صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 44

موضوع: نفس و انسان شناسی از منظر فاضلین نراقی

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اوصاف نفس


    نفس با توجه به دو قوه متضادی که دارد، از وصف هایی بهره مند است . قرآن از نفس انسانی با وصف های «مطمئنه » ، «لوامه » و «اماره » یاد کرده است .


    مرحوم ملا محمد مهدی نراقی در این باره گفته است:


    گفته شده است که آن چه در قرآن به عنوان نفس «مطمئنه » (با آرامش) و نفس «لوامه » (ملامت گر) و نفس «اماره » (امر دهنده) به بدی و گناه، وارد شده است، اشاره به این قوای سه گانه; یعنی «عاقله » ، «سبعیه » و «بهیمیه » است .» (75)


    فاضل نراقی سپس این گفته را مردود می شمارد و می گوید:


    و حق این است که این ها اوصاف سه گانه نفس بر حسب اختلاف احوال نفس است; یعنی اگر قوه عاقله نفس بر سه قوه دیگر پیروز شد و آن ها مقهور و مطیع آن شدند و اضطراب قوه عاقله که حاصل از دفاع او است بر طرف شد، به دلیل سکون و آرامشی که در آن موقع تحت اوامر و نواهی او برایش پدید آمده است و به واسطه میل به ملایمات خود که مقتضی و فراخور طبیعت و خلقت او است، «مطمئنه » نامیده می شود .


    و اگر قوه عاقله به چنین غلبه ای دست نیافته و در مقام کشمکش و دفاع است، هر زمان که عقل به سبب ارتکاب معاصی مغلوب شد، ولی برای نفس، ملامت و ندامت رخ نمود «لوامه » نامیده می شود .


    و اگر قوه عاقله بدون دفاع تسلیم و مغلوب شد، «امارة بالسوء» نامیده می شود; زیرا هنگامی که نیروی عقل را از دست داد و بدون مدافعه مطیع قوای شیطانی شد، چنان است که گویی امر کننده به بدی است .» (76)
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خلق و خوی نفس


    آیا نفس در همان اوان خلقت و زندگی خود از یک تعداد ملکات اخلاقی بهره مند است یا نه؟ و اگر بهره مند است، این خلق و خوی ها، فضایل اخلاقی است، یا در زمره رذایل اخلاقی؟ و اگر نفس فاقد خلق و خوی است، چگونه این ها برای او حاصل می شود؟


    فاضل نراقی، ملا محمد مهدی در مورد سؤال اول می گوید:


    نفس از آغاز خلقت از همه خلق و خوی ها و ملکات عاری و تهی است و فعلیتی ندارد، بلکه صرفا بالقوه است . (77)


    اما این که این ها چگونه برای نفس حاصل می شود، می گویند: این ها با تکرار و ممارست در عمل حاصل می شوند; چون که برای اخلاق، ملکات راسخه ای در ذهن وجود دارد، در معنای ملکه، ممارست و تکرار در عمل نهفته است . اگر کسی برای اولین بار به فقیری کمک کند، به او نمی گویند که سخی و بخشنده است چون که هنوز صفت اخلاقی جود و بخشندگی و سخاوت در نفس او رسوخ نکرده است . کم کم بر اثر تکرار و ممارست در عمل صفت جود و بخشندگی در نفس او جا می گیرد و سخی می شود . علمای اخلاق آن اولی را می گویند «حال » (حال یعنی صفت نفسانی زود گذر) و این دومی را می گویند «ملکه » (ملکه، یعنی صفت نفسانی ریشه دار و راسخه در ذهن).


    بنابراین ملکات و خلق و خوی آدمی با ممارست، تمرین و تکرار حاصل می شود .
    امضاء

  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فاضل نراقی ملا احمد، در این باره می گوید:


    «بدان که هر نفسی در مبادی آفرینش و آغاز طفولیت از جمیع صفات و ملکات خالی است; مانند صفحه ای که ساده [و خالی] از نقش و صورت باشد، و حصول ملکات و تحقق به واسطه تکرار اعمال و افعال مقتضی آن ها است و هر عملی یک مرتبه سر زد اثری از آن در دل حاصل و در مرتبه دوم، آن اثر بیش تر می شود تا بعد از تکرار عمل اثر مستحکم و ثابت می گردد و ملکه راسخه می شود» . (78)
    امضاء

  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سعادت نفس


    فاضلین نراقی می گویند: نفس با حرکت استکمالی خویش به خشنودی و درک لذت معنوی نایل می گردد . حرکت استکمالی نفس در دو قوه متمرکز می شود، یکی قوه نظری است که غایتش دست یابی به شناخت راستین و توحید و عرفان است; و دیگری و «تحلیه » (80) است . این تلبس نفس به صفات مثبت، چون که ثابت و راسخ در نفس می شود، همیشگی می گردد; بنابراین، فضایل اخلاقی مایه سعادت جاویدان و رذایل اخلاقی مایه بدبختی همیشگی است . و سعادت نفس با فضایل اخلاقی و تهذیب نفس گره خورده است . هدف از مباحث تربیتی و اخلاقی تهذیب نفس و هدف از تهذیب نفس دست یافتن به رستگاری و سعادت است . حال سخن در این است که رستگاری نفس چیست؟ آیا سعادت به بدن مربوط است؟ آیا رستگاری نفس به زندگی قبل از مرگ مربوط است یا نه؟
    امضاء

  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فاضل نراقی، ملا محمد مهدی، درباه حقیقت سعادت می گوید:


    از نظر حکما و فلاسفه، حقیقت سعادت نفس همان «بهره مندی نفس از عقل و علم » است . از نظر عرفا و متصوفه، حقیقت سعادت «عشق » است . نفس سعادت مند، عارف و عاشق پاک باخته ذات اقدس اله است . و از نظر اهل حدیث و ظاهر گرایان، ترک دنیا و زاهدانه زیستی، حقیقت و روح سعادت است . اما خود ملا محمد مهدی نراقی می گوید که حقیقت سعادت نفس چیزی جز معارف حقیقی و اخلاق پاک نیست که دین حب و انس با خدا، ابتهاجات عقلی و لذات روحانی را شامل می شود . آن گاه می گوید: این سخن جامع بین دیدگاه های عرفا، حکما و اهل حدیث است . (81)


    اما این که سعادت نفس مربوط به زندگی دنیوی و امور مربوط به بدن هم می شود یا نه؟ فاضل نراقی می گوید: «حکیمان نخستین، از آن جا که سعادت جسمانی و بدنی را نفی می نمودند، تصریح کردند که سعادت بزرگ مادام که نفس وابسته به بدن و آلوده به کدورت های طبیعت و اشتغالات مادی است، حاصل نمی شود; بلکه حصول آن در این حالت میسر نیست; زیرا سعادت مطلق برای نفس مادام که به اشراقات عقلی و انوار الهی روشن نشود، به طوری که تام و تمام نامیده شود، حاصل نخواهد شد . و این مقام موقوف است به رهایی تام او از ظلمت جهان مادی .
    امضاء

  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اما معلم اول (ارسطو) و پیروان وی بر این عقیده اند که حصول سعادت عظمی برای نفس با تعلق به بدن نیز ممکن است; زیرا حصول آن برای کسانی که همه فضایل را در خود جمع دارند و به تکمیل دیگران نیز اشتغال می ورزند، آشکار است . و چقدر ناروا و ناپسند است که گفته شود: چنین کسانی وقتی زنده اند، ناقص اند و هنگامی که مرگ آنان فرا رسد تام و کامل می شوند . . . .


    اما حکمای اسلام معتقدند که سعادت در زندگانی تمام و کامل نمی شود; مگر این که همه کمالات متعلق به روح و بدن در آنان جمع شود . و پایین ترین مرتبه کمالات این است که سعادت بدنی بر سعادت نفسانی بالفعل غالب شود; مگر این که در آن حال شوق به سعادت نفسانی و حرص بر اکتساب کمالات انسانی فزون تر و غالب تر باشد . و بالاترین مرتبه سعادت این است که هم فعلیت و هم شوق برای کمال و سعادت روحی بیش تر باشد; اگر چه توجه و التفات به این دنیا و تنظیم امور آن بالعرض رخ خواهد داد .
    امضاء

  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    و اما درباره گذشتگان که از امور بدنی بی نیازند سعادتشان فقط به نفس بستگی دارد; یعنی سعادت آنان مختص به ملکات فاضله و علوم حقیقی یقینی و وصول به مشاهده جمال ابدی و دیدار جلال سرمدی است » . (82)


    مرحوم نراقی بعد از بیان این سه قول در مورد حقیقت و محدوده سعادت نفس می گوید: «و در نزد ما قول درست و حق و شایسته انتخاب همین [قول حکمای اسلام] است » . (83)
    امضاء

  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    راهکار سعادت نفس


    فاضلین نراقی در «جامع السعادات » و «معراج السعادة » راهکار سعادت مندی نفس را در ضمن مثالی این گونه بیان می کنند: عقل تاجر راه آخرت و سرمایه اش عمر و مدت دوره زندگانی دنیوی است . و نفس در این تجارت یار و مددکار و مباشر فعل او است . سود این تجارت، اخلاق فاضله و اعمال صالحه است که وسیله نیل به نعمت های ابدی و سعادت سرمدی برای نفس است . و زیانش گناهان و بدی ها و اخلاق ناشایست است که موجب عذاب جاویدان و سقوط در جهنم می شود .


    همان گونه که بازرگان با مباشر و شریک خویش:


    اولا: در آغاز، عهد و پیمان می بندد که چگونه رفتار کند;


    ثانیا: مراقب او می شود ;


    ثالثا: در موعد مقرر حساب رسی می کند;


    رابعا: اگر زیانی متوجه سرمایه شد، با او برخورد می کند و او را مورد عتاب و عقاب قرار می دهد; آدمی هم باید با نفس خود چنین کند .

    امضاء

  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باید به مرابطه و نگاه بانی از نفس خود بپردازد که این مرکب از چهار چیز است:


    1 - مشارطه (شرط کردن)
    در اولین قدم باید با نفس خود شرط کند که مرتکب گناهان نگردد و در طاعات واجب کوتاهی نکند .


    2 - مراقبت
    بعد از قدم اول باید مراقب باشد; بدین معنا که در هر کاری که قصد دارد و انجام دهد، باید مراقب نفس خود باشد . و آن را با چشم پاسبان و نگهبان بنگرد که اگر آن را به خود واگذارد سرکشی و فساد گرایش پیدا می کند . سپس در هر حرکت و سکونی، خدا را در نظر آورد، به این که خدای تعالی از قلب ها، نیت ها و امور پنهان و آشکار آگاه است . و بر کارهای بندگانش مراقبت می کند; خودش فرمود: «ان الله کان علیکم رقیبا» (84) خداوند دیدبان و مراقب شما است .


    لازمه گام نهادن به «مراقبت » که دومین مرحله «مرابطه » شمرده شده، این است که آدمی به این باور رسیده باشد که خدای سبحان به تمامی اعمال بندگان، حتی امور پنهانی و نیت های آنان آگاه است .


    انسان ها از نظر رسیدن به این باور و یقین به دو دسته مقربان و پارسایان (اصحاب الیمین) تقسیم می شوند . مقربان کسانی هستند که پیوسته مستغرق جلال و عظمت خداونداند و هیچ التفاتی به غیر خدا ندارند . مراقبت آنان این است که جز مت خداوندی دغدغه ای نداشته باشند . پارسایان کسانی هستند که نسبت به مقربان یک درجه پایین تراند . این ها به یقین می دانند که خداوند سبحان بر ظاهر و باطن افراد مطلع است; لیکن در جلال و عظمت او مدهوش و مستغرق نشده اند; بلکه شرم از خدا بر آنان غلبه دارد; از این رو، به کاری اقدام نمی کنند، مگر بعد از تانی و درنگ .
    امضاء

  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حالات پارسایان از سه صورت بیرون نیست: «طاعت » ، «معصیت » ، «مباح » .


    مراقبت در اطاعت این است که کردارش با قصد قربت و اخلاص و حضور دل و طلب کمال و همراه با پاسداری و دور نگه داشتن آن، از آفات و مراعات ادب صورت پذیرد .


    مراقبت در معصیت این است که بعد از معصیت، توبه و پشیمانی و باز ایستادن از گناه و شرمنده شدن و پوشاندن گناهان با کفاره پدید آید .


    مراقبت در مباح توسط مراعات ادب است . مانند رعایت آداب غذا خوردن، آداب خوابیدن و . . .
    امضاء

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi