صفحه 2 از 22 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 212

موضوع: آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فواید دعا


    گفته شد که خداوند حکیم بر خلاف مقتضای حکمت، عمل نمی کند و وسایلی نظیر دعا نیز نمی توانند حکمتش را تغییر بدهند، با این دو مقدمه، ممکن است کسی گمان کند که آنچه بنده از خدا طلب می کند از دو حال خارج نیست:
    - یا مصلحتی ندارد که خداوند آن را انجام نخواهد داد.
    - یا مصلحت دارد که حتماً انجام خواهد داد اگر چه بنده آن را تقاضا نکند.
    پس دعا در این میان چه نقشی دارد؟
    در پاسخ باید گفت که تاثیر دعا بسیار است: منجمله:
    الف ممکن است آنچه مصلحت گردیده و ذات اقدس الهی آن را انجام خواهد داد، بعد از دعا مصلحت شده باشد، یعنی اگر بنده آن را طلب کند، فعلش مصلحت خواهد داشت در غیر این صورت خیر، پس تا نخواهی انجام نخواهد شد. به همین معنا اشاره دارد سخن امام صادق علیه السلام به میسر بن عبد العزیز.
    30- یا میسر، ادع الله و لا تقل ان الامر قد فرغ منه ان عند الله منزله لا تنال الا بالمساله و لو ان عبدا سد فاه و لم یسال لم یعط شیئاً فاسال تعط. یا میسر انه لیس یقرع باب الا یوشک ان یفتح لصاحبه
    یعنی: ای میسر! خدا را بخوان و نگو فرمان حق صادر شده( و طلب، فایده ای ندارد)؛ چون نزد خداوند متعال، درجه و منزلتی هست که انسان بدون درخواست، به آن نمی رسد. اگر بنده دهانش را ببندد و از او چیزی نخواهد، هیچ به او داده نخواهد شد، پس از خدا بخواه تا به تو بدهد. ای میسر! هیچ در کوبیده شده ای نیست مگر آنکه بزودی باز خواهد شد.
    عمرو بن جمیع نیز از آن حضرت روایت کرده که فرمود:
    31- من لم یسال الله من فضله افتقر
    یعنی: کسی که از فضل و عنایت ویژه حق، درخواست نکند فقیر می ماند.
    و از علی علیه السلام روایت شده است که فرمود:
    32-ما کان الله لیفتح باب الدعاء و یغلق عنه باب الاجابه
    یعنی: مبادا بپنداری که خداوند متعال، در دعا را گشوده ولی در اجابت را بسته است.
    و نیز فرمود:
    33- من اعطی الدعاء لم یحرم الا جابه.
    یعنی: اگر خداوند سبحان به کسی توفیق دعا بدهد، او را از اجابت محروم نخواهد ساخت.
    ب- دعا خودش ذاتاً عبادت است و مطلوب حق می باشد که بندگان از این طریق، خشوع و فقر خود را ابراز می دارند چنانچه فرمود:
    و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون(25)
    یعنی: جنها و انسانها را خلق نکردم مگر اینکه بنده من باشند( یعنی کمال این دو موجود در این است که بندگان مرا بکنند.)
    عبادت در لغت به معنای ذلت است و در اصطلاح، بهترین و زیباترین مظهر تذلل و خشوع در برابر معبود می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:
    الدعاء مخ العباده(26)
    یعنی: دعا جان و مغز عبادت است.
    از جمله مواعظه خداوند متعال به حضرت عیسی علیه السلام این است که فرمود:
    یا عیسی، اذل لی قلبک و اکثر ذکری فی الخلوات و اعلم ان سروری ان تبصبص الی و کن فی ذلک حیاً ولا تکن میتاً(27)
    یعنی: ای عیسی قلبت را در برابر من خوار و ذلیل کن و مرا در خلوتها زیاد به یاد بیاور و بدان که خوشحالی من در این است که با بیم و امید به سوی من بیایی اما مبادا با قلبی مرده چنین کنی، بلکه باید قلبت زنده و با نشاط باشد.
    ج روایت شده که:
    34- دعاء المومن یضاف الی عمله و یثاب علیه فی الاخره کما یثاب علی عمله
    یعنی: دعای مومن موجب اضافه شدن اعمال نیک و پاداش بردن در قیامت می شود، همچنانکه به سایر کارهای حسنه اش ثواب و پاداش می دهند.
    د می دانیم که اگر دعا مطابق مصلحت باشد و مصلحت هم در تعجیل، حتماً تعجیل خواهد شد، و اگر مصلحت در تاخیر باشد، اجابت، تاخیر می شود.
    در این صورت، فایده دعا این است که هم حاجتش انجام می پذیرد و هم برای صبرش، ثواب می برد. اما اگر اصلاً مصلحت نداشته باشد، بلکه دارای مفسده باشد، در این حال، خود دعا کردنش ثواب دارد و حتی ممکن است موجب دفع ناگواریها از او بشود. دلیل ما روایت ابو سعید خدری از پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - است که فرمود:
    35- ما من مومن دعا الله سبحانه و تعالی دعوه لیس فیها قطیعه رحم ولا اثم الا اعطاه الله بها احدی خصال ثلاث: اما ان یعجل دعوته، و اما ان یوخر له، و اما ان یدفع عنه من السوء. مثلها، قالوا: یا رسول، الله اذن نکثر، قال: الله اکثر. و فی روایه انس بن مالک: اکثر واطنب ثلاث مرات-
    یعنی: اگر مومنی خدا سبحان را بخواند و از او اختلاف خانوادگی یا کار گناه را طلب نکند، خداوند متعال یکی از سه خصلت زیر را به او عطا خواهد فرمود:
    - یا در بر آوردن دعایش تعجیل می کند.
    - یا بر آوردن را به تاخیر می اندازد.
    - و یا یک بدی به میزان آنچه طلب کرده را از او دفع می نماید.
    اصحاب گفتند: یا رسول الله پس دعایمان را زیاد کنیم.
    فرمود: خدا بیشتر اجابت می کند و در روایت انس ابن مالک آمده که حضرت سه مرتبه فرمود: خدا بیشتر اجابت می کند.
    و نیز از امیر المؤمنین علیه السلام نقل است که فرمود:
    36- ربما اخرت عن العبد اجابه الدعاء لیکون اعظم لاجر السائل و اجزل لعطاء الامل
    یعنی: گاهی اوقات خداوند متعال اجابت دعا را به تاخیر می اندازد تا هم اجر عظیمتری بدهد و هم عطای بیشتری ببخشد.
    ه گاهی اوقات، تاخیر اجابت به خاطر مقام و منزلت رفیع بنده نزد خداوند متعال است، چون شنیدن صدای بنده اش را دوست دارد. در این رابطه جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود:
    37- ان العبد لیدعو الله و هو یحبه فیقول لجبرئیل اقض لعبدی هذا حاجته و اخرها فانی احب ان لا ازال اسمع صوته و ان العبد لیدعو الله عزوجل و هر یبعضه فیقول: یا جبرئیل، اقض لعبدی هذا حاجته و عجلها فانی اکره ان اسمع صوته
    یعنی: اگر بنده ای که محبوب خداست دعا کند، ذات اقدس اله به جبرئیل می گوید حاجت بنده ام را بدهید ولی آن را به تاخیر بیندازند، چون من دوست دارم همیشه صدایش را بشنوم. و اگر بنده مغضوب حق دعا کند خداوند متعال به جبرئیل می گوید: ای جبرئیل! حاجت این بنده ام را بده و در دانش عجله کن، چون من خوش ندارم صدایش را بشنوم.








    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    تنبیه

    باید آگاه باشی که اگر دعایی کردی و درخواستی نمودی، ممکن است آثار اجابت را ببینی و ممکن است آن را نبینی. اگر آثار اجابت را دیدی، دست نگهدار و به خود مغرور مشو، مبادا گمان کنی که این اجابت به سبب پاکی و صالح بودن تو است، بلکه چه بسا به خاطر این باشد که تو از کسانی هستی که خداوند سبحان او را خوش ندارد و از صدایش بدش می آید و روا کردن حاجت تو به خاطر این باشد که حجت را بر تو تمام کرده باشد و روز قیامت به تو بگوید:
    آیا تو جزء افرادی نبودی که استحقاق رویگردانی مرا داشتند ولی با این وصف دعایت را اجابت کردم؟
    بلکه وظیفه ات این است که در برابر نعمت و لطف الهی، اولاً شکر آن را به جای آوری، و ثانیاً بر کارهای نیکت بیفزایی و از او بخواهی که این تعجیل در اجابت را دری از درهای لطف و رحمتش قرار بدهد و تو را در شکر گزاری نعمتی که اهلیت آن را نداشتی، کمک فرماید و آن را موجب استدراج قرار ندهد(28)
    بنابر این، دو کار باید انجام بدهی: یکی اینکه حمد کنی؛ چون ممکن است این اجابت، از باب انعام الهی بوده. و دیگر اینکه استغفار نمایی؛ چون ممکن است از باب استدراج و بغض الهی باشد.
    و اگر آثار اجابت را ندیدی، مبادا نا امید گردی، بلکه باید امیدت به کرم حق، بیشتر شود؛ چون ممکن است این عدم اجابت، به خاطر این باشد که او دوست دارد صدایت را بشنود، پس در اینجا وظیفه ات اصرار در دعا و تکرار آن است به چند دلیل:
    اول اینکه: با اصرار کردن، مشمول دعای معصوم علیه السلام گردی که فرمود:
    38- رحم الله عبداً طلب من الله شیئاً فالح علی
    یعنی: خدا رحمت کند بنده ای را که از خدا چیزی بخواهد و بر آن اصرار بنماید!.
    دوم اینکه: جزء محبوبین و دوستان خدا گردی؛ چون خودش به تو خبر داده که صدایت را دوست دارد، پس مبادا این صدا را قطع کنی.
    سوم اینکه: ممکن است با تکرار دعا در بر آورده شدن حاجتت تعجیل گردد، همچنانکه در روایت آمده است. اما به هر حال باید خوف از ذات اقدس اله را ملاک قرار داده با خودت بگویی:
    شاید عدم اجابت، به خاطر این باشد که دعایم از ذات اقدس الهی، محجوب و در پس پرده است و ملائکه حق، به خاطر گناهان بسیارم و یا به خاطر حقوق مردم که بر عهده دارم، اعمالم را بالا نمی برند.
    شاید به خاطر غفلت و قساوت قلبم باشد.
    شاید به خاطر این باشد که به خداوند سبحان، حسن ظن ندارم( خواهد آمد که تمامی این امور موجب پرده افکنی بر دعا می شوند.)
    و شاید به خاطر این باشد که من شایستگی این مقام را ندارم، چون اگر داشتم پروردگار منان بدون اینکه از او درخواست کرده باشم، آن را عطا می فرمود و...
    اگر زبان حالت اینگونه بود، بدانکه به مقام خوف رسیدی و فهمیدی؟ تقصیر از جانب تو است و تو بنده کوچکی هستی که عیبهایش او را از مولایش دور ساخته و گناهانش او را از محبوبش طرد نموده است. اعمال زشتش او را زمینگیر کرده و آرزوهایش او را زندانی نموده است. شهواتش موجب محروم گشتن از رحمت حق شده و بار گناهان، او را سنگین کرده از حرکت در میدان سالکین و عروج و صعود به درجات فائزین باز داشته است.
    اما باید آگاهی باشی که اگر به همین حالت حقارت و دوری از مولایت و عقب ماندن از راهروان طریق، بر جای خودت بنشینی و چیزی نگویی، حرکتی نکنی و در نتیجه از هدایت دور بمانی، در این صورت، شیطان بر تو طمع کرده، فرصت می یابد تا تو را در دام خودش بیفکند و چنگالهایش را در تو فرو ببرد که در نتیجه راه فراری برایت باقی نخواهد ماند و به شقاوت و عذاب ابدی گرفتار می گردی، بلکه قبل از گرفتار شدن در دام آن پلید، باید فریاد بکشی، یاری بخواهی و در رحمت او را بکوبی تا ان شاء الله تعالی حجاب برداشته شود. و به زبان خجالت و شرمساری با خدایت مناجات کن و بگو:
    خدای من! آقای من! اگر طلب و حاجت من مطابق مصلحت دین و دنیای من نیست بلکه مصلحت در خلاف آن است، پس مرا راضی کن به قضای خودت، و آنچه را که برایم تقدیر فرمودی، مبارک قرار بده تا من به حالتی برسم که نه تعجیل آنچه که تو تاخیرش فرمودی، محبوب من باشد و نه تاخیر آنچه تو آن را تعجیل نمودی. نفس مرا در برابر آنچه که از جانب تو به من می رسد، راضی و مطمئن قرار ده، بلکه آن را نزد من محبوب تر از چیزهای دیگر گردان.
    و اگر عدم اجابت و روی گردانی تو به خاطر کثرت گناهان و خطاهای من است، پس بار الها! (من که دعایم به سبب گناهان بسیار مستجاب نمی شود ولی) به سوی پیامبر- صلی الله علیه وآله و سلم و اهل بیت طبین و طاهرینش علیهم السلام دست توسل دراز می کنم و آنها را وسیله قرار می دهم.
    خدایا! تو از من بی نیازی و من به تو محتاج.
    خدایا! من بنده توام و بنده باید از آقای خودش حاجت بطلبد، حال که مرا نمی پذیری به سوی چه کسی روی کنم و از خانه تو به کجا پناه ببرم.
    خدایا! اگر فضلت را از من باز داری، چیزی بر تو اضافه نمی شود و عطا کردن هم نزد تو کار دشواری نیست، در حالی که تو کریم ترین کریمانی و رحیم ترین رحیمان.
    در اینجا مناسب است مناجات امام زین العابدین و سید الساجدین علیه افضل صلوات المصلین را متذکر شوی و در مضمونش تفکر کنی که چگونه موجب تقویت امید در انسان می شود:
    39- الهی و عزتک و جلالک لو قرنتنی فی الاصفاد و منعتنی سیبک من بین الاشهاد و دللت علی فضائحی عیون العباد و امرت بی الی النار و حلت بینی و بین الابرار ما قطعت رجائی منک ولا صرفت تامیلی للعفو عنک و لا خرج حبک عن قلبی انا لا انسی ایادیک عندی وسترک علی فی دار الدنیا و حسن صنیعک الی
    یعنی: معبود من! به عزت و جلالت قسم! که اگر گردنم را با زنجیر ببندی و تنها مرا از بخششت محروم سازی و رسوائیهایم را بر چشم همگان آشکار نمایی و فرمان به در آتش افتاد نم بدهی و بین من و نیکان، جدایی بیفکنی، هرگز امیدم را از تو قطع نخواهم کرد. آرزوی عفو و بخشش تو را از دلم بر نخواهم گرداند و بالاخره محبت تو از دلم خارج نخواهد شد. من هرگز نیکیها و عیب پوشیها و خوشرفتاریهای تو در دنیا را فراموش نمی کنم.
    با این سخنان و امثال آن، امیدات را زیاد کن تا مبادا خوف و ترس تو بر آن غلبه کند موجب نا امیدی تو گردد؛ چون:
    ولا یقنط من رحمه ربه الا الضالون(29)
    یعنی: تنها گمراهانند که از رحمت پروردگارشان مایوس می شوند.
    از آن طرف، مبادا رجاء و امیدت زیاد شود و موجب غرور و حماقتت گردد که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:
    40- الکیس دان نفسه و عمل لما بعد الموت والاحمق و العاجز من اتبع نفسه هواه و تمنی علی الله المغفره
    یعنی: فرد هوشیار کسی است که(هواهای) نفس خود را خوار و کوچک می نماید و برای سرای پس از مرگ، کار می کند، اما فردا احمق و عاجز آن است که از هواهای نفس پیروی کرده با این حال از خدا آرزوی آمرزش دارد.
    از معصومین علیهم السلام رسیده است که:
    41-انما المومن کالطائر وله جناحان الرجاء و الخوف
    یعنی: مؤمن مانند پرنده دو بال دارد یکی امید و دیگری ترس است.
    و لقمان حکیم به فرزندش نامان چنین گفت:
    یا بنی، لو شق جوف المومن لوجد علی قلبه سطران من نور لو وزنا لم یرجع احدهما علی الاخر مثقال حبه من خردل احدهما الرجاء و الاخر الخوف
    یعنی: ای پسرکم! اگر سینه مؤمن را بشکافی، بر صفحه قلبش دو رشته نورانی خواهی دید که اگر کشیده شوند هیچیک بر دیگری حتی به اندازه ذره مثقالی برتری نخواهد داشت، آن دو نور، یکی از امید و دیگری ترس است.
    نا گفته نماند که از ائمه اطهار علیهم السلام رسیده است که در حالت مرض، خصوصاً مرض مرگ، سزاوار است رجاء بیشتر از خوف باشد.
    در این مقام، مناسب است مناجاتی که جهت دفع فقر و شداید گفته شده، ذکر گردد:
    1- یا من یری ما فی الضمیر و یسمع - انت المعد لکل ما یتوقع
    2- یا من یرجی للشدائد کلها - یا من الیه المشتکی و المفزع
    3- یا من خزائن ملکه فی قول کن - امنن فان الخیر عندک اجمع
    4- مالی سوی فقری الیک وسیله - بالافتقار الیک فقری ادفع
    5- مالی سوی قرعی لبابک حیله - ولئن رددت فای باب اقرع
    6- و من الذی ادعو واهتف باسمه - ان کان فضلک عن فقیرک یمنع
    7- حاشا لمجدک ان تقنط عاصیاً - و الفضل اجزل و المواهب اوسع
    1- یعنی: ای کسی که می بینی و می شنوی! آنچه ما، در اندرونمان پنهان داریم، تویی زمینه ساز آنچه ما انتظار و وقوعش را می کشیم!.
    2- ای کسی که در شداید و سختیها، امید مایی! ای کسی که شکایت و و زاری ستمدیدگان به سوی اوست.
    3- ای کسی که تمامی خزائن عالم هستی، تحت فرمان اوست! بر ما منت بگذار که تمامی خیرها نزد توست.
    4- من وسیله ای بجز فقر و نداری، ندارم، این فقر را با اظهار آن نزد تو، می خواهم دفع نمایم.
    5- چاره ای جز کوبیدن در رحمت برای من نمانده، اگر مرا برانی، کدام در را بکوبم.
    6- چه کسی را می توانم صدا بزنم؟ در حالی که تو فضل و عطایت را از فقیری چون من، منع کرده باشی.
    7- مجد و عظمت تو برتر از آن است که گنهکار را ناامید نمایی، در حالی که عطای تو از هر کسی برتر و بخشش تو از هر کسی، وسیعتر است.
    مناجات دیگر:
    1-اجلک عن تعذیب مثلی علی ذنبی - و لا

