صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: بررسی صفات سلبی خداوند

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    استدلال بر امتناع رويت حسى حق تعالى


    ادله عقلى گوناگونى بر امتنان رويت اقامه شده است كه در اينجا به دو دليل اشاره مى كنيم :1ـ رويت حسى يك شى مستلزم آن است كه شى مزبور در مقابل چشمان ما قرار گيرد و لازمه چنين مقابله و مواجهه اى قرار گرفتن آن شى در جهت خاصى است . بنابراين ,مرئى بودن مستلزم جهت داشتن است, حال آنكه خداوند متعال, همانگونه كه گفتيم ,از داشتن جهت و مكان منزه است . بنابراين , رويت حسى خداوند ممكن نيست .2ـ اگر خداوند قابل ديدن باشد, يا تمام ذات اويك جا ديده مى شود و يا آنكه رويت ما به بخشى از ذات تعلق مى پذيرد . فرض دوم آشكارا باطل است, زيرا مقتضى تركيب در ذات است, اما فرض اول نيز معقول نيست, زيرا لازمه آن محدود بودن ذات الهى است , در حالى كه , ذات خداوند نامحدود و غير متناهى است .در پايان اين بحث, بار ديگر يادآور مى شويم كه صفات سلبى خداوند منحصر در آنچه گفته شد نيست, بلكه مجموعه اين صفات شامل سلب هرگونه وصفى كه متضمن نوعى نقص و محدوديت است , مى گردد: زمانمند نبودن خداوند, سلب نياز و حاجت و انفعال از ذات او , نفى مماثل و ضد از او و دهها صفت سلبى ديگر را مى توان با توجه به وجوب وجود خدا و اوصاف كمالى او اثبات كرد.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صفات سلبى در قرآن



    در قرآن كريم مفهوم ((تسبيح خداوند)) به معناى دور شمردن او از هرگونه نقص و عيبى , فراوان به كار رفته است . در برخى آيات نيز, صفت ((قدوس )) بر خداوند اطلاق شده كه حاكى از نهايت پاكى و صهارت ذات الهى از زشتيها و كاستيهاست . براى نمونه در سوره حشر مى خوانيم :هو الله الذى لااله الا هو الملك القدوس (حشر: 23)اوست خدايى كه جز او معبودى نيست : همان فرمانرواى پاك.البته صفت ((قدوس)) تنها بيانگر سلب نقص از ذات الهى نيست, بلكه معنايى وسيعتر دارد كه شامل نفى هرگونه عيب و نقصى در افعال الهى و در نظام تكوين و تشريع مى گردد و از اين جهت, گستره آن از اوصاف سلبى مورد بحث در علم كلام وسيعتر است .افزون بر سلب اجمالى همه نقايص ذاتى و فعلى از خداوند, قرآن كريم بر پاره اى اوصاف سلبى خاص تاكيد ورزيده است كه به آن اشاره مى كنيم:
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خداوند مكانمند نيست

    با تامل در برخى آيات قرآنى, دلالت آن بر پى مكان بودن خداوند روشن مى شود . براى نمونه, پس از تغيير قبله مسلمانان از بيت المقدس به كعبه و بهانه جوييها و اشكال تراشيهاى يهوديان , آيه زير بر پيامبر اكرم (ص) نازل گرديد:و لله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع عليم (بقره: 115)و مشرق و مغرب از آن خداست, پس به هر سو رو كنيد, آنجاست , آرى, خدا گشايشگر داناست .از اين آيه استفاده مى شود كه خداوند كه خداوند برتر از آن است كه در مكان خاصى قرار گيرد: ظاهراً مقصود از ((مشرق و مغرب)) در اينجا, دو جهت جغرافيايى نيست , بلكه اين تعبير كنايه از تمام جهات است و از تعبير ((به هر سو رو كنيد, خدا آنجاست )) معلوم مى شود كه خداوند در همه جا حاضر است . در م جموع , آيه مورد بحث بيانگر آن است كه مساله قبله, صرفاً براى تمركز توجه مومنان در حال نماز است, نه آنكه خداوند در محل و جهت خاصى قرار داشته باشد; او همه جا حضور دارد و از همه چيز آگاه است . البته, از آنجا كه خداوند مركب نيست و جز ندارد, حضور او در همه جا نمى تواند به معناى اشغال همه مكانها باشد, بلكه لزوماً به معناى برترى او از مكان يا بى مكان اوست . از سوى ديگر, با توجه به اينكه قرار گرفتن دو جسم در محل واحد ممكن نيست حضور خداوند در سراسر عالم مادى و جسمانى كه از اجسام گوناگون پر شده است , بر جسم نبودن او دلالت مى كند.آياتى كه از معيت خداوند يا مخلوقات خويش سخن مى گويند نيز به نوعى از مكانمند نبودن خدا حكايت دارند:وهو معكم اينما كنتم و الله تعملون بصير (حديد: 4)و هركجا باشيد او با شماست, و خدا به هر چه مى كنيد بيناست.بديهى است كه معيت خداوند با همگان با محدود بودن او در مكانى خاص ناسازگار نيست, زيرا اگر موجودى در مكان خاصى محدود گردد, نمى تواند با همه موجودات همراه باشد, بويژه آنكه مقصود از اين همراهى , معيت قيومى و احاطى خداوند است كه از وجوب و نامتناهى بودن هستى او سرچشمه مى گيرد.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خداوند قابل رويت نيست


    شايد صريحترين آيه اى كه در قرآن كريم بر نفى امكان رويت خدا دلالت دارد, آيه زير باشد:لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو الطيف الخبير (انعام : 103)او را هيچ چشمى درك ننمايد و (حال آنكه ) او همه ديدگان را مشاهده مى كند و او لطيف (و نامرئى) , و به همه چيز (خلق) آگاه است .در اين آيه, صريحاً بيان مى شود كه خداوند همه چشمها را مى بيند و بر آنها احاطه علمى دارد, در حالى كه , چشمها به ديدن او نايل نمى شوند . ظاهراً مقصود از اينكه چشمها خدا را نمى بيند , نديدن انسانها به وسيله چشم است كه به نفى رويت حسى باز مى گردد و شايد جمع بودن ((ابصار)) (چشمها) به اين مطلب اشاره دارد كه با وجود كه با وجود تعدد و تنوع چشمها , هيچ چشمى به رويت خداوند دست نمى يابد . آيه ديگرى كه صريحاً امكان رويت حسى خداوند را نفى مى كند در سوره اعراف قرار دارد:و لما جا موسى لميقاتنا و كلمه ربه قال رب ارنى انظر اليك قال لن ترانى (اعراف : 143)و چون موسى به ميقات ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت , عرض كرد: پروردگارا, خود را بر من بنماى تا بر تو بنگرم . فرمود : هرگز مرا نخواهى ديد.با توجه به آيات ديگر قرآن , 13 روشن مى شود كه موسى (ع) در درخواست خود, در واقع, تقاضاى گروهى از جاهلان بنى اسرائيل را مطرح كرده است و خداوند در پاسخ او, موكداً اعلام مى كند كه : ((هرگز مرا نخواهى ديد)).اين گونه آيات, كه دلالت صريحى بر نفى رويت دارند, در حكم محكماتى اند كه بايد آيات متشابهى را كه ممكن است در نگاه اول مفيد امكان رويت باشند, در سايه آنها, معنا كرد .14 براى نمونه , اشاعره براى اثبات مدعاى خود به آيات زير تمسك كرده اند:وجوه يومئذ ناضره # الى ربها ناظره (قيامت: 22 و 23)در آن روز (رستاخيز) چهره هايى شاداب و مسرور است و در انتظار (رحمت ) پروردگارش.در پاسخ به استدلال اشاعره گفته شده است كه مصدر ((نظر)) , وقتى با حروف ((الى)) متعدى شود, همان گونه كه به معناى ((ديدن)) مى آيد در معناى ((انتظار )) و ((توقع)) نيز استعمال مى شود و به قرينه آيه 25 از همين سوره , 69 مقصود از آيه فوق, آن است كه اين گروه از مردم , در انتظار رحمت و لطف خداوندند, در حالى كه , گروه ديگر (كه در آيه 25 حال آنها بيان مى شود) منتظر عذاب شكننده الهى اند . با توجه به اين نكته, و بويژه با نظر به ادله قاطع عقلى امتناع رويت وآيات محكمى كه به برخى از آنها اشاره شد, معلوم مى شود كه آيه مورد استدلال اشاعره دلالتى بر مدعاى آنان ندارد. 15
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صفات سلبى در روايات


    صفات سلبى خداوند به نحو گسترده تر و صريحترى در روايات معصومان (ع) مطرح شده است كه در اينجا چاره اى جز اشاره به بخش كوچكى از آنها را نداريم در حديثى از امام صادق (ع) وارد شده است كه فرمود:ان الله تبارك و تعالى لا يوصف بزمان ولا مكان ولا حركه ولا انتقال و لا سكون, بل هو خالق الزمان و المكان و الحركه و السكون و الانتقال , تعالى عما يقول الظالمون علواً كبيراً. 16همانا خداوند متعال به زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال وصف نمى شود, بلكه او آفريدگار زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال است; خداوند بر تو از آن است كه ستمگران مى گويند.همانگونه كه ملاحظه مى شود امام (ع) در حديث شريف , بر نفى زمانمندى, مكانمندى , و حركت و تغيير از ذات اقدس الهى تاكيد مى ورزد و جالب آنكه در كنار نفى حركت, سكون نيز از خداوند سلب شده كه بيانگر اين حقيقت است كه سلب حركت از خدا به معناى اثبات سكون براى او نيست, بلكه تقابل اين دو صفت, تقابل عدم و ملكه است و اگر موجودى قابل اتصاف به يكى از آن دو نباشد, به ديگرى نيز متصف نخواهد شد .اميرمومنان على (ع) در حديث ديگرى شمارى از صفات سلبى خداوند را يادآور شده است :تاويل الصمد لااسم ولاجسم ولا مثل و لاشبه ولاثورا ولا تمثال ولا حد ولا حدود ولاموضع و لا مكان ولا كيف ولا اين ولاهنا ولاثمه ولا ملا ولاخلا ولاقيام ولا قعود ولا شكون ولا حركه ولا ظلمانى ولانورانى ولاروحانى و لا نفسانى ولا يخلو منه موضع ولا يسعه موضع ولا على لون ولا على خطر قلب ولا على شيم رائحه منفى عنه هذه الاشيا 17.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تفسير صمد آن است كه (خداوند متعال) نه اسم دارد و نه جسم, نه مثال و نه مانند, نه صورت و نه چهره , نه حد و حدود و نه موضع و مكان ,نه كيفيت و نه محل, نه اينجا و نه آنجا, نه پر بودن ونه خلا, نه ايستادن و نه نشستن , نه سكون و نه حركت,نه طلمانى و نه نورانى, نه روحانى و نه نفسانى, جايى از او خالى نيست و در عين حال هيچ مكانى گنجايش او راندارد, نه رنگ دارد, نه بر قلب كسى خطور مى كند و نه بويى از او شنيده مى شود, همه اين امور از او منفى است .

    درباره برخى صفات سلبى خاص نيز, همچون سلب جسميت يا نفى رويت , احاديث متعددى از اهل بيت (ع) وارد شده است . براى مثال, در حديثى آمده است كه يكى از اصحاب امام صادق (ع) قول هشام بن حكم مبنى بر جسم بودن خداوند را در نزد امام (ع) نقل كرد. سپس امام (ع) فرمود:ويله , اما علم ان الجسم محدود متناه و الصورا محدودا متناهيا ؟ فاذا احتمل الحد احتمل الزيادا و النقصان و اذا احتمل الزياده و النقصان كان مخلوقاً . قال : قلت: فما اقول؟ قال: لاجسم ولا صورا و هو مجسم الاجسام و مصور الصور لم يتجز و لم يتناه و لم يتزايد و لم يتناقص . ولو كان كما يقول لم يكن بين الخالق و المخلوق فرق و لا بين المنشى والمنشا لكنه هو المنشى فرق بين من جسمه و صوره و انشاه اذ كان لا يشبهه شى ولا يشبه هو شيئاً.18واى بر او (هشام بن حكم). آيا نمى دانى كه جسم و صورت محدود و متناهى اند. پس اگر (شيى ) واجد حد باشد, زيادى و كمى مى پذيرد و هر چه كه زيادى و كمى بپذيرد مخلوق خواهد بود. رواى گفت : (به امام (ع)) عرض كردم: پس چه بگويم؟ امام (ع) فرمود: او نه جسم است و نه صورت, بلكه او كسى است كه جسم را جسم و صورت را صورت كرده است, او قابل تجزيه , متناهى , قابل زيادت و نقصان نيست. و اگر چنان باشد كه او (هشام) مى گويد بين آفريدگار و آفريده و خالق و مخلوق فرق نمى بود, در حالى كه اوست خالق و ايجاد كننده و بين جسم و آن كسى كه آن را ايجاد كرده, فوق است, زيرا هيچ چيز شبيه خدا نيست و خدا نيز با چيزى مشابهت ندارد.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با تامل در اين حديث گرانقدر , مطالب ژرف و عميقى به دست مى آيد كه9 از آ جمله , مى توان به دو استدلال امام (ع) بر نفى جسميت اشاره كرد . صورت فشرده دليل اول آن است كه : جسميت مستلزم محدوديت و تناهى است و لازمه محدوديت , پذيرش زيادت و نقصان است و لازمه اين امر نيز, مخلوقيت است . بنابراين , لازمه فرض جسم بودن خداوند متعال, مخلوق بودن اوست. حال آنكه خداوند سبحان خالق و آفريدگار است نه مخلوق . در دليل دوم كه از عبارت : ولو كان كما يقول لم يكن ... قابل استفاده است, گفته مى شود كه خداوند خالق جسم است و اگر خدا جسم باشد, لازم مى آيد كه خالق و مخلوق در جسميت مشترك باشند, ليكن چنين اشتراكى با فرض خالقيت و مخلوقيت ناسازگار است .

    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    درباره سلب مكان (و زمان) از خداوند نيز روايات بسيار عميق و پر معنايى از خاندان عصمت (ع) به ما رسيده است . از جمله, در حديثى از امام كاظم (ع) مى خوانيم :ان الله تبارك و تعالى كان لم يرل بلازمان و هو الان كما كان لا يخلو منه مكان ولا يشغل به مكان ولا يحل فى مكان.19همانا خداوند متعال از اازل بدون زمان و مكانى وجود داشت و الان نيز همان گونه است, هيچ مكانى خالى از او نيست و در عين حال هيچ مكانى را اشغال نمى كند, و در هيچ مكانى حلول نمى كرده است .با توجه به عبارات اخير امام (ع) روشن است كه مقصود از اين سخن كه ((هيچ مكانى خالى از خدا نيست )) , استقرار خداوند سبحان در همه مكانها نيست, بلكه اين تعبير اشاره اى است به همان معيت احاطى و قيومى خداوند كه براساس آن , تمام هستى در محضر او قرار دارد.
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همچنين , در احاديث و روايات اسلامى, مطالب صريح و نكات ارزشمندى در نفى رويت حسى خداوند ارائه شده است 20 كه ذيلاً به چند مورد اشاره مى كنيم . امير مومنان (ع) در پاسخ يكى از اصحاب خود به نام دعلب يمانى كه پرسيده بود: هل رايت ربك يا اميرالمومنين ؟ (آيا پروردگارت را ديده اى ؟) , فرمود:افا عبد مالا ارى؟ فقال: و كيف تراه؟ فقال: لا تدركه العيون بمشاهدا العيان ولكن تدركه القلوب بحقائق الايمان .21آيا كسى را كه نمى بينم پرستش كنم؟ پس دعلب پرسيد: چگونه او را مى بينى؟ امام (ع) فرمود: چشمها از طريق مشاهده ظاهرى او را نمى بينند, اما قلبها با حقيقت ايمان او را درك مى كنند.
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از امام عسكرى (ع) نيز روايت شده است كه در پاسخ اين سوال كه : چگونه آدمى پروردگارش را مى پرستد در حالى كه او را نمى بيند؟ چنين پاسخ داد:جل سيدى و مولاى و المنعم على و على آباى ان يرى 22.آقا و مولايم و بخشنده نعمتها به من و پدرانم برتر از آن است كه (با چشم ظاهرى ) ديده شود.سعيدى مهر, كلام اسلامى, ج 1
    امضاء

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi