باغبانان صبور
ویژه نامه گرامیداشت مقام معلم
❤ |
باغبانان صبور
ویژه نامه گرامیداشت مقام معلم
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 29-04-2022 در ساعت 21:57
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (01-05-2019), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (30-04-2018), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه اربعین حسینی { قافله عشق به مقصد...
- ویژه نامه گرامیداشت هفته دفاع مقدس * هشت...
- وصلت مهر و ماه {ویژه نامه ازدواج باشکوه حضرت...
- ویژه نامه گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی...
- کعبه آمال مسلمین {ویژه نامه روز جهانی قدس }
- پیوند لاله های آسمانی {ویژه نامه ازدواج...
- ▐✿▐دوران سرخ عاشقي{ ويژه نامه گراميداشت هفته...
- زیارت امام موسی کاظم(ع)
- ویژه نامه روز قدس * روز جهانی مسلمانان *
- ویژه نامه سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع *...
❤ |
اوراق زرین تاریخ تربیت سیمای درخشان مربیان نام آوری
چون ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد (ص) ، علی (ع)
و فاطمه (س) و زینب (س) را بر خود نقش ابدی زده است
آنان که با پیکار مقدس خویش حماسه های شکوهمند و جاوید
در سازندگی انسان متعهد بهوجود آوردند
و با تزکیه و تعلم کاخ بلند پایه ی علم و فضیلت
را بنا نهاد ه و پرچم توحید را برافراشتند
و امروز شما عزیز گرامی ادامه ی این نهضت عظیم
را بر عهده گرفته ای
ضمن بزرگداشت خاطره استاد مطهری و گرامیداشت روز معلم
برایتان در این راه آرزوی موفقیت می نمایم.
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 29-04-2019 در ساعت 20:26
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (01-05-2019), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (30-04-2018), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
اگر دستم را به دستان تو نسپارم،
در جاده سنگلاخ جهل، به کدام دستاویز متوسل شوم؟
با تو، هواى سرزمین دانش هرگز ابرى نیست.
آفتاب بى دریغ، معلم!
عشق، معلم است و معلم، عشق. خوشا آن که عاشق شود!
بهترین معلم، همان است که در کلاس نگاهش
میان ذهن و دل دانش آموز، طواف مى کند.
پایت را همیشه جاى پاى معلم بگذار؛ او راه را اشتباه نمى رود.
کسى که براى معلم خود بهترین شاگرد باشد،
روزى براى شاگرد خود بهترین معلم خواهد بود.
معلم بى مهر، جهاد خود را تباه مى کند.
آموزگار خوب، حتى نگاهش را
بین شاگردان خود به مساوات تقسیم مى کند.
همه جا مى تواند کلاس درس باشد
و همه آدمیان براى یکدیگر معلم.
آموزگارى که سینه اش لبریز از دانش و حقیقت است،
پیراهنش بوسیدنى است.
آموزگار حقیقى، غم هایش را پشت در جا مى گذارد
و با لبخند وارد کلاس درس مى شود.
آموزگارم! اگر تو نبودى،
کابوس شب هایم به رنگ سؤالاتِ بى جواب بود.
زنگ مدرسه، اذانِ شتافتن به آستان مقدس معلم است.
هر گیاه دانش که سر از خاک برمى آورد،
ابتدا به تو سلام مى کند.
هر انسانى که به دنیا مى آید،
بارى بر دوش معلمان زمین افزوده مى شود.
آن چه معلم روى تخته سیاه مى نویسد،
کمترین چیزى است که از او مى آموزیم.
نهایت آموختن معلم، رفتار اوست.
معلم خوب، ابتدا خوب زندگى کردن را به شاگرد مى آموزد
و پس از آن، خوب درس خواندن را.
عاقبت، روزى تخته سیاه ها زبان مى گشایند
و خستگى قرن هاى معلم را شهادت مى دهند.
معلم، لقمه هاى دانش را با دستان خویش،
در سفره ذهن دانش آموزان مى گذارد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (01-05-2019), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (30-04-2018), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
مي توان در سايه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، ياد آموختيم
پس، سويداي سواد آموختيم
از پدر گر قالب تن يافتيم
از معلم جان روشن يافتيم
اي معلم چون کنم توصيف تو
چون خدا مشکل توان تعريف تو
اي تو کشتي نجات روح ما
اي به طوفان جهالت نوح ما
يک پدر بخشنده آب و گل است
يک پدر روشنگر جان و دل است
ليک اگر پرسي کدامين برترين
آنکه دين آموزد و علم يقين
استاد شهریار
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (01-05-2019), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (30-04-2018), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 29-04-2019 در ساعت 19:52
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير محتوايي (01-05-2019), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (30-04-2018), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
نور دانش
گام به دنیا گذاشتم؛ همه جا تاریک بود. دنیای من، دنیای سیاهی جهل بود.
همیشه می پنداشتم این جهان، غرق در پدیده های پوچ است
و البته ریز و درشت هایی که برایم گنگ و بی معنا بود.
من با شنیدن کلماتی بزرگ می شدم که حتی معنای آنها را به خوبی نمی دانستم.
دریچه ای از دانایی به رویم باز نبود. تا اینکه روزی، دستی مهربان
پنجره اتاق ذهنم را گشود و غبار تاریکی را از دلم زدود.
آنگاه چشمانم به نور دانایی روشن شد و کسی به من آموخت
جدال با سیاهی جهل را. کسی به من آموخت که قلبم را به مهمانی نور علم ببرم.
به قلبم آموخت که از ظرفیت عشق آکنده شود تا مظروف دانش قرار گیرد
مگر نه اینکه «اَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللهُ فِی قَلْبِ مَنْ یشاءُ»؟!
پس من چگونه سپاس گزار مهربانی های آموزگاری باشم که مرا به
ضیافت آسمانی علم بُرد و بر سفره نور نشانْد و دانایی را به من تعارف کرد؟
هزاران هزار سپاس، آموزگار من!
پریسا پناهی
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (01-05-2019), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
امیر دانش
همیشه به پرسش های سر در گم یاد داده ای از کدام ابهام دور شوند
و به کدام زلالی آشکار، خود را برسانند.
تو همیشه اندوخته های دانش را برای مردمان داشته ای تا
درزبان مادری دانایی را مهیا شوند.
خطاب به قلم ها و دفترها همیشه سخن از حرکات زمین و حقیقت
آسمان گفته ای. سخن از قدمت انسان و شرافتِ دانستن.
از تو آموختیم که بهار، دانش است و قدیم ترین کتاب ها حتی
هنوز برای ما جوانی به ارمغان می آورند.
تو به عمر آفرینش شباهت داری. نامت هم رنگ خلقت کائنات است.
وقتی لوح و قلم شاگردان نام تواند، وقتی سکوت و درس سپاه فرمان بردار
تواند، تکلیف این جهان روشن است که باید تا آخرین نفس در رکاب تو بیاموزد.
حاصل عمر تو انسان است؛ انسانی که قد می کشد و از لا به لای
کتاب های مبتدی، به قطورترین طومارهای تجربه و علم سرایت می کند
و در تمام عالم تکثیر می شود و نسل بندگی و بشر را رواج می دهد.
حاصل عمر تو، تمام حقایقی است که سطر به سطر و سخن به سخن کتاب
دانایی می شود و جهل را از گوشه گوشة زندگی می راند.
قلمی که در دستانم سبز می نگارد و مرا به جهان های شگفتی
و کشف مربوط می کند، فرمان بردار تو بوده که نزد
من به نوشتن و رقم زدن تن داده.
سراغ تو را باید از تخته سیاه مُندرسی گرفت که در تاریخ جاودانه است
و امضای مهر و فداکاری تو بر جَبین دارد. من حتی دعا نمی دانستم
اگر واژه های سخنگو را به من نیاموخته بودی.
چه پهناور است مرزهای رسالت تو در تقدیر بشر!
ما بی رخصت نفس های دانای تو، اذن نداشتیم
در قلمرو رستاخیز کلمات گام برداریم.
بطالت ایام را تو از ما دور کردی و از تعطیل خرد، زنهارمان دادی.
هنوز که هنوز است سراسیمه ای برای سواد و دانش فرزندان آدم علیه السلام.
سودابه مهیجی
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (01-05-2019), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
اگر دستم را به دستان تو نسپارم،
در جاده سنگلاخ جهل، به کدام دستاویز متوسل شوم؟
با تو، هواى سرزمین دانش هرگز ابرى نیست.
آفتاب بى دریغ، معلم!
عشق، معلم است و معلم، عشق. خوشا آن که عاشق شود!
بهترین معلم، همان است که در کلاس نگاهش
میان ذهن و دل دانش آموز، طواف مى کند.
پایت را همیشه جاى پاى معلم بگذار؛ او راه را اشتباه نمى رود.
کسى که براى معلم خود بهترین شاگرد باشد،
روزى براى شاگرد خود بهترین معلم خواهد بود.
معلم بى مهر، جهاد خود را تباه مى کند.
آموزگار خوب، حتى نگاهش را
بین شاگردان خود به مساوات تقسیم مى کند.
همه جا مى تواند کلاس درس باشد
و همه آدمیان براى یکدیگر معلم.
آموزگارى که سینه اش لبریز از دانش و حقیقت است،
پیراهنش بوسیدنى است.
آموزگار حقیقى، غم هایش را پشت در جا مى گذارد
و با لبخند وارد کلاس درس مى شود.
آموزگارم! اگر تو نبودى،
کابوس شب هایم به رنگ سؤالاتِ بى جواب بود.
زنگ مدرسه، اذانِ شتافتن به آستان مقدس معلم است.
هر گیاه دانش که سر از خاک برمى آورد،
ابتدا به تو سلام مى کند.
هر انسانى که به دنیا مى آید،
بارى بر دوش معلمان زمین افزوده مى شود.
آن چه معلم روى تخته سیاه مى نویسد،
کمترین چیزى است که از او مى آموزیم.
نهایت آموختن معلم، رفتار اوست.
معلم خوب، ابتدا خوب زندگى کردن را به شاگرد مى آموزد
و پس از آن، خوب درس خواندن را.
عاقبت، روزى تخته سیاه ها زبان مى گشایند
و خستگى قرن هاى معلم را شهادت مى دهند.
معلم، لقمه هاى دانش را با دستان خویش،
در سفره ذهن دانش آموزان مى گذارد.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (01-05-2019), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
مکتب عشق
عشق با تو آغاز شد.
کلاس خاطره ها با یاد تو جان گرفت.
تو در سپیدی برگ های دفتر دلمان جریان داری.
تو بودی و کوله باری از مهر؛
ما بودیم و تشنگی در وادی محبّت تو ما بودیم
و خانه های دلمان در آستانه چلچراغی از مهربانی ات.
بر لبت باران نور بود و دل ما کویر تاریکی؛
قطره قطره بر سطح ترک خورده زمین دلمان باریدی
و علم در ما جوانه زد.
نگاهت، مکتب عشق بود
و ما مکتب نشین چشم هایت بودیم.
ما دست در دست تو نهادیم
تا راه پرپیچ و خم زندگی را با تو گام برداریم.
دل به دل ما سپردی و گرمای وجودت را
در سرمای تمام فرازها و نشیب ها همراهمان کردی
تا در یخ بندان جهالت، در جا نزنیم.
چراغ دانشی که در دست ماست،
روشنایی از تو دارد، معلّم!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (01-05-2019), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
❤ |
رسالت باران
وقتی قلم می لغزد در ناکجا آباد جغرافیای اندیشه
یعنی نسیم روح تو وزیدن گرفته است.
در هر کرانه خواندن و نوشتن؛
حضور آبی تو موج بر موج، بالا می رود؛
تو که در تکاپوی رشد و تعالی نسل ها گم شدی؛
تو که خاطره هایت با نیمکت های ساده و پرهیاهو
و با تخته سیاهی که سپیدی روز را می آموخت، گره خورده است.
تو با واژه های آسمانی ذهنت، بغل بغل محبّت همراهشان
می کردی و به سینه گشاده شاگردان نوپا هدیه می دادی.
تو در پژواک پرستوهای عاشق، تکرار می شوی و
در ترانه باران، تازه تر از همیشه می درخشی.
قاصدک خیال مهربان تو، همیشه رو به آسمان
در اندیشه بارور شدن بذرهایی است که پاشیده ای.
تو به فرداهای روشن دانش آموزان خویش می اندیشی
و ما در تکان های قطار زندگی روی ریل روزگار،
در هر نوشته ای، در هر لغزشی که از قلم سر می زند
و در رویش هر فصلی، یاد تو را زنده می کنیم.
ای صبور آسمانی، معلم علم و الهام، ای آموزگار!
از تو چه بگوییم که خود به ما آموختی گفتن و نوشتن را؟
به رشته های مهر که بر گردنم آویخته ای
سوگند که همواره می ستایمت!
حورا طوسی
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
مدير محتوايي (01-05-2019), نرگس منتظر (30-04-2019), شهیده (01-05-2019)
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)