دین از دیدگاه مولوی
جلال الدین محمد مولوی از جمله شاعران بنام و برجسته ی ادبیات فارسی و به حق از ارکان چهارگانه ی ادب کشورمان محسوب می شود. احاطه و ذوق شعری او در ادبیات عارفانه و همچنین تسلط و اشراف جامع و کامل او بر علوم مختلف نقلی و عقلی، حکمت و فلسفه، دین و عرفان بر هیچ کس پوشیده نیست. بهره مندی از دریای بی کران علم و دانش از سویی، و آشنایی با قرآن مجید از سوی دیگر، از او چهره ای بی بدیل در ادبیات فارسی ارائه نموده است. از دیدگاه مولوی دین پایه و اساس زندگی معنوی و حیات جاودان انسان را شکل می دهد، و به نوعی سوق دهنده و نجات بخش انسان «ظلوم و جهول» به دنیای سعادت و سلامت است. مولوی در جهان بینی خود قرآن، کتاب آسمانی دین مبین اسلام، را بهترین و برترین راهنمای دینی و معنوی بشر می داند و بر این باور است که رسیدن به زندگی سعادتمند و کمال اخروی، در سایه سار بهره مندی از تعالیم ارزنده ی دین اسلام و پیروی از آموزه های کتاب آسمانی این دین امکان پذیر است. مولوی در اثر ماندگار و ارزشمند خود، مثنوی معنوی، بارها به مقوله ی دین و دین شناسی اشاره نموده و اعتقاد قلبی و باطنی خود را به دین مبین اسلام در جای جای مثنوی متذکر شده است. در این نوشتار ضمن ارائه ی تعریفی مختصر از دین، به مصادیق کارکرد دین در مثنوی و جنبه هایی از دین شناسی مولوی پرداخته شده است.