    ناصر لی غیر نصرک یا رب
    2- انا عبدک المحقور فی عظم شانکم - من الماء قد انشات اصلی و من ترب
    3- و نقلتنی من ظهر ادم نطفه - احدر فی قفر جریح من الصلب
    4- و اخر جتنی من ضیق قعر بمنکم - و احسانکم اهوی الی الواسع الرحب
    5- فحاشاک فی تعظیم شانک و العلی - تعذب محقورا باحسانکم ربی
    6- لانا راینا فی الانام معظماً - یخلی عن المحقور فی الحبس و الضرب
    7- و ارفده مالاً و لو شاء قتله - لقطعه باسیف ارباً علی ارب
    8- و ایضاً اذا عذبت مثلی و طائعاً - تنعمه فالعفو منک لمن تحبی
    9- فما هو الا لی فمنذ رایته - لکم شیمه اعددته لمحو للذنب
    10- و اطمعتنی لما رایتک غافراً - و وهاب قد سمیت نفسک فی الکتب
    11- فان کان شیطانی اعان جوارحی - عصتکم فمن توحید کم خلا قلبی
    12- فتوحید کم فیه وال محمد - سکنتم به فی حبه القلب و اللب
    13- و جیرانکم هذا الجوارح کلها - و انت فقد اوصیت بالجارذی الجنب
    14- و ایضاً راینا العرب تحمی نزیلها - و جیرانها التابعین من الخطب
    15- فلم لا ارجی فیک یا غایه المنی - حماً مانعاً ان صح هذا من العرب
    یعنی:
    1- من تو را بزرگتر از آن می دانم که انسانی مانند مرا بر گناهانش عذاب نمایی و حال آنکه غیر از نصرت تو، یار و یاوری بر آیم نمانده است.
    2- شان و مقام شما عظیم و رفیع است، ولی من بنده حقیر توام، که مرا از آب و خاک خلق نمودی.
    3- نطفه مرا از پشت آدم انتقال دادی تا اینکه از صلب پدر، در قعر رحم مادر قرار گرفتم
    4- باز بر من منت نهاده مرا از تنگنای رحم بیرون کشیدی و به سبب لطف و احسان تو به این دنیای وسیع و فراخ پای نهادم.
    5- از مقام و مرتبه رفیع و عظیم تو دور است که بنده حقیری مانند مرا که به دست تو پرور یده شده عذاب نمایی.
    6- چون در میان، خلایق، گاهی اوقات دیده می شود که شخص بزرگی، زندانی پست و حقیر خود را از حبس و زدن، آزاد می کند(تا چه رسد به تو)
    7- علاوه بر آزادی، مالی نیز به او بخشید و حال آنکه اگر می خواست او را بکشد، می توانست با شمشیر پاره پاره اش نماید.
    8- اگر گنهکاری مانند مرا عذاب نمایی و بنده مطیع را نعمت دهی، پس عفو خود را برای چه کسی نگه داشته ای؟.
    9- عفو تنها برای امثال من است. من از روزی که آن را خوی و خصلت همیشگی شما یافتم، به عنوان محو کننده گناهان خود قرارش دادم.
    10- از وقتی که خود را در کتابها، غافر و وهاب آمرزنده و بخشنده نام نهادی، مرا به طمع انداختی.
    11- اگر شیطان، اعضا و جوارح مرا کمک کرد که از فرمان شما سرپیچی کنند، ولی قلب من از توحید(و ایمان به شما) خالی نیست.
    12- به آل محمد صلی الله علیه وآله و سلم سوگند! که توحید شما در قلب من استوار است، شما خودتان آن را در قلب و اندیشه من کاشته اید.
    13- این اعضا و جوارح من، همگی همسایه های شمایند، خودت امر فرمودی که حتی با همسایه های دور نیز، خوشرفتاری داشته باشید.
    14- افزون بر این، عرب را می بینیم که میهمانان خود را حمایت می کنند، و همسایه ها و توابع خود را از بلاهای بزرگ نگهداری می نمایند.
    15- وقتی چنین حمایتی از عربها نیکو و صحیح شمرده می شود، پس چرا من حمایتی که مانع از آتش جهنم و عذاب باشد را از همچون تویی که نهایت آرزوها هستی، امیدوار نباشم.




    امضاء



  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نصیحت (اگر دعا اجابت نشد).

