❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مولودى از نيمه ذىحجه مى آيد و آسمان،
رخت آبى اش را با پشته هاى سپيد ابر مى آرايد
و صبحگاهان، خميازه گلها را كه با لبان ظريف
گلبرگهاشان رو به روى جويبار زلال مى كشند،
با بشارتى نو، به گلخندهاى شيرين مبدل مى كند.
گل سرخ، ده گلبرگ خوشرنگ را شبنم مى زند.
ماهى هاى قرمز، ده حباب طلايى در آب مى فرستند.
شب بوها، ده شب از عطر دل انگيزشان را به مهتاب مى دهند.
پرستوها بر ده شاخه بلوط، گل رُز مى آويزند.
و اقاقى ها، آرام مى شمارند
اولين، دومين... دهمين، آرى دهمين ستاره مى آيد.
میلادت مبارک ای دهمین کوکب هستی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
آفتاب عزّت از عرش جلال آمد پدید
روز عید شادمانى را هلال آمد پدید
آفتابِ فضل، تابان گشت از کوه شکوه
ظلمت شب هاى هجران را وصال آمد پدید
روز، روزِ شادى و وقت نشاط آمد از آنک
بهترین روزهاى ماه و سال آمد پدید
اخترى گردید از برج ولایت جلوه گر
کز جمالش آیتى فرخنده فال آمد پدید
آسمان علم را تابنده ماه آمد عیان
بوستان شرع را خرم نهال آمد پدید
در سپهر عزّ و شوکت آفتاب آمد فراز
بر هماى دین و دانش پر و بال آمد پدید
دشمنان را مایه درد و الم شد آشکار
دوستان را دافع رنج و ملال آمد پدید
اى مسلمان دیده ات روشن که از لطف خدا
هادى الامّه شه احمد خصال آمد پدید
عشق و دل را موجبات اتّحاد آمد عیان
جان و تن را موجبات اتّصال آمد پدید
رکن دین، بحر سخا،غیث کرم، غوث امم
نور حق، شمس الضحى، فضل الکمال آمد پدید
عالمى فضل و تعالى، قلزمى علم و کمال
بر سریر جاه و اورنگ جلال آمد پدید
شوکت و جاه و سعادت را محیط، آمد عیان
حکمت و علم و فضیلت را جمال آمد پدید
جلوه دیگر به خود بگرفت عالم بهر آنک
بر رخ زیباى خلقت خط و خال آمد پدید
هر چه خواهى از خدا «طایى» بخواه امروز چون
بهر حاجت خواستن نیکو محال آمد پدید
طایى شمیرانى
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«اتفاقی روشن در خانه جواد الائمه علیهالسلام»
درست مثل ستاره در یک شب مهتابی!
چه درخشش زلالی!
زلال می آید و شفاف میرود. رد میشود؛
مثل گذر باد بهار در گیسوان شاخه ها!
ولی این نسیم آسمانی قصد توقف دارد؛
توقفی در لایههای باور زمین.
این عزیزترین و گرانبهاترین هدیه خدا به جواد الائمه علیهالسلام است.
فرشتگان از عالم بالا، به خاکبوسی قدوم نوزادی می آیند
که بیکرانگی اش در اتصال به خانواده عصمت آشکار است.
فوج فوج ملائکه؛ دسته دسته گل؛ باران باران، طراوت؛...
اما مردم چه میدانند چه اتفاقی در خانه
جواد الائمه علیهالسلام در حال وقوع است؟!
مردم همین قدر میبینند و میدانند که امشب کودکی از آل علی علیهالسلام
به جهان پا میگذارد. همین قدر میفهمند که پدر در گوشش اذان و اقامه خوانده است.
همین اندازه درک میکنند که نامش علی علیهالسلام است و لقبش هادی.
اما چه کسی شعف آسمانیان را لمس میکند؟
چه کسی اشتیاقی را که در سینه امام نهم علیهالسلام موج میزند، درک میکند؟!
چه کسی میفهمد که خدا بر زمین منّت نهاده و ارزشمندترین هدیه های
عالم امکان را به خاک ارزانی داشته است.
شادمان، اما دلواپس شب صبح میشود؛
در حالی که موازنه هستی دگرگون شده است، در
حالی که تعدیل جهان تغییر کرده است.
چگونه تغییر نکند، وقتی امامی به عرصه زمین پا گذاشته است؟
چه طور ثابت بماند، وقتی میزان حلول کبریا در زمین دو چندان شده است.
پدر لبخند میزند؛ امّا در پس این تبسّم روشن، عالمی از دلواپسی
و اندوه نهفته است. صدای خاموش پدر در تار و پود زمان رسوخ کرده است.
میپرسد از آفرینش که آیا مردم دنیا، قدردان این موهبت قدسی خواهند بود؟
آیا خلیفه های وقت، مجال انتشار فضیلتهایش را در اهل زمین خواهند داد؟
آیا مردم، مجال بهره گیری از وجود لایزالش را دارا خواهند بود؟!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
امشب از جام ولایت سر خوشم
از دل و جان باده را سر می کشم
میکده دارد هوای دیگری
در طرب آورده می را ساغری
هر طرف آید ندای نوش نوش
می رسد از عالم بالا سروش
ملک ایمان را چراغانی کنید
سینه را جمله جوشانی کنید
از "سمانه" شد عیان روی نگار
کز رخش آمد به دنیا نو بهار
مه خجل از طلعت زیبای او
جمع مستان واله مینای او
در سرای فاطمه گل باز شد
گوئیا بار دگر اعجاز شد
دیده بگشوده به عالم نوگلی
که بود نور دو چشمان علی
تهنیت آید ز سوی کبریا
در حریم خانه ی ابن الرضا
او بود چشم و چراغ فاطمه
درد ها سازد بگردون خاتمه
زینت عرش است و ارکان وجود
مهره زیبای خلاق ودود
باز یاران، وا گل شادی شده
سالروز مولد هادی شده
عاشقان احساس مستی می کنند
خاک پایش کل هستی می کنند
می زند خنده به مستان روزگار
می سراید نغمه از شادی هزار
نوبهاران با دلی افروخته
بر تن گل جامه گل دوخته
در جنان زهرای اطهر لب گشاد
کامده دنیا گل باغ جواد
بهجت قلب علی مرتضاست
نور چشمان علی موسی الرضاست
حبیب الله موحد
امضاء
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پرستوها برگشته اند و ابرهای حجاز، بارش آغاز کرده اند
در دهمین جشن شکوفایی زمین.
امروز، سکه دولت به نام تو می زنند که زبانت، زبان «علی بن ابی طالب»
استو امتداد رسالت آسمانی ات، به خطبه های غدیر ختم می شود.
تو از پشت سال ها رنج و خفقان آمده ای؛
از پشت سال ها سکوت و تهدید، از پشت سال های بی پناهی شیعیان.
صدای سم اسب های کربلا، در رنج نامه های زندگی ات هست
و حنجره ات گواهی می دهد به زخم های هجرت.
شانه هایت، پر از پشته های عدالت است که باید ببخشی
و در دست هایت نامه های رسالت است که باید بخوانی.
تو را پیشاپیش صبح فرستاده اند تا چشم های خواب آلود
را بیدار کنی و بشارت دهی به دولت عشق.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
دانش امام هادی علیه السلام
حضرت هادی علیهالسلام فرزند دریای دانش و معرفت
و میوه درخت امامت و ولایت،
و همچون پدران خویش از فضل و دانش سرشار بهرهمند بود
آن حضرت هفت سال و اندی تحت تربیت الهی و
معنویِ پدر زندگی کرد و بعد از وفات پدر
از درخشانترین و برجسته ترین
چهرههای علمی اسلام بود و مشکلات فقهی
و علمی جهان اسلام را با دانش و بینش خود حل و فصل میفرمود.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ولادت دهمیـن گلبرگ آسمـانی، آیینه ی عصمت
هادی امّت، اسوه ی مجد وشرافت،نیای انسانیت
نای پـرخـروش ولایت ، نـاخـدای کشتـی هـدایـت
ستاره ی راهنمای بشریت، گلبرگ درخت رحمت
گنجینه ی ارزشمند کـرامت ، قله ی بلنـد فضیلت
برگزیده ی خداوند سرمد،دهمین لاله گلزارامامت
حضـرت امام هــادی علیـه الســلام بـرشیفتـگان
و شیعیان حضرتش وپیروان ولایت خجسته باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اى امام هدايت!
اى امام هدايت و روشنى!
ميلاد تو، جاده ها را بى طاقت مى كند تا با همه رگهايشان، نبض
قدمهاى تو را انتظار بكشند.
تو سر مى رسى، تا قلبها در سايه سار بلند نام تو آرام گيرند.
اگر چه شهر، در پيله تاريك خود فرو رفته بود
اما شوق آمدن تو، كوچه هاى بنى هاشم را به تپش واداشت تا
در مژده ديدار صبر مجسم، به ادامه ريسمان نجات چنگ بزنند.
گرچه يوسفِ جمالِ تو را در اسارتگاه ها پنهان كنند،
وعده «اِنَّ اللّه تُعِّزُ مَنْ تشاء و تُذِّل مَنْ تشاء»،
سرود زندگى تو خواهد بود، اى نور هدايت.
ویرایش
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
امروز، وقتى آفتاب جمال تو طلوع كند،
خورشيدِ زيارت جامعه كبيره از افقِ جانت سر خواهد زد.
هادى، نامى است كه عصاره معناى توست.
اى امام اسرار پنهان عشق!
وقتى در جاده عشق قدم مى گذارى،
سرنوشتت را پل هاى پشت سر معلوم خواهند كرد
كه تو، بقيه نور معصوم امامتى.
اى امام هدايت!
اى امام هدايت و روشنى!
ميلاد تو، جادهها را بى طاقت مى كند تا با همه رگهايشان
، نبض قدمهاى تو را انتظار بكشند.
تو سر مى رسى،
تا قلبها در سايه سار بلند نام تو آرام گيرند.
اگر چه شهر، در پيله تاريك خود فرو رفته بود،
اما شوق آمدن تو،
كوچه هاى بنى هاشم را به تپش واداشت
تا در مژده ديدار صبر مجسم،
به ادامه ريسمان نجات چنگ بزنند.
گرچه يوسفِ جمالِ تو را در اسارتگاه ها پنهان كنند،
وعده «اِنَّ اللّه تُعِّزُ مَنْ تشاء و تُذِّل مَنْ تشاء»،
سرود زندگى تو خواهد بود، اى نور هدايت.
طراوت امامت !اى قتيل عشق!
آن هنگام كه پا به جهان گذاشتى،
گلها دسته جمعى سپيدى را از روحت آموختند
و سرخى را از پايانت و زردى را از رخسار شب زنده دارت.
امروز، آسمان،
شعر تازهاى سروده است:
اى پنجره هاى بسته!
با ياد ذريه زهرا روزه را باز كنيد
تا آسمان، زمين را لمس كند.
هرچند مى خواهند
طراوت بارانى امامتش را پنهان كنند؛
ولى اين اقيانوس را سدّ سنگريزه هاى كفر،
مسدود نخواهد كرد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)