صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 44

موضوع: ویژه نامه وفات جانگداز ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ملائک، بی‏تاب واشک‏ ریزان بر گرد حجره‏ای کوچک،
    در اطراف بستری محقر، یکی از غمبارترین
    لحظه ‏های تاریخ را به نظاره نشسته بودند.

    بزرگ بانوی اسلام، خدیجه کبری،ساعات آخر عمر خویش را می‏گذراند.
    برترین مخلوق خدا، رسول خاتم کنار بستراو دل‏شکسته
    و محزون به وصایای خدیجه گوش فرا می‏داد.

    ناگهان خدیجه از سخن باز ایستاد و فرمود:
    «وصیت دیگرم را از زبان فاطمه به شما خواهم گفت
    که شرم، مانع گفتارم می‏شود».

    پیغمبر خدا نیز با لبخندی تلخ، مادر و دختررا تنها گذاشت.
    چیزی نگذشت که فاطمه کوچک آکنده از اندوه، از حجره بیرون آمد

    و نگاه منتظر پدر را این‏گونه پاسخ گفت:
    «مادر فرمود به پدرت بگو من ازقبر وحشت دارم؛
    از شما می‏خواهم لباسی را که هنگام نزول وحی الهی به تنداشتید،
    به من عطا کنید تا آن را کفن خویش سازم ـ تا مایه آرامش من گردد ـ ».

    و تو از اوج معرفت و عظمت بانویی که همه هست و نیست خود را
    در راهرسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله و رسالتش فدا کرد،
    متحیر می‏مانی وبی ‏اختیار، درودی خالصانه
    از وجودت نثار آن روح آسمانی می‏شود.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #32

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق می‏زنم،
    تو را سرشار از عشق به رسول خدا۰ص) می‏بینیم.

    از آن ثانیه که میهمان لحظه‏ های عشق عمیق تو
    به محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدم،
    خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم.

    خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی
    و مرا شیفته شخصیت گلبرگ‏های روح خویش ساختی
    و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم!

    این امانت و درستی محمّد امین صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    بود
    که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامن‏گیر کرد
    تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی
    و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.

    غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود،
    ای بانوی آفتاب!
    سینه تاریخ، امین شبنم‏های توست
    که به پای ترویج دین محمّد، از همه آنها گذشتی
    و پیش‏کش آیین اسلام نمودی،
    که شاید اگر ثروت فراوان تو
    و مهر و مرهم‏ های بی ‏بدیل تو نبود،
    رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمی‏شد.

    قارون‏های عرب، خواستار تو بودند،

    امّا تو خواستار امانت و حیای
    محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدی؛
    چه سرزنش‏ها که گل نازکِ خیال تو
    از این پیوند مقدس، شنید که می‏گفتند:

    چرا ثروتمندترین زن جهان عرب باشی
    و با یتیم عبداللّه‏، عقد یگانگی ببندی؟

    امّا تو، نه تنها چروک غم، پای جرأتت را نبست،
    که در اوّلین حماسه، تمامِ غلامان خویش را به او بخشیدی
    و تمام ثروت خود را در راه او جاودانه کردی.

    چه مصیبت جانکاه و جراحت داغی است، زخم وفات تو.
    برای روح نازک محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم !

    حق بود اگر هیچ یک از همسران پیامبر
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم به جلالت شأن تو نرسند
    و مهر و محبت رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    نسبت به هیچ کدامشان به اندازه تو، بی‏اندازه نباشد

    سید عبدالحمید کریمی







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر


  6. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,301
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,073
    مورد تشکر
    4,337 در 2,037
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در شأن تو این بس ، که در بیت پیمبر

    هر روز تو را کرده صدا فاطمه [ مادر ]






    امضاء



  7. Top | #34

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    هنوز چهره مکه غبار ماتم داشت
    هنوز داغ ابوطالب آتش غم داشت

    دل لطیف پیمبر غمین زهرا بود
    به سینه درد و غم و غصه های عالم داشت

    سخن ز رحلت بانوی با کرامت بود
    کسی که حسن کمال چهار مریم داشت

    چه بانویی که خدایش سلام می فرمود
    که نامه عملش مُهر مِهر خاتم داشت

    یگانه بانوی مردی که از عدالت خود
    تمام عالم و آدم به زیر پرچم داشت

    سخای حاتم طایی کجا و این سفره
    که درب خانه جودش هزار حاتم داشت


    برای حضرت ام الائمه این یک بس
    که نور فاطمه بر دامن مکرم داشت

    خدیجه مادر ما اولین مسلمانی است
    که با ولای علی عهد خویش محکم داشت

    در آخرین نفسش با اشاره می فرمود
    همیشه فاطمه ام غربتی دمادم داشت

    فدای دختر مظلومه ام که در آن شعب
    به روی گونه چو گلبرگ یاس شبنم داشت

    به اهل بیت بگو تا ملازمش باشند
    به هر زمان که به مادر نیاز مبرم داشت

    کسی به صورت او لطمه بعد من نزند
    شنیده ام که فلانی دو دست محکم داشت

    پس از وصیت ام الائمه پیغمبر
    خدیجه را به عبایش ز خود مقدم داشت

    در آن دمی که کفن از بهشت آوردند
    هوای رحلت او روضه محرم داشت






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #35

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق می‏زنم،
    تو را سرشار از عشق به رسول خدا۰ص) می‏بینیم.

    از آن ثانیه که میهمان لحظه‏ های عشق عمیق تو
    به محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدم،
    خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم.

    خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی
    و مرا شیفته شخصیت گلبرگ‏های روح خویش ساختی
    و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم!

    این امانت و درستی محمّد امین
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم بود
    که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامن‏گیر کرد
    تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی
    و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.

    غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود،
    ای بانوی آفتاب!
    سینه تاریخ، امین شبنم‏های توست
    که به پای ترویج دین محمّد، از همه آنها گذشتی
    و پیش‏کش آیین اسلام نمودی،
    که شاید اگر ثروت فراوان تو
    و مهر و مرهم‏ های بی ‏بدیل تو نبود،
    رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمی‏شد.

    قارون‏های عرب، خواستار تو بودند،

    امّا تو خواستار امانت و حیای
    محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدی؛
    چه سرزنش‏ها که گل نازکِ خیال تو
    از این پیوند مقدس، شنید که می‏گفتند:

    چرا ثروتمندترین زن جهان عرب باشی
    و با یتیم عبداللّه‏، عقد یگانگی ببندی؟

    امّا تو، نه تنها چروک غم، پای جرأتت را نبست،
    که در اوّلین حماسه، تمامِ غلامان خویش را به او بخشیدی
    و تمام ثروت خود را در راه او جاودانه کردی.

    چه مصیبت جانکاه و جراحت داغی است، زخم وفات تو.
    برای روح نازک محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم !

    حق بود اگر هیچ یک از همسران پیامبر
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم به جلالت شأن تو نرسند
    و مهر و محبت رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    نسبت به هیچ کدامشان به اندازه تو، بی‏اندازه نباشد

    سید عبدالحمید کریمی







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #36

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    خدیجه علیهاالسلام ،

    تجسم حقیقت و نماد مسلمان کامل،
    و تسلیم محض خدا ورسولش بود.
    وی که به تمام صفات والای انسانی آراسته بود،
    از هیچ اقدامی در یاری رسول خدا کوتاهی نمی کرد و در این راه،
    نه تنها اموال،
    بلکه همه هستی خویش را در طبق اخلاص گذاشت.
    وی باسلاح ایمان به حقیقت اسلام و تقوای الهی،
    در برابر تندباد حوادث و سختی ها،
    نستوه و پایدار ایستاد و ذره ای از اخلاص و ایمانش کم نشد.
    سزاوار است امروز که روز وفات آن حضرت است،
    اعمال و رفتار الهی اش را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم
    و از زندگی سراسر پربار ایشان،

    درس جاودانگی بیاموزیم.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #37

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آخرین وصیت


    ملائک، بی‏تاب واشک‏ ریزان بر گرد حجره‏ای کوچک،
    در اطراف بستری محقر، یکی از غمبارترین
    لحظه ‏های تاریخ را به نظاره نشسته بودند.

    بزرگ بانوی اسلام، خدیجه کبری،ساعات آخر عمر خویش را می‏گذراند.
    برترین مخلوق خدا، رسول خاتم کنار بستراو دل‏شکسته
    و محزون به وصایای خدیجه گوش فرا می‏داد.

    ناگهان خدیجه از سخن باز ایستاد و فرمود:
    «وصیت دیگرم را از زبان فاطمه به شما خواهم گفت
    که شرم، مانع گفتارم می‏شود».

    پیغمبر خدا نیز با لبخندی تلخ، مادر و دختررا تنها گذاشت.
    چیزی نگذشت که فاطمه کوچک آکنده از اندوه، از حجره بیرون آمد

    و نگاه منتظر پدر را این‏گونه پاسخ گفت:
    «مادر فرمود به پدرت بگو من ازقبر وحشت دارم؛
    از شما می‏خواهم لباسی را که هنگام نزول وحی الهی به تنداشتید،
    به من عطا کنید تا آن را کفن خویش سازم ـ تا مایه آرامش من گردد ـ ».

    و تو از اوج معرفت و عظمت بانویی که همه هست و نیست خود را
    در راهرسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله و رسالتش فدا کرد،
    متحیر می‏مانی وبی ‏اختیار، درودی خالصانه
    از وجودت نثار آن روح آسمانی می‏شود.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    مادر معمای آفرینش

    مگر می شود آسمان دل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟!


    او تنها یک همسر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نبود،
    که هم سرِّش بود، انیس و قرین غربت هایش بود. در عطش دعوت های نبوی
    صلی الله علیه و آله وسلم
    ، چشمه های معنوی و مادی خود را به روی
    پ
    یام های تشنه و آسمانی محمد صلی الله علیه و آله وسلم گشود.

    خدیجه علیهاالسلام با سلاح صبر و سپر امیدش به آینده روشن اسلام،
    به مصاف زنان مکّه می رفت و آنها را از کویر سوزان دل و فقر
    معنوی سرزمین جانشان باخبر می کرد؛

    همان زنانی که در کوچه های شهر مادیّت، با خارهای سرزنش، پای
    دل خدیجه را بارها و بارها زخمی کردند.

    آن ها که با تیر ملامت و گوشه کنایه هایشان، گوشه های دل
    او را مجروح کردند؛
    خدیجه مال دار کجا، و محمد صلی الله علیه و آله وسلم فقیر کجا؟!


    مگر می شود آسمان دل محمد امین صلی الله علیه و آله وسلم
    نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟


    او خدیجه اش را از دست داد که غم رفتنش، رفت و آمد
    پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به میان مردم را کم رنگ کرده بود؛

    تا جائی که آن سال، سال بی قراری و حزن رسول
    خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، (عالم الحزن) نام گرفت.


    خدیجه علیهاالسلام تنها همسر پیامبر نبود؛
    که مادر فاطمه علیهاالسلام ـ معمای خلقت افلاک ـ بود؛

    کسی که بزرگ ترین هدیه و گوهر این جهانی و آن جهانی
    را برای رونق بازار روشن گری، دریافت کرد



    مگر می شود آسمان دل خاتم الانبیاء نگیرد؟!
    مگر می شود سیل اشک پیامبر، از گوشه های چشمان نازنینش به راه نیفتد؟

    محمدحسین قدیری


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  12. Top | #39

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    امشب زمین و آسمان را غم گرفته
    مهدی برای مادرش ماتم گرفته

    ای آسمان خون گریه کن در ماتم او
    زیرا که امشب گریه کرده همدم او


    امشب شب هجران دو دلداده باشد
    شام وداع همسری آزاده باشد

    گرد یتیمی بر رخ زهرا نشیند
    از بعد مادر رنگ شادی را نبیند

    آئینه عشق و وفا و مهر بشکست
    امشب علی گویا که مادر داده از دست

    امشب خدیجه می رود از خانه وحی
    تاریک شد در ماتمش کاشانه وحی

    چشم از خدیجه بر نمی دارد پیمبر
    خون جگر از دیده می بارد پیمبر

    یارب خدیجه عاشق و همراز من بود
    در راه قرآن چون علی جانباز من بود

    ای در غریبی آشنایم ای خدیجه
    ای جان نثار باوفایم ای خدیجه

    در موج طوفانها فداکاری نمودی
    با مال و جان خود مرا یاری نمودی

    در راه من زخم زبانها را شنیدی
    هر درد و محنت را به جان و دل خریدی

    ای هر نگاهت در خزان غم بهاران
    در حفظ تنهائی او دلهای ما را

    لرزانده اشک دخترت عرش خدا را
    سوزانده تنهائی او دلهای ما را







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,769
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    خدایا! به فاطمه صبر بده!
    پیامبر،اندوهگین و افسرده،
    اما لبریز از رضا و صبر، به خانه می‏آمد.

    چشم‏های مبارکش هنوز نمناک از اشک بود
    و دلش سوگوار فراق خدیجه؛ اما اکنون
    به غم دیگری می‏اندیشید؛ غم تسلای دختر یتیم خدیجه.

    آیا قلب کوچک فاطمه، تاب فراق مادر را دارد؟
    در را که گشود، نگاه نگران و به در دوخته فاطمه بود که انتظارش را می‏کشید؟

    فاطمه با دیدن پدر به سوی او دوید و خود را به اوچسباند:
    مادرم کجاست؟ پدر! مادرم خدیجه کجاست؟
    و این تنها سؤالی بود که مدام از زبان کودکانه دختر،
    وجود رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را آکنده ازاندوه می‏کرد.

    لحظاتی نگذشت که جبرئیل نازل شد و عرضه داشت:
    «ای رسول خدا! پروردگارت می‏فرماید سلام مرا به فاطمه برسان و بگو:
    مادرت در خانه ‏ای بهشتی است که بند بند آن از طلا
    و ستون‏هایش از یاقوت سرخ است و در کنارآسیه (همسر فرعون)
    و مریم دختر عمران به سر می‏برد».








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi