بقاء و جاودانگی نفس
آیا نفس مجرد بعد از نابودی بدن، به زندگی خود ادامه می دهد؟ یا این که با فنای بدن، او هم از میان می رود؟ ملا محمد مهدی نراقی با اعتقاد به مجرد بودن نفس، بقای آن را قطعی می داند، و در پی استدلال و مدلل نمودن این بخش از بحث بر نمی آید، تنها به این جمله بسنده می کند:
«اما مساله دیگر; یعنی بقا و فنا ناپذیری نفس بعد از مفارقت از بدن، پس از اثبات تجرد آن، روشن است، به این دلیل که موجود مجرد، فساد و تباهی نمی پذیرد .» (61)
لیکن خلف صالحش، ملا احمد نراقی در «معراج السعادة » متعرض بحث تجرد نفس نمی شود، به جای آن به بحث بقای نفس بعد از فنای بدن می پردازد . ایشان در این بحث از روش فلسفی و برهان عقلی مدد نمی گیرد; بلکه به جای آن از روش ره یافت های نقلی و حیات استفاده می کند و می نویسد:
«و بدان که بدن امری است فانی و بی بقا که بعد از مردن از هم ریخته می شود و اجزای آن از یکدیگر متفرق می گردد و خراب می شود . تا باز وقتی که به امر پروردگار - تعالی شانه - اجزای آن مجتمع می شود و به جهت ثواب و حساب و عقاب زنده کرده شود . اما نفس امری است باقی که اصلا و مطلقا از برای او فنایی نیست و بعد از مفارقت او از این بدن و خرابی تن از برای او خرابی و فنایی نخواهد بود و از این [جهت] است که خداوند - سبحانه - می فرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون » (62) .
دیگر می فرماید: «ارجعی الی ربک » (63) ، یعنی ای نفس رجوع و بازگشت کن به نزد پروردگارت هم چنان که در اول از نزد او - سبحانه - آمدی .