صفحه 1 از 22 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 212

موضوع: آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)

    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    doooaaa



    جملاتی چند از حضرت استاد آیت الله علامه جوادی آملی مدظله العالی در مورد مولف کتاب

    ابن فهد در بین علماء نظیر بحر العلوم نظیر سید بن طاوس از آن علمای طراز اولند یعنی بعد از ائمه علیهم السلام وقتی علماء را بررسی می کنند خیلی فاصله دارد تا نوبت به صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری ها برسد آنچه که در صف مقدم دیده می شود سید بحر العلوم است این طاوس است ابن فهد حلی است اینها کسانی هستند که مدعی اند ما شب قدر را شناخته ایم اینها کسانی اند که بزرگان فقهای ما روی عظمت اینها صحه گذاشته اند وقتی شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه الشریف درباره عظمت های اینگونه از علماء صحه می گذارند آنگاه نوبت به دیگران که می رسد یقیناً باید با خضوع بیشتری سخن بگویند این چند نفر جزء ستاره های صدر اول آسمان فقاهتند سید بحرالعلوم، ابن طاوس، ابن فهد، اینها که ارتباط تنگاتنگی با ولی عصر ارواحنا فداه دارند، به حضور حضرت مشرف می شوند سخنان حضرت را می شوند، پیام حضرت را برای مردم نقل می کنند، آنها یک راههای خاص دارند، آنها کسانی اند که اهل ناله اند، اهل لابه اند، اهل سوزند، اهل دردند، آنها نه تنها عالمند که عاملند، نه تنها عاملند که حرفشان پیام علم و عمل را به دیگران منتقل می کند.

    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سخن ناشر


    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدای را بر این نعمت شکر گزاریم که ما را موفق داشت تا خدمتی دیگر نه کتابخانه و کتابخوانان پارسی زبان مومن و متعهد نموده و نیاز فرهنگی عمیقی را بر آورده سازیم و برای اولین بار ترجمه کتاب نفیس و پر ارج اخلاقی و تربیتی (عده الداعی) را که نوشته علامه و محقق مشهور ابن فهد حلی یکی از اعاظم علمای شیعه در قرن هشتم هجری است به چاپ رسانده و منتشر سازیم مترجم آن جناب حجه الا سلام آقای غفاری سا روی ایده الله نهایت تلاش و کوشش خود را در بیان هر چه بهتر و واضحتر مطالب کتاب و ساده کردن آن نموده است تا خواننده ای که از اهل علم نیست نیز بتواند از آن استفاده کند. شکر الله مساعیه الجمیله.
    ما خواندن و تشویق دیگران به خواندن این کتاب را به همه طالبان کمال و مشتاقان نیل به اخلاق والای اسلامی بخصوص طلاب علوم دینی که خود باید مجسمه اخلاق حسنه باشند سفارش می کنیم و امیدواریم که خواندن آن اکتفا نشود بلکه همگی سعی در به کار بستن دستورات اخلاقی آن داشته باشیم که همه الهام گرفته از قرآن کریم و احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و سیره و سنت آن حضرت و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است.
    بنیاد معارف اسلامی قم
    بسم الله الرحمن الرحیم




    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مقدمه مترجم

    اخلاق به معنای وسیعش، از دیرباز یکی از لوازم حوزه های علمیه و به تبع آن، لازمه جوامع بشری بوده و هست، چون انبیای عظیم الشان بویژه نبی اعظم اسلام صلی الله علیه و آله هم بدان آراسته بودند(1) و هم، ماموریت آراستن جامعه به آن را بر عهده داشته اند(2)
    از ابتدای ورود به حوزه مقدسه علمیه قم، مانند سایر طلاب و فضلای حوزه، یکی از بهترین لحظات و ساعات عمرم، حضور در کلاسهای اخلاق و زانو زدن در برابر اساتیدی بود که صفا و نور حاصل بارز یک عمر جهاد با نفس، از رخسار مبارکشان پدیدار بوده لذتی که از آن جلسات می بردم قابل توصیف نیست و قلم و زبان از بیان آن عاجزند. در همان جلسات بود که با نام کتاب ارزشمند عده الداعی و نویسنده اش مرحوم ابن فهد حلی آشنا شدم؛ چون اساتید اخلاق در اغلب موارد از مطالب و روایات این کتاب نقل و یاد می کردند و ما را به خواندن آن سفارش می نمودند. و حتی برخی از آنان عمیقاً معتقد بودند که باید کتاب عده الدعی جزو کتابهای درسی حوزه ها قرار گیرد.
    مدتی در بازار دنبال این کتاب، جستجو و تفحص نمودم ولی آن را نیافتم تا اینکه در نمایشگاه بین اللملی کتاب، در غرفه یکی از ناشران بیروتی آنرا یافتم، خوشحال شدم و فوراً نامش را در فرم درخواستی نوشتم، پس از یک سال و نیم انتظار، سرانجام کتاب به دستم رسید، در اولین فرصت مناسب، شروع به خواندن آن کردم، هر قدر بیشتر می خواندم، علاقه ام به آن افزون تر می گشت، اکثر اوقات پس از فراغت از مطالعه، آن را نبوسیده بر زمین نمی گذاشتم. در اتاق مطالعه آن را در محلی قرار دادم که دائماً در معرض دیدم باشد تا با مشاهده آن یاد مطالبش افتاده از خاطرم محو نشود.
    هر وقت چشمم به جلد آن می افتاد. شور و شعفی در قلبم ایجاد می گشت تا جائی که بعضی از قسمتهایش را مکرر با دقت، مطالعه و مورد بررسی قرار دادم و هر گاه مطالبش را برای دیگران نقل می کردم در آنان نیز حالتی نظیر من ایجاد می شد.
    بالاخره پس از گذشت مدتی، تصمیم به ترجمه آن گرفتم تا پارسی زبانانی که از زبان عربی بهره ای ندارند، از فضایل آن محروم نگردند، لذا با توکل به قدرت لا یزال پروردگار متعال، این کار را شروع کردم.
    قبل از آغاز ترجمه، توجه به نکات ذیل ضروری به نظر می رسد:
    1- برای سهولت رجوع و نقل از این کتاب، علاوه بر ترجمه، متن آیات و روایات نیز آورده شده که روایات با شماره معین گردیده و آدرس آیات هم در پاورقی آمده است.
    2- جهت استفاده بهتر از ترجمه تحت اللفظی پرهیز گردید وسعی شد مفاهیم و مطالب کتاب، در قالب عباراتی گویا و روان، عرضه گردد.
    3- ممکن است بعضی از روایات نقل شده، از نظر سند غیر معتبر باشند نظیر آنچه از ابو هریره یا کعب الاحبار نقل گردیده است، ولی عمل به آنها بلا اشکال است، به خاطر وجود همان مضمون در روایات معتبر یا از باب عمل کردن به روایات من بلغ(3)
    4- از نکات لازم و ضروری که حتماً باید مورد توجه قرار گیرد این است که مبادا تنها بعضی از ابواب کتاب مورد مطالعه قرار گیرد و از ابواب دیگر صرف نظر گردد چون بسا مفید نبوده که هیچ، بلکه مضر هم باشد؛ مثلاً در بخش حسن ظن بندگان به خداوند متعال: نخست روایات رجاء ذکر شده و بعد از آن، روایات خوف که قهراً صرف اتکا به روایات دسته اول، شاید موجب ایجاد جرات بندگان بر ارتکاب معاصی گردد، بنابراین، زمانی بهره کامل و مورد نظر، نصیب می گردد که تمام کتاب با دقت کافی، مورد مطالعه قرار گیرد.
    5- پاورقی ها و مطالبی که در متن، بین دو پرانتز آمده، از مترجم است.
    6- در این ترجمه، از نسخه های مختلف عده در کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرحوم مرعشی نجفی و نیز از نقل مرحوم علام مجلسی در بحار الانوار از عده الداعی، استفاده شده و اغلاط چاپهای مختلف نیز تصحیح گردیده است.


    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مقدمه: تعریف دعا و ترغیب به آن


    دعا یک معنای لغوی و یک معنای اصطلاحی دارد
    در لغت به معنای ندا و صدا زدن است: دعوت فلانی؛ یعنی: او را صدا زدم. و در اصطلاح بدین معناست که فرد پست و پایین، از فرد برتر و بالا، با حالت خضوع و سرافکندگی، چیزی را طلب کند.
    چون هدف و مقصود از نوشتن کتاب حاضر، این است که خواننده محترم نسبت به دعا حدیث، پیرامون همین موضوع ذکر می کنیم:
    شیخ صدوق (ره) از ائمه اطهار علیه السلام روایت کرده که فرمودند:
    1- من بلغه شی ء من الخیر فعمل به کان له من الثواب ما بلغه و ان لم یکن الامر کما نقل الیه
    یعنی: اگر به کسی خبر برسد که مثلاً فلان مقدار ثواب دارد و او آن را انجام بدهد، خداوند متعال همان مقدار ثواب را خواهد داد، اگر چه در واقع اینچنین نباشد.
    و نیز صفوان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت فرموده:
    2- من بلغه شی ء من الخیر فعمل به کان له اجر ذلک و ان کان رسول الله - صلی الله علیه و آله لم یقله
    یعنی: اگر به کسی خبر برسد که فلان کار چه مقدار ثواب دارد و بدان عمل کند؛ پروردگار منان همان ثواب را به او خواهد داد اگر چه پیامبر صلی الله علیه و آله آن را نگفته باشد.
    شیخ کلینی (ره) از حضرت صادق علیه السلام اینچنین روایت کرده است:
    3- من سمع شیئاً من الثواب علی شی ء فصنعه، کان له اجره و ان لم یکن علی ما بلغه
    یعنی: اگر کسی ثوابی را بر چیزی بشنود و آن را انجام دهد ثوابش را خواهد برد، اگر چه در واقع، خبر مطابق آنچه شنیده نباشد.
    اهل سنت نیز از جابر عبد الله انصاری (ره) روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
    4- من بلغه عن الله فضیله فاخذها و عمل بما فیها ایمانا بالله و رجاء ثوابه، اعطاه الله تعالی ذلک و ان لم یکن کذلک
    یعنی: اگر به فردی بگویند فلان عمل نیک نزد خداوند متعال فلان اندازه فضیلت و ثواب دارد و او هم آن را به قصد رسیدن به این فضیلت، انجام بدهد، ذات اقدس الهی، آن ثواب را به او خواهد داد، اگرچه واقع، امرا ین چنین نباشد.
    بنابر این، هم شیعه و هم اهل سنت بر این مطلب اتفاق نظر دارند(6)


    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    باب اول: تشویق به دعا

    تحریص بر دعا و تشویق عقل بر آن

    عقل هر عاقلی حکم می کند که وقتی انسان قدرت دارد، باید ضرر را از خودش دفع نماید و از طرف دیگر می دانیم که زندگی در این دنیا برای هیچ انسانی بدون ضرر و زیان و تشویق خاطره نیست چون:
    - یا درد و مرضی در اندرون خود دارد.
    - یا ظالمی از خارج او را می آزارد.
    - یا در شغل و کارش گرفتاری دارد.
    - یا همسایه به او آزار می رساند.
    - و یا...
    و اگر فعلاً هیچیک از این گرفتاریها پیش نیامده باشد، باز عقل محال نمی داند که در آینده گرفتاریهایی برایش پدید آید، چگونه پدید نیاید و حال آنکه دنیا محل حوادث است و هیچوقت بر یک منوال، ثابت و برقرار نمی ماند و کسی از سختیها و مصمتهای آن در امان نیست. منتها سختیهایش برای بعضیها به فعلیت رسیده و محقق شده و برای عده دیگر در آینده محقق خواهد شد، اما عقل حکم به وجوب و لزوم بر طرف نمودن هر دو قسم از مصیبتها و گرفتاریها می کند، این از یک سوی.
    از سوی دیگر، دعا وسیله ای است که می تواند این مشکل را بر طرف سازد و آن را برای انسان حل کند، پس عقلاً لازم است که دست به دامان دعا بیاویزیم و از آن برای حل مشکلاتمان کمک بگیریم.
    همین معنا در کلام امیر المومنین و سید الوصین علیه و علی اله افضل صلوات المصلین آمده آنجا که می فرماید:
    5-ما من احد ابتلی و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافی الذی لا یامن من البلاء
    یعنی: مبادا کسی که فعلاً بلایی به او روی نیاورده و در عاقبت زندگی می کند ولی در آینده از آن در امان نیست، گمان کند که انسان گرفتار هر چند گرفتاریش بزرگ بیشتر از او به دعا نیازمند است. (بلکه وی نیز برای دفع بلاهای آتیه به دعا نیاز دار.
    از این حدیث، فهمیده می شود که هر فردی به دعا نیاز دارد، چه آن کسی که در عاقبت است و چه آن کس که مبتلاست، منتها دومی برای بر طرف ساختن بلایی که هست و اولی برای جلوگیری از نزول آن.
    علاوه بر این، دعا سبب جلب منفعت و یا بقای نعمتهای موجود نیز می گردد؛ چون معصومین علیهم السلام از آن به سلاح و ترس تعبیر کردند، سلاح وسیله ای است که انسان را به منفعتی برساند، یا ضرری را از او دفع کند و ترس به سپر می گویند که موجب حفظ و نگهداری انسان از مشکلات و سختیها می شود.
    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
    6- الا ادلکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم و یدر ارزاقکم؟ قالوا: بلی یا رسول الله صلی الله علیه و آله قال: تدعون ربکم باللیل و النهار فان سلاح المومن الدعاء
    یعنی: آیا اسلحه ای را به شما معرفی کنم که هم شما را از شر دشمنانتان نجات میدهد و هم روزیتان را زیاد را در شب و روز بخوانید و دعا بخوانید و دعا کنید؛ چون دعا، اسلحه مومن است.
    امام علی علیه السلام می فرماید:
    7- الدعاء ترس المومن و متی تکثر قرع الباب یفتح لک
    یعنی: دعا، سپر مومن است، اگر باب رحمت الهی را زیاد بکوبی (و نا امید نشوی، عاقبت) آن در، به رویت گشوده خواهد شد.
    امام جعفر بن محمد صادق علیه السلام فرمود:
    8- الدعاء انفذ من السنان الحدید
    یعنی: دعا از سر نیزه آهنی، برنده تر و نافذتر است.
    امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
    9- ان الدعاء یرد ما قدر و ما لم یقدر. قال: قلت: و ما قد قدر فقد عرفته فما لم یقدر؟ قال: حتی لایکون
    یعنی: دعا، هم آنچه مقدر شده و هم آنچه مقدر نشده، هر دو را بر می گرداند و سبب تغییرش می شود. راوی (یعنی عمر بن یزید) می گوید، گفتم: آنچه مقدر نشده چطور؟ فرمود: دعا موجب می شود که اصلاً مقدر نشود.
    و نیز آن حضرت فرمود:
    10- علیکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الی الله تعالی یرد لبلاء و قد قدر و قضی فلم یبق الا امضاوه فاذا دعی الله و سئل صرفه صرفه
    یعنی: دعا کنید؛ چون دعا و طلب کردن از خداوند تعالی، بلا را دفع می کند حتی اگر مقدر شده و بدان حکم گردیده و بجز اجرایش چیزی نمانده باشد، در این صورت اگر از خدا بخواهید که آن را برگرداند، بر می گرداند.
    زر اره از امام محمد باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود:
    11- الا ادلکم علی شی ء لم یستثن فیه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؟ قلت: بلی، قال: الدعاء یرد القضاء و قد ابرم ابراماً و ضم اصابعه
    یعنی: آیا می خواهید چیزی را به شما معرفی کنم که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از آن استثناء نکرد (یعنی نفرمود ان شاء الله) زراره می گوید گفتم: بلی، فرمود: آن چیز، دعاست که قضای الهی را بر می گرداند اگر چه محکم و حتمی شده باشد. آنگاه حضرت از باب تشبیه قضای حتمی الهی، انگشتان دستهایشان را در هم فرو بردند.
    امام زین العابدین علیه السلام فرمود:
    12- ان الدعاء و البلاء لیتوافقان الی یوم القیامه ان الدعاء لیرد البلاء و قد ابرم ابراماً
    یعنی: دعا و بلا، تا روز قیامت با هم در مبارزه اند و در این میدان، دعا پیروزمندانه بیرون می آید اگر چه آن بلا حتمی بوده باشد.
    و نیز از آن حضرت است که فرمود:
    13- الدعاء یرد البلاء النازل و ما لم ینزل
    عنی: دعا، هم بلای فرود آمده را بر می دارد و هم، بلای نیامده را
    با توجه به این احادیث و احادیث مشابه دیگری که به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث از ذکر آنها خودداری کردیم، روشن می شود که باید ضررها را به واسطه دعا دفع کرد.
    و دافع ضرر بودن دعا، از طریق اخبار معصومین علیهم السلام که علم به راستگویی آنان داریم، ثابت می شود.

    امضاء



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تشویق بر دعا در آیات و روایات

    آیات

    -قل مایعبوا بکم ربی لولا دعائکم(7)
    یعنی: ای پیامبر! بگو اگر دعایتان نبود، پروردگار من به شما اهمیتی نمی داد.
    -و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین(8)
    یعنی: پروردگارتان می گوید: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم. مسلماً آنانی که از پرستش و عبادت من سرکشی می کنند، بزودی با خواری به جهنم در می آیند.
    در این آیه شریفه، خداوند متعال دعا را عبادت خوانده (یعنی اگر کسی با خدایش سخن بگوید، عبادت کرده) و سرکشان از عبادت را به منزله کافر قرار داده است.
    -و ادعوه خوفاً و طمعم(9)
    یعنی: خدای را از روی بیم و امید، بخوانید.
    -و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبو الی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون(10)
    یعنی: هرگاه بندگانم درباره من از تو سوال کردند (بگو که) من نزدیک و به ندای کسی که مرا بخواند، پاسخ می دهم، پس اینان باید مرا بخوانند و به من ایمان بیاورند تا ارشاد گردند.
    حال که کلام به این آیه شریفه از قران کریم رسید، خوب است نکاتی درباره آن متذکر شویم:
    اول جمله: هرگاه بندگانم از تو درباره من سوال کردند، کنایه است به اینکه خوب است بندگان من، از من سوال کنند.
    دوم خداوند متعال در پاسخ نفرمود: بگو من نزدیکم (به مناسبت اینکه اول آیه خطاب به پیامبر است) بلکه جهت تسریع در پاسخ بندگان، کلمه بگو را حذف کرده مستقیماً فرمود: من نزدیکم سوم - بر سر جواب، حرف فاء در آورد که دلالت بر عدم فاصله دارد.
    چهارم پروردگار سبحان خودش مستقیماً پاسخ داد و این نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اقدس الله است. در همین باره امام باقر علیه السلام می فرماید:
    لا تمل من الدعا فانه من الله بمکان
    یعنی: از دعا خسته مشو، چون نزد خدا ارزش دارد.
    و در پاسخ برید بن معاویه که از آن حضرت پرسیده بود ایا دعای بیشتر بهتر است یا قرائت قران بیشتر؟ فرمود:
    14- کثره الدعاء افضل ثم قرا: قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعاوکم
    یعنی: دعای بیشتر بهتر است؛ چون خداوند فرمود: ای پیامبر صلی الله علیه و آله بگو اگر دعایتان نبود، پروردگار من به شما اهمیتی نمی داد.
    پنجم این آیه کریمه دلالت دارد بر اینکه ذات اقدس الهی، مکان ندارد، چون اگر مکان می داشت به هر مناجات کننده ای نزدیک نبود، (یعنی اگر به فردی در شرق عالم نزدیک بود، می بایست از فردی که در غرب است دور بوده باشد، چون خاصیت موجودات مکان دار این است و حال آنکه او به هر دو نزدیک است، پس مکان ندارد.)
    ششم پروردگار متعال در این آیه با جمله (فلیستجیوالی) امر به دعا کردن بندگان نموده است.
    هفتم امام صادق علیه السلام در تفسیر جمله ولیو منوابی فرمود:
    15- و لیتحققوا انی قادر علی اعطائهم.
    یعنی: بندگان من بدانند که من قدرت بخشش درخواستهای ایشان را دارم.
    این فرمان حق، دو فایده دارد:
    فایده اول: به بندگان اعلام می دارد که وا قادر است.
    فایده دوم: بندگان را در رسیدن به حاجات و درخواستهایشان امیدوار می کند؛ چون انسان اگر بداند طرف معامله اش قدرت بر تسلیم و تحویل آنچه بر عهده اوست را دارد، در او میل و رغبت ایجاد می شود که دست به آن معامله بزند، همچنانکه اگر بداند طرف معامله اش این قدرت را ندارد اقدام نخواهد کرد، به همین خاطر می بینید که مردم از معامله با افراد و شکسته پرهیز می کنند.
    هشتم: با ذکر جمله یرشدون گویا به بندگان بشارت می دهد که دعایتان اجابت شد، چون رشاد به راه هدایتی گویند که به مطلوب و مقصود می رسد.
    در این مورد امام صادق علیه السلام می فرماید:
    16- من تمنی شیئاً و هو لله رضاً لم یخرج من الدنیا حتی یعطاه
    یعنی: اگر کسی از خداوند متعال چیزی بخواهد که مورد رضای حق هم باشد، تا در دنیا نرفته، آن را دریافت می کند.
    این حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز روایت شده است.
    آن حضرت در جای دیگر می فرماید:
    17- اذا دعوت فظن حاجتک بالباب.
    یعنی: هرگاه دعا کردی، گمانت این باشد که حاجتت نزد در آماده و حاضر است.







    امضاء



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تحریص بر دعا و تشویق عقل بر آن


    عقل هر عاقلی حکم می کند که وقتی انسان قدرت دارد، باید ضرر را از خودش دفع نماید و از طرف دیگر می دانیم که زندگی در این دنیا برای هیچ انسانی بدون ضرر و زیان و تشویق خاطره نیست چون:
    - یا درد و مرضی در اندرون خود دارد.
    - یا ظالمی از خارج او را می آزارد.
    - یا در شغل و کارش گرفتاری دارد.
    - یا همسایه به او آزار می رساند.
    - و یا...
    و اگر فعلاً هیچیک از این گرفتاریها پیش نیامده باشد، باز عقل محال نمی داند که در آینده گرفتاریهایی برایش پدید آید، چگونه پدید نیاید و حال آنکه دنیا محل حوادث است و هیچوقت بر یک منوال، ثابت و برقرار نمی ماند و کسی از سختیها و مصمتهای آن در امان نیست. منتها سختیهایش برای بعضیها به فعلیت رسیده و محقق شده و برای عده دیگر در آینده محقق خواهد شد، اما عقل حکم به وجوب و لزوم بر طرف نمودن هر دو قسم از مصیبتها و گرفتاریها می کند، این از یک سوی.
    از سوی دیگر، دعا وسیله ای است که می تواند این مشکل را بر طرف سازد و آن را برای انسان حل کند، پس عقلاً لازم است که دست به دامان دعا بیاویزیم و از آن برای حل مشکلاتمان کمک بگیریم.
    همین معنا در کلام امیر المومنین و سید الوصین علیه و علی اله افضل صلوات المصلین آمده آنجا که می فرماید:
    5-ما من احد ابتلی و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافی الذی لا یامن من البلاء
    یعنی: مبادا کسی که فعلاً بلایی به او روی نیاورده و در عاقبت زندگی می کند ولی در آینده از آن در امان نیست، گمان کند که انسان گرفتار هر چند گرفتاریش بزرگ بیشتر از او به دعا نیازمند است. (بلکه وی نیز برای دفع بلاهای آتیه به دعا نیاز دار.
    از این حدیث، فهمیده می شود که هر فردی به دعا نیاز دارد، چه آن کسی که در عاقبت است و چه آن کس که مبتلاست، منتها دومی برای بر طرف ساختن بلایی که هست و اولی برای جلوگیری از نزول آن.
    علاوه بر این، دعا سبب جلب منفعت و یا بقای نعمتهای موجود نیز می گردد؛ چون معصومین علیهم السلام از آن به سلاح و ترس تعبیر کردند، سلاح وسیله ای است که انسان را به منفعتی برساند، یا ضرری را از او دفع کند و ترس به سپر می گویند که موجب حفظ و نگهداری انسان از مشکلات و سختیها می شود.
    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
    6- الا ادلکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم و یدر ارزاقکم؟ قالوا: بلی یا رسول الله صلی الله علیه و آله قال: تدعون ربکم باللیل و النهار فان سلاح المومن الدعاء
    یعنی: آیا اسلحه ای را به شما معرفی کنم که هم شما را از شر دشمنانتان نجات میدهد و هم روزیتان را زیاد را در شب و روز بخوانید و دعا بخوانید و دعا کنید؛ چون دعا، اسلحه مومن است.
    امام علی علیه السلام می فرماید:
    7- الدعاء ترس المومن و متی تکثر قرع الباب یفتح لک
    یعنی: دعا، سپر مومن است، اگر باب رحمت الهی را زیاد بکوبی (و نا امید نشوی، عاقبت) آن در، به رویت گشوده خواهد شد.
    امام جعفر بن محمد صادق علیه السلام فرمود:
    8- الدعاء انفذ من السنان الحدید
    یعنی: دعا از سر نیزه آهنی، برنده تر و نافذتر است.
    امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
    9- ان الدعاء یرد ما قدر و ما لم یقدر. قال: قلت: و ما قد قدر فقد عرفته فما لم یقدر؟ قال: حتی لایکون
    یعنی: دعا، هم آنچه مقدر شده و هم آنچه مقدر نشده، هر دو را بر می گرداند و سبب تغییرش می شود. راوی (یعنی عمر بن یزید) می گوید، گفتم: آنچه مقدر نشده چطور؟ فرمود: دعا موجب می شود که اصلاً مقدر نشود.
    و نیز آن حضرت فرمود:
    10- علیکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الی الله تعالی یرد لبلاء و قد قدر و قضی فلم یبق الا امضاوه فاذا دعی الله و سئل صرفه صرفه
    یعنی: دعا کنید؛ چون دعا و طلب کردن از خداوند تعالی، بلا را دفع می کند حتی اگر مقدر شده و بدان حکم گردیده و بجز اجرایش چیزی نمانده باشد، در این صورت اگر از خدا بخواهید که آن را برگرداند، بر می گرداند.
    زر اره از امام محمد باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود:
    11- الا ادلکم علی شی ء لم یستثن فیه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؟ قلت: بلی، قال: الدعاء یرد القضاء و قد ابرم ابراماً و ضم اصابعه
    یعنی: آیا می خواهید چیزی را به شما معرفی کنم که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از آن استثناء نکرد (یعنی نفرمود ان شاء الله) زراره می گوید گفتم: بلی، فرمود: آن چیز، دعاست که قضای الهی را بر می گرداند اگر چه محکم و حتمی شده باشد. آنگاه حضرت از باب تشبیه قضای حتمی الهی، انگشتان دستهایشان را در هم فرو بردند.
    امام زین العابدین علیه السلام فرمود:
    12- ان الدعاء و البلاء لیتوافقان الی یوم القیامه ان الدعاء لیرد البلاء و قد ابرم ابراماً
    یعنی: دعا و بلا، تا روز قیامت با هم در مبارزه اند و در این میدان، دعا پیروزمندانه بیرون می آید اگر چه آن بلا حتمی بوده باشد.
    و نیز از آن حضرت است که فرمود:
    13- الدعاء یرد البلاء النازل و ما لم ینزل
    عنی: دعا، هم بلای فرود آمده را بر می دارد و هم، بلای نیامده را
    با توجه به این احادیث و احادیث مشابه دیگری که به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث از ذکر آنها خودداری کردیم، روشن می شود که باید ضررها را به واسطه دعا دفع کرد.
    و دافع ضرر بودن دعا، از طریق اخبار معصومین علیهم السلام که علم به راستگویی آنان داریم، ثابت می شود.




    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    تشویق بر دعا در آیات و روایات

    آیات
    -قل مایعبوا بکم ربی لولا دعائکم(7)
    یعنی: ای پیامبر! بگو اگر دعایتان نبود، پروردگار من به شما اهمیتی نمی داد.
    -و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین(8)
    یعنی: پروردگارتان می گوید: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم. مسلماً آنانی که از پرستش و عبادت من سرکشی می کنند، بزودی با خواری به جهنم در می آیند.
    در این آیه شریفه، خداوند متعال دعا را عبادت خوانده (یعنی اگر کسی با خدایش سخن بگوید، عبادت کرده) و سرکشان از عبادت را به منزله کافر قرار داده است.
    -و ادعوه خوفاً و طمعم(9)
    یعنی: خدای را از روی بیم و امید، بخوانید.
    -و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبو الی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون(10)
    یعنی: هرگاه بندگانم درباره من از تو سوال کردند (بگو که) من نزدیک و به ندای کسی که مرا بخواند، پاسخ می دهم، پس اینان باید مرا بخوانند و به من ایمان بیاورند تا ارشاد گردند.
    حال که کلام به این آیه شریفه از قران کریم رسید، خوب است نکاتی درباره آن متذکر شویم:
    اول جمله: هرگاه بندگانم از تو درباره من سوال کردند، کنایه است به اینکه خوب است بندگان من، از من سوال کنند.
    دوم خداوند متعال در پاسخ نفرمود: بگو من نزدیکم (به مناسبت اینکه اول آیه خطاب به پیامبر است) بلکه جهت تسریع در پاسخ بندگان، کلمه بگو را حذف کرده مستقیماً فرمود: من نزدیکم سوم - بر سر جواب، حرف فاء در آورد که دلالت بر عدم فاصله دارد.
    چهارم پروردگار سبحان خودش مستقیماً پاسخ داد و این نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اقدس الله است. در همین باره امام باقر علیه السلام می فرماید:
    لا تمل من الدعا فانه من الله بمکان
    یعنی: از دعا خسته مشو، چون نزد خدا ارزش دارد.
    و در پاسخ برید بن معاویه که از آن حضرت پرسیده بود ایا دعای بیشتر بهتر است یا قرائت قران بیشتر؟ فرمود:
    14- کثره الدعاء افضل ثم قرا: قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعاوکم
    یعنی: دعای بیشتر بهتر است؛ چون خداوند فرمود: ای پیامبر صلی الله علیه و آله بگو اگر دعایتان نبود، پروردگار من به شما اهمیتی نمی داد.
    پنجم این آیه کریمه دلالت دارد بر اینکه ذات اقدس الهی، مکان ندارد، چون اگر مکان می داشت به هر مناجات کننده ای نزدیک نبود، (یعنی اگر به فردی در شرق عالم نزدیک بود، می بایست از فردی که در غرب است دور بوده باشد، چون خاصیت موجودات مکان دار این است و حال آنکه او به هر دو نزدیک است، پس مکان ندارد.)
    ششم پروردگار متعال در این آیه با جمله (فلیستجیوالی) امر به دعا کردن بندگان نموده است.
    هفتم امام صادق علیه السلام در تفسیر جمله ولیو منوابی فرمود:
    15- و لیتحققوا انی قادر علی اعطائهم.
    یعنی: بندگان من بدانند که من قدرت بخشش درخواستهای ایشان را دارم.
    این فرمان حق، دو فایده دارد:
    فایده اول: به بندگان اعلام می دارد که وا قادر است.
    فایده دوم: بندگان را در رسیدن به حاجات و درخواستهایشان امیدوار می کند؛ چون انسان اگر بداند طرف معامله اش قدرت بر تسلیم و تحویل آنچه بر عهده اوست را دارد، در او میل و رغبت ایجاد می شود که دست به آن معامله بزند، همچنانکه اگر بداند طرف معامله اش این قدرت را ندارد اقدام نخواهد کرد، به همین خاطر می بینید که مردم از معامله با افراد و شکسته پرهیز می کنند.
    هشتم: با ذکر جمله یرشدون گویا به بندگان بشارت می دهد که دعایتان اجابت شد، چون رشاد به راه هدایتی گویند که به مطلوب و مقصود می رسد.
    در این مورد امام صادق علیه السلام می فرماید:
    16- من تمنی شیئاً و هو لله رضاً لم یخرج من الدنیا حتی یعطاه
    یعنی: اگر کسی از خداوند متعال چیزی بخواهد که مورد رضای حق هم باشد، تا در دنیا نرفته، آن را دریافت می کند.
    این حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز روایت شده است.
    آن حضرت در جای دیگر می فرماید:
    17- اذا دعوت فظن حاجتک بالباب.
    یعنی: هرگاه دعا کردی، گمانت این باشد که حاجتت نزد در آماده و حاضر است.






    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اسرار محرومیت از اجابت دعا

    حتماً خواهید گفت: ما بسیاری از مردم را می بینیم که دعا می کنند ولی اجابت نمی شود و این در ظاهر، با آیه شریفه مورد بحث(11) منافات دارد.
    در پاسخ باید گفت: اجابت نشدن دعا، حتماً به خاطر کوتاهی و اخلال در شرایط دعاست و آن هم دو صورت دارد:
    اول اینکه: آداب آن را مراعات نکرده است؛ چون دعا دستوراتی دارد که ان شاء الله تعالی در ابواب بعدی خواهید آمد. عثمان بن سعید می گوید: فردی به من گفت که من به خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شده، عرض کردم: دو آیه در قرآن کریم هست که هنوز آن دو را درست درک نکرده ام.
    فرمود: آن دو آیه کدامند؟
    گفتم: یکی آیه شریفه: ادعونی استجب لکم است که دعا می کنیم ولی اجابتی نمی بینیم.
    فرمود: آیا خداوند متعال خلف وعده می کند؟
    گفتم: خیر.
    فرمود: پس چرا اجابت نمی شود؟
    گفتم: نمی دانم.
    فرمود: اما من تو را با خبر می کنم:
    18- من اطاع الله فیما امره ثم دعا من جهه الدعاء اجابه قلت. و ما جهه الدعاء؟ قال علیه السلام: تبدا فتحمد الله و تذکر نعمه عندک ثم تشکره ثم تصلی علی النبی واله صلی الله علیه و آله و سلم ثم تذکر ذنوبک فتقر بها ثم تستغفر الله منها فهذه جهه الدعاء
    یعنی: کسی که او امر الهی را اطاعت نماید و سپس از راهش دعا کند، مستجابت می شود. گفتم: راه دعا کدام است ؟
    فرمود: ابتدا خداوند متعال را حمد می کنی، بعد نعمتهایش را به یاد می آوری، سپس آنها را شکر می گزاری، بعد بر پیامبر و آلش علیهم السلام صلوات می فرستی، آنگاه گناهان خود را یاد آور بدان اقرار می کنی، پس از آن، از گناهانت استغفار می نمائی، این طریق دعاست.
    آنگاه فرمود: آسه بعدی چیست؟
    گفتم: آیه: و ما انفقتم من شیی ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین(12)
    فرمود: آیا خداوند متعال خلف وعده می کند؟
    گفتم: خیر.
    فرمود: پس چرا عوض نمی دهد؟
    گفتم: نمی دانم.
    فرمود. لو ان احدکم اکتسب المال من حله و انفقه فی حقه لم ینفق رجل درهما الا اخلف علیه
    یعنی: اگر کسی مالی را از راه حلال به دست بیاورد و در موردی که سزا ور است، انفاق کند، حتماً عوضش را خواهد دید، حتی اگر یک در هم ببخشد.
    دوم اینکه: چیزی را طلب کرده که به صلاح او نیست یا مفسده ای برای خودش با دیگران در بردارد؛ چون محال است کسی چیزی از خدا بخواهد و مطابق حکمت هم باشد، ولی ذات اقدس الهی آن را اجابت نکند. بنابر این، شایسته است که دعا کننده به هنگام دعا این شرط را(13) بر زبان بیاورد و اگر این کار را نکرد، لا اقل مقصود قلبی اش این باشد که خدایا این حاجت را اگر خیر و مصلحت باشد، عطا کن، بنابر این، اگر در واقع چنین باشد، حتماً پروردگار متعال آن را اجابت می کند و اگر مصلحت در تاخیر باشد، آن را به تاخیر می اندازد؛ چون خودش می فرماید:
    و لو یعجل الله للناس الشر استعجالهم بالخیر لقضی الیهم اجلهم(14)
    یعنی: اگر همان مقدار که مردم در طلب خیر عجله به خرج می دهند، خداوند سبحان نیز در شر، عجله نشان می داد، مرگ آنان فرا می رسید.
    در دعای ائمه علیهم السلام می خوانیم:
    19- یا من لا تغیر حکمته الوسائل.
    یعنی: ای کسی که وسیله ها (مانند دعا) موجب تغییر حکمتش نمی شوند.
    بنابر این، چون علم غیب بر بندگان پوشیده است، چه بسا شخصی از روی غلبه قوای شهوانی بر عقلش، چیزی را از خدا طلب کند یا خیالاتش باعث شود که کار فاسدی را نیک ببیند و آن را درخواست کرده و حتی اصرار و پافشاری نیز بکند(15)
    در این صورت ، اگر خداوند منان، پاسخ مثبت به او بدهد و خواهشش را بر آورده سازد، موجب هلاکت او خواهد شد.
    این مسئله بسیار واضح و روشن است و نیازی به توضیح ندارد که یک وقت چیزی را طلب می کنیم، اما پس از مدتی از شر آن به خدا پناه می بریم. و در مقابل، از چیزی فرار می کنیم، اما پس از گذشته مدتی، به دنبالش می گردیم. سخن علی علیه السلام نیز همین معنا را می رساند آنجا که می فرماید:
    20- رب امر حرص الانسان علیه فلما ادرکه ودان لم یکن ادرکه
    یعنی: چه بسا انسان نسبت به چیزی حریص است و آن را می طلبد و چون به آن دسترسی پیدا کرد، دوست می دارد که ای کاش! اصلاً بدان نمی رسید.
    جان کلام در آیه شریفه بقره نهفته است که ما را از دیگر سخنها بی نیاز می سازد، می فرماید:
    -و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم والله یعلم و انتم لا تعلمون(16)
    یعنی: چه بسا از چیزی بدتان می آید، در حالی که آن چیز برایتان خیر است. و چه بسا چیزی را خوش دارید و حال آنکه برایتان شر می باشد، خدامی داند ولی شما نمی دانید.
    اصل تشریع دعا و ثواب دادن بر آن از باب رحمت خدایی است که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته، بنابر این، نباید چنین دعایی را اجابت نماید؛ چون عرض بنده از دعا، این است که خیری به او برسد و حالش اصلاح گردد، نه اینکه روزگارش بدتر شود.
    بنابر این، اگر چیزی از طلب می کند، منظورش این نیست که هر چه هست (چه خوب و چه بد) می خواهم، بلکه مقصودش این است که اگر برای من نفع دارد، می خواهم، پس این شرط در خاطره او استوا است، اگر چه به زبان نیاورده باشد حتی اگر در ذهنش هم این شرط خطور نکرده باشد (اگر کسی از او سوال کند که این مطلب برای تو فلان مفاسد و مضرات را در پی خواهد داشت ، آیا باز هم آن را می خواهی؟ مسلماً جوابش منفی خواهد بود.)
    مانند کسی که بخواهد با زبان بیگانه، چیزی را به کسی بفهماند، اگر در ایراد سخن، کلمه یا کلماتی را اشتباهاً به کار ببرد، در اینجا برداشت شنونده باید آن چیزی باشد که گوینده قصد کرده نه آن چیزی که به زبان آورده است.



    تلفظ غلط در دعا(17)

    از آنچه گفته شد می توان اینگونه نتیجه گرفت که در روایات(18) آمده است خداوند متعال دعایی را که غلط تلفظ گردد، قبول نمی کند، این بدین معناست که آن را به شکل درستش می پذیرد. توضیح مطلب اینکه: از امام جواد علیه السلام روایت شده است که فرمود:
    21- ما استوی رجلان فی حسب و دین قط الا کان افضلهما عند الله عزوجل ادبهما قال: قلت: جعلت فداک قد علمت فضله عند الناس فی النادی و المجالس، فما، فضله عند الله عزوجل؟ قال علیه السلام: بقراءه القران کما انزل و دعائه الله عزوجل من حیث لا یلحن و ذلک ان الدعاء الملحون لا یصعد الی الله عزوجل
    یعنی: اگر دو نفر در دیانت و مفاخر اباء و اجدادی برابر باشند، آن یک که ادبش بیشتر است، نزد خداوند متعال برتر و با فضیلت تر است. روای گوید پرسیدم: فدایت شوم! برتری فرد مودب نزد مردم و در مجالس معلوم می باشد، اما نزد خداوند عزوجل چگونه است؟ فرمود: فضیلتش به این است که قرآن را همانگونه که نازل شده قرائت می کند و در دعا کردن از غلط گوئی پرهیز دارد؛ چون دعای غلط به سوی خداوند متعال بالا نمی رود، شبیه همین مضمون، سخن امام صادق علیه السلام است که فرمود:
    22 نحن قوم فصحاء اذا رویتم عنا فاعربوها
    یعنی: ما قومی فصیح و خوش سخن هستیم، هرگاه از ما سخنی را نقل می کنید، درست نقل کنید.
    همینجا اشکال می شود که اگر مواد این دو حدیث همان معنای ظاهرشان باشد، ما در واقع خلاف آن را مشاهده می کنیم، چون چه بسا افرادی که دعایشان از نظر ادبی غلط است، اما مستجاب می شود و چه بسا انسانهای پاک و اهل تقوا و پرهیزکار از گناه را می بینیم که امید اجابت دعایشان می رود، ولی اصلاً چیزی از ادبیات(فعل، فاعل، مفعول و...) نمی دانند.
    علاوه بر این، اگر خداوند متعال به چنین دعائی توجه نمی کند، پس چه فایده ای دارد که انسان را مامور به دعا کردن نموده بنابر این، باید بگوئیم تنها ادیبان زبر دست مامور به دعا هستند، حتی آنان نیز از اشتباه و غلط در امان نیستند، زیرا چه بسا هنگام دعا، غرق در ذکر و توجه به ذات اقدس الهی باشند که در آن حالت، از توجه به قواعد ادبی غافل بمانند.(19)
    ولی ما یقین به بطلان تمامی این سخنان داریم، زیرا هم بالعیان خلاف آن را مشاهده می کنیم و هم ائمه اطهار علیه السلام بر صدا این پندارها فرمان داده اند.
    اهل بیت علیه السلام در آداب و شروط دعا، امور زیادی را ذکر کرده اند که ان شاء الله تعالی خواهد آمد. اما از رعایت نکات ادبی و دستوری، هیچ سخنی به میان نیاورده اند. بنابر این معنای آن دو حدیثی که در این رابطه از امام جواد و امام صادق علیهما السلام در آداب و شروط دعا، امور زیادی را ذکر کرده اند که ان شاء الله تعالی خواهد آمد. اما از رعایت نکات ادبی و دستوری، هیچ سخنی به میان نیاورده اند. بنابر این معنای آن دو حدیثی که در این رابطه از امام جواد و امام صادق علیهما السلام نقل شد، چه می باشد؟
    در حل این شبهه سخنانی گفته شده:
    - بعضی گفته اند: منظور، دعای انسان علیه خود است؛ چون هنگام گرفتاری و پریشانی، ناراحت شده، خودش را نفرین می کند، این دعا غلط است و خداوند متعال آن را نپذیرفته، مستجابش نمی کند، دلیل بر این مطلب، آیه شریفه یازدهم از سوره مبارکه یونس است که ذکرش گذشت، اینان آیه را اینگونه تفسیر کرده اند که: اگر همان مقدار که خداوند متعال در بر آوردن دعای خیر مردم عجله می کند، در بر آوردن دعاهای شر نظیر: خدا مرا از میان شما بردارد و... عجله می کرد، مرگشان بزودی فرا می رسید، ولی پروردگار منان، چنین کاری نمی کند بلکه به اینان مهلت می دهد تا توبه کنند و از کردارشان پشیمان گردند.
    - برخی دیگر گفته اند: منظور از دعای غلط، نفرین پدر بر فرزند است؛ چون پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم از خداوند متعال خواست که نفرین انسان در حق دوست و محبوبش را مستجاب نکند.
    و عده ای نیز گفته اند: منظور دعایی است که دارای شرایط نباشد.
    اما هیچ یک از این سخنان درست نیست، زیرا ابتدای کلام امام صادق علیه السلام که فرمود: ما قومی فصیح و خوش سخن هستیم اشاره به رعایت کردن قواعد ادبی است؛ چون مراعات نمودن این قواعد، از شرایط فصاحت است.
    سخن حق آن است که منظور این دو روایت یک چیز نیست، بلکه هر یک معنای خاصی دارند. اما روایت اول که فرمود: دعای غلط به سوی خداوند متعال بالا نمی رود، یعنی ذات اقدس الهی، مطابق مقصود گوینده، پاداش عطا می نماید. برای این تفسیر دو دلیل داریم:
    دلیل اول اینکه: افرادی، زیارت امام معصوم علیه السلام را اینگونه قرائت می کنند: اشهد انک قتلت و ظلمت و غصبت(به صورت فعل معلوم).
    یعنی: نعوذ بالله شهادت می دهم که تو کشتی و ظلم کردی و غصب نمودی .
    و حال آنکه صحیح این است که بگوید: اشهد انک قتلت و ظلمت و غصبت(به صورت فعل مجهول).
    یعنی: شهادت می دهم که تو کشته شدی و مظلوم بودی و حقت غصب گردید.
    اگر بخواهیم همین ظاهر لفظ را نظر کنیم و به موجب آن، حکم نماییم، باید بگوئیم که این فرد کافر شده و حال آنکه احدی این چنین حکم نمی کند. بنابر این، پاداش دعا مطابق ظاهر لفظ نمی باشد، بلکه مطابق مقصود گویند خواهد بود.
    دلیل دوم اینکه: اگر کسی سخن زشتی به دیگری بگوید به طوری که این سخن در عرف و زبان دیگران، دلالت بر نسبت ناروای جنسی کند، اما در عرف و زبان گوینده، چنین نباشد، در اینجا هیچ فقهی نمی گوید که باید بر گوینده حد(20) جاری گردد. بنابر این، دانسته می شود که رعایت امور ادبی، در اجابت و ثواب دادن بربر دعا شرط نیست بلکه فقط موجب فضیلت و برتری آن می شود.
    پس منظور امام جواد علیه السلام مدح و ستایش فردی است که در دعا اصول ادبی را مراعات می کند. و اما فضیلت و برتری سخنی که واضح و روشن است و به وضوح دلالت بر معنای گوینده دارد، بر سخنی که این چنین نیست و نیاز به تاویل و توجیه دارد، بر کسی پوشیده نیست.
    مضافاً به اینکه: دعای موافق با قواعد ادبی، فصاحت دارد و دعا خصوصاً اگر منقول از معصومین علیهم السلام باشد، باید فصیح ادا گردد تا دلالت بر فضایل آن بزرگواران کند.
    به علاوه، اگر سخن درست ادا شود و از غلط پرهیز گردد، طبع انسان به سویش کشیده می شود و در غیر این صورت، موجب تنفر می گردد که قضایایی هم در این رابطه شده است:
    الف عاملش( که یکی از دانشمندان ادبیات عرب است) فردی را دید که کلامش درست نبود و غلط حرف می زد، به او گفت: این کیست که سخن می گوید و قلب مرا ناراحت کرده است؟!
    ب گویند فردی به دیگری گفت: آیا این لباس را می فروشی؟
    گفت: لا، عافاک الله: نه، خدا تو را ببخشد.
    گفت: اگر سخن گفتن را یاد بگیری بهتر است؛ چون باید می گفتی لا، و عافاک الله(21)
    ج فردی به یکی از بزرگان که از او سوالی کرده بود، گفت: لا، واطال الله بقاک نه، خدا تو را باقی بدارد.
    آن بزرگ گفت: جایگاهی زیباتر از اینجا برای و او ندیدم.
    بنابر این، همانطور که گفتیم، معنای حدیث اول این است که دعای غلط به همان صورت غلطش بالا نمی رود و ملائکه به همان شکل بدان شهادت نمی دهند و به همان صورت غلط جزاء داده نمی شود، بلکه طبق مقصود و مراد گوینده به او پاداش می دهند. شاهد ما روایتی است که شیخ کلینی(ره) در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه السلام بیان کرده که رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:
    23- ان الرجل الا عجمی من امتی لیقرا القران بعجمیته فترفعه الملائکه علی عربیته
    یعنی: فردی غیر عرب از امت من اگر با همان زبان خودش قرآن بخواند، ملائکه آن را به صورت عربی صحیح، بالا می برند.
    گذشته از اینها، در ادعیه معصومین علیهم السلام الفاظی نظیر: اسمها، قسمها، حاجتها و... وجود دارد که ممکن است معانی آنها را ندانیم با این وصف آنها را بر زبان جاری می کنیم و حال آنکه کسی نگفته چنین دعائی مردود است. و چه بسا یک فرد عامی و بی سواد، معنای کلمه ای را از یک ادیبی که تنها به ترکیبات الفاظ توجه دارد بهتر بفهمد، پس راهی باقی نمی ماند جز اینکه بگوییم: ذات اقدس الهی مطابق قصد دعا کننده جزا می دهد. دلیل ما احادیثی است که از رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم - صادر شده که فرمود:
    24- الا عمال بالنیات.
    یعنی: کارها وابسته به نیتهاست.
    25- نیه المومن خیر من عمله.
    یعنی: قصد و نیت مؤمن از کارش بهتر است.
    این بهترین حدیث برای اثبات ماست که ذات اقدس، الهی مطابق قصد دعا کننده پاداش عطا می کند، چون اگر بخواهد مطابق کارش جزا بدهد، موجب بدبختی بنده خواهد شد( چون دعایی کرده که به معنای ظاهر، به ضرر اوست.)
    26- ان سین بلال عند الله شین.
    یعنی: هرگاه بلال به جای حرف شین، حرف سین تلفظ کند، خداوند متعال آن را به جای حرف شین می پذیرد(22)
    فردی نزد علی علیه السلام آمد و عرض کرد: یا امیر المومنین علیه السلام: فردی با بلال مشغول گفتگوست اما چون بلال قدرت تلفظ صحیح کلمات را ندارد، به همین خاطر بر وی می خندد، حضرت فرمود:
    27- یا عبد الله! انما یراد اعراب الکلام و تقویمه لتقویم الاعمال و تهذیبها ما ینفع فلاناً اعرابه وتقویمه لکلامه اذا کانت افعاله ملحونه اقبح لحن و ماذا یضر بلالاً لحنه فی کلامه اذا کانت افعاله مقومه احسن تقویم و مهذبه احسن تهذیب
    یعنی: رای بنده خدا! منظور از درست ادا کردن کلام و سخن این است که کارها و اعمال انسان درست و پاک گردد، بنابر این آن کس که کردارش بد است، کلام خوب چه نفعی برایش خواهد داشت و بلال که افعالش نیک و زیباست، لکنت زبان چه ضرری به حالش دارد؟.
    از این حدیث شریف گرفته می شود که: همچنانکه سخن ممکن است غلط باشد، اعمال نیز احتمال خرابی دارد و خرابی اعمال مضر است نه غلط بودن لفظ و کلام(23)
    تا اینجا مربوط به روایت اول از امام جواد علیه السلام بود.
    اما روایت دوم که از امام صادق علیه السلام است. این خبر مربوط به احکام است همچنانکه پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:
    28-رحم الله من سمع مقالتی فوعادها و اداها کما سمعها فرب حامل علم لیس بفقیه
    یعنی: رحمت کند خداوند کسی را که سخن مرا بشنود، آن را فرا بگیرد، سپس همانگونه که شنیده نقلش کند، چه بسا کسی علمی را حمل کند ولی آن را نفهمد.
    چون با تغییر لفظ روایات، احکام الهی نیز تغییر خواهد کرد، به عنوان مثال: از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم سوال شد که ما شتر و گاو و گوسفند را ذبح می کنیم و بعد معلوم می شود که فرزندی در شکم این حیوان بوده، آیا این فرزند را این می توانیم بخوریم؟ فرمود:
    29-کلوه شئتم فان ذکاه الجنین ذکاه امه
    یعنی: (بعضی ذکات دوم را با ضمه خوانده اند و بعضی دیگر با فتحه(24))، در صورت اول با ضمه معنا چنین می شود: اگر خواستید، بخورید؛ چون تذکیه مادر تذکیه خود جنین هم هست و او را نیز پاک می کند.
    اما در صورت دوم(با فتحه) معنا چنین خواهد شد: اگر خواستید، بخورید، چون تذکیه جنین مانند تذکیه مادر است.
    یعنی همچنانکه ما در با ذبح، پاک و حلال می شود، فرزند نیز باید ذبح شود تا پاک و حلال گردد، پس اگر جنین بعد از ذبح مادر و قبل از ذبح خودش، جان داده باشد، طبق قرائت اول پاک و حلال است، ولی طبق قرائت دوم خیر.








    امضاء



صفحه 1 از 22 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 89
    آخرين نوشته: 08-09-2017, 15:09
  2. پیش بینی آیت‌الله خامنه‌ای درباره عقب‌نشینی اسراییل
    توسط عمار رهبری در انجمن ولايت فقيه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-05-2014, 21:27
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2014, 23:34
  4. فیلم های غیر اخلاقی در سنین پایین
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 21-04-2014, 01:59
  5. قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداریها
    توسط درگاه محبوب در انجمن قوانين و مقررات حقوقي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-05-2010, 23:23

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi