صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: اسلام و نسخ ادیان(1)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اسلام و نسخ ادیان(1)

    اسلام و نسخ ادیان




    چکیده


    آموزه نسخ شرایع و کتاب‏های آسمانی پیشین توسط قرآن مجید، از آموزه‏های مسلم آیین مقدس اسلام به شمار می‏آید.از آنجا که برخی اصل فوق را با نظریه تکثرگرایی دینی ناسازگار یافته‏اند، به جرح اصل نسخ پرداخته‏اند و مدعی شده‏اند که حتی یک آیه قرآن نه صریحا و نه تلویحا بر آن دلالتی نمی‏کند. نگارنده بعد از توضیح حقیقت نسخ و قلمرو آن و اشاره به آرای عالمان اسلامی به تبیین مبانی قرآنی‏[تحریف کتاب مقدس، جهانی بودن پیامبر و قرآن، بشارت به اسلام در کتب پیشین، فراخوانی اهل کتاب به اسلام، اسلام شرط هدایت، وعده عذاب برای اهل کتاب، غلبه اسلام بر ادیان دیگر و اسلام دین مهیمن‏]و روائی با تقریرات مختلف می‏پردازد
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    درآمد


    تاریخ بشری شاهد ظهور پیامبران متعدد آسمانی و همچنین ادیان و شرایع متکثری بوده است. علل و ریشه‏های این تکثر را باید در قابل‏ها، یعنی اختلاف استعدادهای انسان‏ها و شرایط محیطی و اجتماعی جستجو کرد.سیر حرکت و تحول انسان (*)نوشتار حاضر پاسخ مقاله آقای بهاء الدین خرمشاهی از قرآن‏پژوهان و محققان کشور، تحت عنوان«قرآن و الهیات جهانی»مندرج در فصلنامه بینات، شماره 17 است که به عنوان نقد مقاله نویسنده به نام «قرآن و پلورالیزم»در همان مجله، شماره 16، منتشر شده است.
    در پذیرفتن و تحمل بار سنگین امانت الهی«وضع شریعت و ارسال کتاب آسمانی»سیر صعودی و تکاملی داشته است.به این صورت که گذشت زمان و ارسال رسل و همچنین شکوفایی و به بار نشستن استعدادهای آدمی، زمینه تکامل ادیان را از دو جهت کم و کیف به وجود آورده است.چرا که انسان‏ها در مدرسه ادیان مانند دانش‏آموزان مقطع ابتدایی‏اند که باری نیل به مدارج عالی می‏بایست گام به گام رو به جلو حرکت کنند و همان طوری که موارد درسی دوره‏های مختلف مدارس، پایه و مکمل یکدیگرند، به همین شکل نیز آیین‏ها و شرایع مختلف آسمانی مصدّق و مکمل یکدیگرند.به گونه‏ای که در عصرهای مختلف، در ادیان الهی خبری از شریعت یعنی احکام فرعی و فقهی«بایدها و نبایدها»نبود تا این که حضرت نوح مطابق مبنای مشهور، علاوه بر ابلاغ آموزه‏های اعتقادی بنیان‏گذار شریعت شد:
    «شرع لکم من الدین ما وصّی به نوحا و الذی اوحینا الیک»(شوری/13)
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    از مطالب گذشته، وحدت ادیان آسمانی استنتاج می‏شود؛به این معنا که تمامی پیامبران در اصل اقبال مردم به سوی باری تعالی و آموزه‏های اعتقادی نظیر:توحید و معاد(گوهر ادیان)همصدا بودند.هر چند، مراتب فضیلت و سطح تعلیمات پیامبران با توجه به مخاطبان مختلف بوده است.برای این که معطی ادیان و پیام دهنده واحد و کامل مطلق است و اصل نیازهای انسان به دین فطری و ثابت است، لذا ارسال مکاتب و آیین‏های مختلف و متناقض امری ممتنع خواهد بود.قرآن کریم به وحدت ادیان بارها تأکید ورزیده است:
    «ان الدین عند الله الاسلام»(آل عمران/19)
    «ثم قفیّنا علی آثارهم برسلنا» * (حدید/27) از این روست که کلمه«دین»در قرآن همیشه به صورت مفرد نه جمع به کار رفته است.
    اما از لزوم وحدت ادیان، وحدت شرایع لازم نمی‏آید؛چرا که شرایع یک سری احکام و دستور العمل‏های عملی و رفتاری است که به حسب مصالح و مقتضیات زمانی و مکانی، قابل تحول در بعد کم و کیف است:
    «لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا».(مائده/48)
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حققیت و قلمرو نسخ


    تا این جا به دو بعد اساسی دین، یعنی امور اعتقادی و عملی(گوهر و پوسته)اشاره کردیم. حالا این سؤال مطرح است که آیا نسخ از ناحیه باری تعالی امکان‏پذیر است یا نه؟و در صورت (*)شهید مطهری در تفسیر آیه عبارت جالبی دارد که عینا نقل می‏شود:
    «کلمه قفیّنا مصدرش تفقیه و از مادّه قفاست.قفا پشت گردن را می‏گویند.وقتی که افرادی ردیف و پشت گردن یکدیگر بایستند، مثل یک صف نظامی، چهره هر یک از آنها به پشت گردن دیگری است.کانّه تمام چهره این شخص درپشت گردن دیگری قرار گرفته است.ما در فارسی می‏گوییم«پشت سر».منتها، سر چیزی است که شامل جلو می‏شود، شامل عقب هم می‏شود.ولی وقتی پشت گردن بگوییم، نشان می‏دهد که یکی جلو است و دیگری واقعا در پشت او قرار گرفته است...قرآن می‏فرماید ما پیغمبران خود را یک یک پشت سر یکدیگر قرار دادیم.پیغمبری بعد از پیغمبری برای همین رسالت و مأموریت آمد.«ثم قفینا علی آثارهم»متضمن این نکته است که هر پیغمبر بعدی از همان راه رفته است که پیغمبران قبلی رفته‏اند.یعنی کسی خیال نکند پیغمبران راه‏های مختلف دارند، راه یکی بوده، از نوح تا خاتم الانبیاء راه یکی است.اختلافاتی که در شرایع و قوانین هست-که اختلاف در فروع است-به شکلی نیست که راه را دو راه کند».«آثار»جمع اثر است و اثر یعنی جای پا.پیغمبران هر کدام آمدند پا جای پای دیگران گذاشتند.»(آشنایی با قرآن، انتشارات صدرا، ج 6، ص 130-129.)
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امکان، آیا در هر بعد دین جاری و ساری است؟

    قبل از پاسخ بدان، نخست به تعریف لغوی و اصطلاحی نسخ می‏پردازیم:

    عالمان لغت، نسخ را در لغت به معنای ازاله و ابطال معنا نموده‏اند، چنانکه راغب می‏گوید:
    «النسخ ازالة شئ بشئ یتعقبه کنسخ الشمس والظل الشمس و الشیب الشباب.» (1)
    و در لسان العرب آمده است:
    «النسخ ابطال الشئ و اقامة آخر مقامه.» (2)
    اما معنای اصطلاحی نسخ با معنای لغویش متفاوت است.زیرا ازاله و حکم به بطلان در آنچه از خداوند متعال صادر می‏گردد، امر محالی است و لذا مقصود از نسخ شریعت حضرت موسی توسط شریعت حضرت عیسی مثلا، نه اعلام زوال و عدم حقانیت شریعت پیشین است، بلکه منظور به سر آمدن و اتمام زمان اعتبار و حقانیت آن است.
    علامه طباطبائی در این باره می‏گوید:
    «النسخ بان انتهاء امد الحکم و لیس بابطال.» (3)
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    علیهذا، نسخ به این معنا نه تنها در ناحیه خداوند متعال امر ممکن، بل با ملاحظه جهات مختلف از قبیل اختلاف استعدادها و ظرفیت‏های مردم و شرایط زمانی و مکانی برای خداوند حکیم امر مستحسن و در حق بندگان به عنوان لطف تلقی می‏شود.از این رو، قرآن مجید، آن را تأیید می‏کند:
    «ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها او مثلها الم تعلم ان الله علی کل شئ قدیر.» (بقره/106)
    از حقیقت نسخ روشن شد که قلمرو آن، اختصاص به احکام و حوزه فقهی و شریعت دارد که بعد دوم دین را تشکیل می‏دهند و مراد از نسخ ادیان گذشته توسط اسلام، نه نسخ اصل و گوهر ادیان یهودیت و مسیحیت و نه حکم به بطلان شرایع آنان است.چرا که شریعت هر دینی در عصر و وعاء خود حق و لازم الاجراست، بلکه مقصود اعلام به سرآمدن و اتمام دوره حقانیت شرایع مزبور با ظهور پیامبر اسلام است.و لذا این تعبیر که نسخ یعنی:نفی و انتفاء و تخطئه حادّ و انکار هر گونه حقانیت و چیدن طور هستی شرایع گذشته» (4) ، تعبیر تأمل‏انگیز و نادرستی است و به نظر می‏رسد تعبیر کنندگان آن، بین نسخ لغوی و اصطلاحی خلط نموده‏اند.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مبانی قرآنی نسخ


    یهودیان از منکران و مخالفان سرسخت نسخ در میان اهل کتاب هستند و در تعلیل آن گروهی به عدم امکان آن از ناحیه باری‏تعالی به خاطر استحاله بدا و ندامت و گروه دیگر، هر چند امکان آن را پذیرفتند، ولکن مدعی وجود نصوصی مبنی بر عدم نسخ شریعت خود شده‏اند. *
    اما اصل ناسخیت اسلام یک اصل مسلم و غیر قابل جرح در میان عالمان اسلامی است و نگارنده با استقراء ناقصی که به عمل آورد، مخالفی بر آن نیافت.بلکه بعضا نیز بر آن ادعا اجماع شده است (5 که این جا به برخی از موافقان اشاره می‏شود.از طرفداران نسخ می‏توان به محی الدین بن عربی (6) ، ابن نوبخت (7) ، شیخ طوسی (8) ، شیخ طبرسی (9) ، سید مرتضی (10) ، شیخ صدوق (11) ، علامه حلی و فاضل مقداد (12) ، ابن شهر آشوب (13) ، حمصی رازی (14) ، ابن میثم بحرانی (15) ، ابن داود (16) ، شیخ حر عاملی (17) ، و از معاصران، (*)درباره منبع این ادعای یهودیان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی ماننده محقق فاضل مقداد(اللوامع الالهیة، ص 236)احتمال می‏دهند که آن توسط ابن راوندی یهودی در کتب کلامی وضع و مطرح شده است.
    علامه شعرانی 18 ، محمد جواد بلاغی 19 ، محمدجواد مغنیه (20) ، رحمة الله هندی (21) ، علامه طباطبایی (22) ، شیخ محمد عبده (23) ، و شهید مطهری (24) و دیگران (25) اشاره کرد.
    با طرح مجدد بحث تعدد ادیان و پلورالیزم دینی بعضی از معاصران بر خلاف نظریه پیشین خود که ناسخیت اسلام را اصل مسلم می‏انگاشتند، مدعی‏اند که قرآن کریم هیچ‏گونه دلالتی-نه صریح و نه ضمنی-بر نسخ شرایع پیشین نمی‏کند. * اما ظواهر، بل نص آیات متعدد، ناسخیت اسلام را نشان می‏دهد.ما در این نوشتار، به تبیین بعضی آیات و روایات می‏پردازیم.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1-تحریف تورات و انجیل


    اگر ابتداء و فرضا دلالت آیات الهی و همچنین ادله دیگر بر اثبات نسخ و انقضای حقانیت شرایع پیشین را نپذیریم و قایل به حقانیت و اعتبار فعلی مسیحیت و یهودیت درمقام ثبوت و نفس الامری شویم، لازمه‏اش این است که خداوند از یهودیان و مسیحیان و همچنین مسلمانان یک سری دستور العمل‏ها و تکالیف شرعی و عملی برای رسیدن به مقامات معنوی و تحقق اصل عبودیت خواسته است و تخلف از آن، گناه و سرکشی محسوب می‏شود.نکته مهم و ظریف اینجاست که اگر علل و ادله‏ای مبنی بر تحریف یک آیین الهی و حتی تحریف کتاب دینی و آسمانی آن استوار شد، این جا این سؤال پیش می‏آید که وظیفه حق جویان و حق‏پرستان چیست؟آیا با وجود یک آئین خالص و سره الهی، دیگر رواست متدینانی که شریعت آنها تحریف شده و حلال الهی حرام و برعکس شده است، باز بر شریعت محرف خود باقی بمانند؟!آیا این موجب ترک خواسته‏های الهی نمی‏شود؟!آیا عقل سلیم حکم نمی‏راند که برای‏امتثال اوامر و ترک مخالفت قطعیه مولی، رو به شریعت ناب بیاورند؟!
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    به نظر نمی‏رسد کسی در مقام ثبوت و رجوع به شریعت ناب تردید نماید؛و لکن مشکل و محذور (*)آقای بهاء الدین خرمشاهی پیش‏تر بر این باور بود که: «در این که اسلام ناسخ ادیان پیشین است، جای بحث و تردیدی نیست.»(قرآن‏پژوهی، ص 542)لکن ایشان در پاسخ خود بر مقاله نگارنده تحت عنوان«قرآن و پلورالیزم»می‏نویسد:«اگر چه مشهور است که اسلام ناسخ ادیان و شرایع پیشین است، ولی در قرآن نسخ و نفی و انتفاء و تخطئه حادی که منکر هر گونه حقانیت و احتمال نجات و رستگاری اهل کتاب باشد، آشکار نیست.»(مجله بینات، قرآن و الهیات جهانی، شماره 17، ص 171).
    و در جای دیگر:«اگر ناقد محترم فقط با استناد به قرآن کریم، این ادعا را به روشنی اثبات فرمایند که قرآن حاکی از آن باشد که با آمدن اسلام، بساط ادیان اهل کتاب برچیده شده و آن ادیان منسوخ و بی‏اعتبارند، طبعا قاطع بحث و مباحثه ما خواهد بود.»همان، ص 176.
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عمده در مقام اثبات و تطبیق و تشخیص سره از ناسره است.خوشبختانه تحریف آیین مسیحیت و یهودیت را ادله و علل فراوانی به وضوح روشن می‏کنند که در این جا به خاطر عدم خروج از موضوع به بعض آیات استشهاد می‏شود که اکثر مفسران استناد نموده‏اند:

    1-من الذین هادوا، سمّاعون للکذب، سماعون لقوم آخرین لم یأتوک، یحرّفون الکلم من بعد مواضعه.(مائده/41)
    2-من الذین هادوا، یحرفون الکلم عن مواضعه و یقولون سمعنا و عصینا و اسمع غیر مسمع و راعنا لیّا بألسنتهم و طعنا فی الدین.(نساء/46)
    3-فبما نقضهم میثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسیة یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظّا مما ذکّروا به...و من الذین قالوا انا انصاری أخذنا میثاقهم فنسوا حظا ذکّروا به.(مائده/13 و 14)
    امضاء

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi