صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17

موضوع: اثبات وجود خدا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اثبات وجود خدا

    اثبات وجود خدا


    سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست، در کلمات حضرت امیر هست که فرموده، اول الدین معرفته،[1] پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. در قرون جدید در اروپا یک تفکری بوجود آمده­است که؛ نه خدا را انکار می­کنند و نه مسائله اثبات خدا را قابل حل می­دانند، می­گویند که بشر نه قادر است وجود خدا را اثبات کند و نه قادر است وجود خدا را نفی کند. اینها هم به منطق الهیون اعتراض می­کنند و هم به منطق مادیون اعتراض می­کنند، و می­گویند که ابزار تحقیق چنین چیزی به بشر داده نشده­است، تنها ابزاری که به بشر برای تحقیق داده شده­است حواس می­باشد که با حواس فقط می­تواند محسوسات را تحقبق کند و کیفیت آنها را بیان کند. ولی ماوراء محسوسات از قلمروی تحقیق بشر خارج است و نمی­تواند آنها را اثبات کند. در مقابل این افراد الهیون و مادیون قرار گرفته­اند، که مادیون می­گویند که اصلا ماوراء الطبیعه­ای وجود ندارد هر چه هست ماده است، و غیر ماده پوچ می­باشد. ولی الهیون قائل هستند که؛ علاوه بر ماده ماوراءالطبیعه­ای هم وجود دارد که به آنها مجردات می­گویند و افکار کسانی که قائل به ماده محض می­باشند و یا کسانی که حوزه مدرکات و قلمرو ادراکات انسان را محدود به حواس می­دانند و می­گویند که هر چیز غیر محسوس غیر قابل تحقیق است را باطل و غلط می­داند و راههایی را برای اثبات وجود خدا بیان می­کنند.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    راههای اثبات خدا


    دو راه اساسی برای اثبات وجود خدا ذکر شده­است که بعضی از آنها به راههای جزئی­تری هم منشعب می­شود که به ترتیت آنها را یاد آور می­شویم.1- راه درون(فطرت)2- راه برون(برهان نظم)
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    راه فطرت


    برای اثبات وجود خداوند روشهای گوناگونی ذکر شده­است که از میان آنها فطری بودن گرایش به مبدأ جهان از همه عمومی­تر و دلپذیرتر است که بعضی­ها می­گویند که پناه بردن و گرایش انسان به هنگام اضطرار به خداوند حاکی از این است که ارتباط با خداوند در انسان وجود دارد و همین فطری بودن اعتقاد به خداوند است.[2] فطرت از ماده فطر در لغت به معنای شکافتن[3] و یا شکافتن از طول، ایجاد و ابداع است.[4] کلمه فطرت دلالت بر نوع ویژه می­کند. در قرآن تنها بک بار استعمال شده است و به معنای سرشت خاص و آفرینش ویژه انسان است، و امور فطری، یعنی آنچه که نوع خلقت و آفرینش انسان اقتضای آن را داشته باشد.[5]
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    غریزه معنوی یا فطرت که از آن به شعور باطن و وجدان اخلاقی هم تعبیر می­شود، یعنی آنچه را انسان خود می­یابد و نیاز به فراگیری در مورد آن ندارد. هر انسانى، که در هر محیط و مقامی و اجتماعی که باشد اگر ذهن او از علوم فلسفی و گفتار خداپرستان و مادی­گرایان خالی باشد خود به خود در وجود خود نیرویی احساس می­کند که آن نیرو به عالم هستی که خودش جزی از اجزائ آن است حکومت می­کند که از هر موجودی دیگر برتر و در عین حال محکم و منطقی­تر است که ما آن را خدا می­نامیم. این ندای باطنی که انسان را به خدا راهنمایی می­کند و از هر گونه اوهام خالی است همان فطرت انسان می­باشد.[6] پس این فطرت معنوی در وجود هر انسانی هست فقط گاهی حجابهای ظلمانی مانع بروز آن می­شود و بعثت انبیاء و راهنمائی امامان معصوم(ع) برای رفع این حجابها و رشد فطرت الهی بوده­است و گرنه هر انسانی با فطرت پاک توحیدی به دنیا می­آید. ولی این فطرت بشر متصف به شدّت و ضعف می­شود که بستگى به شرایط گوناگون محیط، تربیت و تبلیغات دارد، یعنی فرمان فطرت در زمانى که افکار گوناگون ذهن انسان را مشغول کرده، با زمانى که ذهن او خالى از هرگونه فکر و اندیشه‌اى است، تفاوت بسیارى پیدا مى‌کند.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خلاصه آنکه ممکن است در بعضى از شرایط، حکم فطرت مانند فرمان حاکم برکنار شده، هیچ اثرى نبخشد. بنابراین زمانی که بشر گرفتار حوادث و جریانات طبیعی و غیر طبیعی می­شود، و دست او از تمام ابزارهای مادی کوتاه می­شود دست به سوی کسی دراز می­کند که قدرتش مافوق تمام قدرتهاست، و به پیشگاه او اظهار عجز می­کند، و از او می­خواهد که او را از مهلکه نجات دهد. این نقطه خاص که توجه بشر را به خودجلب می­کند همان خداست[7]. که بوسیله فطرت به او رو آورده است.که اما حسن عسگری (ع) در معنای الله در بسم الله الرحمن الرحیم فرموده است(اللَّهُ هُوَ الَّذِی یُتَأَلَّهُ إِلَیْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَ الشَّدَائِدِ کُلُّ مَخْلُوقٍ عِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ کُلِّ مَنْ دُونَهُ وَ تَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ جَمِیعِ مَنْ سِوَاه)[8]
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خدا کسی است که هر آفریده­ای به هنگام نیازها و سختیها وقتی امیدش از غیر او قطع شد و از اسباب طبیعی مأیوس شد به او پناهند می­شود. شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد، ای فرزند رسول خدا، خدا را به من معرفی کن؛ زیرا اهل مجادله با من سخن بسیار گفته­اند و مرا سرگردان کرده­اند. حضرت فرمودند: آیا تاکنون کشتی سوار شده­ای؟ گفت آری، فرمود برایت اتفاق افتاده که کشتی دچار سانحه شود و در آنجا نه کشتی دیگر و نه شناگری باشد که تو را نجات دهد؟ عرض کرد آری حضرت فرمود: آیا در آن هنگام احساس نمودی که هم اکنون نیز قدرتی هست که می­تواند تو را از آن ورطه هولناک نجات دهد؟ گفت آری، فرمود: همان خداست که می­تواند تو را نجات دهد، آنجا که نجات دهنده­ای نیست، و به فریاد رسد آنجا که فریادرسی نیست.[9]
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    برهان نظم

    قرآن مجید مى‌گوید:

    سنریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‌ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ انَّهُ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهیدٌ[10] به زودى نشانه‌هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‌دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟ این برهان از دو طریق قابل بررسی است:


    1-از راه انفس(خودشناسی)
    رسول خدا(ص) فرموده­است که؛ (هرکس خودش را شناخت خدایش را شناخته است.[11] یکی از شاگردان امام­صادق(ع) می­گوید: از هشام بن حکم (شاگرد امام صادق(ع)) پرسیدم اگر کسی از من پرسید چگونه خدایت را شناختی، به او چه پاسخی دهم؟ هشام گفت: می­گویم من خداوند(جل جلاله) را بوسیله خودم شناختم؛ زیرا او نزدیک­ترین چیزها به من است. می­بینم ساختمان بدنم اجزاء مختلفی دارد که هر کدام با نظم خاصی در جای خود قرار گرفته­است. ترکیب این اجراء قطعی و روشن است. آفرینش آنها متین و دقیق است و انواع و اقسام نقاشی­ها در آن بکار رفته است. می­بینم برای من حواس مختلف و اعضاء گوناگونی از قبیل چشم و گوش شامه و ذائقه ایجاد شده­است و عقل همه عاقلان محال می­داند که ترکیب منظمی بدون ناظم و نقشه دقیقی بدون نقاش بوجود آید از این راه پی­بردم که نظام وجودم و نقاشی بدنم از این قانون مستثنی نیست و نیازمند به آفریدگار است.[12] دانشمندان برای شناسی خصوصیات انسان علومی را پایه­گذاری کرده و توانسته­اند به گوشه­ای از اسرار آن آگاه گردند؛ زیرا در هر عضوی از اعضاء انسان یک جهان اسرار توحید نهفته است.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2-از راه آفاق


    (با توجه کردن به اطراف خودمان از زمین و آسمان و نظمی که در آنها است به خداوند پی­ببریم) با یک نگاه ساده به جهانى که در آن زندگى مى‌کنیم به این حقیقت مى‌رسیم که جهان هستى اتفاقی نیست، بلکه تمام پدیده‌ها با یک نظم خاصی به سوى مقصد معینى در حرکتند.[13] عطاء بن ابى­ریاح مى‌گوید: روزى نزد عایشه رفتم، از او پرسیدم، شگفت­انگیزترین چیزى که در عمرت از پیامبر اسلام، دیدى چه بود. گفت تمام کار پیامبر(ص) شگفت‌انگیز بود. ولى از همه عجیبتر اینکه: شبى از شبها که پیامبر(ص) در منزل من بود به استراحت پرداخت، هنوز آرام نگرفته بود، از جا برخاست و لباس پوشید و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن قدر در حال نماز و در جذبه خاص الهى اشک ریخت، که جلو لباسش از اشک چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد، و چندان گریست که زمین از اشک چشمش تر شد و هم چنان تا طلوع صبح منقلب و گریان بود، هنگامى که" بلال" او را به نماز صبح خواند، پیامبر را گریان دید. عرض کرد چرا چنین گریانید؟ شما که مشمول لطف خدا هستید؟
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فرمود:
    أفلا اکون للَّه عبدا شکورا

    آیا نباید بنده شکرگزار خدا باشم!! چرا نگریم! خداوند در شبى که گذشت، آیات تکان دهنده‌اى بر من نازل کرده­است و سپس شروع بخواندن پنج آیه آل عمران(191تا195) نمود. که خداوند فرموده: همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد مى‌کنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى‌اندیشند (و مى‌گویند:) بارالها! اینها را بیهوده نیافریده‌اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (191) و در پایان فرمود:


    ویل لمن قرأها و لم یتفکر فیها
    واى به حال آن کس که آنها را بخواند و در آنها نیندیشد. جمله اخیر که افراد را با تأکید فراوان به تفکر هنگام تلاوت این آیات امر مى‌کند، در روایات متعددى به عبارات گوناگون نقل شده­است‌.[14] از حضرت علی(ع) در کتاب نهج­البلاغه چنین روایت کرده­اند که فرموده­است: (اگر اندیشه‌ات را به کار گیرى تا به راز آفرینش پى­برده باشى، دلائل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتى که جدا جدا در آفرینش هر چیزى به کار رفته و اختلافات و تفاوت‌هاى پیچیده‌اى که در خلقت هر پدیده حیاتى نهفته است.
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستى یکسانند، و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب یکى است. پس اندیشه کن در آفتاب و ماه، و درخت و گیاه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، و جوشش دریاها، و فراوانى کوه‌ها، و بلنداى قلّه‌ها، و گوناگونى لغت‌ها، و تفاوت زبان‌ها، که نشانه‌هاى روشن پروردگارند. پس واى بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد، و تدبیر کننده را انکار کند. گمان کردند که چون گیاهانند و زارعى ندارند، و اختلاف صورت‌هایشان را سازنده‌اى نیست، برچه ادّعا مى‌کنند! حجّت و دلیلى ندارند، و بر آنچه در سر مى‌پرورانند تحقیقى نمى‌کنند، آیا ممکن است ساختمانى بدون سازنده، یا جنایتى بدون جنایتکار باشد.)[15]
    امضاء

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi