صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: اسلام، ارزش‌ها و مفاهيم انسانی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اسلام، ارزش‌ها و مفاهيم انسانی

    اسلام، ارزش‌ها و مفاهيم انسانی


    کنفرانس مجمع پژوهش‌های اسلامی(مجمع البحوث الإسلامیة) هرساله در قاهره تشکیل می‌شد و در آن بسیاری از علما و دانشمندان اسلامی شرکت داشتند و دیدگاه‌های خود را درباره مسائل مختلف اسلامی بیان می‌کردند. ششمین کنفرانس این مجمع نیز در تاریخ ٣٠ مارس ١٩٧١ (١٠ فروردین ١٣۵٠) برگزار شد. مقاله پیش رو سخنرانی امام موسی صدر در این کنفرانس است.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ١. ارزش‌ها و مفاهیم انسانی


    تعریف دقیق ارزش‌ها و مفاهیم انسانی، سهل ممتنع است و، از همین ‌رو، مکاتب فکری در تبیین و تعریف دقیق و تعیین ابعاد آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند. بیشتر پرچم‌داران اندیشه‌های اجتماعی و رهبران جنبش‌ها و حرکت‌ها ادعا می‌کنند که ویژگی اصلی فعالیت آنان انسان‌محوری و تلاش‌های آنان بشردوستانه است. برای اینکه در پیچیدگی‌هایی که بر مفهوم انسانیت سایه افکنده است، گرفتار نشویم و در گرداب تفسیرهای لفظی و تعریف‌های منطقی غرق نشویم، لازم است به واقعیت انسان و ابعاد وجود او توجه کنیم و از آنجا به مصدر مشتق از انسان، یعنی انسانیّت و معانی و ارزش‌های آن و، همچنین، کارکرد و توان آن بپردازیم.


    اول. انسان موجودی است عینی که با موجودات عینی دیگر، از نظر آزادی انتخاب، متفاوت است. بدین‌معنا که رفتار و اعمال او ناشی از تأمل و ارادۀ اوست، گرچه به صورت نسبی.


    دوم. انسان تا حد بسیاری از طبیعت و موجودات اطراف خود متأثر است.


    سوم. انسان موجودی است اجتماعی که به میزان بسیار، به‌طور خودجوش، با هم‌نوعان خویش تعامل دارد.


    چهارم. انسان اساساً مخلوقِ خداوندی است که آفرینندۀ جهان و هستی است. همین نسبتِ او با خداوند، خود ابعادی دارد که بر شخص انسان و همۀ پیوندهای او تأثیر می‌گذارد.
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    این چهار ویژگی، فصول کتاب انسان را تشکیل می‌دهد. بنابراین، ارزش‌های انسانی‌‌ همان کانون‌های اصیلی است که در سرشت آدمی قرار داده شده است تا با تلاش خود آن‌ها را رشد دهد. این رشد امری است رو به کمال و در آن رشد هیچ بخشی از وجود انسان به رشد بخش‌های دیگر زیانی وارد نخواهد کرد و هیچ‌یک از این کانون‌ها در حرکتِ مستمرِ آدمی به سوی احوال بر‌تر متوقف نخواهد شد.


    این‌ها خطوطی هستند که برای کمالِ همه‌جانبۀ آدمی ترسیم شده و از ذات و سرشت او سرچشمه می‌گیرد. فطرتِ الهی و صبغه خدایی، که بشر بر اساس آن آفریده شده، همچون بذر‌ها و استعدادهایی است که از ابتدای آفرینش در وجود او نهفته بوده است. لذا چنانچه فرد راه راست را طی کند، این استعداد‌ها به ارزش‌ها و مفاهیم واقعی تحول و تکامل می‌یابد.
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ٢. نظریات دیگر


    اگر بُعدِ نخستِ وجودِ آدمی را انکار کنیم و معتقد شویم که انسان در این هستی پدیده‌ای است مانند پدیده‌های دیگر و آزادی و اختیار او هم پدیده‌ای طبیعی و جبری به شمار می‌رود؛ یا اگر او را از موجودات طبیعی جدا کنیم و از نظر روحی یا جسمی با جهان مادی‌ای که در آن زندگی می‌کند، متفاوت بدانیم و، در عین حال، او را، به مفهوم عرفی کلمه، مقهور تقدیر محتومش قلمداد کنیم؛ یا اگر او را فردی به شمار آوریم که در حکم یگانه بنیاد جامعه است و این جامعه هم چیزی جز مجموعه‌ای از افراد نیست؛ یا بالأخره، اگر ارتباط انسان را با خدا نادیده بگیریم و به امتداد ابعاد انسان از ازل تا ابد بی‌اعتنا بمانیم و به اتصالِ او با همۀ مخلوقات دیگر، در تکوین و نقش‌ها و سرنوشتش، توجه کافی نکنیم؛ و هر یک از این نظریات چهارگانه را بپذیریم، با انسانی دیگر و مفهومی دیگر از انسانیت روبه‌رو خواهیم شد.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نظریۀ اول‌‌ همان چیزی است که اگزیستانسیالیست‌های فرانسه و اصحاب فلسفۀ مشائیِ یونان، عملاً به آن رغبت بسیار نشان می‌دهند. جبریون به نظر دوم گرایش دارند. در فلسفۀ یهود و برخی از تندروهای تفویضی، آرایی شبیه به نظریۀ سوم وجود دارد. اما نظر چهارم، در حقیقت، دیدگاه مادیون و ماتریالیست‌ها و، به‌طور کلی، فلاسفۀ غرب است که بر ضد اسکولاستیک و تفکر دینی قیام کردند. از نظر این جماعت، یعنی تقریباً اکثر جامعه‌شناسان و فلاسفۀ معاصر، ماوراء‌الطبیعه و متافیزیک هیچ تأثیری در موجودات عینی ندارد.
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ٣. اسلام و انسانیت


    قرآن کریم بر هماهنگی کامل دین و انسانیت تأکید می‌کند: «فَأَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفاً فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَی‌ها لا تَبدیلَ لِخَلقِ اللهِ ذلِکَ الدّینُ القَیِّمُ.» [۱] همچنین حدیث شریف «کلُّ مولودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَة» [۲] (هر زاده‌ای، با فطرت‌ زاده می‌شود) تعبیری است از اینکه اسلام مساوی با فطرت انسان است.


    وقتی گفته می‌شود مفهوم اسلام‌‌ همان تسلیم در برابر خدا بودن است، یعنی هرگاه چیزی یا کسی در جایگاه حقیقی خود در مجموعۀ خلقت قرار گیرد، آن چیز یا کس مسلمان است. بنابراین، جایگاهی که خداوند، انسان را برای رسیدن به آن آفریده است،‌‌ همان انسانیتِ اوست و انسانیتِ او عین اسلامیتِ او نیز هست. انسان از این جایگاهِ طبیعی با خداوند و با همنوعان خود و موجودات دیگر در طبیعت و آفرینش رابطه برقرار می‌کند. پس اسلامِ انسان، انسانیتِ اوست. آیات کریمۀ زیر، از سورۀ بقره، گویای این حقیقت است:


    «قولوا آمَنّا بِاللهِ وَما اُنزِلَ إلَینا وَما اُنزِلَ إلی إبراهیمَ وَإسماعیلَ وَإسحاقَ وَیَعقوبَ وَالأسباطِ وَما اُوتِیَ موسی وَعیسی وَما اُوتِیَ النَّبِیّونَ مِن رَبِّهِم لا نُفَرِّقُ بَینَ أحَدٍ مِنهُم وَنَحنُ لَهُ مُسلِمونَ. فَإن آمَنوا بِمِثلِ ما آمَنتُم بِه فَقَدِ اهتَدَوا وَإن تَوَلَّوا فَإنَّما هُم فی شِقاقٍ فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَهُوَ السَّمیعُ العَلیمُ. صِبغَـةَ اللهِ وَمَن أحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَـةً وَنَحنُ لَهُ عابِدونَ.» [۳]
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ۴. چه کسی دقایق و ویژگی‌های انسان را ترسیم می‌کند؟


    تبیین انسانیت و ارزش‌های آن و تعریف جزئیات و دقایق آن، به‌رغمِ ارتباط ذاتی‌اش با آدمی، از انسان ساخته نیست. این موضوع دلایلی دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از:


    اولاً، فهم فرد و جمع و احساس آن‌ها، بی‌شک از خاستگاه اجتماعی و فرهنگی و اوضاع خاص و مصلحت‌های دنیوی آن‌ها متأثر است.


    ثانیاً، فرد و جماعت دائماً در حال تکامل‌اند و لذا همواره از درک دقیق ابعاد وجودی انسان، که به سوی آن حرکت می‌کنند و برای رسیدن به آن تلاش می‌‌کنند، عاجزند.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بنابراین، اگر انسان بخواهد ساحت‌ها و خصیصه‌های انسانیت و ارزش‌های آن را تعریف کند، این عمل وی نسبی خواهد بود. این روش به تعدد تعریف انسانیت می‌انجامد و باعث می‌شود که اهداف و آرمان‌های انسان در ‌هاله‌ای از اوهام و تخیلات قرار گیرد. اما الله، خالق انسان و آفرینندۀ هستی و زندگی، تنها مقام شایسته برای تعریف خصوصیت‌های آدمی است؛ خصوصیت‌هایی که در حقیقت، ابعاد انسانیتِ واحدِ کامل است. این است مفهوم ضرورت آسمانی بودن و غیبی بودن و مطلق بودن دین.


    برای تأکید بر صحت این سخن و پذیرفتن آرای علمای اسلام، رضوان‌الله علیهم، این اصل را یادآور می‌شویم که: «واجبات شرعی الطافی در واجبات عقلی‌اند.» و اصل دیگری که می‌گوید: «حکم عقل‌‌ همان حکم شرع است.» بنابراین، این یک اصل است. در اینجا به پایان بررسی این نکتۀ اساسی می‌رسیم که اسلام‌‌ همان انسانیت و ارزش‌ها و مفاهیم انسانی است و انسانیت نیز‌‌ همان اسلام.
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ۵. انسانی بودنِِ عقیده


    اصل، در اعتقاد اسلامی، ایمان به خدای واحدِ یکتایی است که اسماء‌حُسنی [۴] و مَثَل اعلی [۵] از آنِ اوست؛ خدایی که نه‌زاده و نه‌زاده شده [۶] است. ایمانِ بدین معنا:


    اولاً، انسان را از خضوع محض (عبادت) در برابر همۀ موجودات طبیعی و افراد همنوع خود، با هر مقام و منصبی، منزه می‌دارد و، در نتیجه، وجود انسان را در محدودۀ مادی محصور نمی‌کند.


    ثانیاً، همۀ استعداد‌ها و نیروهای آدمی را برای رسیدن به هدفی واحد به خدمت می‌گیرد و او را از خطر گمراه شدن و هرز رفتن و شرک و هر امر پراکنده‌کننده‌ای که حیات و فعالیتش را نابود می‌سازد، محافظت می‌کند.


    ثالثاً، انسان را به سوی هدفی نامتناهی سوق می‌دهد و برای بلندپروازی و تعالی‌طلبیِ آدمی، مسیری طولانی و بی‌پایان ترسیم می‌کند که انسان می‌تواند، از گهواره تا گور و حتی پس از مرگ، در این مسیر طی طریق کند. پس مرگْ آدمی را از حرکت در مسیر کمالش متوقف نمی‌کند، بلکه به تعبیرِ حدیثِ شریف، این حرکت با فرزندِ صالح و تألیف کتاب علمی و صدقۀ جاریه، استمرار می‌یابد. اگر شخص سنتِ نیکویی را پایه‌گذاری کند و اگر پس از مرگ وی، تا روز قیامت، کسی یا کسانی به این سنت عمل کنند، آن شخص کامل‌تر می‌شود و پاداش بیشتری نصیب او می‌شود.


    رابعاً، تکامل بی‌وقفه انسان را از نزاع‌‌ها و تزاحم مصون می‌دارد، زیرا بی‌کرانگی و غیرمادی بودن مبنای جوهر تلاش‌ها و فعالیت‌ها و بخشش‌های وی است.


    خامساً، نیروهای جمعی را، در یک هماهنگیِ رقابت‌آمیز، متحد می‌کند و مانع شرک جمعی می‌شود. شرکی که باعث تفرقه و اختلاف جامعه و به هدر رفتنِ توانِ افرادِ آن می‌شود: «وَلا تَکونوا مِنَ المُشرِکینَ. مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُم وَکانُوا شِیَعاً.» [۷]


    سادساً، معنای «لَم یَلِد وَلَم یولَد» [۸] تأثیر عنصر شخصی و رابطه‌ها و انتساب‌های گوناگون را از حوزۀ ارزش‌گذاری انسان دور می‌کند، زیرا مردم، مانند دندانه‌های شانه، با هم برابرند. هر کس فقط مالک دسترنج خویش است و جز حاصل سعی خود چیزی نخواهد داشت: «أن لَیسَ للإنسانِ الاّ ما سَعی.» [۹] تأثیر ایمان بر معاد و عدالتِ پروردگار در داوری و محاسبه و نیز در همین زمینه، تأثیر ایمان بر نگرش آدمی و هر کاری که می‌کند، چه خیر باشد چه شر، هرچند که این نیکی یا شرّ به اندازۀ ذره‌ای باشد، مطرح می‌شود. آری، تأثیر ایمان بر این عناصر، در عرصۀ ارزش‌های انسانی، منعکس‌کننده این امور است:
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اول. مقام والای انسانی، که مسئولیت همۀ کارهای کوچک و بزرگ و فعالیت‌های پنهان و آشکار و مسئولیت همۀ گفته‌ها و ناگفته‌های انسان را بر عهدۀ خودش می‌گذارد و انسان را در برابر همۀ اعمال و افکارش مسئول می‌کند. مسئولیت عبارت است از تأثیر انسان بر خود یا بر دیگران. بنابراین، مسئولیت برای انسان جایگاهی بلندمرتبه و به مثابۀ تکریم اوست.


    دوم. اطمینان به اینکه تلاشِ آشکار یا پنهان او ضایع نخواهد شد و تأکید بر اینکه اگر کار و تلاشِ انسان خالصانه باشد، حتی وقتی به علت مانعی فرا‌تر از قدرت فرد، نتیجۀ مطلوب حاصل نشود، مقبول و مأجور است: «وَمَن یَخرُج مِن بَیتِه مُهاجِراً إلَی اللهِ وَرَسولِه ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ أجرُهُ عَلَی اللهِ.» [۱۰] علمای اسلام اتفاق نظر دارند که اگر کسی اشتباه هم رفته باشد، اجری برای او نزد خداوند محفوظ است.


    سوم. از مطلبِ پیشین چنین نتیجه می‌شود که ایمان به معاد، ایفای وظیفه را برای آدمی در مأموریتِ اصلاح و تغییر جامعه آسان و پیشرفتِ فرد را در هر اوضاع و احوالی تسهیل می‌کند. انسان مؤمن، بدون توجه به نظر کسانی که از وضع موجود جامعه سود می‌جویند، برای وصول به هدفی متعالی تلاش می‌کند. او رضایت الهی را می‌جوید و از او پاداش کامل می‌طلبد.


    چهارم. در اینجا نقش توبه را در تقویت تلاش انسانی و منع انسان از یأس و ترس از ناکامی در جبران مافات، فراموش نمی‌کنیم.
    امضاء

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi