صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: شفاعت, دلایل و عوامل و آثار آن

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض شفاعت, دلایل و عوامل و آثار آن

    شفاعت, دلایل و عوامل و آثار آن


    شفاعت به معنای یاری رساندن به درخواست کمک دیگری است. هنگامی که شخصی مرتکب خطا و اشتباه یا حتی گناه و جرمی شده است از کسانی که از مقام و جایگاه برتری برخوردارند یاری می خواهد تا همراه او باشد و برایش وساطت نماید تا این گونه از گناه و جرم او چشم پوشی شود.


    یکی از اصطلاحات قرآنی، شفاعت است. بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، شفاعت در دنیا و آخرت در شرایطی امکان پذیر است. این مساله به ویژه در قیامت که دست انسان از هر کس و چیزی کوتاه است بسیار مهم و اساسی است. اگر بخواهیم درباره ابعاد گوناگون شفاعت در زندگی انسانی سخن بگویم می بایست آن را همانند اصل اسلامی توبه در درجه بسیاری از اهمیت قرار دهیم؛ زیرا کارکرد مهم واساسی آن انگیزه بازگشت به مسیر راست و ایجاد امید در دل های خطاکاران و گناهکاران است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا بخشی از حقایق اصل شفاعت را بر اساس آیات و روایات تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    معنا شناسی و مفهوم شناسی شفاعت


    یکی از اصول امیدبخش و امید آفرین اسلامی، اصل شفاعت است. این اصل در کنار اصل توبه می تواند دریچه امید را به سوی دل های خطاکاران و گناهکاران باز کند و ایشان را به بازگشت و حرکت در مسیر راست کمالی ترغیب و تشویق نماید و از فرورفتن در گرداب گناهان بیش تر و شقاوت بدتر باز دارد.


    در آیات قرآنی از شفاعت به عنوان یک اصل سخن به میان آمده است. شفاعت به معنای یاری کردن دیگری جهت وساطت در نزد بزرگی است. کسی که اقدام به شفاعت می کند، شفیع گفته می شود. واژه شفاعت و شفیع از واژه شفع گرفته شده که به معنای جفت در مقابل واژه وتر به معنای تک است. شفاعت به معنای منضم کردن چیزی به چیزی است.( راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۵۷، دارالعلم الدار الشامیه، دمشق بیروت، ۱۴۱۲ ق)


    شفاعت در فرهنگ جاهلی وجود داشته و به معنای ضمیمه شدن فردی به فرد دیگری برای کمک گرفتن از وی است. این واژه در عمده مواردً در جایی به کار می رود که کسی که از مقام بالاتری برخوردار باشد ضمیمه به فردی می شود که مقامش پایین تر از او است تا واسطه شده و او را از مجازات رهایی بخشد و عفو و بخشش را برای او بخواهد.
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در فرهنگ جاهلی این رسم وجود داشت که خطاکاران برای رهایی از مجازات و درخواست عفو و گذشت، بزرگی را با خود همراه می کردند تا وساطت نماید. کسی که وساطت خطاکار را به عهده می گرفت شفیع نامیده می شد. کاربرد آن در دوره جاهلی بیشتر در مورد قرار گرفتن مقامی برتر و گرامی تر در کنار شخصی پایین تر جهت وساطت در امری بوده است. در حقیقت شخص شفیع از موقعیت خود استفاده می کرد تا نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیر دستان عوض کند. شفیع برای رسیدن به این مقصود، گاهی با استفاده از نفوذ اجتماعی و اعتبار شخصیتی و گاه دیگر از قدرت خود استفاده می کرد و به سبب وحشتی که شفیع و نفوذ او وجود داشت، شفاعت او پذیرفته می شد. البته زمانی هم شفیع با استفاده از مسائلی عاطفی و یا با تغییر دادن فکر و نظر او دربارۀ مجرم و استحقاق جهت عفو و گذشت به سبب عدم سوء پیشینه یا تعهد به عدم تکرار و مانند، شفاعت می کرد و سخن او مقبول می افتاد و از جرم و خطای شفاعت شده می گذشتند.



    در فرهنگ جاهلی این رسم وجود داشت که خطاکاران برای رهایی از مجازات و درخواست عفو و گذشت، بزرگی را با خود همراه می کردند تا وساطت نماید. کسی که وساطت خطاکار را به عهده می گرفت شفیع نامیده می شد. کاربرد آن در دوره جاهلی بیشتر در مورد قرار گرفتن مقامی برتر و گرامی تر در کنار شخصی پایین تر جهت وساطت در امری بوده است. در حقیقت شخص شفیع از موقعیت خود استفاده می کرد تا نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیر دستان عوض کند. شفیع برای رسیدن به این مقصود، گاهی با استفاده از نفوذ اجتماعی و اعتبار شخصیتی و گاه دیگر از قدرت خود استفاده می کرد و به سبب وحشتی که شفیع و نفوذ او وجود داشت، شفاعت او پذیرفته می شد. البته زمانی هم شفیع با استفاده از مسائلی عاطفی و یا با تغییر دادن فکر و نظر او دربارۀ مجرم و استحقاق جهت عفو و گذشت به سبب عدم سوء پیشینه یا تعهد به عدم تکرار و مانند، شفاعت می کرد و سخن او مقبول می افتاد و از جرم و خطای شفاعت شده می گذشتند.

    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پس در عرف جاهلی شفاعت به معنای حائل شدن برای دفع و رفع ضرر و برداشتن زیان از کسی و یا رساندن منفعتی به او بوده است. شفاعت در محاورات عرفی بدین معنا به کار می‏رود که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از مجرمی بگذرد یا بر پاداش خدمتگزاریش بیافزاید. کسی که واسطه است که دفع ضرر یا رفع زیان یا جلب منفعتی برای دیگری شود، شفیع و نفس عمل شفاعت نامیده می شود.


    در اصطلاح فرهنگ قرآنی و اسلامی شفاعت به معنای واسطه شدن یک مخلوق، میان خداوند و مخلوق دیگر، در رساندن خیر یا دفع شر ، خواه در دنیا و خواه در آخرت، از اوست. در حقیقت شخصی که متوسل، به شفیع می شود نیروی خودش به تنهایی برای رسیدنش به هدف کافی نیست، لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره می‏زند، و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه می خواهد نایل می‏شود، به طوری که اگر این کار را نمی‏کرد، و تنها نیروی خود را به کار می بست، به مقصود خود نمی‏رسید، چون نیروی خودش به تنهایی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.( طباطبائی، محمدحسین، ترجمه المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏۱، ص ۲۳۸، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۴ ش)


    پس شفاعت در اصطلاح فرهنگ قرآنی و اسلامی، انضمام و پیوستن به دیگری برای کمک و یاری رساندن به وی در پیشگاه خداوندی برای رهایی از مجازات است.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شفاعت درست و نادرست


    شفاعت به یک معنا درست و بر پایه مبانی و آموزه های عقلانی و وحیانی است و به معنای دیگر نادرست و باطل است؛ چرا که می بایست با توجه به فلسفه شفاعت و اهداف آن به مساله شفاعت نگریست و به تحلیل آن پرداخته و ارزش گذاری کرد. در مقام ارزش گذاری می بایست به این نکته توجه داشت که شفاعت زمانی می تواند حق و درست باشد که در چارچوب اهداف و فلسفه آفرینش قرار گرفته باشد و مانعی در سر راه تحقق فلسفه آفرینش نباشد.


    به نظر می رسد که نوعی از توصیف و تبیین شفاعت باطل و نادرست و غلط است؛ زیرا در چارچوب مبانی و اصول اعتقادی اسلام و فلسفه آفرینش قرار نمی گیرد.


    فلسفه آفرینش بر این نکته تاکید می کند که هدف ایجاد فرصتی بی بدیل و بی نظیر برای بشر برای رسیدن به مقام متاله و ربانیت است؛ زیرا خداوند انسان را آفریده است تا با تخلق به اخلاق خدایی و متاله شدن، در مقام مظهریت ربوبیت نشسته و از این مقام خلافت نماید. بنابراین، هر آن چیزی که مانع از رسیدن انسان به صفات خدایی می شود و او را گستاخ کرده و از راه منحرف می سازد، امری باطل و نادرست است.


    اگر به فلسفه توبه در آموزه های وحیانی اسلام توجه شود، به راحتی و آسانی می توان فلسفه شفاعت را نیز به دست آورد. از آن جایی که فلسفه توبه و هدف از ایجاد اصلی به عنوان توبه، ایجاد امید در انسان خطاکار برای بازگشت و اصلاح فساد و تصحیح راه نادرست است، می توان گفت که توبه زمانی سودمند و مفید است که موجب گستاخی و ادامه مسیر باطل نشود؛ بلکه امیدی را در دل های نومید بر انگیزد و امکان اصلاح فساد را در دل ها زنده نماید.
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اسلام با اصل توبه به انسان ها این امید را می بخشد که بدترین خطاها و گناهان آمرزیده و بخشیده می شود و امکان اصلاح فساد و حرکت در مسیر کمالی و صحیح همواره وجود دارد و این گونه نیست که راه با بدترین فسادها بسته باشد؛ بلکه انسان تا زمانی عمر دارد و اجل نرسیده است می تواند به اصلاح فساد بپردازد و راه کمالی خویش را در پیش گیرد و نمی بایست از رحمت الهی مایوس شود.(زمر، آیه ۵۳)


    اما اصل توبه نمی بایست موجب شود تا انسان گستاخ شود و مسیر باطل را ادامه دهد؛ زیرا گاه فرصت توبه از انسان گرفته می شود و چون اجل برای ما معلوم نیست چه زمانی خواهد بود(لقمان، ایه ۳۴) نمی بایست با تاخیر در توبه و این که در دم آخر عمر امکان توبه است، گناه و فساد کرد؛ چرا که هنگام اجل دیگر توبه ای پذیرفته نیست.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اصل شفاعت نیز می بایست دراین چارچوب تعریف و تبیین شود و نمی توان امید واهی به شخص داد و او را گستاخ کرد تا هر گونه خواست عمل کند و به اصل شفاعت از اصل آفرینش غافل شود؛ زیرا اصل شفاعت در چارچوب مبانی و فلسفه آفرینش تعریف و ساماندهی شده است؛ زیرا خداوند با این اصل همانند توبه می خواهد تا انگیزه بازگشت و نیز اصل توسل به اولیای الهی را در انسان تقویت کند(مائده، آیه ۳۵؛ اسراء، آیه ۵۷) تا شخص برای کسب شفاعت به اولیای الهی نزدیک شد و زندگی ایشان را سرمشق خویش قرار دهد.


    در حقیقت شفاعت زمانی معنای درست می یابد که شخص تحت تاثیر این اصل امیدوار به بهره مندی از عنایت و رحمت خاص خداوند شود و از نومیدی رهایی یابد و در مسیر خواسته های الهی حرکت کرده و رضایت شفیع را با کارهای خوب به دست آورد؛‌ اما اگر شفاعت هیچ گونه دگرگونی و تغییری در روحیات و فکر و رفتار مجرم و متهم ایجاد نکند، چنین معنایی از شفاعت نادرست است. از این روست که امام صادق علیه السلام فرمودند: لا یَنالُ شَفاعَتَنا مَن استَخَفَّ بِالصَّلاةِ؛ هرکس نماز را سبک بشمارد ، به شفاعت ما دست نخواهد یافت.( فروع کافی، ج۳، ص۲۷۰)
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز می فرماید: لا یَنالُ شَفاعَتی مَن اَخَّرَ الصَّلوةَ بَعدَ وَقتِها؛ کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید. (بحارالانوار، ج،۸۳، ص۲۰)


    به سخن دیگر، شخص می بایست نخست کاری کند که شفیع از او رضایت داشته باشد و برایش در نزد دیگری شفاعت کند. اگر خود شفاعت کننده و شفیع شخص خطاکار و گناهکار را نپذیرد یا حتی اجازه نداشته باشد به او نزدیک شود، در آن صورت چگونه می تواند از شفاعت او بهره مند شود.


    از این روایت و روایات دیگر و حتی آیات قرآنی به دست می آید که می بایست با کارها و اقداماتی نخست دل شفیع را به دست آورد تا او اقدام به شفاعت کند. شفیع زمانی راضی می شود که شفاعت کند که یک ارتباط عاطفی محبت آمیز در میان شفیع و شفاعت شونده باشد که این نیز با اسوه قرار گرفتن و اعمال خوب و مطلوب از نظر شفیع به دست می آید. این که باید توسل به وسیله ای جست تا شفیع راضی شود شفاعت کند، همان ایجاد محبت از طریق اتباع و اطاعت است.(آل عمران، ایه ۳۱؛ احزاب، ایه ۳۳ و آیات دیگر)
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سید مرتضی از علما و فقهای بزرگ شیعه درباره اصل شفاعت تشریعی می فرماید: شفاعت نمودن پیامبر اکرم(ص) فقط در برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است و این شفاعت در مورد رسیدن منافع به شخص نمی باشد ، زیرا حقیقت شفاعت اختصاص به برداشتن عقاب و عذاب گناهکار دارد .


    شیخ طوسی نیز دربیان شفاعت تشریعی ‌می‌ فرماید :حقیقت شفاعت در نزد ما در مورد رسیدن منافع به شخص نمی باشد بلکه در مورد برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است . به عقیده ما پیامبر اکرم مؤمنین را شفاعت می‌ فرمایند و خداوند نیز شفاعت ایشان را می پذیرد و خداوند تبارک و تعالی عذاب و عقاب را در نتیجه این شفاعت از مستحقین آن ( البته از کسانی که اهل نماز باشند ) برمی دارد؛ زیرا شخص شخیص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : من شفاعتم را برای کسانی از امتم که اهل گناه کبیره هستند نگه داشته ام ... شیخ طوسی در ادامه می فرمایند : نزد ما شیعیان دوازده امامی و اثنا عشری خداوند امتیاز شفاعت ‌خواهی را به پیامبر اکرم(ص) و بسیاری از اصحاب ایشان و تمامی فرزندان معصوم پیامبر(ص) و بسیاری از مؤمنین صالح عطا نموده است.

    شفاعت تکوینی و شفاعت تشریعی


    شفاعت دارای اقسامی است که از جمله می توان به شفاعت در دنیا و شفاعت در آخرت، شفاعت تکوینی و شفاعت تشریعی اشاره کرد.


    شفاعت تکوینی به معنای بهره گیری از اسباب است. شفاعت تکوینی تمسک و توسل به هر سببی در عالم اسباب است. به این معنا که انسان برای رسیدن به هر مقصد و مقصودی نیازمند اسباب خاص آن است. بهره گیری از اسباب مناسب آن چیز به معنای شفاعت تکوینی است. این گونه شفاعت در دنیا تحقق می یابد؛ زیرا دنیا دارالاسباب است و می بایست برای رسیدن به هر مقصود و منظوری سبب خاص آن را شناخت و به کار گرفت.


    اما شفاعت تشریعی بر اساس آموزه های وحیانی اسلام که مربوط به عالم ثواب و عقاب است، محلّ آن در آخرین موقف قیامت است. در این جا است که شفاعت کننده تقاضای مغفرت شفاعت شونده را می کند تا بدین وسیله وارد دوزخ نشود یا با شفاعت او بعضی از کسانی که وارد دوزخ شده اند، از آن خارج شوند.( المیزان، ج ۱، ص ۱۷۳ – ۱۷۴) چنین شفاعتی از مسلمات اسلام است و هیچ کسی در باره آن تشکیکی و تردیدی ندارد.( شرح صحیح مسلم ج۳ ص ۳۵ باب إِثْبَات الشَّفَاعَة وَإِخْرَاج الْمُوَحِّدِینَ مِنْ النَّار .)
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    زمینه ها و شرایط شفاعت کننده و شفاعت شونده


    اصل اولی، مطابقت جرم و مجازات است. از این روست که خداوند در آیاتی از جمله ۲۶ سوره نباء‌ از جزاء وفاق سخن به میان آورده است؛ چرا که مجازات بیش از اندازه به عنوان ظلم تلقی می شود و خداوند هرگز ظالم و ستمکار نیست که راه افراط را در پیش گیرد و در حق مجرم ظلم نماید.(آل عمران، آیه ۱۸۲؛ انفال، آیه ۵۱؛ حج، آیه ۱۰)


    البته از نظر عقلانی و عقلایی می توان از میزان مجازات کاست یا حتی بخشد و یا در پاداش عمل خوب افزود؛ چنان که این رویه خداوندی است که بر میزان پاداش نیکوکار می افزاید و از فضل خویش می بخشد. پس خداوند می تواند از مجازات بکاهد یا حتی عفو کند و از گناه ، جرم و خطا بگذرد.(مائده، آیه ۱۱۸)


    البته این گونه نیست که خداوند بدون توجه به اهداف آفرینش و فلسفه آن عمل کند، بلکه همه احکام و اصول در چارچوب همان مبانی است. از این روست که اصل توبه و شفاعت در اسلام اثبات شده است. این عمل از نظر عقل و شرع هر دو عملی مثبت و نیک و خوب ارزیابی شده است.
    امضاء

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi