صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 54

موضوع: شفاعت در نهج البلاغه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امام عليه السّلام در سخنى كه بوى مذمّت نسبت به بعضى از اطرافيانش از آن برمى‏خيزد، چنين جملاتی را می فرمایند.
    اين سخن ظاهرا اشاره به اين دارد كه امام عليه السّلام با تمام علاقه‏اى كه به «محمّد بن ابى‏بكر» و ايمانى كه به صفا و صداقت او داشت، ترجيح مى‏داد شخص قويترى مانند «هاشم بن عتبه» معروف به «مرقال» را كه هم از «محمّد بن ابى‏بكر» شجاعتر بود و هم آزموده‏تر و باتجربه‏تر، به جاى او به ولايت مصر برگزيند، ولى گويا گروهى از اصحابش اصرار به انتخاب «محمّد بن ابى‏بكر» داشتند، به دليل اين كه او فرزند «ابوبكر» بود و «مصريان» شناخت بيشترى روى او دارند، به علاوه در ماجراى عثمان و دادخواهى مردم «مصر» در برابر او، با «مصريان» همكارى و همگامى داشت. به همين دليل، از نفوذ بالايى در افكار مصريان برخوردار بود و پذيرش زيادى نسبت به او داشتند.
    با اين حال امام عليه السّلام مى‏دانست كه «محمّد بن ابى‏بكر» كم سنّ و سال و كم تجربه است، گر چه امتيازات فراوانى دارد، ولى مقاومت او در برابر مشكلات به اندازه «هاشم» نيست، امّا اصحاب و ياران از اين ويژگى‏ها كاملا آگاه نبودند و به حضرت فشار آوردند و اصرار كردند، همان فشارها و اصرارهايى كه شبيه آن در داستان‏ «حكمين» ظاهر شد و امام عليه السّلام را ناگزير به پذيرش پيشنهاد طرفداران اين فكر نمود و سرانجام كه آثار سوء حكميّت را ديدند، پشيمان شدند، ولى آن پشيمانى سودى نداشت.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امام عليه السّلام در اين سخن به طور غير مستقيم آن گروه را سرزنش مى‏كند كه اگر مى‏گذاشتند «هاشم بن عتبه» را (كه شرح حال او در نكته‏ها خواهد آمد) براى حكومت «مصر» برگزيند، سرنوشت مصر طور ديگرى بود و اين منطقه مهم، به آسانى از دست نمى ‏رفت.
    ولى از آنجا كه ممكن است، بعضى از اين سخن امام عليه السّلام چنين تصوّر كنند كه حضرت، «محمّد بن ابى بكر» را نكوهش مى‏كند، امام عليه السّلام به دنبال اين سخن مى‏افزايد: «در عين حال من «محمّد بن ابى‏بكر» را نكوهش نمى‏كنم، چه اين كه او مورد علاقه من بود و (همچون فرزندان خودم) در دامان من پرورش يافته بود» (بلا ذمّ لمحمّد بن أبي بكر، و لقد كان إلىّ حبيبا و كان لي ربيبا). در واقع امام عليه السّلام مى‏فرمايد: «محمّد بن ابى‏بكر» در كار خود، كوتاهى نكرد و آنچه در توان داشت به كار گرفت، ولى توانش بيش از اين نبود قابل توجّه اين كه در بعضى از روايات آمده، امام عليه السّلام هنگامى كه از شهادت «محمّد بن ابى بكر» باخبر شد، فرمود: «رحم اللّه محمّدا كان غلاما حدثا، لقد كنت أردت أن اولّى المرقال هاشم بن عتبة مصر، فإنّه لو ولّاها لما خلّا لابن العاص و أعوانه العرصة، و لا قتل إلّا و سيفه في يده بلا ذمّ لمحمّد، فلقد أجهد نفسه فقضى ما عليه خدا رحمت كند محمّد (بن ابى بكر) را جوان نورسى بود، من تصميم داشتم مرقال، «هاشم بن عتبه» را والى مصر كنم (ولى گروهى مانع شدند) به خدا سوگند اگر والى مصر شده بود، عرصه را بر عمرو عاص و يارانش تنگ مى‏كرد و (اگر شهيد مى‏شد) كشته نمى‏شد، مگر اين كه شمشير در دست او بود، با اين حال «محمّد بن ابى‏بكر»را نكوهش نمى‏كنم، او نهايت تلاش خود را به خرج داد و آنچه بر او بود (و در توان داشت) ادا كرد.»«» اين كه امام عليه السّلام مى‏فرمايد: او مورد علاقه من بود و در دامنم پرورش يافته بود. به خاطر اين بود كه بعد از مرگ ابوبكر، همسرش «اسماء» مادر «محمّد بن ابى‏بكر» به همسرى على عليه السّلام درآمد در حالى كه «محمّد» در سنين كودكى بود و در آغوش على عليه السّلام پرورش يافت و از همان طفوليّت با محبّت و عشق على عليه السّلام آشنا شد و مراحل ولايت را به سرعت پيمود، تا آنجا كه على عليه السّلام را پدر خود مى‏شمرد و حضرت نيز او را همچون فرزند خويش مى‏ديد و به او سخت علاقه داشت[29].
    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ملاکهای دریافت کنندگان رحمت الهی: رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى- وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا- رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً- اكْتَسَبَ مَذْخُوراً وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً- وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ وَ كَذَّبَ مُنَاهُ- جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ- رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَيْضَاءَ- اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ (خطبه 76)[30]
    (رحم اللّه امرأ سمع حكما فوعى) از خلال این دعا ترغیب به متّصف شدن به این اوصاف بلند مرتبه اراده می شود که 20 صفت است. اول آن: هنگامی که حکمتی می شنود بر آن توقف می کند آن را دریافت می کند و به آن متأثر می شود و به مضمون آن عمل می کند... نوزدهم: به عمل شتافتن قبل از فرا رسیدن مرگ پس قطعاٌ او نمی داند کی او هجوم می آورد عمل او را متوقف می کند پس مبادرت به عمل می نماید و با عمل صالح بر اجل سبقت می گیرد، بیستم: این عمر فرصتی است که بار دیگر بر نمی گردد به مقدار زاد و توشه انسان ترفیع درجه می گیرد و رتبه اش بالا می رود.[31]
    بهترین بندگان خدا: بندگان خدا همانا محبوبترين بنده نزد خدا، بنده‏اى است كه خدا او را در پيكار نفس يار است، بنده‏اى كه از درون، اندوهش شعار است، و از برون ترسان و بيقرار است. چراغ هدايت در دلش روشن است و برگ روز مرگش- كه آمدنى است- معيّن. مرگ دورنما را به خود نزديك ساخته، و- ترك لذّت را- كه سخت است، آسان شمرده، و دل از هوس پرداخته. ديده، و نيك نظر كرده. به ياد خدا بوده، و كار بيشتر كرده. از آبى كه شيرين است و خوشگوار، و آبشخور آن نرم و هموار، به يك بار سير نوشيده و در پيمودن راه راست كوشيده. جامه آرزوهاى دنياوى برون كرده، دل از همه چيز پرداخته، و به يك چيز روى آورده. از كوردلان به شمار نه، و پيروان هوا را شريك و يار نه. كليد درهاى هدايت گرديد، و قفل درهاى هلاكت. راه خود را به چشم دل ديد. و آن را كه خاصّ اوست، رفت- و به چپ و راست ننگريد- . نشانه راهش را شناخت، و خود را در گردابهاى گمراهى غرقه نساخت، و در استوارترين دستاويز و سخت‏ترين ريسمانها چنگ انداخت. به حقيقت چنان رسيد كه گويى پرتو خورشيد بر او دميد. و خود را در فرمان خدا گذاشت و بر گزاردن برترين وظيفه‏ها همّت گماشت. چنانكه هر مشكلى كه پيش آيد، باز نمايد و در آن نماند، و هر فرعى را به اصل آن بازگرداند. چراغ تاريكيهاست، راهگشا در تيرگيهاست، كليد درهاى بسته است، و دشواريها را از پيش بردارد. راهنماى گمراهان است و در بيابان نادانى‏شان فرو نگذارد، اگر سخن گويد شنونده را نيك بياگاهاند، و اگر خاموش باشد خواهد تا از گزند ايمن ماند. بى‏ريا طاعت خدا را گزيد و خدايش خاصّ خود گردانيد. پس، او گوهرهاى دين را كان است، و كوهى است كه زمين بدو از لغزش در امان است. داد را بر خود گماشته، و نخستين نشانه آن اين كه هوى و هوس را از دل برداشته. حقّ را ستايد و كار بندد، و كار نيكى نيست كه ناكرده گذاشته، و در جايى گمان فايدتى نبرده جز كه به رسيدن بدان همّت گماشته. خود را در اختيار كتاب خدا نهاده، و آن را راهبر و پيشواى خود قرار داده. هرجا كه گويد بار گشايد و هر جا كه فرمان دهد فرود آيد.(خطبه 87/1-9)[32]
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بیان بایدها(یعنی این کارها را انجام دهید):


    باید ها در نهج البلاغه بسیار زیاد است، چرا که برای همه امور زنگی فردی و اجتماعی، دنیایی و آخرتی برنامه دارد آنهم به صورت کلی و جزئی. بنابراین ما تنها به چند مورد از آنها اشاره می کنیم و برای تعدادی از آنها شرح آورده می شود، چرا که بسیار قابل فهم و درک است و نیازی به توضیح ندارد.
    آن موارد عبارتد از: تقوی، آخرت گرایی، آمادگی برای مرگ و پس از آن، توشه برداشتن، بی رغبتی به دنیا، نحوه عمل در شبهات و فتنه ها، شجاعت و ... .
    تقوی: تقوی از آن جمله موضوعاتی است که به طور مفصّل و با تمام جزئیّات در نهج البلاغه بدان پرداخته شده است و خطبه ها و حکتها و نامه های زیدی را به خود اختصاص داده است مثلا یک خطبه به طور کامل به توضیح این موضوع پرداخته که خطبه همام (193) می باشد. و در ادامه به بعضی دیگر از این نمونه ها اشاره می کنیم.
    أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّه‏ سفارش مى‏كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى‏(خطبه 83/4)
    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه سخن حق را شنيد و فروتنى كرد، گناه كرد و اعتراف كرد، ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت، پرهيز كرد و پيش تاخت، يقين پيدا كرد و نيكوكار شد، پند داده شد و آن را به گوش جان خريد، او را ترساندند و نافرمانى نكرد، به او اخطار شد و به خدا روى آورد، پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد، در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد، راه نشانش دادند و شناخت، شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى‏ها گريخت، سود طاعت را ذخيره كرد، و باطن را پاكيزه نگاه داشت، آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت، و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد. اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده‏هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد. (خطبه 83/20-24)
    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته، و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته، و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده، و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده، با پارسايى شهوات را كشته، و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده. ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده، از تمام راه‏هاى جز راه حق چشم پوشيده، و بهترين راهى كه انسان را به حق مى‏رساند مى‏پيمايد. چيزى او را مغرور نساخته، و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى‏سازد، مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن‏ترين روزها، او را خشنود ساخته است. با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده، توشه آخرت را پيش فرستاده، و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است، ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده، و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده، از زشتى‏ها فرار كرده، امروز رعايت زندگى فردا كرده، و هم اكنون آينده خود را ديده است.(خطبه83/37-40)
    سفارش مى‏كنم شما را به پروا داشتن از خدا، خدايى كه با ترساندن‏هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.(خطبه 83/43)
    پس اى مردم خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزد شما سپرده است.(خطبه 86/4)
    توشه برداشتن: این موضوع نیز جای کار بسیار دارد که تنها به چند مورد اشاره می کنیم:
    فَتَزَوَّدُوا فِي اَلدُّنْيَا مِنَ اَلدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَدا از اين خانه دنيا زاد و توشه برداريد كه فرداى رستاخيز نگهبانتان باشد.(خطبه64/5)
    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امام عليه السّلام تعبير بسيار جالبى در اين عبارت فرموده، مى‏فرمايد: در دنيا، از خود دنيا، براى آخرت زاد و توشه برگيريد. اشاره به اينكه مواهب اين جهان مادّى مى‏تواند در عالم آخرت كه مملوّ از معنويّت است كارساز باشد، آن هم در صورتى ممكن است كه انسان از وجود خود، در دنيا بهره گيرد، و پيش از آنكه از جهان چشم بربندد، زاد و توشه لازم را فراهم سازد، و همان گونه كه زاد و توشه مسافر در دنيا، او را از خطر گرسنگى و مرگ حفظ مى‏كند، زاد و توشه تقوا نيز، انسان را در قيامت از خطرات محشر و عذاب الهى نگاه مى‏دارد. [33]
    اى بندگان خدا از خدا بپرهيزيد. و با اعمال نيكو به استقبال أجل برويد، با چيزهاى فانى شدنى دنيا آنچه كه جاويدان مى‏ماند خريدارى كنيد. از دنيا كوچ كنيد كه براى كوچ دادنتان تلاش مى‏كنند. آماده مرگ باشيد كه بر شما سايه افكنده است.(خطبه64/1)
    هر كس از شما در روزگارانى كه مهلت دارد به اعمال نيكو بپردازد پيش از آن كه مرگ فرا رسد، و در ايّام فراغت پاك باشد، پيش از آن كه گرفتار شود، و در ايّام رهايى نيكوكار باشد، پيش از آن كه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى كه مى‏رود آماده باشد، و در اين دنيا كه محل كوچ كردن است براى منزلگاه ابدى، توشه‏اى بردارد.(خطبه 86/2.3)
    پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد، و صبر و بردبارى در برابر ناروايى‏ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.(خطبه 86/7)
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شجاعت در جنگ:

    اى گروه مسلمانان، لباس زيرين را ترس خدا، و لباس رويين را آرامش و خونسردى قرار دهيد. دندان‏ها را بر هم بفشاريد تا مقاومت شما برابر ضربات شمشير دشمن بيشتر گردد، زره نبرد خود را كامل كنيد، پيش از آن كه شمشير را از غلاف بيرون كشيد چند بار تكان دهيد، با گوشه چشم به دشمن بنگريد و ضربت را از چپ و راست فرود آوريد، و با تيزى شمشير بزنيد، و با گام برداشتن به پيش، شمشير را به دشمن برسانيد، و بدانيد كه در پيش روى خدا و پسر عموى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قرار داريد.

    پى در پى حمله كنيد و از فرار شرم داريد، زيرا فرار در جنگ، لكّه ننگى براى نسل‏هاى آينده و مايه آتش روز قيامت است، از شهادت خرسند باشيد و به آسانى از آن استقبال كنيد. به آن گروه فراوان اطراف خيمه پر زرق و برق و طناب در هم افكنده (فرماندهى معاويه) به سختى حمله كنيد، و به قلب آنها هجوم بريد كه شيطان در كنار آن پنهان شده، دستى براى حمله در پيش، و پايى براى فرار آماده دارد، مقاومت كنيد تا ستون حق بر شما آشكار گردد. «شما برتريد، خدا با شماست، و از پاداش اعمالتان نمى‏كاهد. (خطبه 66)
    حل شبهات: شبهات را بايد در پرتو كتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده مى‏شوند.(خطبه 75)در شرح این خطبه به سخن خدای تعالى: هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا. (آيه 19 سوره حج)[34] اشاره می شود. و یا : أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ.(ص/آیه 28)[35]
    در غاية المرام من طريق العامة از ابن عبّاس روایت شده: أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ علي علیه السلام و حمزه و عبيده بن حارث بن عبدالمطلب(كه هر سه از قريش و بنى‏هاشم بودند)‏ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ عتبه و شيبه و الوليد بن عتبه أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ آنها عليّ علیه السلام و یارانش می باشند، كَالْفُجَّارِ عتبه و یارانش هستند، ... [36]
    تعبير خطبه نمى‏تواند تنها ناظر به اين آيه باشد، بلكه مى‏گويد مسايل مبهمى را كه براى شما پيش مى‏آيد، بر آنچه شبيه آن است و در قرآن نازل شده، عرضه بداريد، تا بتوانيد حق را از باطل كشف كنيد و اين كه عثمان به قتل رسيده و شما سعى داريد با متّهم ساختن اين و آن، بهره‏بردارى سياسى كنيد- در حالى كه خودتان سكوت كرديد و او را در برابر معترضين رها ساختيد- اين كارى است كه قرآن مجيد در آيات مختلف آن را نفى مى‏كند، آياتى كه از بهتان و تهمت و سوءظن و اشاعه فحشا و كذب و دروغ سخن مى‏گويد، همه بر خلاف گفتار شما است.[37]
    عبرت: فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللَّهِ- وَ اذْكُرُوا تِيكَ الَّتِي آبَاؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ پس بندگان خدا عبرت گيريد. و كرده‏هاى پدران و برادران خود را به ياد آريد، كه چگونه در گرو آن كردارند، و حساب آن را عهده دارند.(خطبه 89/4)[38]
    یعنی به زندگی پیشین و فترت گذشته قبل از بعثت پیامبر صلّی الله علیه و آله نگاه کنید. مانند کسانی نگاه کنید که نگاه بهره بردن و سود گرفتن در نگاه پند گیرنده به آن است.[39]
    حسابرسی: بندگان خدا خود را بسنجيد قبل از آن كه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيش از آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد، و پيش از آن كه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن كس كه خود را يارى نكند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.(خطبه 90/8-9)
    بهره گیری از حضرت: پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد. فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي(خطبه 93/2)
    صاحب کتاب استیعاب از جماعتی از راویان و محدثان روایت کرده که انها گفته اند: که این جمله را هیچ یک از اصحاب به جز حضرت بیان نکرده اند و همچنین در نقض العثمانیه از علي بن الجعد عن ابن شبرمه آمده هیچ یک از مردم نیستند که بر منبر چنین چیزی (سلونی) را بگوید جز علی علیه السلام. [40]
    ایمان: خدا شما را بيامرزد، اعمال نيكو بر أساس نشانه‏هاى روشن انجام دهيد، زيرا كه راه، روشن است، و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى‏كند.(خطبه 94/8)
    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    معرفی کارهای خوب (و گاهی با بزرگ نمایی):


    · اى بندگان خدا آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است‏.(خطبه 86/10)
    · و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى‏برند كه دين او سالم باشد. سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد.(خطبه 86/10)
    · الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَة راستگو در راه نجات و بزرگوارى است.(خطبه 86/11)
    و شفا منجاة یعنی طرف نجات و خلاصی و شفا الشي‏ء طرف آن چیز، در قرآن داریم: وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ[41] و أشفى على الشي‏ء یعنی بر آن چیز مشرّف شد؛ و بیشتر استعمال منفی داردچنانچه گفته می شود مریض با موت شفا یافت. و به تحقیق اینجا استعمال مثبت دارد و با فتح شین به معنای مشرف بودن مکان بلند و علواست و بر چیزی مشرف بودن یعنی از بالا بر آن طلوع کند.[42]
    · مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفَاهُ وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ- وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ وَ مَنْ شَكَرَهُ جَزَاه‏ هر كس به او توكّل نمايد او را كفايت كند، و هر كس از او بخواهد، مى‏پردازد، و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر كه او را سپاس گويد، پاداش نيكو دهد.(خطبه 90/6-7)
    اين نتايج چهارگانه از اوصاف پيشين، در واقع به خاطر آن است كه كسى كه داراى برترين قدرت‏ها است و صاحب رحمت واسعه و گسترده است، بايد پناهگاه متوكّلان و عطاكننده سائلان و پاداش دهنده انفاق كنندگان و شكرگزاران باشد. بنابراين، آن كس كه محروم از رحمت و عطا و جزاى او شود، در حقيقت خودش كوتاهى كرده: به در خانه او نرفته، به او قرض نداده، يا شكر نعمت‏هايش را به جا نياورده است. تعبير به «قرض» در مورد انفاق بر مستمندان، يا به خاطر آن است كه خداوند كفيل آنها است و هر كس چيزى به آنها بدهد گويى به داده و يا به خاطر اين است كه نهايت لطف خود را در تعبير نشان دهد، تا مايه تشويق همگان گردد، زيرا تعبيرى از اين بالاتر نمى‏شود كه خداوند بخشنده تمام نعمت‏ها، خدايى كه خزائن آسمانها و زمين در دست قدرت او است، به انسان سر تا پا نياز بگويد: «از آنچه دارى به من قرض ده و در راه من انفاق كن و من دهها و گاه صدها و گاه هزاران برابر، به تو مى‏دهم و اين ربا و فزونى در ميان من و تو، مشكلى ايجاد نمى‏كند» اين بيانات زيباى امام عليه السّلام همچنان مملوّ از محتواى آيات قرآن است. قرآن مى‏فرمايد: و من يتوكّل على اللّه فهو حسبه، آن كس كه بر خدا توكّل كند، خدا كفايت امرش را مى‏كند».«» و نيز مى‏فرمايد: من ذا الّذي يقرض اللّه قرضا حسنا فيضاعفه له أضعافا كثيرة، كيست كه به خدا «قرض الحسنه‏اى» دهد (و از اموالى كه خدا به او بخشيده انفاق كند) تا آن را براى او چندين برابر كند.و همچنين مى‏فرمايد: لئن شكرتم لأزيدنّكم، اگر شكر نعمتم را بجا آوريد، بر شما افزون مى‏كنم. هم اكنون در دنيايى زندگى مى‏كنيد كه مى‏توانيد رضايت خدا را به دست آوريد.[43]
    · با مهلت و آسايش خاطرى كه داريد. اكنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حركت است، بدن‏ها سالم و زبان‏ها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيكو را مى‏پذيرند.(خطبه 94/8-9)
    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با روش دعا کردن و حاجاتی را خواستن:


    دعاهی حضرت نیز آموزنده است هم اینکه به ما یاد می دهند چگونه دعا کنیم و چه چیزهایی را بخواهیم و هم اینکه می اموزند که این خصوصیا را باید داشته باشد و یا از چه چیزهایی دوری کنید که این روش را امام سجاد علیه السلام در دوران حیات خود بسیار به کار بردند.
    نَسْأَلُ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لاَ تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاَ تُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَايَةٌ وَ لاَ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ اَلْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ كَآبَةٌ از خدا مى‏خواهيم كه ما و شما را برابر نعمت‏ها مغرور نسازد، و چيزى ما را از اطاعت پروردگار باز ندارد، و پس از فرا رسيدن مرگ دچار پشيمانى و اندوه نگرداند.(خطبه64/8)
    خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى،«» و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى خدايا، ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم. خدايا، ببخشاى نگاه‏هاى اشارت آميز، و سخنان بى‏فايده، و خواسته‏هاى بى مورد دل، و لغزش هاى زبان.( اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ اَلْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ اَلْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ اَلْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اَللِّسَانِ )(خطبه 78)
    در این رابطه امام سجاد می فرمایند: «1»اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ صَيِّرْنَا إِلَى مَحْبُوبِكَ مِنَ التَّوْبَةِ ، و أَزِلْنَا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْإِصْرَارِ «2»اللَّهُمَّ وَ مَتَى وَقَفْنَا بَيْنَ نَقْصَيْنِ فِي دِينٍ أَوْ دُنْيَا ، فَأَوْقِعِ النَّقْصَ بِأَسْرَعِهِمَا فَنَاءً ، وَ اجْعَلِ التَّوْبَةَ فِي أَطْوَلِهِمَا بَقَاءً «3»وَ إِذَا هَمَمْنَا بِهَمَّيْنِ يُرْضِيكَ أَحَدُهُمَا عَنَّا ، وَ يُسْخِطُكَ الآْخَرُ عَلَيْنَا ، فَمِلْ بِنَا إِلَى مَا يُرْضِيكَ عَنَّا ، وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنَا «4»وَ لَا تُخَلِّ فِي ذَلِكَ بَيْنَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِيَارِهَا ، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ «5»اللَّهُمَّ وَ إِنَّكَ مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنَا ، وَ عَلَى الْوَهْنِ بَنَيْتَنَا ، وَ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ابْتَدَأْتَنَا ، فَلَا حَوْلَ لَنَا إِلَّا بِقُوَّتِكَ ، وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِعَوْنِكَ «6»فَأَيِّدْنَا بِتَوْفِيقِكَ ، وَ سَدِّدْنَا بِتَسْدِيدِكَ ، وَ أَعْمِ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا عَمَّا خَالَفَ مَحَبَّتَكَ ، وَ لَا تَجْعَلْ لِشَيْ‏ءٍ مِنْ جَوَارِحِنَا نُفُوذاً فِي مَعْصِيَتِكَ «7»اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا ، وَ حَرَكَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمحَاتِ أَعْيُنِنَا ، وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِي مُوجِبَاتِ ثَوَابِكَ حَتَّى لَا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَكَ ، وَ لَا تَبْقَى لَنَا سَيِّئةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَکَ. [44]
    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شناخت و کسب صفات و خصلتهای منفی:


    معرفی صفاتی که خود ندارند و کارهایی که خود انجام نمی دهند:
    مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُه‏:از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم.
    امام در پاسخ كسانى كه پيشنهاد عدم تعقيب «طلحه» و «زبير» پيمان‏شكن را مى‏كردند، این سخنان را می فرمایند.
    اين ضرب المثل از آنجا پيدا شده است كه معروف است كفتار حيوان ابلهى است و به آسانى مى‏توان او را شكار كرد، به اين ترتيب كه صيّاد آهسته با ته پاى خود يا قطعه سنگ يا چوبدستى به در لانه كفتار مى‏زند و او به خواب مى‏رود سپس او را به راحتى صيد مى‏كند.
    در اين جا افسانه‏هايى نيز ساخته شده، از جمله اين كه صيّاد آرام و آهسته مى‏گويد: اى كفتار در خانه‏ات آرام گير و بخواب و اين سخن را چند بار تكرار مى‏كند. او هم به انتهاى لانه‏اش مى‏رود و مى‏خوابد و مى‏گويد: كفتار در خانه نيست، كفتار خوابيده است. سپس در خواب فرو مى‏رود و صيّاد وارد لانه او مى‏شود و با طناب مى‏بندد و بيرون مى‏برد و به همين جهت كسانى را كه در برابر دشمن به راحتى غافلگير مى‏شوند به كفتار تشبيه مى‏كنند.
    واقعيّتهاى تاريخى آن زمان نشان مى‏دهد كه پيشنهاد عدم تعقيب «طلحه» و «زبير» بسيار ساده‏لوحانه بود، چرا كه نقشه اين بود كه آنها «بصره» و سپس «كوفه» را در اختيار خود بگيرند و «معاويه» با آنها بيعت كند و در «شام» از مردم نيز براى آنان بيعت بگيرد و به اين ترتيب بخشهاى عمده جهان اسلام در اختيار جاه‏طلبان پيمان‏شكن قرار گيرد و تنها مدينه در دست «على» (ع) بماند ....[45]
    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سپس در ادامه اين سخن امام به نكته ديگرى مى‏پردازد كه گفتار اوّلش را با آن تكميل مى‏كند، مى‏فرمايد: من نه تنها غافلگير نمى‏شوم بلكه با هوشيارى تمام مراقب مخالفان هستم و ابتكار عمل را از دست نمى‏دهم‏.[46]
    وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى يَصِلَ إِلَيْهَا طَالِبُهَا وَ يَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا به خدا سوگند از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمى‏شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند.
    اين كلام، بعضى از عوامل وجوب پيروى و عدم مخالفت با آن حضرت را بيان مى‏كند. امام (ع) خود را چنين توصيف مى‏كند كه پس از شناخت حق هرگز برايش شكّ حاصل نشده است، زيرا خداوند حق را بر او نمايانده و بر نفس قدسيّه او كمالاتى را افاضه فرموده است كه لازمه آن خبر دادن امام (ع) بر استوارى حقّى است كه خداوند به او نمايانده و بزرگى شأنى است كه خداوند به او افاضه كرده است و بدين سبب بر انديشه او هرگز شبهه‏اى عارض نمى‏شود.[47]
    امضاء

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi