پس از حمد به شرح اين نكته مىپردازد كه، اين حمد و سپاس الهى، به خاطر چيست و به تعبير ديگر: در جملههاى قبل، سخن از صفات بخشنده نعمت بود و در اينجا سخن از اوصاف خود نعمت است، مىفرمايد: «او را ستايش مىكنم بر كرمهاى پى در پى، و نعمتهاى فراوان او» (أحمده على عواطف كرمه، و سوابغ نعمه).
در واقع نعمتهاى الهى داراى اين دو وصف است: هم وسيع است و گسترده، و هم دائم و مستمرّ و پى در پى.
و اين هم نيست، جز به خاطر قدرت بىپايان و لطف بىانتهاى او كه انسان را هميشه غرق نعمتهاى خود مىسازد و لحظهاى او را محروم نمىدارد.
سپس به دلايل ايمان به چنين خدايى پرداخته، مىفرمايد: «و به او ايمان مىآورم كه مبدء هستى است و ظاهر و آشكار است، و از وى هدايت مىطلبم كه نزديك و راهنماست، و از او يارى مىجويم كه پيروز و تواناست، و بر او توكّل مىكنم كه از ديگران بىنيازم كرده، و يارى مىدهد» (و أو من به أوّلا باديا«»، و أستهديه قريبا هاديا، و أستعينه قاهرا قادرا، و أتوكّل عليه كافيا ناصرا). در اين جملههاى كوتاه و پرمعنا امام عليه السّلام هر نكتهاى را با دليل روشن، گويا و فشردهاى قرين ساخته، ايمان به او را به اين دليل مدلّل مىكند كه او سرآغاز هستى و واجبالوجود و آثار عظمتش سراسر جهان هستى را فراگرفته است و هدايت را به اين دليل از او مىطلبد كه او هم زمام هدايت بندگان را در كف گرفته و هم به آنها نزديك است و يارى را به اين دليل از او مىطلبد، كه بر همه چيز قادر و توانا است و توكّل را به اين دليل بر ذات پاكش دارد، كه او يار و ياورى است كفايت كننده و از آنجا كه ركن دوم ايمان- بعد از اقرار به توحيد پروردگار- شهادت به نبوّت است، امام عليه السّلام در ادامه اين سخن مىافزايد: «و گواهى مىدهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله بنده و فرستاده او است» (و أشهد أنّ محمّدا- صلّى اللّه عليه و آله- عبده و رسوله).[22] ما نیز باید ایشان را در ایمان و ... الگو قرار دهیم.