صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 39

موضوع: صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی

    صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی



    صبر به (فتح صاد) و (سکون باء) در لغت به معنی «شکیبایی» در نظر گرفته می‌شود و در اصطلاح، ترک شکایت به غیر خدا از رنج و درد و آلام است، نه به خدا. چنان‌که خداوند تعالی ایوب(ع) را به صبری که ورزیده بود، تمجید فرمود: { إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِراً }[1]؛ پس اگر بنده در رفع خسران‌ها و ضررها خدای را بخواند، از لحاظ صبر بر او عیب و نقصی نیست.[2]



    به دیگر سخن، صبر بازداشتن و منع کردن نفس است؛ با وجود جزع و اضطراب در باطن، از اظهار شکایت و گله با بیگانه و نامحرم، اما شکایت با آشنا و محرم[3] مذموم نیست.[4] پس بنده صابر نه تنها شکوه نمی‌کند؛ بلکه «شکر» نیز می‌نماید و با خدای خویش راز و نیاز می‌کند.[5]


    عده‌ای گفتند که: «صبر نوشیدن جرعه‌های مرارت است به خرسندی؛ نه به عبوس و ناپسندی. صبر ناقص ترک شکوه است از الم و بلا و صبر کامل استقبال بلا رفتن به کمال رضا».[6]


    خواجه نصیرالدین طوسی در باب صبر فرمود: «صبر در لغت حبس نفس است از جزع به وقت وقوع مکروه و آن منع باطن باشد، از اضطراب و بازداشتن زبان از شکایت و نگاه داشتن اعضاء از حرکات غیر معتاد».[7]


    به بیان روشن‌تر، صبر خودداری از جزع به هنگام رنج و درد و حادثه و بلا است. انسان شکیبا و صبور از امنیّت باطن برخوردار است و زبان شکایت از حضرت حق در حضور خلق ندارد و اعضای او چون چشم و زبان و دست و پا از حرکات غیرعادی مصون است.[8]
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    صاحب تفسیر کشف الاسرار در بیان لغت صبر چنین می‌فرماید:


    «در لغت عرب حبس است و مصبوره[9] که مصطفی(ص) از خوردن گوشت او نهی کرده است، آن جانور است که در جاهلیّت او را در جایی بیافتند و وی را می‌زدند، تا مردار گشت؛ هم موقوذه[10] است و هم مصبوره. پس معنی{ الصَّابِرِینَ }؛ آن است که گله و نالش فرو خود گیرند و بیرون ندهند. مفسران در باب { الصَّابِرِینَ } فرموده‌اند:


    «اَی عَلَی مَا اَمَرَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ فَرَائِضِهِ وَ الصَّابِرِینَ عَلَی دِینهِمْ وَ عَلَی مَا أَصَابَهُمْ»؛


    یعنی که بر اطاعت فرمان خداوند و به جای آوردن فرائض و دین‌شان وبه هرچه به ایشان از رنج‌ها و مصیبت‌ها و بی‌کامی‌ها رسد، شکیبایانند».[11]


    برخی عارفان معتقدند که تفاوت لطیفی میان تصبّر و صبر وجود دارد؛ چراکه تصبّر واداشتن نفس بر مکاره مرارات و سختی‌ها است. یعنی کسی که دارای قدرت صبر نیست، با مجاهده نفس و کوشش فراوان و زحمت، خود را به صبر وادارد. حال آن‌که صبر حبس نفس است از جزع و خواهش‌ها بدون تکلف و تصنع. بنابراین آدمی باید بکوشد و خود را به صبر وادارد. چراکه صبر ترک شکایت از غیر خداوند می‌باشد.[12]
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    و گفته‌اند صبر آن است که اگر بنده را بلا رسد، ننالد و رضا آن‌که بنده را اگر بلا رسد، ناخوش نگردد؛ دهنده و ستاننده [بلا] خداوند است، تو را در این میان چه کار؟[13]


    از جمله نامداران عرصهٔ عرفان، ابوطالب مکّی است که در باب صبر چنین می‌نگارد: «صبر سخت‌ترین چیز بر نفس و ناگوارترین امر بر طبع است. با آلام و کظم و حلم و تواضع و کتم آمیخته و در آن آداب و حسن خلق فراوان است. حبس نفس بر عبادت و شکیبائی بر قناعت و صنع رزّاق از صبر است. در خبر آمده است که همه مردمان زیان‌کارند؛ مگر اهل حق و شکیبایان. نیز صبر باعث رفع آزار به خلق شود و آن مقام «عادلان» است و باعث تحمل آزار خلق گردد و آن مقام «محسنین» است و از شکیبائی‌ها یکی صبر بر انفاق و اعطای اهل حقوق است و این مقام «منفقین» است».[14]
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بنابر نظر پاره‌ای از عرفا صبر انتظار فرج از خداوند متعال است.[15] اما برخی دیگر از بزرگان به مرتبه والاتری از صبر اشاره نموده و فرموده‌اند: «الصَّبْرُ أَنْ تَصْبَرَ فِی الصَّبْرِ». یعنی حقیقت صبر آن است که در صبر هم باید صابر بود؛ نه منتظر فرج. چه انتظار فرج، منافی صبر برصبر است.[16] به تعبیری دیگر، صبر آن است که در صبر، صبر کنی؛ یعنی صبر خود نبینی و در بلا صابر باشی و بلا نبینی.[17]


    اگرچه صبر از معرفت برمی‌خیزد، اما خود دلیل ضعف معرفت است؛ زیرا نشان می‌دهد که بی‌تابی و جزعی در درون هست، ولی انسان صابر خود را نگاه می‌دارد و آن را بروز نمی‌دهد. چنان‌چه صبر از معاصی و صبر بر طاعت نیز از نقصان معرفت حکایت می‌کند. زیرا اگر معرفت انسان کامل باشد و حقیقت عبادت و گناه برای او روشن گردد، اصلاً جزع درونی ندارد تا به صبر و خودنگه‌داری نیازمند باشد؛ بلکه اگر دست به گناه بزند و یا طاعتی را ترک کند، یا خوشی و لذتی برایش پیش آید، بی‌تاب می‌شود.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قابل ذکر است که حقیقت صبر در نزد مریدان با اهل اسرار تفاوت بسزایی دارد. چه این‌که نهایت صبر در سلوک آن است که ایشان در مقام صبر بوده و شکایت خدا را به بندگان خدا نبرند. از طرفی معنای شکایت نکردن آن نیست که دعا در کشف بلا ننمایند؛ بلکه نشان بندگی آن است که از خداوند تعالی رفع بلا را بخواهد. زیرا صبوری و عدم دعا در رفع بلا، مقاومت با خداوند متعال و سوء ادب می‌باشد. از این‌رو حضرت ایوب(ع) فرمود: { مَسَّنِی الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ }[18]؛ و با این حال خداوند متعال فرمود: { إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً }[19].
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    جزع در کلام عارفان و اولیای الهی


    ملا احمد نراقی صفت جزع را در مقابل با صبر و شکیبایی این‌گونه توصیف می‌کند:


    «و آن عبارت است از رها کردن عنان خود در مصیبت و بلا به فریاد کشیدن و آه و ناله کردن و جامه دریدن و بر خود زدن؛ بلکه داخل جزع است، دل‌تنگ شدن در مصایب و ملول گشتن و پریشان شدن و خاطر عبوس کردن و سبب کلی آن ضعف نفس است و این صفت از جمله مهلکات عظیمه است. چه آن در حقیقت انکار بر قضای خدا و اکراه از حکم و فعل اوست و از این جهت است که سیّد رسل(ص) فرمود تمام محنت در وقت بلا جزع کردن است و فرمود که اجر عظیم با بلای عظیم است و چون خدا قومی را دوست دارد، ایشان را مبتلا می‌سازد. پس هرکه راضی شد، رضای خدا از برای او خواهد بود».[20]


    گفتمـش دم بـه دم آزار دل زار مـکـن گفت اگـر یــار منـی شکوه ز آزار مکن


    گفتم از درد دل خویش به جانم چه کنم گفت تا جان شودت درد دل اظهار مکن


    (محتشم کاشانی)


    جنید بغدادی در پرهیز از جزع و بی‌تابی در برابر مصایب و بلاها می‌فرماید: «صبر بازداشتن است نفس را با خدای، بی‌آنکه جزع کند».[21]


    آن‌چنان‌که عده‌ای از عرفا معتقد هستند که: «هرکه صبر کند بر صبر خویش، او صابر بود؛ نه آن‌که صبرکند و شکایت کند».[22]


    امیرمؤمنان علی(ع) سرآمد عارفان حالات اولیای خدا را به عالی‌ترین وجه ترسیم کرده و می‌فرماید:


    «نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلاءِ کالَّتی نُزِّلَتْ فِی الرَّخاءِ»[23]؛


    آنان را در بلا و سختی و آسایش و راحت حالتی یکسان است.


    این همان حالتی است که درعرفان ناب معنای ظریف صبر و شکیبایی است چنان‌چه گفته اند: «صبر آن است که فرق نکند میان حال نعمت و محنت، به آرام نفس در هر دو حال و صبر سکون نفس است در بلا».[24]
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    صبر جمیل از منظر عارفان و اولیای الهی


    بعضی از عارفان صبر را به سه معنی در نظر گرفته‌اند و گفته‌اند: اول، ترک شکایت است و این درجه «تائبین» است. دوم، رضای به مقدور است، که آن درجه «زاهدان» است. سوم، دوست داشتن و محبت به آن‌چه مولایش برایش خواهد و این مقام «صادقان» است.[25] در رسالة قشیری معنای کامل‌تری برای صبر جمیل آورده شده است. چنان‌که می‌خوانیم صبر جمیل آن است که صاحب مصیبت را از غیر او بازنشناسد، پس مفهوم از کلام و حدیث آن است که صبر بر دو گونه است.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صبر جمیل و غیر جمیل


    عرفا معتقد هستند که صبر جمیل آن است که در حین نزول بلا، مولای خود را بشناسد و فرستنده بلا را بداند و چون به علم‌الیقین دانست که آن بلا را حق‌تعالی فرستاده است و وی مالک الملک است، بر مالکی که در ملک خود تصرّف نماید، اعتراض ممکن نیست. دیگر حکیم است و هیچ کاری بی‌حکمت نکند؛ دیگر علیم است، هرچه کند از روی علم و دانش کند؛ دیگر آن‌که رحیم و مشفق است، تا صبر بنده در آن نباشد، در حق وی آن بلا تقدیر نکند. چون بنده در آن معانی تأمل کند، لاجرم در شهود نور الهی چنان مستغرق گردد، که به شکایت نپردازد و هرچه از حق‌تعالی رسد، به دل و جان بدان رضا دهد.


    بـه هـر بلا که تو خواهی بیازمای مارا کــه در مشـاهـدهٔ تـو بـلا نمـی‌بیـنم


    ز من به هر چـه کنی یاد راضیم حـقـا کـه هر چه از تو رسد جز عطا نمی‌بینم


    اما صبر غیرجمیل آن است، که صبر نه از بهر رضا به قضا باشد، بلکه مبتنی به غرضی باشد از اغراض. پس هرکه را صبر للّه و فی اللّه باشد، صبر جمیل عبارت از آن است و هرچه ماورای آن است، آن نه صبر جمیل است و فرق میان آن دو صبر آنجا ظاهر شود، که آن صاحب دولت فرمود.


    «مَنْ أحَبّ اللهَ تَعَالی لِنَقِمَائِهِ زَالَ حُبَّه اِذَا اَنزَل بَلْوَاهُ وَ مَنْ اَحَبَّ اللهَ بِعِنَایتِهِ زَادَ حُبَّه اِذَا اَنزَلَ بَلْوَاهُ».


    ما نمی‌گوئیم که نعمت یا بلا خواهیم و بس


    بلکه ما دایم رضای دوسـت راخواهیم و بس


    گر رضای دوست ما را در بلا خواهد رسیـد


    ما همیشه خویشتن را مبتلا خواهیـم و بس


    خلق ازحق نعمت و فضل و عطا جویند و ما


    از خدا صبـر جمیل اندر بلا خواهیم و بـس


    (صغیر اصفهانی)
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ملا احمد نراقی در بیان چگونگی تحقق صبر جمیل در مواجهه با بلاها و مصایب چنین می‌نگارد:


    «آن‌چه بنده را از مرتبه صبر بیرون می‌برد، بی‌تابی و جزع کردن و بر سر و سینه زدن و جامه چاک کردن و شکایت بسیار نمودن و اظهار اندوه و ملال کردن و امثال اینها است. اینها همه امور اختیاری هستند، که آدمی قدرت بر ترک آنها دارد و باید از آنها اجتناب کند. اما باید دانست آنچه به سبب مصیبتی بر او از انسان فوت می‌شود، به عنوان عاریتی در نزد او بوده و از او پس گرفته شده است. اما سوختن دل و تنگی سینه و جاری شدن اشک از دیده، که از مقتضای بشریت است، بنده را از حد صبر بیرون نمی‌برد».[26]


    هم‌چنان که درروایات آمده است که: «چون ابراهیم پسر پیغمبر اکرم(ص) وفات کرد، اشک از چشم مبارک حضرت جاری شد. شخصی عرض کرد آیا شما ما را از امثال این کار منع نمی‌فرمودید؟ حضرت فرمودند: این ترحّم و مهربانی است و خدا رحم می‌کند مهربانان بندگان خود را»[27] و نیز فرمود: «چشم، اشک می‌ریزد و دل می‌سوزد و سخنی سر نمی‌زند که پروردگار را به غضب آورد».[28] بلکه این‌ها نیز از مقام رضا آدمی را بیرون نمی‌برد. هم‌چنان‌که مریض به قصد و حجامت راضی و خوشنود است و لیکن از درد و ألم متأثر می‌شود. اما کمال صبر آن است که درد و مصیبت خود را پوشیده دارد و آن را اظهار نکند».[29]
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امام صادق(ع) نیز دراین‌باره فرمودند: «هرکه شبی را به مرض بگذراند و قبول کند آن را و شکر خدا را ادا کند، مانند کسی است که شصت سال عبادت کند. شخصی عرض کرد قبول آن چگونه است؟ حضرت فرمود: بر آن صبر می‌کند و خبر نمی‌دهد از آن‌چه بر او گذشت و چون داخل می‌شود به صبح، حمد می‌کند خدا را بر آن‌چه از برای او بود». در بعضی اخبار رسیده «شکایت، آن است بگوید بر من شبی گذشت، که احدی را نگذشت. یا مبتلا شدم به آن‌چه کسی مبتلا به آن نشده است. اما گفتن این‌که دیشب بیدار بودم، یا امروز تب دارم، داخل شکایت نیست».[30]


    و از آن‌چه گفتیم، روشن شد که کراهت مصایب با صبر منافاتی ندارد. بلکه از برای بنده مرتبه‌ای بالاتر از آن‌چه ذکر شد، هست و آن این است که از آن‌چه بر او وارد شود، لذت یابد و در هر حالتی شاد و مسرور باشد. زیرا آدمی بعد از آن‌که به مرتبه انس به خدا فائز گردید و انوار محبت الهی بر سراچه دل او پرتو افکند و از جام محبت شراب صفوت نوشید، از آن‌چه از محبت او به او می‌رسد، راضی و شاکر و مطلوب او رضای دوست اوست و هرچه از جانب او می‌رسد، به آن خشنود و فرحناک است.[31]»
    امضاء

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi