صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28

موضوع: بررسى تطبيقى تعريف و مؤلفه هاى دين در نگاه غرب و اسلام

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    11. جامعيت دين


    دين مبين اسلام جامع ترين شرايع آسمانى است. كريمه 13 سوره مباركه «شورى» مى فرمايد: «برايتان از دين همان را تشريع كرد كه نوح را بدان توصيه فرمود، و آنچه ما به تو وحى كرديم و به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه نموديم اين بود كه دين را بپا بداريد، و در آن تفرقه نيندازيد. آنچه كه شما مشركان را به سويش دعوت مى كنيد بر آنان گران مى آيد، و اين خداست كه هر كس را بخواهد براى تقرب به درگاه خود برمى گزيند، و كسانى را به سوى خود هدايت مى كند كه همواره در امور به او مراجعه نمايند.»


    قرآن كريم، در اين آيه، به تعريف دين به منزله محتواى وحى مى پردازد و مى فرمايد: محتواى وحى عبارت است از دين الهى واحدى كه بايد تمامى ابناى بشر به آن بپيوندند و آن را سنت و روش زندگى خود و راه به سوى سعادت خود برگزينند. بر اساس اين كريمه، شريعت محمدى جامع ترين شرايعى است كه از ناحيه خداوند نازل شده و اختلاف هايى كه در اين دين واحد پيدا شده از ناحيه وحى آسمانى نيست، بلكه از ناحيه ستمكارى و ياغى گرى هايى است كه عده اى با علم و اطلاع در دين خدا به راه انداخته اند.


    علّامه طباطبائى در تفسير گرانسنگ الميزان ذيل كريمه «شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى» (شورى: 13) نكات مهمى را پيرامون ماهيت و ويژگى هاى اصلى دين از نگاه ما بيان مى فرمايد كه توجه به آنها خالى از فايده نيست: اول اينكه، از سياق آيه ـ بدان جهت كه سياق منت نهادن است ـ اين معنا استفاده مى شود كه شريعت محمدى جامع همه شريعت هاى گذشته است. دوم اينكه، شرايع الهى، يعنى آن اديانى كه مستند به وحى هستند؛ شريعت نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد (صلوات اللّه عليهم)، تنها همين شرايع مذكور در آيه اند؛ چون اگر شريعت ديگرى وجود مى داشت بايد در اين مقام كه مقام بيان جامعيت شريعت اسلام است نام برده مى شد. لازمه نكته دوم اين است كه اولاً، قبل از نوح شريعتى، يعنى قوانين حاكمه اى در جوامع بشرى آن روز وجود نداشته تا در رفع اختلافات اجتماعى كه پيش مى آمده به كار رود. و ثانيا، انبيايى كه بعد از نوح عليه السلامو تا زمان ابراهيم عليه السلام مبعوث شدند همه پيرو شريعت نوح بوده اند و انبيايى كه بعد از ابراهيم و قبل از موسى مبعوث شده بودند تابع و پيرو شريعت ابراهيم بودند و انبياى بعد از موسى و قبل از عيسى پيرو شريعت موسى، و انبياى بعد از عيسى تابع شريعت آن جناب بوده اند. سوم اينكه، انبياى صاحبان شريعت، كه قرآن كريم ايشان را اولوالعزم خوانده، تنها همين پنج نفرند؛ چون اگر پيغمبر اولوالعزم ديگرى مى بود بايد در اين مقام كه مقام مقايسه شريعت اسلام با ساير شرايع است نامش برده مى شد. پس اين پنج تن بزرگان انبيا هستند و به عبارت فنى تر، پيامبران اولوالعزم هستند. مؤيد نكات فوق، كريمه ديگر قرآنى است كه در سوره مباركه «احزاب» قرار دارد: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» (احزاب: 7)؛ (به خاطر آور) هنگامى را كه از پيامبران ميثاق گرفتيم، و (همچنين) از تو و نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم، و ما از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم (كه در اداى مسئوليت تبليغ و رسالت كوتاهى نكنند).
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    12. بخش ناپذير بودنِ دين و دين دارى


    از جمله ويژگى ها و خصيصه هاى اصلى دين اسلام اين است كه اين دين زمانى انسان را به كمال خود مى رساند و ضامن سعادت و خوش بختى فرد و اجتماع مى شود كه به همه محتواى آن بدون كم و كاست عمل شود. حفظ و حراست از دين زمانى رخ مى دهد كه تمامى محتواى آن اقامه شود. تقسيم، تبعيض، پاره پاره كردن و تفرقه و اختلاف در دين و ايمان و اقامه بعض و ترك بعض ديگر، اقامه دين نبوده و كمالى مترتب بر آن نخواهد شد. از اين رو، در ادامه آيه 13 سوره «شورى» مى خوانيم: «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا.» كلمه «أن» در اين جمله تفسيرى است، و معناى اقامه دين، حفظ آن است به اينكه پيروى اش كنند و به احكامش عمل نمايند. الف و لام در كلمه «الدين» الف و لام عهد است؛ يعنى آنچه به همه انبياى نامبرده وصيت و وحى كرده بوديم اين بود كه از دينى كه براى شما تشريع شده پيروى كنيد و در آن تفرقه ننماييد و وحدت آن را حفظ نموده در آن اختلاف نكنيد.


    پس بر همه مردم واجب است دين خدا را به طور كامل به پا دارند و در انجام اين وظيفه تبعيض قايل نشوند كه برخى از احكام دين را به پا بدارند و برخى ديگر را رها كنند. اقامه كردن دين عبارت است از اينكه به تمامى آنچه كه خدا نازل كرده و عمل بدان را واجب نموده ايمان بياورند و مجموع شرايعى كه خدا بر انبيا نازل كرده يك دين است كه بايد اقامه شود و در آن ايجاد تفرقه نكنند.
    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    13. استكبارستيزى


    نكته زيباى ديگرى كه از اين آيه به دست مى آيد اين است كه خداى متعال براى اينكه بى نيازى خود از ايمان مشركان و نيز علت ايمان نياوردن آنها و علت ايمان آوردن مؤمنان را بيان كند، در جمله اى كوتاه و رسا مى فرمايد: «كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ» (شورى: 13). علت ايمان نياوردن آنها استكبارى است كه مى ورزند و در واقع، دل خود را آماده پذيرش حق نكرده اند؛ چون مراد از جمله «ما تدعوهم اليه» (آنچه ايشان را بدان مى خوانى) دين توحيدى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مردم را بدان دعوت مى كرد، نه اصل توحيد به تنهايى؛ چراكه به شهادت آيه بعدى، اهل كتاب در دين توحيد اختلاف به راه انداختند؛ يعنى توحيد را قبول داشتند، ولى آن را آن گونه قبول داشتند كه خود مى پسنديدند و آراء و ديدگاه هاى شخصى و برخاسته از هواهاى نفسانى شان اقتضا مى كرد، نه آن گونه كه پيامبر صلى الله عليه و آله تبيين مى فرمودند. مراد از جمله «كبر على المشركين» اين است كه پذيرفتن دين توحيد حقيقى بر مشركان گران آمد؛ چون نمى توانستند استكبار نورزند و توحيد را به معناى واقعى كلمه كه همان يكتايى پروردگار عالم است بپذيرند. اين در حالى است كه در جمله بعد، خداوند مى فرمايد: «اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ»؛ خداوند جمع و جلب مى كند به سوى خود كسانى را كه بخواهد و نيز كسانى كه شرايط درونى خود را آماده كرده اند به سوى خود هدايت مى كند. از آيه، به ويژه جمله «اللّه يجتبى اليه» به روشنى برمى آيد كه خداى تعالى بى نياز از ايمان مشركان است و مؤلفه ها و صفاتى مانند «عدم استكبار» و «انابه» موجب مى شود خداوند آنها را كه بخواهد جمع، جلب و هدايت كند. مشابه اين كريمه در خصوص اين مسئله كه پروردگار بى نياز از ايمان و عبادت مشركان است، آيه 38 سوره مباركه «فصلت» مى باشد كه به روشنى دلالت مى كند پروردگار عالم بى نياز از عبادت مردم است: «فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ»؛ و اگر (از عبادت پروردگار) تكبر كنند، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبيح مى گويند و خسته نمى شود.
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    14. كامل و تمام بودن دين


    ويژگى برجسته ديگر اين دين كه غيرقابل تفكيك از آن است و آن را به گونه اى تقويت مى كند كه موجبات يأس و نااميدى كفار را از دسترسى به آن فراهم مى آورد، بلكه به صراحت مى توان گفت دين بدون آن پذيرفته نمى شود و رسالت پيامبر هم بدون ابلاغ آن به مردم ناتمام مى ماند، خصيصه كامل بودن دين است. اين ويژگى از برجسته ترين ويژگى هاى دين حق به شمار مى رود. اين خصيصه و ويژگى همان ولايت ائمه اطهار و امامان ابرار و نصب جانشينان پاك سرشتى است كه در هر زمان زمام امور جامعه را به دست مى گيرند و انسان ستمگر را به راه راست كه همان دين حق است هدايت مى كنند. اين شخصيت هاى برجسته و امامان معصوم كه از طرف خداوند بزرگ به وسيله آخرين پيامبرش حضرت ختمى مرتبت تعيين و امارت و صدارت جامعه مؤمنان را بر عهده مى گيرند دوازده نفرند؛ اولين آنها اميرالمؤمنين حضرت على بن ابى طالب عليه السلام و آخرين آنها حضرت مهدى عليه السلام هستند و در زمان غيبت امام دوازدهم و دوران غيبت كبرا ولايت و زعامت جامعه مؤمنان بر عهده فقهاى عادل، متقى، شجاع و آشنا به مسائل زمان مى رسد. به هر حال، از منظر اين دين، جامعه مؤمنان هيچ گاه و در هيچ زمانى خالى از حجت و امام بر حق كه امور ظاهرى و باطنى را يا مستقيم و يا به طور غيرمستقيم اداره مى كند نيست. كريمه هاى 3 و 67 از سوره مباركه «مائده» اين معنى را بيان مى كنند (طباطبائى، بى تا، ج 5، ص 282ـ292.
    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    15 خوف ستيزى و امنيت ورزى


    «... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ...» (مائده: 3). كلمه يأس و نوميدى در مقابل كلمه رجاء و اميد است و دين، يعنى: معارفى كه از ناحيه خداى تعالى در اصول و قواعدى تحت نام «اسلام» به تدريج نازل شده است. جمله فوق به خوبى دلالت دارد بر اينكه كفار قبل از نزول اين آيه و روزى كه اين آيه مربوط به آن روز است، اميد آن را داشته اند كه بتوانند اسلام را از هر طريقى كه شده از بين ببرند و اين خطر آن قدر زياد بوده كه جا داشته مؤمنان از آن بر حذر باشند و از وقوع چنان خطرى بترسند. از اين رو، خداى متعال فرموده: «فلا تخشوهم...» در حقيقت، قرآن از اين راه خواسته است به مسلمانان تأمين بدهد و بفرمايد بعد از امروز ديگر از بروز آن خطر نترسيد. آيات زير از وجود آن خطر خبر مى دهد و مى فرمايد: «وَدَّت طَّآئِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ» (آل عمران: 69)؛ جمعى از اهل كتاب (يهود) دوست داشتند (و آرزو مى كردند) شما را گمراه كنند (اما آنها بايد بدانند كه نمى توانند شما را گمراه كنند)، آنها گمراه نمى كنند مگر خودشان را و نمى فهمند. نيز مى فرمايد: «وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارا حَسَدا مِنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (بقره: 109).


    بنابراين، آيات قرآن تماميت يأس كفار را از اينجا ناشى مى داند كه خداى سبحان براى اين دين كسى را نصب كرده است كه قائم مقام رسول خدا صلى الله عليه و آلهباشد، و در حفظ دين و تدبير امر آن و ارشاد امت متدين كار خود آن جناب را انجام دهد، به نحوى كه خلأى براى آرزوى شوم كفار باقى نماند و كفار براى هميشه از ضربه زدن به اسلام مأيوس شوند؛ زيرا تا امر دين قائم به شخص معينى باشد دشمنان آن مى توانند اين آرزو را در سر بپرورانند كه با از بين رفتن آن شخص دين هم از بين برود؛ ولى وقتى قيام به حاملى شخصى، مبدل به قيام به حاملى نوعى شد، آن دين به حد كمال مى رسد و از حالت حدوث به حالت بقا متحول مى گردد و نعمت دين تمام مى شود.


    پس ولايت كه مشروع واحدى است، تا قبل از امروز ناقص بود و به حد تمام نرسيده بود؛ امروز با نصب ولىّ امر بعد از رسول تمام شد؛ زمانى كه دين خدا در تشريعش به حد كمال رسيد و نعمت ولايت تمام شد: «رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا» (مائده: 3)؛ من اسلام را بدان جهت كه دينى از اديان توحيد است براى شما پسنديدم. در اين دين غير از خدا كسى پرستيده نمى شود و با در نظر گرفتن اينكه طاعت همان عبادت است، قهرا غير از او كسى اطاعت نمى شود. پس بر مؤمنان است كه تنها او را پرستش كنند و چيزى را در اطاعت شريك او نسازند، مگر كسى را كه خود او دستور داده اطاعتش كنند.
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    16. خلافت دايمى و نهايى


    ويژگى ديگر اين دين پابرجايى، ريشه دارى و خلافت دايمى و نهايى روى زمين است كه تنها ايمان آوردندگان، مؤمنان و صالحان و در رأس آنها حضرت بقيه اللّه الاعظم قرار دارند مى باشد. «خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده مى دهد كه قطعا آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل مى كند، آنچنان كه تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت و كسانى كه پس از آن كافر شوند آنها فاسقانند» (نور: 55).


    بر اساس اين كريمه، خداوند به كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند وعده داده كه به زودى جامعه اى برايشان تشكيل خواهد شد به تمام معنا صالح كه از كفر و نفاق و فسق پاك و به دور باشد. اين جامعه زمين را به ارث برده و در عقايد افراد آن و اعمالشان جز دين حق چيزى حاكم نشود. ايمن زندگى مى كنند و ترسى از دشمن داخلى يا خارجى ندارند. از كيد نيرنگ بازان و ظلم ستمكاران و زورگويى زورگويان آزاد باشند. نكته قابل توجه اينكه چنين مجتمع طيب و طاهرى تاكنون در دنيا منعقد نشده و دنيا از بعثت خاتم صلى الله عليه و آلهتاكنون رويش به چنين جامعه اى باز نشده است. به همين روى، اگر مصداقى پيدا كند جز در روزگار مهدى عليه السلام نخواهد بود؛ چون اخبار متواترى كه از رسول خدا صلى الله عليه و آلهو ائمّه اطهار عليهم السلام در خصوصيات آن جناب وارد شده از انعقاد چنين جامعه اى خبر مى دهد.
    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نتيجه گيرى


    بررسى ويژگى هاى شانزده گانه فوق گواه آن است كه دين در ادبيات اسلامى و قرآنى با آنچه در غرب تحت اين عنوان مشهور و معروف است بكلى متفاوت است. اين دين واضع و متولى معينى دارد. كسى كه آن را براى بشريت خواسته است، ضمن آنكه خالق اوست، عليم و حكيم است؛ بنابراين، همه ابعاد بشر را با تمامى پيچيدگى هايش مى شناسد، سعادت او را براى دو جهان (جهان آخرت و جهان دنيا) مى داند به همين روى، ويژگى هاى دين او كه دربردارنده سعادت همگى بشريت است، هم سعادت را براى يك حيات جاودان و هم براى يك حيات دنيوى تأمين مى كند. در چنين دين جامعى، مبارزه با فتنه، ظلم و آشوب، استكبارستيزى و هر چيز ديگرى كه مانع و خار سر راه هدايت مردم است تدارك ديده شده است. پذيرش و عدم پذيرش آن كاملاً اختيارى است و اجبار و فشارى و حرج و ضررى را براى فرد به همراه ندارد. سود و زيان آن متوجه خود فرد است. با ساخت وجودى بشر هماهنگ است. در خود الگو دارد و مردم مى توانند با تأسى به الگو راه درست را سريع بشناسند و آن را در زندگى خود به كار گيرند. جامع و كامل است، تام و تمام است، خوف ستيز و امنيت ورز است و خلافت دايمى صالحان بشريت را در خود دارد.
    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    منابع


    ابوعبيد، القاسم بن سلام (1404ق)، غريب الحديث، بى جا، ادارة العامه للمعمات احياءالتراث.


    پترسون، مايكل و ديگران (1383)، عقل و اعتقاد دينى: درآمدى بر فلسفه دين، ترجمه احمد نراقى و ابراهيم سلطانى، تهران، طرح نو.


    راغب اصفهانى، حسين بن محمد (1363)، المفردات، بى جا، دفتر نشر كتاب.


    سيمز، جفرى، «معنا و غايت دين در گفت وگو با كنت ول اسميت»، ترجمه پريوا عروج نيا، كيان، ش 43، ص 4ـ14.


    طباطبائى، سيدمحمدحسين (بى تا)، الميزان، ترجمه سيدمحمدباقر موسوى همدانى، بى جا، دارالعلم.


    ـــــ (بى تا)، نهاية الحكمه، قم، دارالتبليغ الاسلامى.


    كيسلر، نورمن ال (1375)، فلسفه دين، ترجمه حميدرضا آيت اللهى، تهران، حكمت.


    مصباح، محمدتقى، «دين»، در: سايت سراج، .http://seraj


    موسوى خمينى، سيدروح اللّه (بى تا)، رساله عمليه، بى جا، بى نا.


    نمازى، محمود، «تجربه دينى، مفهوم و خاستگاه» (بهمن 1382)، معرفت، ش 74، ص 8ـ21


    ـــــ «ويژگى هاى تجربه دينى از دو منظر غربى و اسلامى» (اسفند 1384)، معرفت، ش 99، ص 18ـ27.
    امضاء

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi