صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 171 تا 180 , از مجموع 194

موضوع: حکایتهای گلستان سعدی به قلم روان

  1. Top | #171

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    158 / توجه به روزی دهنده


    از دانای پیری شنیدم در نصیحت به یکی از مریدان خود چنین می گفت: ای پسر به همان اندازه که دل انسان به رزق و روزی تعلق دارد، اگر به روزی دهنده تعلق داشت، مقام او از مقام فرشنگان بالاتر می رفت.
    فراموشت نکرد ایزد در آن حال - که بودی نطفه مدفوق و مدهوش (408)
    روانت داد و طبع و عقل و ادراک - جمال و نطق و رای و فکرت و هوش
    ده انگشت مرتب کرد بر کف - دو بازویت مرکب ساخت بر دوش
    کنون پنداری ای ناچیز همت - که خواهد کردنت روزی فراموش؟




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #172

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    159 / از عمل می پرسند نه از نسب

    عرب بیابان نشین را دیدم که همواره به پسرش می گفت:
    یا بنی انک مسول یوم القیامه ما ذا اکتسبت و لا یقال بمن انتسبت:
    از تو در قیامت می پرسند عملت چیست؟ نمی پرسند که پدرت کیست؟
    جامه کعبه را که می بوسند - او نه از کرم پیله(409) نامی شد
    با عزیزی نشست روزی چند - لاجرم همچو او گرامی شد




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #173

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    160 / مکافات عمل

    در کتابهای تالیف حکیمان نقل شده: زاییدن کژدم با سایر جانوران فرق دارد. کژدم هنگامی که در شکم مادرش قرار می گیرد، آنچه در درون شکم مادر است می خورد و سپس شکمش را می درد و بیرون آمده در دشت به راه می افتد و آن پوستها که در خانه کژدم است از آثار دریدگی شکم مادر است.
    من این موضوع را نزد یکی از بزرگان گفتم. او گفت: دل من به درستی این سخن گواهی می دهد و مطالب همین گونه است، زیرا کژدم در آن هنگام که در رحم مادرش بود چون با او چنین رفتار کرده (و محتوای درون مادرش را خورده در بزرگی شوربخت و مورد نفرت می باشد.
    پسری را پدر وصیت کرد - کای جوان بخت، یادگیر این پند
    هر که با اهل خود وفا نکند - نشود دوست روی و دولتمند (410


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #174

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    161 / فرزند ناصالح

    پارسای تهدیستی ازدواج کرد، سالها گذشت ولی فرزند از او نشد. نذر کرد:
    که اگر خداوند به من پسری دهد، جز این لباس پاره پوره ای که پوشیده ام هر چه دارم همه را به تهیدستان صدقه دهم. اتفاقا همسرش حامله شد و پس از مدتی پسر زایید، او به نذر خود وفا کرد و همه دارایی خود را به مستمندان داد سالها از این ماجرا گذشت. از سفر شام باز می گشتم، به محل سکونت آن پارسای فقیر که دوستم بود رفتم تا احوالی از او بپرسم. وقتی که به آن محل رسیدم از او جویا شدم، گفتند: در زندان شهربانی است. پرسیدم: چرا؟ شخصی گفت: پسرش شراب خورده و عربده کشیده و بدمستی نموده و خون کسی را ریخته است و فرار کرده است و به جای او پدر بینوایش را دستگیر کرده و زندانی نموده اند و زنجیر بر گردن و پای او بسته اند.
    گفتم: او این بلا را با راز و نیاز از درگاه خدا خواسته است. پدر بر اثر بی فرزندی، مدتها از خدا خواست تا دارای پسر شود، اکنون که دارای پسر شده، همان پسر، بلای جانش گردیده است، باید از خدا پسر صالح خواست نه پسر بدون شرط
    زنان باردار، ای مرد هشیار - اگر وقت ولادت مار زایند
    از آن بهتر به نزدیک خردمند - که فرزندان ناهموار زایند


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #175

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    /162 / بلوغ و کمال حقیقی


    در دوران کودکی از دانشمند بزرگی رسیدم که انسان چه وقت بالغ می شود؟ در پاسخ گفت: در کتب فقه نوشته شده، یکی از سه نشانه، دلیل بالغ شدن است: 1 - تمام شدن پانزده سال (قمری) 2. محتلم شدن 3. روییدن موی زیر ناف. ولی بالغ شدن در حقیقت یک شرط دارد و آن اینکه همت تو به کسب رضای خدا بیش از کسب بهره هوای نفس باشد. کسی که چنین نیست محققان او را به عنوان بالغ نمی شناسند.
    به صورت آدمی شد قطره آب - که چل روزش قراراندر رحم ماند
    وگر چل ساله را عقل و ادب نیست - به تحقیقش نشاید آدمی خواند
    جوانمردی و لطفست آدمیت - همین نقش هیولایی مپندار
    هنر باید، به صورت می توان کرد - به ایوانها در، از شنگرف و زنگار
    چو انسان را نباشد فضل و احسان - چه فرق از آدمی با نقش دیوار
    بدست آوردن دنیا هنر نیست - یکی را گر توانی دل به دست آر(411)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #176

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    163 / نزاع حاجیان قلابی در راه مکه

    یک سال همراه گروهی پیاده به سوی مکه برای انجام مراسم حج رهسپار بودیم. بین پیادگان نزاع و کشمکشی شد. به سر و صورت هم افتادند و داد و فحش و ستیزه و درگیری بالا گرفت. یکی از کجاو نشینان به همپالکی (412) خود گفت: عجبا! پیاده عاج استخوان دندان فیل به پایان بساط بازی شطرنج می رسد و وزیر می گردد، به عبارت مقامش بهتر از آنچه در قبل بود می شود، ولی پیادگان راه حج که بیابان عربستان را به پایان می رسانند حالشان بدتر می شود. (413)
    از من بگوی حاجی مردم گزای را (414) - کو پوستین خلق به آزار می درد
    جاجی تو نیستی، شتر است از برای انک - بیچاره خار می خورد و راه می برد






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #177

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    164 / تناسب شغل با محل سکونت


    یکی از هندوها، طریق نفت اندازی (415) را یاد می گرفت. حکیمی به او گفت: تو که در خانه ساخته شده از نی زندگی می کنی چنین بازیچه ای برای تو روا نیست.
    تا ندانی که سخن عین صوابست مگوی - و آنچه دانی که نه نیکوش جوابست مگوی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #178

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    165/ دامپزشکی که بینا را کور کرد

    مرد نادانی درد چشم سخت گرفت و به جای پزشک نزد دامپزشک رفت. دامپزشک همان دارویی را که برای درد چشم حیوانات تجویز می کرد به چشم او کشید و او کور شد. او از دست دامپزشک شکایت کرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر کرده و به محاکمه کشید. رای نهایی دادگاه این شد که قاضی به دامپزشک گفت:
    برو هیچ تاوانی بر گرن تو نیست، اگر این کور خر نبود برای درمان چشم خود نزد دامپزشک نمی آمد.
    هدف از این حکایت آن است که: هر کس کار مهمی را به شخص نا آزموده و غیر متخصص واگذارد، علاوه بر اینکه پشیمان خواهد شد. در نزد خردمندان به عنوان کم خرد و سبکسر خوانده خواهد شد.
    ندهد هوشمند روشن رای - به فرومایه کارهای خطیر
    بوریا باف اگرچه بافنده است - نبرندش به کارگاه حریر





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #179

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    166 / دو شعر روی سنگ قبر

    پسر یکی از پیشوایان بزرگ وفات کرد، او را به خاک سپردند، سپس از او پرسیدند: بر صندوق گورش در سنگ قبش چه بنویسم؟
    پیشوا فرمود: آیات قرآن مجید، دارای قداست و احترام شایان است. از این رو روا نیست که آن را بر سنگ قبر نوشت، زیرا با گذشت زمان فرسوده شده و خلایق از انسان و حیوان بر روی آن پا بگذارند و سگها بر روی آن ادرار کنند و بی احترامی خواهد شد. حال آنکه ناچار می خواهید چیزی بنویسید این دو شعر را که از زبان پسرم در دورن قبر است بنویسید.
    وه! که هرگه که سبزه در بستان - بدمیدی چو خوش شدی دل من
    بگذر ای دوست تا به وقت بهار - سبزه بینی دمیده از گل من (416)




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #180

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,763
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    167 / نصیحت پارسا به مولای ستمگر


    پارسایی از کنار یکی از ثروتمندان گذر کرد، دید دست و پای یکی از غلامانش را استوار بسته و مجازات می کند. پارسا به ثروتمند گفت: ای جوان! خداوند بزرگ غلامی همانند او را ذلیل فرمان تو کرد و تو را بر او چیره نمود، بنابراین در برابر نعمت خدا سپاسگذاری کن و آنقدر بر آن غلام ستم مکن، مبادا در روز قیامت مقام او برتر از تو باشد و تو در نزد او شرمسار گردی.
    بر بنده مگیر خشم بسیار - جورش مکن و دلش میازار
    او را توبه ده درم خریدی - آخر نه به قدرت آفریدی (417)
    این حکم و غرور و خشم تا چند؟ - هست از تو بزرگتر خداوند
    ای خواجه ارسلان و آغوش (418) - فرمانده خود (419) مکن فراموش
    در روایت آمده: رسول اکرم ص فرمود: بزرگترین حسرت روز قیامت آن است که غلام صالحی را به بهشت ببرند و مولای بدکار او را به دوزخ افکنند. آن مولا، بسیار حسرت خواهد برد و غصه خواهد خورد.
    بر غلامی که طوع (420)خدمت تو است - خشم بی حد مران و طیره (421) مگیر
    که فضیحت بود به روز شمار (422) - بنده ازاد و خواجه در زنجیر




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi