو می بخشی، حق مردم را ادا نکردم و گفتم که تو رحمان و رحیمی، زبان به غیبت و بیهوده گویی گشودم و گفتم که بزرگی و می بخشی، از نمازم غفلت کردم
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    2- فرازی از دعای کمیل: «کَمْ مِن ثناءٍ جمیلٍ لِستُ اهلاً لَهُ نشرَتهُ».
    3- صحیفه سجادیه، دعای 16: «کَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطَّیْتَهُ عَلَیَّ».
    4- صحیفه سجادیه، دعای 16: «لِأَنْ اَرْتَدِعَ عن معصیَتِکَ الْمُسْخِطَهِ و اُقْلِعَ عَنْ سَیِّئاتیَ الْمُخْلِقَهِ».
    ص:121
    وگفتم که تو کریمی و غفران داری، به مالی که از آنِ من نبود، دست بردم و به عفو تو امید بستم، روی از دستورت پیچیدم و به گذشتت دل بستم؛ وای بر من، وای بر من با ندای تو که فرمودی: «ای انسان، چه چیز تو را به خدایت مغرور ساخت؟»(1) زینهارِ خوبانْ در من اثر نکرد که خواندند: «زنهار، زنهار ای فریب خورده، به خدا سوگند که او گناهان را چنان می پوشاند که گویی بخشیده است»(2) «چون خواهی که از گناهان مصون و در امان بمانی، به خدا مغرور نشو»(3)، این همه پند مرا هیچ سودی نبخشید،به غفلت رفتم وچشم امید به تو دوختم، پرده غرور بر همه ی زندگیم کشیده شد، چنان که همیشه دست به گناه آلودم و تمنای غفران تو را بردم(4) و نیاندیشیدم به آنان که به احسان تو گذراندند و به عذابت رسیدند، گناهانشان پنهان ماند و به تو مغرور شدند و فریب احسنت و آفرین دیگران را خوردند، گمان بردند که نکورفتارند.
    به فریب ستایش دیگران و ظاهر آراسته شان، پنداشتند که ریسمان فلاح به دستِ دل داده اند و نور ایمان آسمان دل شان را نورباران کرده است، غافل از این که، آسمانِ زندگی شان بس تاریک است و چشم شان لبریز از خواب غفلت.
    مهربانا، بارالها، لطیفا، مرا از زمره ی غفلت زدگانی که به احسان تو مغرور شدند برهان، چشمم را باز کن، تا حقیقت را بنگرم و دل به پوچی خیال،
    ________________________________________
    1- انفطار، آیه 6، «یا اَیها الإنسان، ما غرَّکَ برَّبِکُ الْکَریم».
    2- غررالحکم، 2611، حضرت علی علیه السلام : «الحذر، الحذر ایها المغرور، و اللّه لقد سَتَر حتی کَأَنَهُ قد غَفَرَ».
    3- تحف العقول، 150، حضرت علی علیه السلام : «إنَ مِنَ العِصْمه الّا تغتروا باللّه».
    4- تنبیه الخواطر 2/72، حضرت علی علیه السلام : «ان من الغِرَّهِ بالله أن یُصرَّ العبد علی المعصیه و یتمنی علی الله المغفره».
    ص:122
    خوش نکنم، به نسیم پر عطر مهرت، از خواب غرور بیدارم کن، آب تنبیه بر صورتم بپاش تا به سر مستی غفلت، تا ورطه هلاک نروم.
    ای عزیز، بر من، غفلت و خیال انگاری را مخواه و مپسند، یاریم کن که دست به سویت دراز کرده ام و کمکم کن که محتاج توام.
    ای عزتمند سراسر مهر






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    ای خدای من، من بنده ی توام

    تو را می پرستم و از تو یاری می جویم(2) و تو کریم تر از آنی که بنده ات را رها کنی(3) و اجابتش نکنی، مهربانا، من آمده ام که بنده ی تو باشم، و نه آن که شیطانِ دشمن صفت را بپرستم(4)، آمدم که تو را اطاعت کنم و دستور تو را به جان بپذیرم، نه آن که بنده ی مطیع شیطان باشم،(5) لطیفا، من بنده ی توام، فقط بنده ی تو، بنده ی محض تو، و از هر چه جز تو آزادم، از های و هوی پوچ دنیا، از خوش آمدها و بدآمدها، از گفت و شنودها، از احسنت ها و سرزنش ها از همه آزادم، تو را می پرستم و امر تو را به جان می پذیرم و اطاعت می کنم، خواه دیگران را خوش آید یا بد آید، خواه در نظر دیگران بلندمرتبه و عزتمند گردم، خواه درویشی بی نام؛ من بنده ی توام، نه گرفتار مالم، نه اسیر مقام و منصب، نه دربند تجملات دست و پاگیرم و نه در زنجیر خواهش های رنگ وارنگ نفس، من فقط طوق بندگی تو به گردن افکنده ام؛
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    2- سوره ی حمد، آیه 5 «ایاک نعبد و ایاک نستعین».
    3- فرازی از دعای کمیل: «انت اکرم من أِن تُضَیّعَ من ربیته».
    4- یس، آیه 61 «الّا تعبدوا الشیطان انه لکم عدوٌ مبین».
    5- مریم، آیه 44 «یا ابتِ لا تعبد الشیطان ان الشیطان کان للرحمان عصیأ».
    ص:124
    از رفتن مال و فرزند و آبرو هراسی ندارم، دل در گرو عشق تو نهاده ام، از طاغوت و سلطان نمی ترسیم و سر بر فرمان تو؛
    مهر تو همیشه در دریای دلم موج می زند، همواره چشم دلم در جستجوی تو بود، تا تو را شناختم و دانستم کِه هستی،(1) دانستم که مهربان و بخشنده ای،(2) صاحب فضل و رحمتی،(3) خدای من، تو یگانه معبود منی، که سرچشمه رأفتت بر بندگانت جاری است،(4) تو یکتا پروردگار بخشنده و مهربانی، تو تنها خالق رحیمی، که نسیم محبّتت هر ذره ای، هر چند ناچیز را نوازش می دهد، و محبت را در جان هر ذره ای به ودیعه می گذارد.
    تو آن خدای بزرگ مرتبه ای که به بنده ات نزدیکی و چون تو را بخواند، اجابتش می کنی(5) و باران مهر را بر دلش می باری.
    نه! جز تو را نمی پرستم، مهری جز تو به دلم راه نمی دهم، آن چه بخواهم از تو می خواهم و آن چه دارم در راه تو بذل می کنم، که هر چه دارم از توست.
    ای مهربان بخشنده، ای معبود بی همتای من، گفتی که تو را بپرستم(6)، تو را پرستیدم، بندگیت را کردم، مهر دنیا را و عشق های پوچ دنیا را به دلم راه ندادم، اینک تو دستم را بگیر، مرا در دریای مهرت فرو ببر و گوهر دوستیت را به من بنمایان، بهشتی را که به بندگانت وعده داده ای، به من
    ________________________________________
    1- التوحید 34/2، امام رضاع: «اول عباده الله معرفَتُه».
    2- حجر، آیه 49، «نبّئ عبادی انی انا الغفور الرحیم».
    3- حدید، آیه 21، «و اللّه ذوالفضل العظیم».
    4- بقره، آیه 207، «واللّه رؤَفٌ بالعباد».
    5- بقره، آیه 186 «اذا سألک عبادی عنی فإنی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان».
    6- یس، آیه 61 «و ان اعبدونی».
    ص:125
    نیز عطا کن(1)، مرا در زمره ی بندگان خود، قرار ده، بندگانی که برای خود برگزیده ای، آنان که دست اغوای شیطان از دامن بندگی شان کوتاه است(2) و راه دلشان به فریب های شیطان بسته است. مرا به بندگی بپذیر و به نافرمانیم به دیده ی اغماض بنگر،
    ای معبود یگانه من
    ________________________________________
    1- مریم، آیه 61، «جنات عدن التی وعد الرحمان عباده بالغیب».
    2- ص، آیه 83، «قال فبعزتک لأغوینهم اجمعین الاّ عبادک منهم المخلَصین».
    ص:126







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    «16» اشک ندامت

    إِلهی أَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیکَ مِمّا کُنْتُ اُوجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّهِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ(1)
    از آن روز که خود را در مقابل تو مسئول می دیدم، بر این امید بودم، که شرم از تو، حیا در برابر الطافت و آزرم از بزرگیت، مرا از گناه باز دارد و گاه بندگی ام دژی باشد محکم در برابر هجوم طوفان نفس سرکش.
    اینک، امّا بارها پرده حیا را دریده ام! شرم را به کناری انداخته ام و حرمت تو را نادیده گرفته ام، آن چه نخواستی و نپسندیدی کردم با آن که بودنم از لطف و احسان تو بود و توانم از سرچشمه فیض تو.
    عزیزا، تو بزرگی و من امر تو را خوار شمردم(2)، تو مهربانی و من بی مهری کردم، تو عظیمی و من هیچ ام، تو حکیمی و من نادانی کردم، تو حاضری و من به غفلت از حضورت، پرده ی شرم دریدم و دست به گناه آلودم.
    مهربانا، لطیفا، امروز آمده ام که به سویت ناله کنم:
    إلهی اَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إلَیکَ مِمَّا کُنْتُ اُوجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَهِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ
    «خدای من، منم آن بنده ای که به عذرخواهی به درگاهت آمده ام از گناهانی که به واسطه کمی حیا به حضورت انجام داده ام»
    چشم و زبان و گوش را رها کردم، تا نبایدها را عمل کند و هیچ با خود نیاندیشیم که این چشم و گوش و زبان را تو، به لطف و احسانت بر من عطا کرده ای و اینک من چه بی شرمانه و چه جسورانه، هدیه های عظیم
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    2- صحیفه سجادیه، دعای 12، «المستَخِفِ، بحُرمَهِ رَبِّهِ».
    ص:127
    تو را در برابرت به سیاهی گناه و خطا آلوده می کنم و چه آسوده در امانتی که به من سپردی، خیانت می کنم.
    نه شرم از بزرگیت و نه حیا در برابر الطافت، مرا از گناه باز نداشت، گناه آلود و خطاکار به نزدت آمده ام، بنده ای هستم که به عذرخواهی آمده ام، از صمیم قلب، با ژرفای وجود، تا مگر این عذرخواهی، پرده سیاهی را که میان من، و توخالق مهربانم کشیده شده از میان بردارد و مرا به تو نزدیک گرداند و در سایه سارِ امن ایمان و تقوا، زلال آرامشم بنوشاند.
    اینک دانستم که هستی، دانستم که می بینی، دانستم که به من نزدیکی، دانستم که بر همه چیز شاهدی(1) دانستم که رازهای پنهان از تو پنهان نیست(2) و بر آن چه به پرده خفا پوشیده است آگاهی(3)، دانستم که حتی بر نسیمی نامحسوس که بر صفحه قلبم گذر کند دانایی(4)، امّا باز نمی دانم چرا بی توجه به بی خیال حضورت و بی دغدغه ی دانش ات، خلاف امرت می کنم.
    مهربانا، فرمودی که به سویت متوجه شوم و از تو آمرزش بخواهم(5) فرمودی که از تو آمرزش بخواهم که تو بسیار بخشنده و مهربانی،(6) اینک آمده ام، عذرخواه و پشیمان، لبریز از شرم و خجلت، با یک دنیا امید؛ لطیفا، امیدم را ناامید مفرما و رویت را از من باز مگردان، بر من رحمت آور و بر جسارت و نادانیم ببخش.
    ای حکیم بخشنده
    ________________________________________
    1- حج، آیه 17، «ان اللّه عَلی کُلِ شی ءٍ شَهید».
    2- صحیفه سجادیه، دعای 32، «و لا تعزُبُ عنکَ غیّباتُ السَّرائِر».
    3- صحیفه سجادیه دعای 32، «و قد اشرف علی الخفایا الاعمال علمک».
    4- بقره، آیه 204، «و یشهد الله علی ما فی قلبه».
    5- فصلت، آیه 6، «فاستقیموا الیه واستغفروه».
    6- مزمل، آیه 20، «و استغفروا الله ان الله غفور رحیم».
    ص:128





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    «17» غرقاب غفلت


    إلهی لَمْ یَکُنْ لی حُولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ»(1)
    در یک لحظه مبارک و میمون، در یک سحرگاه سرشار از نور و نیاز، چشم دلم آنی باز می شود، اندک زمانی پرده ها کنار می رود و من خود را می بینم، غرق در غرقاب غفلت و گرفتار گرداب گناه؛
    نفس سرکش از یکسو در زنجیرم کرده و زیور دنیا از سویی دیگر به بندم کشیده، چشمانم از دیدن نیاز نیازمندان کور وگوشم از شنیدن صدای دردمندان کر و دستانم به تجملات دربند شده؛
    حال با این بدن نحیف، با این توان کم، با این عمر کوتاه چه چاره کنم؟ چگونه می توانم خود را از این گرداب های هولناک و زنجیرهای به هم بسته رهایی بخشم؟ با تمام وجود، احساس ناتوانی می کنم و از صمیم قلب زمزمه می کنم:
    اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ
    خدایا من توان بازگشت از گناه را ندارم
    به یاد می آورم که چه آسان زیبایی دنیا را فقط برای خود خواسته ام، غافل از شکم های گرسنه و بدن های عریان؛ به یاد می آورم که چه آسان چشم بر نادیدنی ها گشودم و بر حقایق بستم؛
    به یاد می آورم که چه آسان گوش. را بر صدای موسیقی و صدها صدای ناشنیدنی دیگر گشودم و بر آهنگ دلنشین قرآن و مناجات بستم؛
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان _ مناجات شعبانیه.
    ص:129
    به یاد می آورم که چه آسان دستم را، پایم را، زبانم را و وجودم را وقف کارهای نکردنی کردم و از آن چه باید می کردم غافل ماندم و چه آسان قلبم را از یاد تو خالی کردم و به حبّ دنیا سپردم.
    گذشته ام پر است از گناه، «گناهانی که لذت های آن سپری شده و پیامد زیانبارش به جا مانده و گریبانگیرم شده»(1). «چه بسیار بدی هایم که تو پرده اش ندریدی»(2) «و چه زشتی ها که حلقه ننگش بر گردنم نیافکندی»(3) و افسوس که «این لطف تو مرا از بدیها باز نداشت»(4) «چه کسی بیش از من از درستی کردار دور گشته آن گاه که تمام نعمتهایت را در آن چه از من نهی کردی صرف می کنم و چه کسی بیش از من در غرقاب گناه فرو رفته و به خطا مشتاق تر است آن گاه که میان دعوت تو و دعوت شیطان مرددّم، با آن که خوب می شناسمش و آن چه با من کرده از یادم نرفته باز دعوتش را قبول می کنم.»(5)
    اینک من، غرق در ظلمات حجاب، گرفتار در بندِ گناه، «بازیچه دست گناه گشته»(6)، چشمم لبریز از زلال اشک ندامت با دلی مالامال از شرم و پشیمانی، نگاهِ التماس به تو دوخته ام، به خشم تو می اندیشم و نه به آتش دوزخت، به دوری از مهر تو می اندیشم و نه نزدیکی کیفرت، که اگر بر
    ________________________________________
    1- صحیفه سجادیه، دعای 31، «من ذنوبٍ أدْبَرت لَذّاتُها فذهبت و اقامت تبعاتُها فلزِمَت».
    2- صحیفه سجادیه، دعای 16، «و کَمْ مِنْ شائِبَهٍ اَلمَمْتُ بِها فَلَمْ تَهْتِکَ عَنّی سِتْرَها وَ لَمْ تُقَلِّدْنی مَکْرُوهَ شَنارِها.
    3- صحیفه سجادیه، دعای 16، «و کَمْ مِنْ شائِبَهٍ اَلمَمْتُ بِها فَلَمْ تَهْتِکَ عَنّی سِتْرَها وَ لَمْ تُقَلِّدْنی مَکْرُوهَ شَنارِها.
    4- صحیفه سجادیه، دعای 16، «لَمْ یَنْهِنی ذلکَ عَنْ جَرَیْتُ إلی سوء ما عَهْدِت مِنّی».
    5- صحیفه سجادیه، دعای 16، «وَ مَنْ اَبْعَدُ مِنّی مِنْ إِسْتِصْلاحِ نَفْسِهِ حین أنْفِقُ ما اَجْرَیْتَ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ فیما نَهیتنی عَنْهُ مِنْ «معصیتک وَ مَن اَبْعَدُ غُورا فی الباطِلِ و أشَّدُ إقداما عَلی السوء مِنّی حینَ أَقِفُ بین دَعْوَتِکَ وَ دَعْوَهِ الشَّیْطانِ فَاَتَّبِعُ دَعْوَتَهُ عَلی غَیْرِ عَمیً مِنّی فی مَعْرِفَهٍ بِهِ وَ لا نِسْیانٍ مِنْ حَفظی لَهُ؟»
    6- صحیفه سجادیه، دعای 31، «مَنْ تَداوَلَتْهُ اَیْدِی الذُنُوب».
    ص:130
    آتش دوزخت صبر کنم، چگونه بر دوری از مهر تو و حرمان محبت تو صبر کنم؟(1)
    دستم را بگیر و از این غرقاب هلاک بیرون کش که «جز نسیم محبت و عشق تو بیدارم نمی کند.»(2) و جز شمیم بوی مهر تو از مستی گناه به هوشم نمی آورد.(3) «ای خدای من، جز تو کسی را نمی شناسم که بر گناهانم پرده بخشش کشد و اعمال زشتم را بپوشاند.»(4)
    مهربان من، «مرا توان دوری از گناه نیست جز به یاری تو، پس با قوّت سرشارت یاریم کن»(5)، لطیفا، «از آن چه نمی پسندی، از آن چه مرا از گردونه محبتت بیرون می برد، از خاطراتی که به قلبم خطور کرده، از نگاه های چشمم و گفتارهای زبانم چنان توبه می کنم که با تمام وجود از آتش کیفرت در امان مانم»(6) و به سایه سار آرام مهرت در آیم.
    ای عزیز مهربان، بار گناهم را نظاره کن، امیدم را بنگر، پشیمانیم را ببین، ناتوانیم را بیادآور. دست رد بر سینه ام مزن، دلم را از مهر و محبت خود لبریز کن، پایم را از ورطه ی گناه بیرون کش مرا از آنِ خود کن که عشق تو را در سینه ام به آرزو دارم و بی مدد تو به این عشق دست نخواهم یافت.
    ________________________________________
    1- اشاره به فرازی از دعای کمیل: «الهی وَهَبْنی صَبَرْتُ عَلی حَّرِ نارِکْ فَکَیْفَ أصْبِرُ عَنِ النَظَرِ إِلی کِرامَتِکْ».
    2- مفاتیح الجنان _ مناجات شعبانیه: «الاّ فی وَقْتِ أَیْقَظْتَنی لِمَحبَّتِکْ».
    3- اشاره به فرازی از مناجات شعبانیه: «و أَبْلَیْتُ شَبابی فی سُکْرَهِ التَباعُد مِنْکَ».
    4- مفاتیح الجنان _ دعای کمیل: «اللّهُمَ لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِرا وَلا لقبائحی ساترا... غیرک».
    5- صحیفه سجادیه _ دعای سی و یکم، صفحه 169 «و لا اسْتِمْساکَ بی الغَطایا إلّا عَنْ قُوَّتِکْ فَقَّوِنی بِقُوَهٍ کافِیَهٍ».
    6- صحیفه سجادیه _ دعای 31، «اللّهمَّ وَ إنی اَتُوبُ اِلَیْکَ مِنْ کُلِ ما خالَفَ اِرادَتِکْ اَوْ زالَ عَنْ مَحَّبَتِکْ مِنْ خَطَراتِ قَلْبی وَ لَحَظاتِ عَیْنی وَ حِکایاتِ لِسانی تُوبَهٍ تَسْلمُ بِها کُلُ جارِحَهٍ عَلی حیالها مِنْ تَبِعاتِکْ».
    ص:131
    ای خالق سراسر مهر من، بی یاری تو هیچ ام و از یاری خود درمانده، مرا از بندِ گناه برهان و به وادی محبّت خود درآور، چنان که قلبم جز به یاد تو نتپد، و دلم لبریز از حلاوت اطمینان به تو گردد تا آنجا که مشتاقانه، خالص و بی ریا به سوی تو آیم
    «و ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُوتیهِ مَنْ یَشاءِ»




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #49

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    «18» مهرورز قریب


    یا قَریبا لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ(1)
    چه بسیار دیده ام آنان را که فریفته ی چیزی شدند و سرشان به سنگ خورد. دنیا چنان فریبکارانه به آنان روی آورد که دل و هوششان بِبُرد و ناگهان، آنگاه که دل شان در عشق دنیا، می تپید، به آنان پشت کرد و درمانده شان ساخت.
    از این عشق های پوچ زیاد دیده ام، مثل دویدن به دنبال سرابی، که چون برسی، تنها حسرت برایت می ماند و خستگی و درماندگی، عشق های دنیوی، همه شان پوچند، دویدن به دنبال سرابند، باید این دل تشنه محبت را، این قلب محتاج دوست داشتن را، این حس دوستی در حد پرستش را آبی زلال نوشانید، و رشته مهری واقعی بر او افکند. باید چشمه ای باشد که به جای دویدن پی سراب، به سویش بدویم، کافیست قدری دقیق تر بنگریم، کسی هست که عشق را دریابد،
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    ص:132
    کسی هست که نه تنها به محبّت پشت نمی کند که محبّ را بیشتر و بیشتر به خود می خواند و رشته الفتش رشته ای است ناگسستنی، او که معدن جود است و سرچشمه هستی، او که سزاوار پرستش است و شایسته عشق ورزیدن، او که دوست داشتن آدمی را تا اوج کمال تا نقطه برتر هستی بالا می برد، باید او را خواند:
    یا قَریبا لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ
    ای نزدیکی که از عاشقان خود دور نمی گردی.
    ای لطیف، ای رئوف، مهرت را در سینه می پرورانم و تو را نزدیک تر از خود می بینم،(1) سینه ی خشک و عطشناکم را از آب مهر و رحمت تو سیراب می کنم، شب ها به یاد تو به خواب می روم و سحرگاه که موعد دیدار نهاده ای از شوق عشق تو بیدار می شوم، از پشت پرده بندگی، با تو راز می گویم، هر چه در دل خسته از فراق دارم برایت فاش می کنم، از ترس دوریت اشک می ریزم و به امید نزدیک تر شدن به تو از خودت مدد می گیرم، دلم که خالی شد، قرآن برمی دارم و کلام گوارایت را در عمق جانم سرازیر می کنم، هر کلام، مرا به تو و به لقای تو مشتاق تر می کند، انگار که ظرفی را از آب پر کنی، روح من سرشار از زنده بودن و طراوت می شود.
    و چون آفتاب بر آید و موعد صمیمی دیدار به آخر رسد، به امید صبحی دیگر و راز و نیازی دیگر، روز را می گذارنم، به تلاش برای جلب رضایت تو، لحظه ای یادت از دلم بیرون نمی رود. چه عشق پر معنایی،
    ________________________________________
    1- ق، آیه 16 «نحن اقرب الیه من حبل الورید».
    ص:133
    چه مهرورزی کریمانه ای، تو با آن بزرگیت، مهرت را در دلِ من ناچیز انداخته ای، چقدر تو رحیمی.
    آنان که در پی عشق های پوچ دنیایی هستند، چه می فهمند که عشق حقیقی یعنی چه؟ چه می فهمند که شب ها اشک ریختن و روزها تلاش کردن و سرانجام در جوانی، جان را خالصانه فدای دوست کردن چه لذتی دارد؟
    مهربانا دل در گرو محبت تو بسته ام، می دانم که هرگز، رشته محبت را پاره نمی کنی، چون بخوانمت پاسخم می گویی(1) و چون بجویمت به من نزدیکی(2)، می دانم که به من از خودم نزدیک تری، گر چه با چشم نبینمت(3).
    عزیزا، چون غفلت بر من چیره شود و مرا به کردار بد بکشاند، تو مرا از آن باز دار و غفلت را از من دور ساز، و چون نادانی و ناتوانیم مرا از خیر باز دارد، تو مرا به سوی آن رهنمون شو. الهی، چون در سایه رحمتت درآیم از هر ستمی به دور خواهم بود(4) و چون به پناهگاه تو پناه آورم مرا وحشتی نخواهد بود(5).
    الهی در آرزوی لقای توام، دستم را بگیر تا از عمل صالح توشه ای برگیرم و جوازی بیابم به درگاهت،(6) مهربانا آنان که از تو غافل شدند و دل به سراب بستند، زیانی بس بزرگ دیدند، پس چشم مرا نور حقیقتی ده تا به سرابی فریفته نگردم و فقط مهر تو بر دل گیرم.
    ________________________________________
    1- نساء، آیه 17، «اُجیب دعوه الدّاع اذا دَعان».
    2- نساء، آیه 17، «اذا سألک عبادی عنّی فإنی قریب».
    3- واقعه، آیه 85، «و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون».
    4- صحیفه سجادیه، دعای 49، «عالما أنّهُ لا یُضْطَهَدُ مَنْ اَوی إلی ظِلِ کَنَفِکَ».
    5- صحیفه سجادیه، دعای 49، «و لا یفزعُ مَن لَجَأ إلی مَعْقِلِ انْتِصارِکَ».
    6- کهف، آیه 110، «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحا».
    ص:134





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #50

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    «19» منبع جود و سخا


    یا جَوادا ألا یَبخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ(1)
    نیاز و حاجت، امید و آرزو، خواهش و تمنا، آبی است که جام وجودمان را پر کرده است، کسی نیست که خواهشی نداشته باشد، امیدی در سینه نپرورد یا به طلب حاجتی دستی دراز نکند، مهم این است که این دست حاجت را نزد چه کسی دراز کنی،چه امیدی را در دل بپروری و خواهش از که بخواهی؟ اگر دست رد بر حاجتت بزنند، امیدت را ناامید کنند و خواهشت را پاسخ نگویند، با عزت نفست چه می کنی؟! دل پردرد را به چه مرهمی آرام می کنی؟ ما را چه شده که دامن التماس نزد خلایق که خود حاجتمند و سرشار از نیازند، پهن می کنیم؟ چگونه است که دست نیاز به سوی نیازمندان دراز می کنیم؟ حال آن که خدایی داریم، دارنده ی محض، غنی و بخشنده که باران جود و کرمش هیچ زمین خشک و حاجتمندی را بی فیض رها نمی کند؛
    گویی از یاد می بریم که همین ها هم که داریم از اوست، به آن چه داده نمی اندیشیم و به دیگران امید می بندیم، امّا این بار باید چشم دل باز کنیم و جام حاجت نزد او ببریم که منبع جود و سخا و کرم است، با او راز بگوییم و نیاز بخواهیم:
    ________________________________________
    1- فرازی از مناجات شعبانیه.
    ص:135
    یا جَوادا لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ
    ای بخشنده ای که بر امیدواران ثوابت بخل نمی روزی.
    ای مهربان، ای کریم، دست طلب فقط به سوی تو می آوریم که تو در کارِ هر که به تو پناه آورد نسیم گشایش می وزی(1) و چون عطا کنی به منت آلوده نمی سازی(2) تو سرچشمه برآوردن حاجتی(3) در جاری الطافت بهایی نمی طلبی(4) و سپیدی عطایت را به سیاهی منت کدر نمی کنی(5)، با تو همه بی نیاز می شوند و بی تو هیچ بی نیاز نمی شوند(6)، حاجت ها و نیازمندی ها گنج هایت را فانی نمی کند(7) و بخشش تو به انتها نمی رسد.
    من جز از تو از که حاجت بخواهم که تو تنها در گشوده به روی حاجاتی، تنها تویی که در بخشش بی انتهایت بخیل نیستی، تنها تویی که نیازمندانت را نه حقیر، که اکرام می کنی، تنها تو تمناگران را ناامید نمی سازی و دست رد بر سینه امیدواران نمی زنی(8)، تنها درِ خانه توست که همیشه و همیشه به روی نیازمندان گشوده است و به رایگان بر هر نیازمندی زلال کرمت را جاری می کنی.(9)
    هرگز چشم امید جز به سوی تو نخواهم دوخت، هرگز دست طلب جز به سوی تو دراز نخواهم کرد، جز تو از کسی حاجت نخواهم خواست،
    ________________________________________
    1- صحیفه سجادیه، دعای 52، «تَفرَّجْ عَمَّنْ لازَبِکَ».
    2- صحیفه سجادیه، دعای 45 «إن اعطَیْتَ لَمْ تَشُب عَطائُکَ بِمَنٍّ».
    3- صحیفه سجادیه، دعای 13 «یا من عنده نیل الطَّلِباتِ».
    4- صحیفه سجادیه، دعای 13 «یا من لا یبیع نِعمَهُ بالأثمانِ».
    5- صحیفه سجادیه، دعای 13 «یا من لا یکدر عطایاهُ بالاِمتنان».
    6- صحیفه سجادیه، دعای 13، «یا من یستغنی به و لا یستغنی عنه».
    7- صحیفه سجادیه، دعای 13، «یا من لا تفنی جرأئتهُ المسائل».
    8- صحیفه سجادیه، دعای 46، «یا من لا یحتقر اهل الحاجه الیه و یا من لا یخیّب الملحین علیه، و یا من لا یجبَهُ بالرَّد اهلَ الدّالَهِ علیه».
    9- صحیفه سجادیه، دعای 46، «بابُکَ مفتوح للراغبین و جودک مباحٌ للسّآئلین».
    ص:136
    که تو معدن بخششی، غیر از تو چه کسی بی نیاز است؟ چه می شود آنان را که امید به غیر تو می بندند، حال آن که دنیا و آخرت در دست توست.
    ای بخشنده ی مهربان، تو را سپاس که مرا از غیر خود بی نیاز گردانیدی، تو را سپاس که حاجتم را به نزد غیر خود ننهادی، ای عزیز، دل در گرو مهر تو دارم و امید تو را در سینه دارم، مهرم را افزون کن و امیدم را بر آور.
    ای بخشنده ی فناناپذیر.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 26-09-2018, 17:18
  2. آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تامین قضایی
    توسط ال یاسین در انجمن قوانين و مقررات حقوقي
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 07-05-2016, 23:55
  3. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 14-10-2015, 12:28
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-12-2014, 22:17
  5. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-06-2010, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi