نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: اعتقادات آيين بوديسم

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اعتقادات آيين بوديسم

    اعتقادات آيين بوديسم


    سوال : اعتقادات آيين بوديسم چيست و چه انتقاداتى بر آن وارد است؟ رسول رضوى
    جواب : آيين بوديسم يکى از شاخه هاى کيش هندوست[1] که در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روايى به نام «آشوکا» رشد و گسترش يافت و بعدها از سرزمين اصلى کوچ و در خارج از مرزهاى هند، به خصوص در آسياى جنوب شرقى، چين و ژاپن، پيروان فراوانى براى خود دستوپا کرد.
    برخى از مستشرقان از آيين بودا تعبير به «فلسفه» مى کنند و برخى نيز نام «دين» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در اين مورد مى گويد:
    اين مسئله که آيا فلسفه ى بوديسم را مى توان در واقع دين و مذهب ناميد يا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقايد آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پيچ در پيچ مى توان آن را به عنوان دين تعريف کرد... .[2]
    ولى اگر به ديده ى تحقيق بنگريم، شايد بهتر باشد که بوديسم را يک «مکتب اخلاقى» بدانيم تا يک مکتب فلسفى; چرا که بودا به هيچ وجه وارد بحث هاى متافيزيک و فلسفى نمى شود و مى کوشد مسائل فلسفى را هم با تمثيل بيان کند و بحث درباره ى خدا و روح را بى فايده مى انگارد[3] و به دادن چند تذکر اخلاقى در اين باره بسنده مى کند. از ديدگاه علماى اديان ابراهيمى نيز نمى توان آيين بودا را «دين» ناميد; زيرا آن گونه که خواهد آمد، اين آيين، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبيعى و غيرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد که خالقى نداشته است. به تعبير ديگر، مفهوم ذهنى بودا از دين، مفهومى کاملاً اخلاقى است. او در همه چيز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آيينى يا پرستش ما بعدالطبيعه يا خداشناسى...» بى اعتناست.[4]
    آيين بودا را بايد نهضتى اصلاحى در آيين هندو شمرد که سعى مى کرد برخى از عقايد و اعمال افراطى و خشن آيين هندو را تعديل کند. اين آيين «راه نجات را در روش اعتدال و ميانه روى و عقل سليم قرار داده و رياضت هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى»[5]مى دانست.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بوديسم با جامعه ى طبقاتى (کاسْتْ) که آيين هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزيد و به همين دليل «هر کس که در صف پيروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعايت اصول طبقاتى (کاست)[6] آزاد مى شد.»[7] هر چند خودش دچار خرافات و رياضت هاى افراطى اى بود که داعيه ى مخالفت با آنها را داشت.
    اساس آيين بوديسم بر اين اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختى است[8] و انسان براى رهايى از اين رنج بايد تلاش کند.[9] بودا آيين خود را بر چهار اصل که نام آن را «چهار حقيقت والا» مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:
    1. حقيقت تألم
    اين جهان پر از محنت است.
    2. حقيقت علت تألم
    ميل و هوس که بنيادش بر شوق شديد به زيستن است، علت و ريشه ى تألم و رنج است.
    3. حقيقت پايان تألّم
    ريشه کن کردن ميل و هوس، راه پايان دادن به رنج و تألم است.
    4. حقيقت طريقت والا براى رفع مايه ى تألّم
    روش ريشه کن کردن ميل و هوس استفاده از هشت راه است.[10] اين هشت راه که «هشت منزلت والا» ناميده مى شوند عبارت اند از:
    بينش درست، انديشه ى درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمرکز حواس درست.
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اصول آيين بودا


    در حقيقت، بودا دو مطلب را اصل آيين خود قرار داده است:
    اصل اول: شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مايه ى اندوه دانستن هر آنچه انسان ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبير مى کنند.
    اصل دوم: تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پيوستن به «نيروانا» است که مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قيد وجود دانست.
    با توجه به مطالب فوق بايد گفت: درست است که بر اساس تعريفى که مى گويد: «دين الهى مجموعه ى عقايد و اخلاق و قوانين و مقرراتى اجرايى است که خداوند آن را براى هدايت بشر فرستاده است...»،[11] آيين بوديسم يک دين به معناى واقعى نيست، ولى چون طرف داران آن تلقى دين از آن را دارند و مى خواهند با ايمان به آن به رستگارى برسند، مى توان انتقادهاى کلى زير را بر آيين بودا وارد دانست.
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1. انکار مباحث نظرى و اعتقادى


    در آيين بوديسم بر خلاف اديان ابراهيمى که از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تکليفى تشکيل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و اعتقادى نيست و هر کس که مى خواهد پيرو اين آيين شود، بايد بدون هر گونه استدلالى، حقيقت رنج، يعنى شر بودن زندگى را بپذيرد و هم چنين به اصل «سامسارا» (تناسخ)، يعنى تکرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن يک روح از جسمى به جسم ديگر، ايمان داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهايى بخشد.[12]
    بوديسم در مباحث اعتقادى و نظرى کم همت و بى رونق است و مبادى لاهوت و فلسفه ى فوق الطبيعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است:
    من در باب قدمت عالم و ازليت جهان توضيحى ندادم و هم چنين در باب محدوديت و تناهى وجود تفسيرى نکردم و... .[13]
    با اين همه، اين ادعا که نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگويد، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى ماترياليسم گرفتار مى آيد و با ابدى و ازلى دانستن ماده و عالم به انکار صانع مى پردازد; گويا آن گاه که لازم است به سؤال مهم از کجا آمده ايم و به کجا خواهيم رفت پاسخ دهد، مى گويد: من در مباحث نظرى کارى ندارم،[14] ولى آن گاه که نوبت به انکار صانع عالم و معاد مى رسد، وعده ى خود را از ياد مى برد و به انکار مبدأ و معاد مى پردازد. به همين دليل مى توان گفت: بوديسم تبيين روشنى براى مباحث عقيدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گويا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نيست و برنامه هاى عملى اش نيز بيشتر به توصيه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند که هر کس برداشت متناسب با ميل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همين دليل، در طول تاريخ که دين بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى يافت، در برخورد با اساطير و معتقدات محلى با آنها تطبيق مى يافت و تغيير مى کرد.[15]
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2. انکار خداوند


    بوديسم برخلاف مکاتب فلسفى و اديان ديگر که هر کدام به نوعى قايل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قديم و ازلى و بى نياز از خالق مى داند و وجود خداوند را انکار مى کند.[16] بودا «از وجود مافوق طبيعت که ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمين است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجيب دعوات و قبله ى نماز و صلات باشد بحثى به ميان نياورده است»[17] و از پاسخ گويى به اين سؤال که ماده محدود است و بايد علتى داشته باشد، طفره مى رود. برخى معتقدند که بودا منکر خدا و ماوراء الطبيعه نيست، بلکه در اين مورد ساکت است و اعتقاد دارد که ما از درک آنها عاجزيم و نبايد خود را درگير مباحث نظرى و ماوراءالطبيعى کنيم[18] و به همين دليل، در تعاليم خود از مفاهيم خدا، بهشت، جهنم، وحى، معجزه و... استفاده نمى کند. اما سؤال اين است که اولاً، آيا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسيد و آيا بدون تبيين جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار کرد؟ ثانياً، در آيين بوديسم دو پيش فرض اعتقادى، يعنى حقيقت تألّم و تناسخ، وجود دارد که بدون پذيرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پيروى کرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شويم که بوديسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراين آيين بوديسم يا بايد جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبيين مبدأ و معاد عالم بپردازد و يا از دادن برنامه ى عملى بپرهيزد، والّا دچار سفسطه و مغالطه خواهد شد. هم چنان که در طول تاريخ دچار آن شده و با آن که ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آيين هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدايان متعدد هندوان، تماثيل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرک آلود هندوها را به بت پرستى کفرآميز بودايى تبديل کرد.
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3. انکار معاد و اعتقاد به تناسخ


    بودا که در پى اصلاح آيين هندوييسم بود، روح را انکار مى کرد، ولى در پاسخ به اين سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دينى پذيرفت. به عقيده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و يا جسم ديگرى انتقال مى يابد و يک سلسله تولد و تجديد حيات را طى مى کند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى ديگر حلول مى کند و اين تولدها ممکن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آيد، زيرا بدون حلول روح از جسمى به جسم ديگر تناسخ امکان ندارد;[19]و بر فرض که تناسخ را قبول کرديم کدام دليل عقلى و منطقى صحيحى بر حقانيت تناسخ دلالت مى کند؟! حدود صد سال پيش مردم هند دويست يا سيصد ميليون نفر بودند که بعد از مرگ، روحشان در کالبد دويست يا سيصد ميليون نفر تازه متولد شده نسخ پيدا کرده است. حال اگر اين تعداد را از جمعيت کنونى هند، که بيش از يک ميليارد نفر است، کم کنيم، چيزى حدود هفتصد تا هشتصد ميليون نفر وجود خواهد داشت که طبق قانون تناسخ بايد بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در اين تازه متولدان، نسخ پيدا کند.
    اگر ما قانون تناسخ را قبول کنيم، بايد منکر افزايش جمعيت جهان باشيم و در طول هزاران سال که انسان بر کره ى خاکى زندگى مى کند، بايد تعداد اشخاص وفات يافته با تعداد انسان هاى متولد شده برابر باشد، تا تناسخ معنا دهد، والّا بايد بپذيريم که بعضى از اجسام بشرى روح ندارند و بعضى از ارواح هم بدون جسم مى مانند که هر دو گزاره مبطل قانون تناسخ است.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    4. فردگرايى


    تعليمات بودا که در چهار حقيقت و هشت راه خلاصه شده، ناظر به امور فردى است و به ادعاى بوداييان، راه نجات فرد، تمسک به اين تعليمات است و چيزى افزون بر اين مطالب وجود ندارد که بتوان از آن براى هدايت جامعه بهره برد. گويا نظام هاى اجتماعى و اصل جامعه از ديدگاه بوديسم امرى واهى و خيالى است و نقشى در زندگى انسانى ندارد و، به همين خاطر، خود بودا براى رسيدن به نيروانا از جامعه مى گريزد و به جنگل پناه مى برد و با گدايى و دريوزگى خوراک خود را تهيه مى کند و آن گاه هم که براى تبليغ آيين خود بازمى گردد، به سراغ تک تک افراد مى رود[20] و هرگز سعى نمى کند تحولى اجتماعى ايجاد کند; وى نه با حاکمى درگير مى شود و نه به نکوهش قانونى از قوانين جامعه ى آن روز مى پردازد، بلکه با تک تک افراد ارتباط برقرار و آنان را به ترک زندگى و علايق اجتماعى ترغيب مى کند و، از ديدگاه وى، هر کس از اجتماع برهد و هم چون خود وى، پدر و مادر و همسر و فرزند و حتى حکومت را رها کند، مى تواند به نيروانا برسد.
    در سراسر تعاليم بودا... يک وظيفه ى ثابت و هميشگى براى هر فرد تعيين شده که خود درباره ى امور خودش بينديشد و خود تصميم بگيرد و آن را با رعايت جوانب اخلاقى به اجرا درآورد... .[21]
    و ديگر، دستورى براى راهنمايى ديگران و مبارزه با نظام ها و قوانين ظالمانه ى اجتماعى وجود ندارد و همين فردگرايىِ افراطى باعث مى شود که آيين بودا نتواند برنامه اى عملى براى زندگى انسان داشته باشد. شايد نام «برنامه اى براى نيکو مردن و پيوستن به نيروانا» زيبنده ترين نام براى آيين بودا باشد.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    5. آميختگى با افسانه


    آيين بوديسم با دورى گزيدن از مباحث نظرى و اعتقادى و نپرداختن به سؤالاتى که درباره ى مبدأ و معاد مطرح مى گردد، دچار نوعى خلأ مباحث کلامى و استدلالى مى شود و براى پر کردن اين خلأ به دامان افسانه و اسطوره پناه مى برد و در پاسخ سؤال هاى متعدد هستى شناختى، به تمثيل و داستان رو مى آورد و از افسانه براى تبيين اصول خود بهره مى گيرد.[22] اين روش هر چند در جلب نظر افراد عامى جامعه مؤثر است، از ارائه ى قانون و قاعده براى رستگارى انسان عاجز است و جز گرفتارى در انبوهى از خرافه و افسانه ثمره اى ندارد.
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پی نوشت :


    [1]. ر.ک: حسين، توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45.
    [2]. ر.ک: جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204.
    [3]. ر.ک: غلامعلى، آريا، آشنايى با تاريخ اديان، (انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش).
    [4]. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشايى، امير حسين آريان پور، (شرکت انتشارات علمى و فرهنگى)، چ ششم، 1378.
    [5]. جان بى ناس، همان، ص 188.
    [6]. در آيين هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسيم مى شود و ارتباط طبقه ى پايين با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتيازهاى بسيارى بودند که ديگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود اين طبقات نيز زيرمجموعه ها و تقسيمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ک: اديان آسيا، ويراسته ى فريد هلم هاردى، ترجمه ى عبدالکريم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419.
    [7]. جان بى ناس، همان.
    [8]. ر.ک: سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 28 و 78.
    [9]. ر.ک: همان، ص 140.
    [10]. ر.ک: هاشم، رجب زاده، چنين گفت بودا، (انتشارات اساطير، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52.
    [11]. ر.ک: عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دين، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26.
    [12]. همان، ص 52، هم چنين ويل دورانت، همان، ج 1، ص 495.
    [13]. جان بى. ناس، همان، ص 188.
    [14]. ر.ک: ويل دورانت، همان، ج 1، ص 497.
    [15]. غلامعلى آريا، همان، ص 73.
    [16]. همان، ص 47.
    [17]. جان بى. ناس، همان، ص 189.
    [18]. بودا و انديشه هاى او، همان، ص 140 و 141.
    [19]. ر.ک: غلامعلى آريا، همان، ص 72.
    [20]. ر.ک: بودا و انديشه هاى او، همان، ص 39 و هاشم رجب زاده، همان، ص 12 ـ 27.
    [21]. همان، ص 108.
    [22]. ر.ک: آشنايى با تاريخ اديان، همان، ص 72


    امضاء

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيينه ي اسكندر . . .
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن اماکن سیاحتی و دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-03-2011, 19:28
  2. @# دستيار عزراييل #@
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات قرآني
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2010, 09:09
  3. تصاویری زیبا از ييلاق شكردشت تالش
    توسط نرگس منتظر در انجمن طبيعت زيباي ايران زمين (تصاوير)
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 11-06-2010, 13:04
  4. مباني تعيين اجرت المثل از ديدگاه قانوني و فني
    توسط درگاه محبوب در انجمن مباحث حقوقي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2010, 21:36
  5. تعيين سبب مسئول و نحوه تقسيم مسئوليت در اجتماع اسباب
    توسط درگاه محبوب در انجمن پايان نامه ها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-03-2010, 19:56

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi