سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت هفتم (آخرین قسمت):
شادیهای ناپسند
همانطور که گفتيم، ارزش شادي و شاديآفريني ارزشي مطلق، هميشگي و همهجايي نيست. بايد ديد که آيا در مسير کمال مطلوب ما قرار دارد يا نه. بر اين اساس، ميتوان گفت قاعده کلي در سبک زندگي اسلامي درباره شادي و نشاط اين است که هر نوع شادي و شاديآفريني که در مسير تقرب به خدا و رضايت الهي باشد، ارزشمند و انجام دادني است و هر نوع شادي يا شاديآفريني که موجب دوري از خدا و يا منجر به خشم الهي شود، ناپسند و ترک کردني است. با مراجعه به آموزههاي ديني برخي از مصاديق شادي و شاديآفرينيهاي کاذب و ناپسند ذکر شده است که ذيلاً به آنها ميپردازيم:
شادی در برابر مصیبتدیده
ادب انساني و اخلاق اسلامي اقتضا ميکند وقتي انسان در برابر افراد مصيبزده و غمديده قرار ميگيرد و با آنان برخورد ميکند، اظهار همدردي کند. امام حسن عسکري (عليه السلام) ميفرمايد:
لَيْسَ مِنَ الْأَدَبِ إِظْهَارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُون؛
اظهار شادي در براي شخص غمديده، خلاف ادب است.
امير مؤمنان (عليه السلام) نيز به هنگام تشييع جنازهاي وقتي صداي خنده يکي از افراد را شنيد، ناراحت شد و فرمود:
كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَه وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَه؛ (نهج البلاغه، حکمت 122)
گويا مرگ را در اين دنيا بر جز ما نوشتهاند، و گويا حق را در آن بر عهده جز ما هشتهاند، و گويي آنچه از مردگان ميبينيم مسافرانند که به زودي نزد ما باز ميآيند، و آنان را در گورهاشان جاي ميدهيم و ميراثشان را ميخوريم، پنداري ما از پس آنان جاودان به سر ميبريم. سپس پند هر پند و پنده دهنده را فراموش ميکنيم و نشانه قهر بلا و آفت ميشويم.
همين حقايق ديني چه زيبا در اشعار سعدي انعکاس يافته است:
شادماني مکن که دشمن مُرد تو هم از مرگْ جان نخواهي بُرد× × ×چو بر جنازه دشمن گذر کني اي دوست شادي مکن که با تو هم اين ماجرا رَوَد
شادی از گرفتاریهای دیگران
ادب ديني و انساني اقتضا ميکند که گرفتاريهاي ديگران را گرفتاري خود بدانيم و در رفع آنها بکوشيم. به ويژه اگر مسلماني دچار مشکل شود، وظيفه ديني ما ايجاب ميکند حتيالامکان در رفع مشکل او تلاش کنيم. اما اگر چنين کاري هم نميتوانيم انجام دهيم، هرگز نبايد از گرفتاري او شاد شويم. بنابراين شاد شدن از گرفتاريها و مشکلات ديگران، بر اساس تعاليم ديني مذموم است. امام علي (عليه السلام) در اين باره ميفرمايد:
لَا تَفْرَحَنَّ بِسَقْطَه غَيْرِكَ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا يُحْدِثُ بِكَ الزَّمَان؛
از لغزش ديگران شاد مشو، زيرا نميداني زمانه با تو چه خواهد کرد.
شادی با ثروت و مقام
بسياري از مردمان اگر به مقام و موقعيتي اجتماعي دست پيدا کنند، شاد ميشوند. يا اگر از ثروت بالايي برخوردار باشند و درآمد هنگفتي داشته باشند، خوشحال ميشوند. اما در منطق قرآني و اسلامي چنين اموري نبايد بالإصاله موجب شادي شوند. چنين شاديهايي در فرهنگ قرآني، شاديهاي ناپسند به حساب ميآيد. قرآن کريم از شاديهاي ناظر به دنيا غالباً با لحني نکوهشآميز ياد ميکند. به قول سعدي:
اي که در نعمت و نازي، به جهان غره مباش که محال است در اين مرحله امکان خلود
چنين شاديهايي نه تنها در خدمت حرکت تکاملي فرد نيست؛ بلکه در حرکت تکاملي ديگر افراد نيز اخلال ايجاد ميکند. موجب غفلت و غرور و فخرفروشي ميشود. انسان را از انجام وظايفش باز ميدارد. خداوند چنين شاديهايي را دوست ندارد: «إِنّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ؛ (سوره قصص، آيه 76) خداوند شاديکنندگان مغرور را دوست نميدارد.» بر اساس منطق قرآن، چنين شاديهايي در نهايت انسان را به دوزخ ميکشاند. قرآن کريم يکي از علتهاي جهنمي شدن افراد را چنين بر ميشمارد: «إنَّه کان في اهلِهِ مسروراً؛ (سوره انشقاق، آيه 13) او در ميان خانوادهاش پيوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود.»
البته اگر بهرهمندي از ثروت و مقام را به عنوان وسيلهاي براي خدمت به خلق و پيشبرد اهداف انساني و اسلامي بداند، شاد شدن از دستيابي به آنها نه تنها اشکالي ندارد؛ بلکه از شاديهاي ممدوح و مثبت خواهد بود.
شادی از راه گناه
پيشتر نيز اشاره کرديم، که شاديهايي که از راه معصيت به دست آيند و يا شاديآفرينيهايي که با انجام گناه و نافرماني الهي همراه باشند، در فرهنگ اسلامي مذموماند. پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) در اين باره ميفرمايد:
مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَ هُوَ ضَاحِكٌ دَخَلَ النَّارَ وَ هُوَ بَاك؛
کسي که گناهي مرتکب شود و از کار خود شاد باشد، با حالتي گريان وارد آتش جهنم خواهد شد.
امام علي (عليه السلام) ميفرمايد:
- التَّبَجُّحُ بِالْمَعَاصِي أَقْبَحُ مِنْ رُكُوبِهَا؛
شادي به گناه، از انجام آن زشتتر است.
- شَرُّ الْأَشْرَارِ مَنْ يَتَبَجَّحُ بِالشَّر؛
بدترين بدان کسي است که از انجام کارهاي بد شاد شود.
شادیهای لهوی
مؤمن ميتواند شديدترين انواع شادي را داشته باشد و اين اشکالي ندارد، اما هرگز مجاز نيست که اين حالت را با ابزارها يا رفتارها يا سخنان گناه آلود تأمين نمايد. يکي از ابزارهاي گناهآلودي که متأسفانه در بسياري از شاديهاي مردم ديده ميشود، رقص و موسيقي و ابزارآلات لهو و لعب است. البته همانطور که بسياري از انديشمندان مسلمان معتقدند، موسيقي نشاطانگيز اشکالي ندارد. البته هيچ يک از فقهاي اسلام ترغيبي نسبت به گوش دادن به موسيقي نداشتهاند. به تعبير ديگر، گوش دادن به موسيقيهاي مجاز، مستحب نيست. اما انواعي از موسيقي را موسيقي حرام دانستهاند. نواختن يا گوش دادن موسيقي تحريک کننده و خيالانگيز و طربآفرين بدون ترديد، خلاف زيست مسلماني است. افزون بر اينکه تخدير کننده عقل و تضعيف کننده اراده هم هست. حضرت امام خميني(ره) در کتاب چهل حديث ميفرمايد: «استاد معظّم ما، دام ظلّه، [ظاهراً منظور حضرت آيت الله شاهآبادي است] مىفرمودند بيشتر از هر چه گوش كردن به تغنّيات سلب اراده و عزم از انسان مىكند.»
سيره دائمي امام علي(عليه السلام) پيش از آغاز منبر اين بود که خطاب به مخاطبان ميفرمايد:
أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُو؛ (نهج البلاغه، حکمت 370)
مردم! از خدا بترسيد که هيچ انساني بيهوده آفريده نگرديده تا به بازي پردازد و او را واننهادهاند تا خود را سرگرمِ بيفايدت سازد.