    اگر دیدی اجابت دعایت به تاخیر افتاد، سزاوار است که به قضای الهی راضی باشی و آن را حمل بر خیر کنی. و بدانی که حتماً آن حالی که فعلاً عین صلاح تو است، چون تنها در این صورت است که به درجه عالی، تفویض و واگذار کردن کارها به ذات اقدس الهی خواهی رسید. در این مورد از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم روایت شده که فرمود:
    43- لا تسخطوا نعم الله، و لا تقتر حوا علی الله، و اذا ابتلی احدکم فی رزقه و معیشه فلا یحدثن شیئاً یساله لعل فی ذلک حتفه و هلاکه، ولکن لیقل:
    اللهم بجاه محمد واله الطیبین ان کان ما کرهته من امری هذا خیراً لی و افضل فی دینی فصبرنی علیه و قونی علی احتماله و نشطنی بثقله، و ان کان خلاف ذلک خیراً فجد علی به و رضنی بقضائک علی کل حال فلک الحمد
    یعنی: از نعمتهای الهی بدتان نیاید و فکر نکرده از خدا چیزی طلب نکنید.
    و اگر بلائی در روزی و زندگانی یکی از شما پدیدار شد، مبادا چیز دیگری از خدا طلب کند چون شاید آن چیز جدید، موجب مرگ و نابودی او شود، بلکه اینگونه بگوید:
    بار خدایا! تو را به جاه و جلال محمد و آلش صلی الله علیه وآله و سلم قسمت می دهم! اگر این مسئله ای که مرا ناراحت کرده، برایم خیر است، مرا نسبت بدان صبور گردان و نه تنها قوت بر تحملش عنایت کن، بلکه مرا نسبت بدان با نشاط نیز بگردان. اما اگر خلاف آن برایم خیر است، پس همان(خلاف) را به من ببخش. به هر حال مرا نسبت به قضای خود، راضی گردان که تنها تو سزاوار ستایشی.
    و آنچه که از امام صادق علیه السلام روایت شده نیز همین معنا را می رساند که: خدای متعال به موسی بن عمران علیه السلام اینگونه وحی کرد:
    44- یا موسی ما خلقت خلقا احب الی من عبدی المومن، و انی انما ابتلیته لما هو خیر له، و اعافیه لما هو خیر له، و انا اعلم بما یصلح عبدی علیه، فلیصبر علی بلائی، و لیشکر علی نعمائی، اثبته فی الصدیقین عندی اذا عمل برضائی و اطاع امری
    یعنی: ای موسی! احدی را محبوبتر از بنده مومنم خلق نکردم و اگر او را مبتلا بر بلایی می سازم یا از آن معافش می دارم، حتماً به خیر و صلاح اوست؛ چون من صلاح او را بهتر می دانم. پس در موارد بلا، سزاوار است صابر و در موارد نعمت، شاکر باشد تا او را نزد خود جزء صدیقین قرار بدهم. و این وقتی است که مطابق رضای من عمل کند و فرمان مرا اطاعت نماید.
    45- یا عبادی اطیعونی فیما امرتکم به ولا تعلمونی بما یصلحکم فانی اعلم به ولا ابخل علیکم بمصالحکم
    یعنی: ای بندگان من! هر فرمانی که دادم اطاعتش کنید، مبادا بخواهید مصالح خود را به من بیاموزید؛ چون من خود بهتر از شما می دانم و بخیل هم نیستم(تا بگویند مصلحت ما را می داند و نمی دهد).
    و از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم روایت شده است که فرمود:
    46- یا عباد الله، انتم کالمرضی، و رب العالمین کالطبیب، فصلاح المرضی بمایعلمه الطبیب و یدبره لا فیما یشتهیه المریض و یقترحه، الا فسلموا الله امره تکونوا من الفائزین
    یعنی: ای بندگان خدا! شما همانند مریض هستید و پروردگار عالمین همانند طبیب است و صلاح مریض در آن چیزی است که طیب آن را می آموزند و عاقبت اندیشی می کند، نه در اشتهای مریض و خواسته های بی جایش، پس تسلیم فرمان حق باشید تا رستگار و پیروز گردید.
    از امام صادق علیه السلام نیز آمده است:
    47- عجبت للمرء المسلم لا یقضی الله بقضائه الا کان خیراًله، ان قرض بالمقاریض کان خیراً اله، و ان ملک مشارق الارض و مغاربها کان خیراً له
    یعنی: حالات مرد مسلمان موجب شگفتی است، هر حکمی که ذات اقدس الهی در مورد او جاری کند برای او خیر می باشد، اگر با قیچی قطعه قطعه گردد خیر اوست کما اینکه اگر مالک شرق و غرب عالم گردد نیز، برای وا خیر خواهد بود.
    و از آن حضرت است که خداوند متعال می فرماید:
    48- لیحذر عبدی الذی یستبطی ء رزقی ان اغضب فافتح علیه باباً من الدنیا
    یعنی: آن بنده ای که گمان می کند من روزی خود را دیر به او می رسانم، باید خود را از غضب من نگه دارد (و چنین گمانی را بر طرف نماید) که مبادا( در اثر همین خیالش) بابی از دنیا را بر او بگشایم.
    و از جمله سخنانی که ذات اقدس الهی بر داوود نبی علیه السلام وحی فرستاد این است که:
    49-من انقطع الی کیفته و من سالنی اعطینه و من دعانی اجبته یعنی: هر کس به من روی کند و از غیر من قطع امید بنماید، او را کفایت می کنم (و کارهایش را بر عهده می گیرم و به انجام می رسانم) هرکه از من درخواست کند به او عطا خواهم کرد و هر که مرا بخواند، جوابش را خواهم داد.
    -و انما اوخر دعوته و هی معلقه و قد استجبتها له حتی یتم قضائی فاذا تم قضائی انفذت ما سال
    یعنی: و اگر دعای اجابت شده او را معلق می گذارم و آن را به تاخیر می اندازم به خاطر این است که حکم و قضای من به درجه اتمام و اکمال برسد (و تمام مصالح آن فراهم گردد) و وقتی به این درجه رسید، درخواستش را انجام خواهم داد.
    -قل للمظلوم: انما اوخر دعوتک و قد استجبتها لک علی من ظلمک حتی یتم قضائی لک علی من ظلمک لظروب کثیره غابت عنک و انا احکم الحاکمین
    یعنی: ای داود! به مظلوم بگو: اگر من دعای مستجاب شده ات علیه کسی که به تو ظلم روا داشته را به تاخیر می اندازم، به خاطر کامل شدن قضا و فراهم آمدن جهات مصلحت آن است، این جهات بسیار زیاد بوده، تو آن را نمی دانی ولی من احکم الحاکمین هستم ( دستوراتم بی پایه و بی سابقه نیست بلکه استوارترین احکام از من صادر می شود.
    -اما ان تکون قد ظلمت رجلاً فدعا علیک فتکون هذه بهذه لا لک و لا علیک
    یعنی: به عنوان مثال، ممکن است تو در گذشته بر کسی ظلمی کرده باشی که آن مظلوم علیه تو دست به دعا برداشته باشد، در نتیجه این، در مقابل آن، نه طلبکاری و نه بدهکار ( و حال آنکه اگر دعای تو علیه ظالم را اجابت می کردم، می بایست دعای آن مظلوم علیه تو را نیز اجابت می نمودم، در نتیجه دچار عذاب و عقاب می شدی).
    -و اما ان تکون لک درجه فی الجنه لا تبلغها عندی الا بظلمه لک لانی اختبر عبادی فی اموالهم و انفسهم
    یعنی: و با اینکه برای تو در بهشت درجه ای فراهم کردم که بدان نمی رسی مگر اینکه بر تو ظلمی شود؛ چون من بندگانم را در مالها و جانهایشان مورد امتحان و آزمایش قرار می دهم.
    -و ربما امرضت العبد فقلت صلاته و خدمته، و لصوته اذا دعانی فی کربته احب الی من صلاه المصلین
    یعنی: چه بسا بنده ای را مریض کنم که اثر آن، نماز و خدمات او کم گردد، اما صدای او در حالت غم و اندوهش، نزد من محبوبتر و دوست داشتنی تر از نماز نماز گزاران است.
    -و ربما صلی العبد فاضرب بها وجهه واحجب عنی صوته، اتدری من ذلک یا داود؟ ذلک الذی یکثر الالتفات الی حرم المومنین بعین الفسق، و ذلک الذی حدثته نفسه لو ولی امراً لضرب فیه الاعناق ظلماً یعنی و چه بسا بنده ای نماز بگزارد ولی من همان نماز را بر چهره او بکوبم و صدایش را نشنوم و بدان اعتنایی نکنم.
    ای داوود! آیا می دانی او چه کسی است؟ او فردی است که به حرم مومنین، با نگاه شهوت آلود و حرام، زیاد می نگرد و کسی است که اگر بر مردم حاکم شود، ظلم کرده، گردنها را می زند
    -یا داود، نح علی خطیئتک کالمرأ الثکلی علی ولدها
    یعنی: ای داوود! برای گناهانت نوحه و زاری کن آنچنان که مادر فرزند مرده بر پسرش نوحه و زاری می کند
    -لو رایت الذین یاکلون الناس بالسنتهم و قد بسطتها بسط الادیم، و ضربت نواحی السنتهم بمقامع من نار، ثم سلطت علیهم موبخا لهم یقول: یا اهل النار، هذا فلان السلیط فاعرفوه
    یعنی: خوب بودی می دیدی حالات آن افرادی را که با زبانشان، گوشت مردم را می خورند (نظیر غیبت کنندگان) در حالی که زبانهایشان را مانند پوستی می گسترانم و اطرافش را با گرزهایی از آتش می زنم، سپس فردی را بر او می گمارم که توبیخش کند و بگوید: ای اهل جهنم! این فلان شخص بد زبان است بشناسیدش.
    -کم رکعه طویله فیها بکاء بخشیه قد صلاها صاحبها لا تساوی عندی فتیلاً حین نظرت فی قبله فوجدته ان سلم من الصلوه و برزت له امراه و عرضت علیه نفسها اجابها، و ان عامله مؤمن خاتله
    یعنی: چه بسا رکعتهای طولانی که دارای اشک و گریه از روی خشیت باشد اما نزد من ذره ای (حتی به مقدار تار باریک هسته خرما) ارزش ندارد، چون وقتی نظر به قلب او می کنم، می بینم اگر بعد از نماز، زنی خود را به او عرضه کند، اجابتش خواهد کرد. و اگر مومنی با وی معامله ای انجام بدهد، آن مؤمن را فریب خواهد داد
    روایات:
    اخباری که دلالت بر تشویق به دعا دارند بسیارند که ذکر همه آنها موجب طولانی شدن بحث می شود، بنابر این فقط نمونه هایی از آن عرضه می گردد:
    اول حنان بن سدیر می گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم: کدام عبادت برتر است؟ فرمود:
    50- ما من شی ء احب الی الله من ان یسال و یطلب ما عنده، و ما احد ابغض الی الله ممن یستکبر عن عبادته ولا یسال ما عنده
    یعنی: هیچ چیزی نزد خدا محبوبتر از این نیست که بندگان از او طلب کنند و حاجت بخواهند. و هیچ کس نزد او مبغوض تر نیست از کسی که از عبادت خدا سرکشی و از او چیزی نخواهد.
    دوم زراره از امام باقر علیه السلام روایت کرد که حضرت فرمود:
    51- ان الله عزوجل یقول: ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین. قال: هو الدعاء و افضل العباده الدعاء
    یعنی: خداوند سبحان می گوید: کسانی که از عبادت من استکبار بورزند، با خواری داخل در جهنم می شوند، منظور از عبادت، دعاست که برترین عبادت است
    زراره می گوید: عرض کردم معنای این آیه چیست که می فرماید:
    ان ابراهیم لاواه حلیم(30) قال: الاواه هو الدعاء
    یعنی: هر آینه ابراهیم اواه و بردبار بود فرمود: اواه یعنی بسیار دعا کننده.
    سوم ابن قداح از امام ششم علیه السلام اینگونه روایت کرد:
    52- قال امیر المومنین علیه السلام: احب الاعمال الی الله فی الارض الدعاء، و افضل العفاف، قال: و کان امیر المومنین علیه السلام رجلاً دعاء
    یعنی: امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: محبوبترین کارها در روی زمین، نزد خداوند متعال، دعاست. و برترین عبادت عفاف می باشد. بعد حضرت صادق علیه السلام فرمود: امیر المومنین علیه السلام بسیار اهل دعا بود.
    چهارم عبید بن زراره از پدرش و او هم از مردی نقل کرده که حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام فرمود:
    53- الدعاء هو العباده قال الله: ان الذین یستکبرون عن عبادتی... الایه ادع الله ولا تقل الامر قد فرغ
    یعنی: دعا همان عبادتی است که در آیه شریفه آمده: کسانی که از عبادت من سرکشی کنند... خدا را بخوان و نیکوکار از کار گذشته است.
    پنجم عبد الله بن میمون قداح از امام صادق علیه السلام روایت کرد که فرمود:
    54- الدعاء کهف الاجابه کما ان السحاب کهف المطر
    یعنی: دعا معدن ( و موجب) اجابت است همچنانکه ابر، معدن باران می باشد.
    ششم: هشام بن سالم گوید امام صادق علیه السلام فرمود:
    55- اتعرفون طول البلاء من قصره؟ قلنا: لا. قال: اذا الهم احدکم الدعاء فاعلموا ان البلاء قصیر
    یعنی: آیا می توانید بلای طولانی را از بلای کوتاه تشخیص بدهید؟ گفتند: نه. فرمود: هرگاه به یکی از شما دعا الهام گردید (و بدان موفق شد) بدانید که بلا کوتاه خواهد بود.
    هفتم ابو ولاد گوید: امام موسی کاظم علیه السلام فرمود:
    56- ما من بلاء ینزل علی عبد مؤمن فیلهه الله الدعاء الا کان کشف ذلک البلاء و شیکاً، و ما من بلاء ینزل علی عبد مؤمن فیمسک عن الدعاء الا کان البلاء طویلاً فاذا نزل البلاء فعلیکم بالدعاء و التضراع الی الله عزوجل
    یعنی: اگر بلا بر بنده مومنی که خداوند او را موفق به دعا کرده نازل شود، بزودی بر طرف خواهد شد، اما اگر بر بنده مومنی که از دعا کردن دست نگه داشته، بلایی نازل گردد، طولانی خواهد گردید، پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شماست که به درگاه خداوند عزیز و جلیل، دعا و تضرع کنید.
    هشتم از وجود مقدس حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلم روایت گردید:
    57- افزعوا الی الله فی حوائجکم، والجاوا الیه فی ملماتکم، و تضرعوا الیه و ادعوه فان الدعاء مخ العباده، و ما من مؤمن یدعو الله الا استجاب له، فاما ان یعجل له فی الدنیا او یوجل له فی الاخره، و اما ان یکفر عنه من ذنوبه بقدر ما دعا ما لم یدع بماثم
    یعنی: در حوائجتان از خدا کمک بخواهید، در شداید و گرفتاریها به او پناه ببرید و به سوی او تضرع کنید، او را بخوانید و دعا کنید؛ چون دعا مغز عبادت است، هیچ مومنی خدا را نمی خواند مگر آنکه به یکی از این وجوه اجابت می شود:
    - یا در دنیا بزودی حاجتش را خواهد گرفت.
    - یا در آخرت آن را دریافت خواهد کرد.
    - و یا به مقداری که دعا کرده، گناهانش پرده پوشی خواهد شد به شرط آنکه برای گناه دعا نکرده باشد.
    نهم و نیز از آن حضرت نقل گردیده است که:
    58- اعجز الناس من عجز عن الدعاء، و ابخل الناس من بخل بالسلام
    یعنی: عاجزترین مردم کسی که از دعا درمانده باشد و بخیل ترین مردم کسی است که در سلام کردن، بخل بورزد.
    دهم همچنین فرمود:
    59- الا ادلکم علی ابخل الناس، واکسل الناس، و اسرق الناس، و اجفا الناس، و اعجز الناس؟ قالوا: بلی یا رسول الله، قال: اما بخل الناس، فرجل یمر بمسلم و لم یسلم علیه، و اما اکسل الناس، فعبد صحیح فارغ لا یذکر الله بشفه ولا بلسان. و اما اسرق الناس، فالذی یسرق من صلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها و جهه. و اما اجفا الناس، فرجل ذکر، بین یدیه فلم یصل علی. و اما اعجز الناس، فمن یعجز عن الدعاء
    یعنی: آیا بخیل ترین، کسل ترین، و دزدترین، و ستمکارترین و عاجزترین مردم را به شما معرفی کنم؟ گفتند: بلی یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
    - بخیل ترین مردم کسی است که گذارش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
    - کسل ترین مردم فردی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر حق نمی گوید.
    - دزدترین مردم کسی که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه، در هم پیچیده شده به صورتش زده می شود.
    - جفا کار ترین مردم کسی است که نام من در برابرش برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد.
    - عاجزترین مردم کسی است که از دعا، درمانده باشد.
    یازدهم و نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمود:
    60- افضل العبادات الدعاء، و اذا اذن الله للعبد فی الدعاء فتح له باب الرحمه، انه لن یهلک مع الدعاء احد
    یعنی: برترین عبادت، دعاست، اجازه دعا کردن از سوی خداوند متعال و گفتگوی بنده با او مساوی است با گشودن در رحمت برای وی، کسی که اهل دعا باشد، هرگز بدبخت نمی شود.
    دوازدهم معاویه بن عمار گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: دو نفر در یک لحظه نمازشان را آغاز می کنند، یکی از آن دو در نمازش قرآن بیشتری تلاوت می کند و دیگری بیشتر دعا می نماید و سپس هر دو در یک لحظه نمازشان را پایان می دهند، کدامیک افضلند؟ فرمود:
    61- کل فیه فضل و کل حسن.
    یعنی: هر دو دارای فضیلت بوده و هر دو نیکند.
    گفتم: می دانم هر دو خوبند، ولی می خواهم بدانم کدامیک بهتر است؟
    فرمود:
    -الدعاء افضل، اما سمعت قول الله عزوجل: و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین؟ هی والله العباده، هی والله افضل؛ هی والله العباده، هی والله اشدهن
    یعنی: دعا، برتر است، مگر سخن خدای متعال را نشنیدی که فرمود: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم، همانا کسانی که از عبادت من سرکشی کردند، آن را با خواری داخل جهنم خواهم کرد، به خدا قسم! منظور از عبادت، همان دعاست، به خدا قسم! دعا برتر است، به خدا قسم! دعا عبادت است، به خدا قسم! دعا شدیدترین عبادت است.
    سیزدهم: یعقوب بن شعیب گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود:
    62-ان الله اوحی الی ادم علیه السلام انی ساجمع لک الکلام فی اربع کلمات. قال: یا رب ما هن؟ قال: واحده لی ء واحده لک، واحده فیما بینی و بینک، واحده بینک و بین الناس، فقال ادم علیه السلام: بینهن لی یا رب. فقال الله تعالی: اما التی هی لی فتعبدنی ولا تشرک بی شیئاً، و اما التی لک فاجزیک بعملک احوج ما تکون الیه، و اما التی بینی و بینک فعلیک الدعاء و علی الا جابه، و اما التی بینک و بین الناس فترضی للناس ما ترضی لنفسک
    یعنی: خداوند متعال بر حضرت آدم علیه السلام وحی فرستاد که من تمام سخنان را در چهار جمله برای تو گرد می آورم.
    گفت: پروردگار! آن چهار جمله چیست؟
    فرمود: یکی مال من، دیگری مال تو، سومی مربوط به ما بین من و تو و آخری مربوط به ما بین تو و مردم است.
    حضرت آدم علیه السلام گفت: پروردگار! آنها را برایم روشن کن خداوند متعال فرمود:
    - آنکه مال من است این است که بنده من باشی و چیزی را شریک من قرار ندهی.
    - و آنکه مال تو است که جزای عملت را به چیزی که بیشترین احتیاج را بدان داری می دهم.
    - و آنکه مربوط به ما بین من و تو است این است که تو دعا کن، من اجابت می نمایم.
    - و آنکه مربوط به مابین تو و مردم است این است که هر آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند.
    چهاردهم: از کتاب دعای محمد بن حسن صفار از رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم نقل شده که فرمود:
    63- یدخل الجنه رجلان کانا یعملان عملاً واحداً فیری احد هما صاحبه فیقول: یا رب، بما اعطیته و کان عملنا واحداً؟ فیقول الله تبارک و تعالی: سالنی و لم تسالنی، ثم قال صلی الله علیه وآله و سلم: اسالوا و اجزلوا فانه لا یتعاظمه شی ء
    یعنی: دو نفر که هر دو یک گونه عمل انجام داده اند وارد بهشت می شوند ولی یکی دیگری را برتر از خود می بیند، لذا می گوید: پروردگار! من و او عملمان یکی بود، این مقام برتر او در برابر چیست؟ خدای تبارک و تعالی می فرماید: او از من درخواست کرد ولی تو نخواستی. آنگاه حضرت فرمود: از خدا بخواهید و زیاد هم بخوانید؛ چون در برابر ذات اقدس حدیث، چیزی بزرگ نیست.
    پانزدهم و نیز در همان کتاب آمده است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
    64- لیسالن الله او لیقضین علیکم، ان الله عباداً یعملون فیعطیهم، و اخرین یسالونه صادقین فیعطیهم ثم یجمعهم فی الجنه فیقول الذین عملوا: ربنا عملنا فاعطیتنا فبما اعطیت هولاء؟ فیقول: هولاء عبادی اعطیتکم اجورکم و لم التکم من اعمالکم شیئا، و سالنی هولاء فاعطیتهم، و هو فضلی اوتیهه من اشاء
    یعنی: از خدا بخواهید تا او حکم کند، همانا خداوند متعال به یک سری از بندگانش در مقابل اعمالشان بخشش دارد و به گروه دیگر در برابر درخواست صادقانه شان، سپس هر دو گروه را در بهشت جمع می کند، گروه اول می گویند: پروردگار! ما اهل عمل بودیم، به ما عطا کردی اما اینها را به چه سبب؟ می فرماید: اینان بندگان من هستند، من اجر و پاداش شما را و از آن چیزی کم نکردم، اما اینان از من درخواست کردند و من هم از فضل و رحمت فوق العاده خود به آنان دادم (بلکه) به هر کسی که بخواهیم، می دهم.





    امضاء



  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فایده

    هر روز، دوازده قسمت می شود و هر قسمت آن منسوب به یکی از ائمه دوازدهگانه علیهم السلام است که مناسب است در آن ساعت، توسل به آن امام.
    و دعایی نیز مخصوص آن ساعات در کتاب شریف مصباح نقل گردیده است(37)
    سید طاووس (ره) نیز آورده که روزهای هفته به ائمه علیهم السلام منسوب است و در هر روز، میهمان انهایم، بنابر این زیارت آن امام یا ائمه به ترتیب زیر در آن روز، مناسب است(38)
    شنبه: مخصوص پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم است.
    یکشنبه: مخصوص امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است.
    دو شنبه: مخصوص امام حسن و امام حسین علیهم السلام است.
    سه شنبه: مخصوص امام زین العابدین، امام باقر و امام صادق علیهم السلام است.
    پنجشبنه: مخصوص امام حسن عسکری علیه السلام است.
    و جمعه: مخصوص وجود مبارک امام مهدی علیه السلام است.
    و شب قدر:
    این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد ولی مشخص نیست که کدام شب است. ممکن است یکی از سه شب نوزدهم یا بیست و یکم یا بیست و سوم باشد، لکن بر شب بیست و سوم تاکید شده است.






    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    شبهای احیا:

    چهار شب است که احیا و بیداری در آن مستحب است، این شبها عبارتند از:
    1- شب اول ماه رجب.
    2- شب نیمه شعبان.
    3- شب عید فطر.
    4- شب عید قربان.
    نقل است که:
    80- برای امیر المومنین علیه السلام شگفت انگیز بود که در این شبها بیکار بماند (و عبادت نکند)(39)







    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    باب دوم: اسباب اجابت

    سبب اول: زمان دعا

    الف: شب و روز جمعه:


    امام صادق علیه السلام فرمود:
    65- ما طلعت الشمس بیوم افضل من یوم الجمعه، و ان کلام الطیر فیه اذا لقی بعضها بعضاً: سلام سلام، یوم صالح
    یعنی: خورشید بر روزی برتر از روز جمعه طلوع نکرد، وقتی پرندگان آسمان در این روز یکدیگر را ملاقات می کنند، بر هم سلام می فرستند و می گویند: روز خوبی است!.
    66- گفته شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ابتدای تابستان، وقتی می خواست از اتاق خارج شود، روز پنجشنبه خارج می شد و در ابتدای زمستان وقتی می خواست داخل شود، روز جمعه داخل می گردید.
    در همین رابطه از ابن عباس روایت شده است که حضرت، شب جمعه خارج می شد و سبب جمعه داخل می گردید(31)
    از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:
    -اذا اردت ان تتصدق بشی ء قبل الجمعه فاخره الی یوم الجمعه(32)
    یعنی: اگر قبل از روز جمعه خواستی صدقه ای بدهی، آن را تا روز جمعه به تاخیر بینداز.
    و نیز از همان حضرت روایت شده است که فرمود:
    67- ان الله تعالی لینادی کل لیله جمعه من فوق عرشه من اول اللیل الی اخره. الا عبد مؤمن یدعونی لدینه او دنیاه قبل طلوع الفجر فاجیه؟ الا عبد مؤمن یتوب الی من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب الیه؟ الا عبد مؤمن قد قتر علیه رزقه فیسالنی الزیاده فی رزقه قبل طلوع الفجر فازیده و اوسع علیه؟ الا عبد مؤمن سقیم فیسالنی ان اشفیه قبل طلوع الفجر فاعافیه؟ الا عبد مؤمن محبوس مغموم فیسالنی ان اطلقه من سجنه فاخلی سربه؟ الا عبد مؤمن مظلوم یسالنی ان اخذ بضلامته قبل طلوع الفجر فانتصر له و اخذ له بضلامته؟ قال: فلا یزال ینادی بهذا حتی یطلع الفجر
    یعنی: ذات اقدس الهی هر شب جمعه از اول تا آخر شب اینگونه ندا می دهد:
    - آیا بنده مومنی نیست که تا قبل از صبح مرا برای دین یا دنیایش بخواند تا من اجابتش کنم؟
    - آیا بنده مومنی نیست که تا قبل از صبح از گناهانش توبه کند و بر گردد و من نیز رحمت و مغفرتم را برگردانم؟
    - آیا بنده مومنی نیست که روزیش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر، از من بخواهد آن را زیاد کنم و من هم حاجتش را بر آورده روزیش را زیاد و وسیع گردانم؟
    - آیا بنده مؤمن مریضی نیست که تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد که شفایش بدهم و من هم او را عافیت و تندرستی عطا نمایم؟
    - آیا بنده زندانی گرفتاری نیست که از من بخواهد از زندان آزادش کنم و من نیز آزادش گردانم؟
    - آیا بنده مؤمن مظلومی نیست که تا قبل از صبح از من بخواهد حقش را از ظالم بستانم و من نیز او را یاری کرده حقش را برگردانم؟
    آنگاه حضرت فرمود: همینطور ذات اقدس الهی ندا می دهد تا صبح شود.
    از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام روایت شده است که فرمود:
    68- ان العبد المومن یسال الله الحاجه فیوخر الله عزوجل قضاء حاجته التی سال الی یوم الجمعه
    یعنی: بنده مؤمن از خدا حاجتی طلب می کند و خداوند عزیز و جلیل بر آوردن آن را تا روز جمعه به تاخیر می اندازد.
    از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم رسیده است که فرمود:
    69- ان یوم الجمعه سید الایام و اعظمها عند الله تعالی و اعظم من یوم الفطر و یوم الاضحی، و فیه خمس خصال. خلق الله فیه ادم، و اهبط فیه ادم الی الارض، و فیه توفی الله ادم، و فیه ساعه لا یسال الله تعالی فیها احد شیئا الا اعطاه ما لم یسال حراماً، و ما من ملک مقرب و لا سماء ولا ارض ولا ریاح ولا جبال ولا شجر الا و هو یشفق یوم الجمعه ان تقوم الساعه فیه
    یعنی: همانا جمعه آقای روزها و با عظمت ترین آنها نزد خداوند تعالی است، بلکه از عید فطر و قربان هم برتر است. این روز، پنج خصلت دارد:
    اول: خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را در این روز خلق فرمود.
    دوم: آن حضرت را در همین روز از بهشت بر زمین فرود آورد.
    سوم: در چنین روزی حضرت آدم علیه السلام را قبض روح کرد.
    چهارم: در این روز ساعتی هست که هر کس در آن ساعت از خداوند متعال چیزی طلب کند به او خواهد داد به شرط اینکه چیز حرام نخواهد.
    پنجم: ملائکه مقرب، آسمان، زمین، بادها، کوههای درختها همگی هراس دارند از اینکه قیامت در این روز واقع شود.
    فرزندان یعقوب از پدرشان خواستند که از خداوند متعال بر ایشان طلب آمرزش و بخشش کند، آن حضرت اینگونه پاسخ دادند:
    سوف استغفر لکم ربی(33)
    یعنی: بزودی برایتان از پروردگارم تقاضای مغفرت خواهم کرد.
    در تفسیر همین آیه از امام صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت فرمود:
    70- اخره الی السحر من لیله الجمعه.
    یعنی حضرت یعقوب علیه السلام این استغفار را تا سحرگاه شب جمعه به تاخیر انداخت.
    در روز جمعه دو ساعت هست که زمان استجابت دعاست.
    - یکی وقتی که خطیب ( و امام) جمعه از خطبه فارغ شده تا صفوف نماز جمعه مرتب شود.
    - دیگری آخرین لحظات روز جمعه است که در روایت آمده:
    71- زمانی که نصف قرص خورشید پنهان شد(34)
    امام باقر علیه السلام فرمود:
    72- اول وقت الجمعه ساعه تزول الشمس الی ان تمضی ساعه یحافظ علیها فان رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم قال: لا یسال الله تعالی فیها عبد خیراً الا اعطاه
    یعنی: در روز جمعه از اول زوال (ظهر شرعی) تا ساعتی را باید محافظت کرد، چون رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: هیچ بنده ای در این ساعت از خداوند تعالی خیری طلب نمی کند مگر آنکه آن را عطا می نماید.






    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    الف: شب و روز جمعه:

    امام صادق علیه السلام فرمود:
    65- ما طلعت الشمس بیوم افضل من یوم الجمعه، و ان کلام الطیر فیه اذا لقی بعضها بعضاً: سلام سلام، یوم صالح
    یعنی: خورشید بر روزی برتر از روز جمعه طلوع نکرد، وقتی پرندگان آسمان در این روز یکدیگر را ملاقات می کنند، بر هم سلام می فرستند و می گویند: روز خوبی است!.
    66- گفته شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ابتدای تابستان، وقتی می خواست از اتاق خارج شود، روز پنجشنبه خارج می شد و در ابتدای زمستان وقتی می خواست داخل شود، روز جمعه داخل می گردید.
    در همین رابطه از ابن عباس روایت شده است که حضرت، شب جمعه خارج می شد و سبب جمعه داخل می گردید(31)
    از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:
    -اذا اردت ان تتصدق بشی ء قبل الجمعه فاخره الی یوم الجمعه(32)
    یعنی: اگر قبل از روز جمعه خواستی صدقه ای بدهی، آن را تا روز جمعه به تاخیر بینداز.
    و نیز از همان حضرت روایت شده است که فرمود:
    67- ان الله تعالی لینادی کل لیله جمعه من فوق عرشه من اول اللیل الی اخره. الا عبد مؤمن یدعونی لدینه او دنیاه قبل طلوع الفجر فاجیه؟ الا عبد مؤمن یتوب الی من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب الیه؟ الا عبد مؤمن قد قتر علیه رزقه فیسالنی الزیاده فی رزقه قبل طلوع الفجر فازیده و اوسع علیه؟ الا عبد مؤمن سقیم فیسالنی ان اشفیه قبل طلوع الفجر فاعافیه؟ الا عبد مؤمن محبوس مغموم فیسالنی ان اطلقه من سجنه فاخلی سربه؟ الا عبد مؤمن مظلوم یسالنی ان اخذ بضلامته قبل طلوع الفجر فانتصر له و اخذ له بضلامته؟ قال: فلا یزال ینادی بهذا حتی یطلع الفجر
    یعنی: ذات اقدس الهی هر شب جمعه از اول تا آخر شب اینگونه ندا می دهد:
    - آیا بنده مومنی نیست که تا قبل از صبح مرا برای دین یا دنیایش بخواند تا من اجابتش کنم؟
    - آیا بنده مومنی نیست که تا قبل از صبح از گناهانش توبه کند و بر گردد و من نیز رحمت و مغفرتم را برگردانم؟
    - آیا بنده مومنی نیست که روزیش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر، از من بخواهد آن را زیاد کنم و من هم حاجتش را بر آورده روزیش را زیاد و وسیع گردانم؟
    - آیا بنده مؤمن مریضی نیست که تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد که شفایش بدهم و من هم او را عافیت و تندرستی عطا نمایم؟
    - آیا بنده زندانی گرفتاری نیست که از من بخواهد از زندان آزادش کنم و من نیز آزادش گردانم؟
    - آیا بنده مؤمن مظلومی نیست که تا قبل از صبح از من بخواهد حقش را از ظالم بستانم و من نیز او را یاری کرده حقش را برگردانم؟
    آنگاه حضرت فرمود: همینطور ذات اقدس الهی ندا می دهد تا صبح شود.
    از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام روایت شده است که فرمود:
    68- ان العبد المومن یسال الله الحاجه فیوخر الله عزوجل قضاء حاجته التی سال الی یوم الجمعه
    یعنی: بنده مؤمن از خدا حاجتی طلب می کند و خداوند عزیز و جلیل بر آوردن آن را تا روز جمعه به تاخیر می اندازد.
    از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم رسیده است که فرمود:
    69- ان یوم الجمعه سید الایام و اعظمها عند الله تعالی و اعظم من یوم الفطر و یوم الاضحی، و فیه خمس خصال. خلق الله فیه ادم، و اهبط فیه ادم الی الارض، و فیه توفی الله ادم، و فیه ساعه لا یسال الله تعالی فیها احد شیئا الا اعطاه ما لم یسال حراماً، و ما من ملک مقرب و لا سماء ولا ارض ولا ریاح ولا جبال ولا شجر الا و هو یشفق یوم الجمعه ان تقوم الساعه فیه
    یعنی: همانا جمعه آقای روزها و با عظمت ترین آنها نزد خداوند تعالی است، بلکه از عید فطر و قربان هم برتر است. این روز، پنج خصلت دارد:
    اول: خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را در این روز خلق فرمود.
    دوم: آن حضرت را در همین روز از بهشت بر زمین فرود آورد.
    سوم: در چنین روزی حضرت آدم علیه السلام را قبض روح کرد.
    چهارم: در این روز ساعتی هست که هر کس در آن ساعت از خداوند متعال چیزی طلب کند به او خواهد داد به شرط اینکه چیز حرام نخواهد.
    پنجم: ملائکه مقرب، آسمان، زمین، بادها، کوههای درختها همگی هراس دارند از اینکه قیامت در این روز واقع شود.
    فرزندان یعقوب از پدرشان خواستند که از خداوند متعال بر ایشان طلب آمرزش و بخشش کند، آن حضرت اینگونه پاسخ دادند:
    سوف استغفر لکم ربی(33)
    یعنی: بزودی برایتان از پروردگارم تقاضای مغفرت خواهم کرد.
    در تفسیر همین آیه از امام صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت فرمود:
    70- اخره الی السحر من لیله الجمعه.
    یعنی حضرت یعقوب علیه السلام این استغفار را تا سحرگاه شب جمعه به تاخیر انداخت.
    در روز جمعه دو ساعت هست که زمان استجابت دعاست.
    - یکی وقتی که خطیب ( و امام) جمعه از خطبه فارغ شده تا صفوف نماز جمعه مرتب شود.
    - دیگری آخرین لحظات روز جمعه است که در روایت آمده:
    71- زمانی که نصف قرص خورشید پنهان شد(34)
    امام باقر علیه السلام فرمود:
    72- اول وقت الجمعه ساعه تزول الشمس الی ان تمضی ساعه یحافظ علیها فان رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم قال: لا یسال الله تعالی فیها عبد خیراً الا اعطاه
    یعنی: در روز جمعه از اول زوال (ظهر شرعی) تا ساعتی را باید محافظت کرد، چون رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: هیچ بنده ای در این ساعت از خداوند تعالی خیری طلب نمی کند مگر آنکه آن را عطا می نماید.






    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ب: روز چهار شنبه بین ظهر و عصر:

    جابر بن عبد الله انصاری(ره) اینگونه روایت کرده است که:
    در جنگ احزاب (خندق) وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم روزهای دوشنبه و سه شنبه علیه کفار دعا کرد و روز چهارشنبه بین ظهر و عصر مستجاب گردید که رد نتیجه آن، خوشحالی در چهره حضرت نمودار شد، من هم هر گاه مشکلی برایم پیش آمد و در این وقت دعا کردم، دعایم مستجاب و مشکلم بر طرف گردید.


    ج: وقت نماز عشاء:

    از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم روایت است که فرمود:
    73- من کان له حاجه فلیطلبها فی العشاء الاخره فانها لم یعطها احد من الا مم قبلکم
    یعنی: هر یک از شما حاجتی داد آن را به هنگام نماز عشا طلب کند، زیرا این (مخصوص شماست و) به امتهای پیش از شما داده نشده است.


    د: یک ششم اول از نیمه شب(35)

    اولاً: روایاتی داریم که بیانگر فضیلت نماز شب هستند در حالی که مردم در خواب می باشند.
    ثانیاً: روایاتی داریم که بیانگر فضیلت ذکر خداوند متعال در میان غافلین اند(36) شکی نیست که در این زمان مخصوص، اکثر مردم به خواب می روند، به خلاف نیمه اول شب که در تداوم بیداری روز، بسیاری از مردم در آن هنگام بیدارند. از طرف دیگر، آخر شب (نزدیکهای طلوع فجر) نیز چه بسا مردم جهت رفتن به محل کار یا حرکت برای سفر، بیدار شوند، پس لحظه ای که اکثراً در خوابند همان اوایل نیمه دوم شب است؛ بیدار ماندن در آن لحظات، نتیجه مجاهده با نفس، ترک خواب، دوری از بستر نرم و خلوت با مالک عباد و سلطان دنیا و معاد است.
    و ثانیاً: عمر بن اذینه می گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام می فرمود:
    74- ان فی اللیل ساعه ما یوافق فیها عبد مؤمن یصلی و یدعو الله فیها الا استجاب له قلت: اصلحک الله و ای ساعه من اللیل هی؟ قال: اذا مضی نصف اللیل و بقی السدس الاول من اول النصف
    یعنی: در شب، ساعتی است که اگر بنده مؤمنی آن را درک کرده، در آن نماز بگزارد و خدا را بخواند حتماً اجابت خواهد شد. گفتم: خدای توفیقت دهد، آن ساعت کدام است؟ فرمود: بعد از رفتن نصف شب، یک ششم اول از نیمه دوم آن.








    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ج: وقت نماز عشاء:

    از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم روایت است که فرمود:
    73- من کان له حاجه فلیطلبها فی العشاء الاخره فانها لم یعطها احد من الا مم قبلکم
    یعنی: هر یک از شما حاجتی داد آن را به هنگام نماز عشا طلب کند، زیرا این (مخصوص شماست و) به امتهای پیش از شما داده نشده است.





    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    د: یک ششم اول از نیمه شب(35)

    اولاً: روایاتی داریم که بیانگر فضیلت نماز شب هستند در حالی که مردم در خواب می باشند.
    ثانیاً: روایاتی داریم که بیانگر فضیلت ذکر خداوند متعال در میان غافلین اند(36) شکی نیست که در این زمان مخصوص، اکثر مردم به خواب می روند، به خلاف نیمه اول شب که در تداوم بیداری روز، بسیاری از مردم در آن هنگام بیدارند. از طرف دیگر، آخر شب (نزدیکهای طلوع فجر) نیز چه بسا مردم جهت رفتن به محل کار یا حرکت برای سفر، بیدار شوند، پس لحظه ای که اکثراً در خوابند همان اوایل نیمه دوم شب است؛ بیدار ماندن در آن لحظات، نتیجه مجاهده با نفس، ترک خواب، دوری از بستر نرم و خلوت با مالک عباد و سلطان دنیا و معاد است.
    و ثانیاً: عمر بن اذینه می گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام می فرمود:
    74- ان فی اللیل ساعه ما یوافق فیها عبد مؤمن یصلی و یدعو الله فیها الا استجاب له قلت: اصلحک الله و ای ساعه من اللیل هی؟ قال: اذا مضی نصف اللیل و بقی السدس الاول من اول النصف
    یعنی: در شب، ساعتی است که اگر بنده مؤمنی آن را درک کرده، در آن نماز بگزارد و خدا را بخواند حتماً اجابت خواهد شد. گفتم: خدای توفیقت دهد، آن ساعت کدام است؟ فرمود: بعد از رفتن نصف شب، یک ششم اول از نیمه دوم آن.







    امضاء


صفحه 2 از 22 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 89
    آخرين نوشته: 08-09-2017, 15:09
  2. پیش بینی آیت‌الله خامنه‌ای درباره عقب‌نشینی اسراییل
    توسط عمار رهبری در انجمن ولايت فقيه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-05-2014, 21:27
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2014, 23:34
  4. فیلم های غیر اخلاقی در سنین پایین
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 21-04-2014, 01:59
  5. قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداریها
    توسط درگاه محبوب در انجمن قوانين و مقررات حقوقي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-05-2010, 23:23

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi