صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: جبر و اختيار در حادثه ي کربلا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض جبر و اختيار در حادثه ي کربلا

    جبر و اختيار در حادثه ي کربلا

    آيا يزيد و امام حسين (عليه السّلام) مجبور نبودند که بر طبق آنچه در علم الهي براي آنان مقدر شده بود، رفتار نمايند، بر اين اساس چه سرزنشي بر يزيد است و چه فضيلتي براي امام اثبات مي شود؟
    سؤال:
    ما معتقديم که خداوند از آغاز به سرنوشت و سرشت موجودات علم و آگاهي دارد، در اين صورت؛ اولاً: انسان هاي بدي مانند يزيد، مجبورند که در سرکشي به سر برند و نمي تواند طور ديگري رفتار کنند و گرنه خدا علم جهل مي شود؛ ثانياً: خدايي که مي دانست يزيد با اختيار خود اهل جهنم مي شود؛ چرا او را خلق کرده است؟، ثالثاً، شهادت امام حسين (عليه السّلام) براي آن حضرت فضيلتي محسوب نمي شود؛ زيرا شهادت از پيش برايش مقدّر بوده است و آن حضرت نمي توانست جور ديگري رفتار کند؟
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چکيده پاسخ:


    اصل خلقت انسان، لطفي است که از سوي خداوند نصيب او شده است و بعد از خلقت نيز خداوند از هيچ وسيله و سببي براي هدايت انسان ها فروگذار نکرده است. بر اين اساس؛ اگر انساني از اين شرايط فراهم آمده استفاده ننمايد، مسئوليت چنين اقدامي متوجه خود اوست نه بر عهده خداوند. اين در حالي است که هدف از خلقت انسان ها رسيدن آنان به تکامل بوده است، و بديهي است که تکامل بدون وجود شياطين جن و انس امکان پذير نيست؛ البته معناي اين سخن آن نيست که شياطين جني و انسان هاي بد، مجبورند که بد باشند، بلکه مقصود آن است که نقش شيطان هاي جني و انسي يک نقش ضروري است و بايد وجود داشته باشد، اما اين که چه کسي اين نقش را بازي کند با انتخاب و اراده خود شياطين جني و انسان هاست و جبري از ناحيه ي خداوند وجود ندارد.
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خداوند نيز اگر چه از ازل مي دانست که چه کسي معصيت مي کند، اما اين بدان معنا نيست که انسان در انجام معصيت مجبور باشد؛ زيرا متعلِّق علم الهي صدور معلولات از ناحيه ي علل خاص خود آنهاست. در نظام عيني خارجي، علت ها متفاوت اند گاهي علت ها طبيعي اند و گاهي شعوري؛ يعني در بعضي از علت ها، اراده و اختيار جزء العلة است مثل آنچه را که انسان انجام مي دهد و اگر علم ازلي خداوند به افعال و اعمال انسان تعلق گرفته است، به اين معناست که او از ازل مي داند که چه کسي از روي اختيار و آزادي خود اطاعت مي کند و چه کسي مرتکب معصيت مي شود، بله انسان در داشتن اختيار مجبور است؛ يعني نمي تواندمختار نباشد.
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    به عبارت ديگر؛ معناي اين که خداوند افعال اختياري انسان را از پيش تقدير کرده، اين است که شخص خاصي در زمان و مکان معيني با بهره گيري از اختيار خويش - و نه به صورت جبري - آن کار را انجام مي دهد و علم به وقوع حتمي آن عمل نيز بر اساس شرايط فراهم آمده است که يکي از آن شرايط، اختيار آدمي است و اين يعني وقوع جبري و غير اختياري چنين فعلي محال است، از آن جهت که قضا و قدر الهي به وقوع اختياري اين فعل تعقل گرفته است و اگر اين فعل از روي جبر و غير اختياري واقع شود، خلاف قضا و قدر الهي است و در اين صورت علم خدا جهل مي شود؛ زيرا علم خدا به وقوع اختياري اين عمل تعلق گرفته است. بر اين اساس؛ مي توان گفت: قضا و قدر سبب نمي شود که از يزيد سلب مسئوليت شود يا فضيلتي براي امام اثبات نگردد؛ زيرا راهي که يزيد و امام برگزيدند هم مقدر بوده است و هم اختياري. آنان آزاد بودند در انتخاب راهي که در پيش رو داشتند و همين هم مقدر بود؛ يعني خدا از ابتدا و ازل مي دانست که آنان با اختيار خود چه راهي را بر مي گزينند. به هر حال، امام با اختيار خود اين راه را انتخاب کرد و به شهادت رسيد، و اين اگرچه در علم ازلي معلوم بود و عده اي نيز به دلايلي از وقوع اين حادثه باخبر شدند، پيش از آن که اين حادثه اتفاق افتد، اما اينها نه حادثه عاشورا را از اختياري بودن خارج مي کند و نه از قبح جنايت عاملان آن مي کاهد و نه خدشه اي به فضايل امام حسين (عليه السّلام) و يارانش وارد مي کند.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در پاسخ به پرسش هاي سه گانه فوق بايد نکاتي، مورد دقت و بررسي قرار گيرد؛


    1. مفهوم قضا و قدر


    تلقي صحيح از قضا و قدر و فهم دقيق آن مي تواند در حل اشکالات مطرح شده راه گشا باشد.
    واژه « قدر » به معناي اندازه است و تقدير الهي يعني اين که خداوند براي هر پديده اي، اندازه و حدود کمي، کيفي، زماني و مکاني خاص قرار داده است و تحت تأثير علل و عوامل تدريجي، تحقق مي يابد.
    واژه « قضا » به معناي تمام کردن و به انجام رساندن (1)، حکم تشريعي (2)، داوري کردن (3) (که آن هم نوعي به انجام رساندن اعتباري است) و اراده الهي (4)، است. منظور از قضاي الهي آن است که خداوند پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرايط يک پديده، آن را به مرحله ي نهايي و حتمي مي رساند.
    طبق اين تفسير، مرحله ي تقدير، قبل از مرحله ي قضا و داراي مراتب تدريجي است، ولي مرحله قضا دفعي و مربوط به فراهم شدن همه شرايط و اسباب، و نيز حتمي و غير قابل تغيير است. البته گاهي اين دو واژه به صورت مترادف و به معناي « سرنوشت » نيز به کار مي روند و به حتمي و غير حتمي تقسيم مي شوند. ازاين رو است که در آموزه هاي ديني ما از « تغيير قضا » نيز بحث شده است و دادن صدقه، نيکي به پدر و مادر، صله رحم و دعا، از عوامل تغيير قضا، معرفي شده اند.
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    به عبارت ديگر؛ « قضا » يعني حتميت حادثه اي که البته اين حتميت از ناحيه علل و اسباب اوست و « قدر » يعني کسب حدود و مشخصات و خصوصيات که آن هم از ناحيه علل و اسباب آن حادثه است و قضا و قدر الهي در واقع عبارت است از: انبعاث و سرچشمه گرفتن همه ي علل و اسباب از اراده و مشيت و علم حق تعالي که « عله العلل » است؛ يعني هر عاملي که درجهان خودنمايي مي کند، تجلي علم و اراده حق و مظهر خواست خداوند و وسيله اجراي قضا و قدر اوست.
    البته ممکن است عامل و سببي، قضا و قدر الهي را تغيير دهد، اما اين يعني عاملي که خود از مظاهر قضا و قدر الهي و حلقه اي از حلقات علت بوده، عامل تغيير و تبديل سرنوشتي شده است. به بياني ديگر؛ اين تغيير را نيز قضا و قدر الهي اقتضا کرده است؛ مثلاً اگر کسي به بيماري خاصي مبتلا گردد، اين سرنوشتي که براي او رقم خورده، از علت خاصي ناشي شده است. حال اگر اين بيمار دارو بخورد، دارو علت ديگري است که سرنوشت ديگري را به همراه دارد و موجب از بين رفتن بيماري مي شود؛ يعني سرنوشت قبلي بيمار را تغيير مي دهد، ولي اين شفاي از بيماري نيز به موجب قضا و قدر است و البته اگر دارو را هم نخورد و رنجور شود، يا دواي زيان بخشي را بخورد و بميرد، باز به اقتضاي قضا و قدر الهي است. همچنين است اگر از بيماري دوري گزيند و مصون بماند و در نهايت هر
    کاري بکند نوعي سرنوشت و قضا و قدر است و نمي تواند از حوزه قضا و قدر بيرون باشد. سرّ اين مطلب آن است که قضا و قدر عاملي در عرض ساير عوامل جهان نيست، بلکه مبدا و منشاء و سرچشمه همه عامل هاي جهان است، هر عاملي که بجنبد و اثري از خود بروز دهد، مظهري از مظاهر قضا و قدر است و تحت قانون عمومي عليت. حال در مورد هر حادثه اي، هر اندازه علل و اسباب مختلف و جريان هاي متفاوت وجود داشته باشد، قضا و قدرهاي گوناگوني هم متصور است. آن جرياني که واقع مي شود و صورت مي گيرد به قضا و قدر الهي است و آن جرياني که متوقف مي شود نيز به قضا و قدر الهي است.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2. رابطه ي قضا و قدر با اختيار انسان


    از آيات قرآن به دست مي آيد که همه چيز حتي افعال اختياري انسان، مشمول تقدير و قضاي الهي است. (5) به عبارت ديگر؛ قضا و قدر الهي داراي دو حوزه است: الف. حوزه اي که خارج از اختيار آدمي است؛ ب. حوزه اي که شامل افعال اختياري انسان مي شود.
    اما سؤال اين است که آيا در حوزه اخير نيز قضا و تقدير الهي، منافاتي با اراده و تصميم گيري آزاد انسان ندارد؟ و آيا مي توان مسئوليت افعال آدمي را بر عهده خود او دانست؟ و آيا انسان هاي بد مجبور به سرکشي اند؟، در پاسخ بايد گفت: تقدير و قضاي الهي بر دو نوع علمي و عيني تقسيم مي شود:
    الف. قضا و قدر علمي بدين معناست که خداوند مي داند هر چيزي در چه زمان و مکاني و به چه صورتي، حتماً تحقق مي يابد. اين معنا، به علم الهي و فراهم شدن مقدمات و شرايط و نيز علم به وقوع حتمي آنها بر مي گردد.
    ب. قضا و قدر عيني و خارجي آن است که هر چيزي در خارج داراي اندازه و حدود مشخصي است و در شرايط و ويژگي هاي خاصي تحقق مي يابد و اين سير تدريجي پديده ها و نيز تحقق عيني آنها به خداي متعال انتساب دارد.
    گفتني است که هيچ يک از قضا و قدر علمي و عيني با اختيار انسان منافات ندارد. در ادامه هر يک از اين چهار قسم به اجمال بررسي مي شود:
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    1. تقدير علمي با اختيار موجودات مختار منافاتي ندارد؛ زيرا معناي تقدير علمي، علم خدا به فراهم شدن شرايط پيدايش پديده يا عمل است. برخي از اين خصوصيات به ويژگي هاي زماني و مکاني باز مي گردد و پاره اي نيز به فاعل آن مربوط مي شود. يکي از خصوصيات افعال اختياري، آن است که از سرِ اختيار و بر پايه گزينش آزادانه فاعل انجام شود. بنابراين؛ معناي اين که خداوند افعال اختياري انسان را از پيش تقدير کرده، اين است که شخص خاصي در زمان و مکان معيني با بهره گيري از اختيار خويش - و نه به صورت جبري - آن کار را انجام مي دهد؛ يعني خدا مي داند موجود مختار با وصف اختيار خود، چه کاري را انجام مي دهد يا نمي دهد.
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2. از آنچه در تقدير علمي گفته شد روشن مي شود که قضاي علمي نيز با اختيار انسان منافات ندارد؛ زيرا قضاي علمي، علم به وقوع حتمي آن عمل بر اساس شرايط فراهم آمده است که يکي از آن شرايط، اختيار آدمي است و اين يعني وقوع جبري و غير اختياري چنين فعلي محال است از آن جهت که قضا و قدر الهي به وقوع اختياري اين فعل تعلق گرفته است، بر اين اساس اگر اين فعل از روي جبر و بدون اختيار واقع شود، خلاف قضا و قدر الهي خواهد بود (6) و در اين صورت است که علم خدا جهل مي شود؛ زيرا علم خدا به وقوع اختياري اين عمل تعلق گرفته بود.
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    از اين جهت مي توان گفت: قضا و قدر علمي سبب نمي شود تا انسان از خود سلب مسئوليت کند و خدا را مقصر بداند. براي روشن شدن مطلب، از مثالي بهره مي گيريم: اگر شما بر بالاي ساختمان يا مکاني مرتفع، شاهد رانندگي دوست خود باشيد و ببينيد که با اين طرز رانندگي، حتماً سقوط مي کند و نسبت به عاقبت ناخوشايند رفتار خارج از ضابطه و عقلانيت او، علم و آگاهي کامل داشته باشيد، و پس از دقايقي هم وي عاقبت کار خود را ببيند، آيا شما مقصريد؟ آيا شما باعث سقوطش به دره شده ايد؟ آيا علم شما به سرنوشت انتخاب نادرست وي در شيوه رانندگي، او را مجبور به سقوط کرده است؟ آيا دولت ها و مهندسان راه و سازندگان اتومبيل که يقيناً مي دانند، بسياري از تصادفات به دليل اتومبيل راني و استفاده نادرست و نابجا از ماشين و جاده است، عامل جبري سوانح جاده اي اند؟


    خداوند هرگز تقدير و سرنوشت کسي را به گناه و معصيت ثبت و ضبط نکرده است. اين حديث را بسياري از پيامبر بزرگوار (صلي الله عليه و آله و سلم) روايت کرده اند که، « خداوند لعنت کند کساني را که دم از تقدير زده و مي پندارند معصيت و عذابشان از تقدير و سرنوشتي است که خدا براي آنان مقدر کرده است » (7).
    از اين رو؛ متکلمين گفته اند: خدا به طاعات و معصيت بندگان علم دارد و اين علم، کاشف (8) و تابع (9) آن کردار بندگان است. (10)
    امضاء

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi