صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: ضیافت نور { پندهای اخلاقی ماه رمضان )

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    میدان مسابقه


    امام حسن مجتبی علیه السلام در روز عید فطری از کنار جماعتی گذشت که مشغول شوخی و خنده بودند.(1) حضرت ناراحت شد و به آنها فرمود: «خدا ماه رمضان را میدان مسابقه بندگان خود قرار داده است. تعدادی گوی سبقت را می ربایند و پیروز می شوند و تعدادی از قافله عقب می مانند و روسیاه می گردند. عجب است در روزی که پیشی گیرندگان، پیروز شده اند و عقب ماندگان زیانکار گردیده اند، جمعی به شوخی و خنده مشغولند. به خدا قسم اگر پرده در افتد، امروز نیکوکار مشغول قسمت خود و عقب افتاده گرفتار بدیهای خود است و احدی فرصت شوخی و لهو و لعب را ندارد»(2).






    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    افطار در مسجد

    وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام زمامدار مسلمین بود، بیت المال فراوانی در نزد حضرت وجود داشت. ایشان در مسجد کوفه مشغول به روزه و اعتکاف بودند. روزی مردی بیابان نشین وارد مسجد کوفه شد. نزدیک افطار بود و مرد اعرابی گرسنه اش بود. دید در گوشه ای از مسجد پیرمردی مشغول افطار است. آمد تا با او هم سفره شود. دید در سفره اش فقط شیشه ای قاووت (آرد جو)

    1- ظاهرا از پایان ماه رمضان اظهار شادمانی می کردند.
    2- من لا یحضره الفقیه/2/174.
    ص:27
    وجود دارد. پیرمرد به او تعارف کرد اما مرد اعرابی هر چه کرد نتوانست از آن بخورد. بلند شد و از مسجد بیرون آمد.
    در کوچه ها می گشت و منتظر بود تا دری باز شود و او را بر سر سفره ای بخوانند تا اینکه به در خانه حضرت علی علیه السلام رسید. از آنها غذایی در خواست کرد. حسنین علیهماالسلام هم او را داخل برده و غذای خوبی به او دادند وقتی که مرد سیر شد یاد پیرمرد داخل مسجد افتاد و آنچه بر سر سفره او دیده بود برای آنها باز گفت و عرضه داشت که اگر ممکن است مقداری از این غذا را برای آن پیر مرد ببرد. در این حال حسنین علیهماالسلام به گریه افتادند که؛ «آن پیرمرد که تو دیدی پدر ما علی است»(1).






    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    داستان علماء


    اشاره


    امام خمینی قدس سره


    یکی از همراهان امام در نجف اشرف اظهار داشت که؛
    «ایشان هر روز ده جزء از قرآن را در ماه رمضان می خواندند، یعنی هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند ولی بعد می فهمیدند که امام ده یا یازده دوره قرآن را خوانده اند و فکر می کنم که حالا هم ایشان این برنامه را داشته باشند. فرزند امام می گفت: شبی در ماه رمضان من پشت بام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود. بلند شدم دیدم که صدا می آید و متوجه شدم که آقاست که در تاریکی در حال نماز خواندن است و دستهایش را به طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح
    ________________________________________
    1- ینابیع الموده/174.
    ص:28
    نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند»(1).


    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    علامه طباطبائی رحمه الله


    «علامه در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود... شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود»(2).
    میرزا محمد جعفر انصاری رحمه الله
    میرزا محمد جعفر انصاری رحمه الله
    این عالم جلیل القدر از بستگان مرحوم «شیخ انصاری» از مراجع نامدار خوزستان و حافظ قرآن مجید بوده است درباره وی نوشته اند: «او با آن همه مشاغل درسی، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول بود ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه روزی و قرائت یک جزء کلام اللّه و نماز حضرت جعفر طیار، هر روز زیارت جامعه و عاشورا را در یک جلسه، ایستاده به جا می آورد و هنگام عبادت توجه خاصی داشت. حافظه اش بسیار عجیب بود، قرآن مجید و تعقیبات و نمازها و دعاهای هر ماه، هر روز و هر شب ماه مبارک رمضان و... را از حفظ داشت»(3).





    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    طلب مغفرت


    در روایت امام صادق علیه السلام آمده است که حضرت سجاد علیه السلام اشتباهات غلامان خود را در طول ماه رمضان با ذکر تاریخ و مورد آن یادداشت می کردند سپس
    ________________________________________
    1- فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفان امام خمینی/19.
    2- یاد نامه علامه طباطبائی/ 131.
    3- زندگانی و شخصیت شیخ انصاری/382.
    ص:29
    آخر ماه رمضان، آنها را جمع کرده و از آنها اقرار می گرفتند که چنین اشتباهی از آنان سر زده است. سپس وسط آنها می ایستادند و می فرمودند که آنچه را من می گویم تکرار کنید؛ «ای علی بن حسین! همان طوری که ما غلام و بنده تو هستیم و تو اشتباهات ما را ثبت کرده ای، خدا هم کارهای تو را ثبت کرده است. اینک ما را عفو کن و ببخش چنانچه تو امیدواری خدا از گناهان تو بگذرد. بیاد آر آن روزی که با خفت و خواری در پیشگاه عدل الهی می ایستی، آن خدائی که به اندازه خردلی ستم روا نمی دارد، همان مقدار کم را هم در قیامت به حساب می آورد، از ما در گذر که خدا از تو در گذرد که در قرآن آمده:
    «و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر اللّه لکم»(1)
    پس عفو کنید و چشم پوشی کنید آیا نمی خواهید خدا شما را ببخشد».
    حضرت سخنان خود را به غلامان خود تلقین می کرد و آنان تکرار می کردند و با نوای جانسوز اشک می ریخت و می گفت: «پروردگارا! تو دستور گذشت به ما داده ای از ما نیز در گذر! خدایا! تو به عفو و گذشت از ما شایسته تری! به ما گفته ای که سائل را از در خانه خود محروم و ناامید بر مگردانید. اینک به امید بخشایش، در خانه ات آمده ایم. از تو می خواهیم بر ما کرم فرمایی. پروردگارا! بر بنده خود منت گذار و ناامیدم مکن و مرا جزو کسانی قرار ده که از عطایای تو بهره مند گشته اند». آن گاه به غلامان خود رو کرده و می فرمودند: «من از شما گذشتم آیا شما هم مرا بخشیدید و از کوتاهی و قصوری که نسبت به شما کرده ام گذشتید؟ اگر من مالک ستمگر شما
    ________________________________________
    1- نور/22.
    ص:30
    بوده ام، خود هم تحت قدرت مالکی دادگر هستم». غلامان عرض می کردند: «آقا! با اینکه هرگز به ما بدی نکرده اید شما را بخشیدیم». سپس حضرت می فرمود:
    «بگویید اللهم عف عن علی بن الحسین کما عفی عنا فاعتقه من النار کما اعتق رقابنا من الرق؛ بار خدایا! از علی بن الحسین بگذر، چنانچه او از ما گذشت و او را از آتش جهنم آزاد کن همان طوری که ما را از بندگی خود آزاد کرد». سپس حضرت، خود می گریست و در آخر گفتار آنها آمین می گفت و می فرمود: «شما را آزاد کردم به امید اینکه خداوند هم مرا ببخشد» و آنها را آزاد می ساخت و هر ساله حدود بیست نفر از آنان را در عید فطر آزاد می فرمودند(1).





    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    توسل


    این قدر حضرت کریم بودند و بخشش داشتند. اما یک روزی آمد که راوی می گوید: «دیدم حضرت را سوار بر شتر برهنه کرده اند و پاهای حضرت را با زنجیر از زیر شکم شتر به هم بسته اند و دست و پای حضرت در غل جامعه است. جلوتر رفتم، دیدم که تعدادی سر را بالای نیزه ها کرده اند. گفتم: «این سرها که بالای نیزه هاست سر کی هست؟» گفتند: «اینها سر یک تعداد خارجی است!» گفتم: «رهبر این خارجی ها که بوده؟» جواب دادند: «حسین بن علی پسر رسول خدا». تا این حرف را شنیدم شروع کردم به گریه کردن.
    امام سجاد علیه السلام مرا دید و فرمود: «تو کی هستی که گریه می کنی در حالی که همه مردم شادند؟»

    1- مناقب/4/158.
    ص:31
    عرضه داشتم: «آقاجان! من شما را می شناسم کاش به این شهر نیامده بودم و این منظره را نمی دیدم». آقا فرمودند: «حالا که آشنا هستی به این نیزه دارها بگو تا این سرها را جلوتر ببرند که مردم به بهانه دیدن سرها چشمشان به زنان حرم نیفتد»(1). (ای حسین!...)
    ای سرت چون ماه سر گردان به روی نیزه ها
    از غمت خون عقده بسته بر گلوی نیزه ها
    خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت...
    یادمان نمی رود آن لحظه ای را که اسب بی صاحبت به خیمه ها برگشت. اهل حرم بیرون دویدند یکی گفت: «ذوالجناح بابایم کجاست؟» یکی گفت: «ذوالجناح چرا بابایم را نیاوردی؟» یکی دیگر گفت: « ذوالجناح وقتی بابایم به میدان می رفت تشنه بود بگو بدانم آیا پدرم را آب دادند و یا لب تشنه کشتند؟»(2).
    خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت
    تا بر آمد صوت قرآنت ز روی نیزه ها
    آمدی با سر به دیدارم که برگردد حسین
    دیده مردم ز محمل ها به سوی نیزه ها
    من فدای حنجر خشکت که نوشیده ست آب
    گه ز جام تیغها یا از سبوی نیزه ها
    و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

    1- معالی السبطین/2/128.
    2- مصائب المعصومین/3/237.






    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    2. مکافات عمل


    اللهم قربنی فیه الی مرضاتک و جنّبنی فیه من سخطک و نقمائک و وفقنی فیه لقرآئه آیاتک برحمتک یا ارحم الراحمین
    بار خدایا در این روز مرا به خشنودی هایت نزدیک گردان و از خشم و انتقامت دور کن و بر خواندن آیاتت موفق گردان، به مهربانیت ای دلسوزترین مهربانان.
    این نظام، نظام علت و معلولی است و هر حرکتی در آن پاسخ گفته شده و با هر عملی، عکس العملی در آن تعبیه گردیده است. «مکانات عمل» یعنی عکس العملی که خداوند از عمل شخص به وجود آورده و آن را بازتاب می دهد. حال ممکن است این بازتاب در همین دنیا به وقوع پیوندد و یا در آن دنیا، در محضر عدل الهی. چنانچه بزرگان نیز گفته اند:
    از مکافات عمل غافل مشو
    گندم از گندم بروید جو ز جو
    چه بسیار افراد بوده اند که با بینش ضعیف و یا غلط خود به واسطه همین پدیده مشمول عذاب در دنیا و آخرت شده اند. خداوند چرخ نظام هستی را طوری آفریده که یا کیفر آنها در همین دنیا داده شود و یا به سنت امهال و استدراج الهی گرفتار گردیده و در آخرت به جزای خود برسند.
    سختی کشی ز دهر چو سختی دهی به خلق
    در کیفر فلک غلط و اشتباه نیست





    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض













    آیات
    «ان تکُ مثقال حبهٍ من خردل فی صخره او فی السموات او فی الارض یأت بها اللّه»(1)
    اگر عمل تو هم وزن دانه خردلی و در تخته سنگی و یا در آسمانها یا در زمین باشد خدا آن را می آورد.
    «ثم الی مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعملون»(2)
    سرانجام و بازگشت شما به سوی من است و از حقیقت آنچه انجام می داده اید شما را با خبر خواهم ساخت.
    «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره»(3)
    پس هر کس به اندازه ذره ای نیکی کند نتیجه آن را خواهد دید و هر کس هم وزن ذره ای بدی کند نتیجه آن را خواهد دید.
    «و لا تحسبن اللّه غافلا عما یعمل الظالمون انما یؤخرهم لیوم تشخص فیه الابصار مهطعین مقفعی رؤوسهم لایرتد الیهم طرفُهُم و افئدتهم هواء»(4)
    و خداوند را غافل از آنچه ستمکاران می کنند مپندار جز این نیست که کیفر آنان را برای روزی به تأخیر می اندازد که چشمها در آن خیره می شود شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمی زنند و از وحشت دلهای شان تهی است.
    «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»(5)
    و کسانی که ستم کرده اند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه بر خواهند گشت.


    1- لقمان/16.
    2- لقمان/15.
    3- زلزله/7و8.
    4- ابراهیم/43و42.
    5- شعرا/227.





    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






















    روایات
















    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر که از انتقام و مکافات عمل بترسد، حتماً از ظلم کردن باز می ایستد»(1) چرا که منتقم حقیقی داد مظلوم را باز ستانده و ظالم را عقاب می نماید.













    چو بد کردی مباش ایمن ز آفات











    که واجب شد طبیعت را مکافات









    امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت به امام باقر علیه السلام فرمودند: «زنهار ای فرزند! که ظلم نکنی بر کسی که دادرس به غیر از خدا نداشته باشد»(2).







    امام باقر علیه السلام فرمودند: «هیچ کس نیست که به دیگری ظلم کند مگر اینکه خدا به آن ظلم او را می گیرد، در جان یا مال او»(3).
    مردی مدتی والی شهری بود. خدمت امام باقر علیه السلام رسید و پرسید: «آیا توبه ای برای من هست؟» حضرت فرمود: «خیر تا هر که بر ذمه تو حقی دارد به وی برسانی»(4).
    امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «ان ربک لبالمرصاد» فرموده اند: «پلی بر صراط هست که از آن نمی گذرد بنده ای که مظلمه ای بر گردن او باشد»(5).
    و نیز در جائی دیگر فرمودند: « هر که ستم کند خداوند کسی را که به او ظلم شده بر ظالم مسلط می سازد. یا بر خود او، یا اولاد او و یا اولاد اولاد او» راوی از حضرت سؤال می کند: «آیا شخص ظلم می کند و خدا بر اولاد یا اولاد اولاد او ظلم را باز
    ________________________________________
    1- کافی/2/331.
    2- بحار/75/308.
    3- بحار/75/313.
    4- بحار/75/329.
    5- بحار/75/312.
    ص:35
    می گرداند؟» امام صادق علیه السلام پاسخ دادند: «بلی خدای تعالی می فرماید: «و لیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریه ضعافا خافوا علیهم فلتیقوا اللّه و لیقولوا قولا سدیدا» و آنان که اگر فرزند ناتوانی از خود بر جای گذارند بر آینده آن بیمناک اند باید از ستم بر یتیمان مردم نیز بترسند. پس باید از خدا پروا دارند و سخنی بجا و درست گویند»(1).
    و به قول «ملا احمد نراقی» از پدرشان: «ظاهر آن است که مؤاخذه اولاد به سبب ظلم پدرشان، مخصوص اولادی است که به ظلم پدران خود راضی بوده اند یا اولادی که از ظلم پدر به ایشان اثری رسیده باشد، چون مالی که به ایشان منتقل شده باشد»(2).
    حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «بترسید از ظلم کردن، به درستی که دعای مظلوم به آسمان بالا می رود و به اجابت می رسد»(3). پس باید از آه مظلوم ترسید و باید دانست که روزی گریبان گیر انسان می شود.
    نخفته است مظلوم از آهش ترس
    ز دود دل صبحگاهش بترس
    نترسی که پاک اندرونی شبی
    بر آرد ز سوز جگر یا ربی
    چراغی که بیوه زنی بر فروخت
    بسی دیده باشی که شهری بسوخت


    مثال
    «مکافات عمل» مانند عکس العمل بازگشت توپی است که به دیوار خورده است و به طرف شخص پرتاب کننده باز می گردد. حال هر چه این توپ با نیروی بیشتری به دیوار کوبیده شود، با نیروی بیشتری نیز به طرف شخص برمی گردد و یا مثلاً اگر کسی سنگی به طرف بالا پرتاب کند، سنگ به سر
    ________________________________________
    1- نساء/9.
    2- جامع السعادات/2/221.
    3- کنزالعمال/3/500.
    ص:36
    خود او برخورد خواهد کرد و بسته به نیروئی که به طرف بالا به آن وارد می شود موقع بر خورد با شخص، محکم تر به او اصابت می کند. اعمال انسان نیز بازتابی دارد که بالاخره او را فرا خواهد گرفت و او را گرفتار خواهدکرد.





    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    حق مظلوم


    آورده اند که سلطانی عزم خانه خدا کرد و خواست که به مکه مشرف بشود. وزیر و مشاوران را بااطلاع نمود. بعد از ساعتی مشورت به او گفتند که اگر بخواهد با خدم و حشم برود تهیه آذوقه برای آنها مشکل است و اگر بخواهد بدون آن برود برای سلطان خطرناک می باشد و در ثانی در غیاب او اوضاع مملکت نیز به هم می ریزد. سلطان پرسید: «پس چه کنیم؟». گفتند: «بسیار ساده است. در اطراف بیت اللّه روستاها و شهرهای زیادی هست. شما می توانید ثواب حجی را از آنها بخرید» سلطان برای خرید حج به یکی از آن شهرها می رود و سراغ عالمی را می گیرد. پس از یافتن عالم، از او می خواهد که حج هایی را که به جا آورده به سلطان بفروشد. عالم هم فی الفور قبول می کند. سپس می پرسد: «هر حجی را چند می فروشی؟» عالم می گوید: «هر قدم از آن را به تمام دنیا!» سلطان تعجب می کند و می گوید: «مگر من چقدر در خزانه ام ثروت هست که بخواهم به ازای هر قدمی دنیا را به تو بدهم؟» عالم جواب داد: «آسان است. ثواب یک ساعت دادرسی و گرفتن حق مظلوم و اعاده آن را با تمام حج هائی که شمار آن از شصت فزون است معاوضه می کنم و در این معامله هنوز هم صرفه من بیشتر از توست»(1).
    ________________________________________
    1- معراج السعاده/445.








    امضاء


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi