صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 56

موضوع: زمزم راز{شرحی ادبی و عرفانی بر نماز}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ب) یقین، مایه اخلاص

    یقین از دیگر عوامل اخلاص است. هرچه انسان به عظمت و قدرت پرورگارش یقین یابد، بیشتر به او عشق می ورزد و همواره خانه دل را حریم دوست می گرداند. وی با تمام وجود درمی یابد که: «یَعْلَمُ خائِنَهَ اْلأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ؛ (غافر: 19) او نگاه های دزدانه و آنچه را دل ها نهان می دارند، می داند». (غافر: 19)
    آگاهی و یقین، اخلاص می زاید و هرچه یقین بیشتر شود، اخلاص افزون تر می شود:
    در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست، کس
    هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
    4. تکبیره الاحرام
    ص:53
    ________________________________________
    1- [1] . تفسیر ادبی و عرفانی قرآن، ج 1، ص 107.
    تکبیره الاحرام، نخستین گلوله ای است که به سمت شیطان رها می شود. تکبیره الاحرام؛ یعنی با دوست محرم شدن و دریچه دل را به روی نامحرمان بستن.(1)
    «الله اکبر» به انسان شخصیت می دهد و روح او را بزرگ می گرداند. کسی که «الله اکبر» را به خودش تلقین کرده است، هرگز از هیچ کس و هیچ چیزی نمی هراسد. «الله اکبر»؛ یعنی خدا را به عظمت می شناسم و هرچه هست، اوست. امام علی علیه السلاممی فرماید: «عَظُمَ الْخالِقُ فِی اَنفُسِهم فصَغُرَ ما دُونَهَ فی اَعْیُنِهِمْ؛ خدا به عظمت، در روح اهل حق جلوه کرده است. بنابراین، غیرخدا در نظرشان کوچک است».(2)
    شهید مطهری می نویسد:
    این الله اکبر را وقتی شما می گویید، اگر از عمق روح و دل بگویید، عظمت الهی در نظرتان تجسم پیدا می کند. وقتی که عظمت الهی در دل شما پیدا شد، محال است کسی به نظرتان بزرگ بیاید. محال است از کسی تملق بگویید، برای کسی چاپلوسی کنید، محال است از کسی بترسید، در مقابل کسی خضوع و خشوع کنید، این است که بندگی خدا آزادی آور است. اگر انسان، خدا را به عظمت بشناسد، بنده او می شود و لازمه بندگی خدا، آزادی از غیرخداست




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    5. سوره حمد؛ قرآن مجمل
    اشاره


    سوره حمد از نخستین سوره هایی است که بر قلب مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است تا با عبارت های آن، نمازگزار واقعی با خدا مناجات کند و آرام گیرد. بنابر روایات، نماز جز با فاتحه الکتاب صورت نمی پذیرد. بنابراین، در نماز هیچ سوره ای را نمی توان جای گزین سوره حمد کرد.(1) نام های فراوانی برای این سوره بیان شده است که از آن جمله: «ام الکتاب»، «ام القرآن»، «فاتحه الکتاب» و «سبع المثانی» است.
    دلیل نام گذاری سوره حمد به «ام الکتاب» از آن روست که تمام معارف و معانی قرآنی در آن نهاده شده است. این سوره، چکیده آموزه ها و معارف قرآن کریم است؛ زیرا خطوط کلی و اصول معارف دین شامل مبدأشناسی، معادشناسی و رسالت شناسی به اختصار و به روشنی در آن بیان شده است که بخش اول آن، توحید و مبدأشناسی در دو بعد نظری و عملی است. از ابتدای سوره تا «الرحمن الرحیم»، توحید نظری است و آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» ناظر به توحید عملی است. «مالک یوم الدین»، ناظر به معاد و جهان پس از مرگ است و بخش پایانی آن رسالت شناسی است. در این بخش، مسیر حرکت انسان از مبدأ تا معاد نشان داده می شود که معاد و محور آن وحی و رسالت است. از همین رو، همتای قرآن عظیم قرار گرفته است: «وَ لَقَدْ آتَیْناک سَبْعا مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرآنَ الْعَظیمَ؛ و به راستی، ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم». (حجر: 87)(2)
    روایت های فراوانی نیز در اهمیت سوره حمد وارد شده است. برای مثال،در روایتی آمده است:
    چیزی از خیر و حکمت نیست که در قرآن و کلمات دیگران آمده باشد، مگر اینکه در سوره حمد تمامی آنها وجود دارد.(1)
    حکیم متأله و مفسر ژرف اندیش، _صدرالمتألهین شیرازی _درباره این سوره مبارکه می گوید:
    نسبت سوره فاتحه به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان کوچک) به جهان (انسان بزرگ) است و هیچ یک از سوره های قرآنی در جامعیت، همتای آن نیست.(2)
    این سوره، درهای رحمت الهی را به سوی بنده می گشاید؛ هم در تحصیل معاش و هم در کسب معارف الهی. تلاوت سوره حمد، شفابخش بیماری های جان و تن آدمی است. در روایتی آمده است: «فاتِحَهُ الْکِتابِ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ؛ فاتحه الکتاب، درمان تمام دردهاست».(3)








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    الف) بسم الله الرحمن الرحیم

    این آیه شریفه، باعظمت ترین و شریف ترین آیه قرآن مجید است؛ زیرا مشتمل بر اسم اعظم الله است.
    امام علی علیه السلام در مورد اهمیت این آیه می فرماید:
    تمام علوم قرآن در فاتحه الکتاب و تمام علوم فاتحه الکتاب در آیه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم و تمام علوم بسم الله الرحمن الرحیم، «باء» بسم الله الرحمن الرحیم است.(4)
    ص:56
    ________________________________________
    1- [1] . بحارالانوار، ج 82 ، ص 54.
    2- [2] . تفسیر تسنیم، ص 261.
    3- [3] . مجمع البیان، ج 1، ص 87 .
    4- [4] . میرزا جواد ملکی تبریزی، اسرارالصلوه، قم، آل علی علیه السلام ، 1382.
    آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» به کارها تقدس می بخشد و مایه برکت کردارهای انسان است؛ زیرا افتتاح کارها با این آیه، رحمت خداوندی را در پی دارد.
    خداوند متعال، سوره حمد و دیگر سوره های قرآن کریم را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرده است و با این کار، ادب شروع کارها به نام خدا را به بندگانش یادآوری فرموده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهنیز در تبیین همین ادب می فرماید:
    کل امر ذی بال لم یبدءُ فیه ببسم الله فهو ابتر.(1) هر کار مهمی که با بسم الله شروع نشود، به پایان نمی رسد.
    امام علی علیه السلام نیز می فرماید: «فقولوا عند افتتاح کل امر صغیر او عظیم؛ در هر کار کوچک و بزرگ، بسم الله را بگویید».(2)
    در ادبیات ما این مضمون آمده است:
    ای نام تو بهترین سرآغاز
    بی نام تو، نامه کی کنم باز
    حضرت سلیمان نبی نیز نامه خویش را به ملکه سباء، با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کرد و بدین وسیله، خواسته و اراده اش را در راستای مشیت حکیمانه الهی قرار داد؛ زیرا می دانست کاری که برای خدا نباشد و با نام خدا شروع نشود، ماندگار نخواهد بود. قرآن می فرماید:
    ص:57
    ________________________________________
    1- [1] . بحارالانوار، ج 107، ص 108.
    2- [2] . تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 13.
    کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ اْلإِکْرامِ؛ (الرحمن: 26)
    هرچه بر (زمین) است، فانی شونده است و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند.
    علامه طباطبایی درباره راز شروع کارها با نام خدا می نویسد:
    دلیل آن، این است که خدای تعالی در چند جا از کلام خود بیان فرموده که: آنچه برای رضای او و به خاطر او و به احترام او انجام نشود، باطل و بی اثر خواهد بود و نیز فرموده: به زودی به یک یک اعمالی که بندگانش انجام داده، می پردازد و آنچه به احترام او و به خاطر او انجام نداده اند، نابود و هَباءً مَنْثوُرا (فرقان: 23) می کند و آنچه به غیر این منظور انجام داده اند، حبط و بی اثر و باطل می کند. نیز فرموده هیچ چیز جز وجه کریم او بقا ندارد. در نتیجه، هرچه به احترام او و وجه کریمش و به خاطر رضای او انجام شود و به نام او درست شود، باقی می ماند؛ چون خود او باقی و فناناپذیر است و هر امری از امور از بقای، آن مقدار نصیب دارد که خدا از آن امر نصیب داشته باشد.(1)
    بنابراین، راز جاودانگی کردارهای نیک انسان، الهی بودن آنهاست و هر آنچه برای غیرخدا انجام شود، باطل و نابودشدنی است. این آیه شریفه سبب نجات انسان از سختی ها و گرفتاری هاست. حضرت نوح با نام خدا بر آن توفان سهمگین چیره شد و توانست کشتی خود را با نام خدا به حرکت درآورد و آرام گرداند. «بِسْمِ اللهِ مَجْریها وَ مُرْسیها.» (هود: 41)(2) همچنین وقتی حضرت ابراهیم خلیل را بر منجنیق نهادند تا به سمت آتش پرتاب
    ص:58
    ________________________________________
    1- [1] . سید محمدحسین طباطبایی، پرورش روح، قم، نشر نبوغ، 1375، ص 328.
    2- [2] . تفسیر تسنیم، ص 303.
    کنند، وی این آیه را تلاوت فرمود و خداوند آتش را بر او سرد گردانید.
    از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت است که فرمود:
    کلمه مبارکه «بسم الله الرحمن الرحیم»، گشایش هر امر بسته و آسان کننده هر دشواری و شفای کدورت سینه هاست و امانی از سختی های روز حشر است.(1)
    از دیگر آثار این آیه شریفه، آمرزش گناهان است. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از قبرستان بقیع می گذشت که به نزدیکی قبری رسید. آن گاه به اصحابش فرمود با شتاب بگذرید و آنان با شتاب از آنجا گذشتند. هنگام برگشت، چون به آنجا رسیدند، خواستند به شتاب بگذرند که حضرت فرمود: «تعجیل نکنید.» گفتند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن، امر به تعجیل فرمودی و اکنون از آن بازمی داری؟ فرمود: در آن وقت شخصی را عذاب می کردند و من طاقت ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی بر وی رحمت فرموده است. گفتند: یا رسول الله! سبب عقوبت و رحمت او چه بود؟ فرمود: مرد فاسقی به سبب فسقش تا این ساعت، در اینجا در عذاب بود. کودکی از وی مانده بود. او را به مکتب بردند معلم به او «بسم الله الرحمن الرحیم» یاد داد و کودک آن را به زبان آورد. به ملایکه عذاب کننده خطاب شد که دست از او بردارید و او را عذاب نکنید. روا نباشد که پدر را عذاب کنیم و پسرش به یاد ما باشد.(2)
    استجابت دعا از دیگر آثار «بسم اللّه الرحمن الرحیم» است. در حدیث
    ص:59
    ________________________________________
    1- [1] . نشان از بی نشان ها، ص 364.
    2- [2] . قاضی زاده گلپایگانی، زبده التفاسیر، ص 87 .
    نبوی است که:
    لایرد دعاءٌ اوّلهُ بسم اللّه الرحمن الرحیم؛
    دعایی که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شود، رد نخواهد شد (و به اجابت می رسد






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ب) الرحمن الرحیم

    دو صفت رحمان و رحیم بودن خداوندی، در هر شبانه روز، بارها نهال امید و نشاط روحی را در باغ وجود آدمی آبیاری می کنند و او را از تباه شدن در وادی پوچی ها و ناامیدی ها بازمی دارند.
    رحمان، رحمت بی کران و گسترده ای است که همه جهانیان را فرا گرفته است و همانند آفتابی که بر زندگی همه بتابد، فراگیر است. خداوند متعال می فرماید: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَی؛ و رحمت من در هر چیزی گسترش یافته است». (اعراف: 156)
    امام علی علیه السلام نیز در دعای کمیل می فرماید: «وِ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَی ء.» رحمت رحمانیه خداوند چنان گسترده است که هر آنچه را مورد نیاز موجودات عالم بوده، به آنان عطا کرده است.
    از در بخشندگی و بنده نوازی
    مرغ هوا را نصیب، ماهی دریا
    این رحمت، فیض منبسط و نور فراگیری است که هر موجودی را روشن کرده است: قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا. (مریم: 75)
    بگو: هر که در گمراهی است، (خدای) رحمان به او تا زمانی مهلت می دهد.
    ص:60
    ________________________________________
    1- [1] . بحارالانوار، ج 90، ص 313.
    رحیم بر وزن فعیل، صفت مشبهه و به معنای رحمت خاص خداوندی است که بهره پرهیزگاران و مؤمنان راستین است و در مقابل غضب که بهره ستم کاران است، آمده است. خداوند متعال می فرماید: «وَ اللّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ؛ خدا هر که را خواهد، به رحمت خود اختصاص دهد». (بقره: 105)
    انسان با رحمت رحمانیه الهی از کتم عدم به حیّز وجود آمد و زمینه زندگی و جاودانگی برایش فراهم شد. همچنین با رحمت رحیمیه الهی در دنیا به کمال و هدایت می رسد و در آخرت گناهانش آمرزیده می شود. رحمت رحیمیه خدا، انسان را از تاریکی ها به سوی نور هدایت می کند.
    هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤمِنینَ رَحیمًا. (احزاب: 42)
    خداوند در آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» با آوردن اسمای «رحمان» و «رحیم» در کنار لفظ جلاله «الله»، نمایش هستی را مبتنی بر رحمت الهی جلوه داده است که در آن، اساس کار خداوند بر رحمت و آمرزش است، نه غضب. همچنان که در دعا می خوانیم: «یا من سبقَت رَحْمَتَهُ غَضَبَهُ؛ ای خدایی که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است».(1)
    هر چند مصداق های کمّی و میزان فراگیری رحمت رحیمیه الهی محدودتر از رحمت رحمانیه اش است، ولی به دلیل استمرار آن در آخرت، بسیار گسترده و بی منتهاست. بنابراین، چه خوب است انسان حجاب خودخواهی را کنار زند و لباس بندگی و تقوا بر تن کند و از لطف و فضل و
    ص:61
    ________________________________________
    1- [1] . مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، بند 19.
    رحمت بی منتهای الهی در دنیا و آخرت بهره مند گردد؛ زیرا هرچه هست، از آن خداست. از نعمت وجود و هدایت گرفته تا رحمت و آمرزش و دیگر نعمت هایی که انسان را هرگز یارای شمارش آن نیست، همه از آن اوست








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ج) الحمدلله رب العالمین

    اگر انسان به وسعت لایتناهی عالم هستی توجه کند و با عقل ژرف اندیش خود به اسرار و شگفتی های هستی، نباتات، حیوانات و از همه مهم تر، عالم اعجاب انگیز انسان، _ این موجود ناشناخته _ از ملک تا ملکوت بنگرد، با تمام وجود درمی یابد که ستایش تنها سزاوار خالق و مُدبر این شگفتی هاست.
    نفس، روح، وجدان و اندیشه، همگی نشان قدرت نامحدود الهی است و ادب بندگی اقتضا دارد که انسان، سپاس گزار این همه شگفتی باشد.
    یک _ حمد
    برخی لفظ «حمد» را به «مدح» یا «شکر» معنا کرده اند. البته هرچند این الفاظ از نظر معنا به هم نزدیکند، ولی مترادف هم نیستند و تفاوت دقیقی با هم دارند. استاد مطهری در تبیین این تفاوت می نویسد:
    مدح به معنی ستایش است. ستایش از احسان های مخصوص انسانی است؛ یعنی این انسان است که دارای این درجه از ادراک و احساس است که وقتی در مقابل کمال و جمال، زیبایی و بها قرار می گیرد، این احساس به صورت عکس العمل در او پیدا می شود که او را ستایش کند.(1)
    البته گاهی ممکن است مدح و ستایش از سر چاپلوسی باشد که در این صورت، صفت رذیله ای است.
    ص:62
    ________________________________________
    1- [1] . طهارت روح، ص 327.
    شکر نیز به معنای سپاس گزاری است و آن وقتی است که از سوی کسی به انسان خیری برسد. در این صورت، انسانیت انسان اقتضا می کند که از او قدردانی کند.
    حمد نه مدح خالص است و نه شکر خالص، بلکه ترکیبی از این دو است. حمد مقامی است که هم لایق ستایش است و هم شایسته سپاس. لایق ستایش است؛ زیرا «خالق» تمام عالم است: «قُلِ اللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ». (رعد: 16)
    افزون بر آن، مخلوقات خویش را در کمال حُسن و جمال و زیبایی آفریده است: «الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ.» (سجده: 7) همچنین او شایسته سپاس است؛ زیرا اولاً: همه نعمت ها از آن اوست و او منعم حقیقی و بالذات است: «بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللّهِ.» (نحل: 53) به جز آن، ذات اقدس الهی بر سراسر عوالم هستی ربوبیت مطلقه دارد؛ به گونه ای که تنها فیض الهی است که همه عوالم هستی را اداره می کند. در این راستا، کارهایی که به دیگران اسناد داده می شود، جز تجلی فیض و فعل خدا نیست.
    شهیدمطهری درباره این موضوع که حمد مخصوص خداوند متعال است، می نویسد:
    حمد یک احساس پاک درونی است و از اعماق روح هر انسانی سرچشمه می گیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت الهی، خاضع باشد. این است که سوره حمد مستلزم معرفت الهی است؛ یعنی تا انسان به خداوند معرفت کامل پیدا نکند، نمی تواند یک سوره حمد را درست و به صورت صحیح که لقلقه زبان نباشد، بخواند.(1)
    ص:63
    ________________________________________
    1- [1] . همان، ص 331.
    از سویی، معرفت کامل نسبت به خداوند سبحان، به شناخت دقیق وجود انسانی وابسته است که فرموده اند: «من عَرَف نفسه فقد عرف ربّه».(1)
    البته باید توجه داشت که شناخت خویش به «ستایش خویش» نینجامد؛ زیرا حقیقت آن است که: «جمله، معشوق است و عاشق، پرده ای.» شناخت نفس باید به فنای نفس بینجامد. در این صورت است که ستایش و ثنای حضرت حق عزوجل همراه با معرفت، روح انسان را جلا می دهد و اگر عشق الهی در درون انسان تجلی کند، اثر آن در رفتار و کردار او جلوه گر خواهد شد. بدین گونه انسان از سطح انسانیت بالاتر می رود و مانند موجودی الهی در میان افراد انسانی، شایسته مقام خلیفه الهی می گردد. انسانی الهی که آیینه وار، غبار خودخواهی را از صفحه وجود زدوده است و هستی خویش را فانی در هستی حضرتش می بیند.
    آینه ات دانی چرا غماز نیست
    زان که زنگار از رخش ممتاز نیست
    رو تو زنگار از رخ او پاک کن
    بعد از آن، آن نور را ادراک کن
    آینه کز رنگ آلایش جداست
    پرشعاع نور خورشید خداست
    باید دانست که شناخت کامل اسرار نفس برای همگان مقدور نیست.
    ص:64
    ________________________________________
    1- [1] . بحارالانوار، ج 2، ص 32.
    بنابراین، شناخت کامل حضرت حق و درنتیجه، ستایش در خور حضرتش، هرگز ممکن نخواهد بود. امام علی علیه السلاممی فرماید:
    حمد از آنِ خدایی است که نه حمد و مدح او از عهده کسی برمی آید؛ نه نعمت هایش قابل شمارش است و نه حق او را کوشندگان می توانند ادا کنند. نه شاهین بلندپرواز اندیشه و همت حکیمان را توان رسیدن به اوج قله شناخت اوست و نه عارف غواص دریای دل را یارای استخراج گوهر شناخت آن ذات متعالی است.(1)
    بنده همان به که ز تقصیر خویش
    عذر به درگاه خدای آورد
    ورنه سزاوار خداوندی اش
    کس نتواند که به جای آورد
    اسرار و حقایق زیادی در آیه مبارکه «الحمد لله رب العالمین» نهفته است.
    حمد، مقدمه بندگی و شکرگزار بودن انسان است. اگر انسان هر کاری را با حمد و سپاس خدای تعالی شروع کند، در شمار شاکران جای خواهد گرفت. خداوند درباره حضرت نوح که همه کارهایش را با الحمدلله شروع می کرد، می فرماید: «إِنَّهُ کانَ عَبْدًا شَکُورًا». (اسراء: 3)
    حضرت سجاد علیه السلام در دعای اول _صحیفه سجادیه _به بیان آثار و ویژگی های سوره حمد در دنیا، برزخ و قیامت می پردازد و مقام والایی را که با حمد می توان بدان دست یافت، نشان می دهد. همچنین ایشان در این دعا برخی از پی آمدهای حمد الهی را یادآور می شود که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:(2)
    ص:65
    ________________________________________
    1- [1] . نهج البلاغه، خطبه 1؛ برگرفته از: تفسیر تسنیم، ص 358.
    2- [2] . نک: صحیفه سجادیه، دعای اول.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اول _ مرتبه کامل حمد، وجه تمایز میان انسان و دیگر حیوان هاست. اگر انسان به حمد الهی معرفت نداشته باشد، همانند چهارپایان خواهد بود که با وجود بهره مندی از نعمت های الهی، چنین معرفتی ندارند، بلکه از آنها نیز پست تر خواهد بود. «أُولئِکَ کَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ». (اعراف: 179)
    دوم _ حمد الهی، عامل هم نشینی با پیامبران و فرشتگان و ره توشه ای برای رسیدن به مقام رضایت و عفو الهی است.
    سوم _ حمد، روشنی بخش تاریکی های عالم برزخ و هموارکننده راه انسان به سوی رستاخیز است. تاریکی برزخ در نتیجه گناه است و نور آن با طاعت حاصل می شود. با روشن شدن برزخ، راه انسان به سوی قیامت کبری هموار می شود و پیمودن این راه که برای برخی انسان ها، همانند ورود از دنیا به برزخ بسیار دشوار است، آسان می گردد.
    چهارم _ حمد به انسان جایگاهی شرافتمندانه نزد گواهان قیامت می بخشد.
    پنجم _ حمد، عامل ارتقای رتبه انسان به اعلی علییّن، مایه روشنی چشم و روسفیدی در قیامت است.
    ششم _ حمد، عامل رهایی از عذاب دردناک آتش و راه یابی به جوار کریمانه حق است.
    هفتم _ حمد، وسیله ای برای رقابت با فرشتگان و پیوستن به پیامبران در بهشت است.
    هشتم _ حمد، سبب دست یابی انسان به طاعت، بخشش، رضوان و غفران
    ص:66
    الهی است.
    نهم _ حمد، راهی به سوی بهشت، لقای حق و نگهبانی در برابر عذاب ها و عقوبت های الهی و مایه ایمنی از خشم خداست.
    دهم _ حمد، مانعی در برابر نافرمانی الهی و وسیله ادای حق خداست.
    یازدهم _ حمد، عامل عروج به اوج سعادت اولیاءالله و پیوستن به سلک شهیدان راه خداست.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دو _ رب


    کسی است که مخلوقات را به سوی کمال و تعالی هدایت می کند. بنابراین، رب بدون قید و به طور مطلق که ناظر بر صفت ربوبیت دایمی است، تنها بر خداوند متعال اطلاق می شود.
    برخی «رب» را به آفریدگار معنا کرده اند(1) که درست نیست؛ زیرا رب همان کارگردان و مالک مدبر را گویند. اساسا خالقیت و ربوبیت، ملازم یکدیگرند؛ زیرا تنها آفریدگار است که می تواند پروردگار باشد. آن که خالق چیزی نیست، از سازمان دهی هستی آن بی خبر است و قدرت تدبیر و پرورش آن را نیز ندارد. پس تنها خالق هستی، رب آن است.(2) قرآن کریم می فرماید: «رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی». (طه: 50)
    بنابراین، در کلمه «رب» هم مفهوم خداوندگاری و صاحب اختیاری نهفته و هم معنای پرورش دهنده بودن نهفته است.
    ص:67
    ________________________________________
    1- [1] . محمدتقی مصباح یزدی، 28 گفتار پیرامون مسائل اعتقادی و اخلاقی، قم، مؤسسه در راه حق، 1361، ص 94.
    2- [2] . تفسیر تسنیم، ص 353.
    در _تفسیر فخر رازی_ به نکته لطیفی اشاره شده است که یادآوری آن خالی از فایده نخواهد بود.(1) وی گفته است رَب را معمولاً در دعاها می خوانند و موجب استجابت دعا و آمرزش گناهان می شود؛ چنان که ابراهیم چون حاجتی داشت، خدا را با این نام می خواند: «رَبِّ هَبْ لی حُکْمًا وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ». (شعراء: 83)
    سلیمان نیز هنگام درخواست مغفرت فرمود: «رَبِّ اغْفِرْ لی وَ هَبْ لی مُلْکًا لا یَنْبَغی لأَحَدٍ مِنْ بَعْدی» (ص: 35) و خدای متعال این درخواست را اجابت فرمود.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سه _ العالمین


    واژه عالمین جمع عالم است که همه نظام گسترده کیهانی و انسانی را دربرمی گیرد. این واژه، در قرآن کریم گاهی به معنای همه جوامع انسانی است، مانند: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِّلْعَ__لَمِینَ.» (آل عمران: 96) و «لیکون للعالمین نذیرا». (فرقان: 1) گاهی نیز به معنای همه عوالم امکانی است،مانند: «قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَبُّ الْعَ__لَمِینَ ، قَالَ رَبُّ السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَآ... رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا بَیْنَهُمَا...». (شعراء: 23 _ 28)
    «رب العالمین» در واقع، اجتماعی بودن انسان و پیوستگی او با تمام عوالم وجود را بیان می کند و با نفی گوشه نشینی و تنهایی، حس مسئولیت پذیری را در انسان تقویت می کند. انسان با عبارت «رب العالمین» می فهمد که همه عوالم وجود با او در یک چیز مشترکند و آن خالق مشترک یگانه داشتن است. این احساس پیوستگی، او را نسبت به همه موجودات
    ص:68
    ________________________________________
    1- [1] . تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 1، ص 43.
    مکلف و متعهد می سازد.(1)
    بنابراین، انسان در برابر عالم هستی مسئول است و نخستین مسئولیت او شناخت پروردگار و درنتیجه، ادای حق بندگی اوست. انسان باید با تأمل در آیات و نشانه های عالم هستی، بر شناخت خود از هستی و خالق آن بیفزاید. به قول سعدی:
    برگ درختان سبز در نظر هوشیار
    هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
    بدین وسیله، انسان با اتصاف به اوصاف کمالیه، از بند جهان و تن خاکی می گذرد و طوق بندگی حضرت حق را به گردن می آویزد؛ یعنی به اصل خویش بازمی گردد و از گرداب دنیا به ملکوت اعلی گام می نهد.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    د) الرحمن الرحیم


    این آیه بیان کننده این معناست که تدبیر جهان هستی بر اساس رحمت است و نه غضب. بنابراین، اقتضای رحمت خداوندی _ که هم شامل رحمت عام و هم شامل رحمت خاص حضرتش است _ این است که او را ستایش کنیم و حمد و سپاس را تنها ویژه او بدانیم.
    «الرحمن الرحیم» تکرار نیست، بلکه عمیق شدن و نزدیک شدن به حقیقت است. این آیه بیان کننده پیوند عاطفی میان عبد و معبود است. «تکرارش بعد از رب العالمین لطف مخصوصی دارد که ربوبیت حق از جهت قهر و غلبه و فشار بر موجودات نیست، بلکه از جهت رحمت عام و خاص است،
    ص:69
    ________________________________________
    1- [1] . از ژرفای نماز، ص 21.
    بدین معنا که تمام موجودات در پرتو این حقیقت پرورش می یابند و این مسئله معلوم است که هر مربی و معلم و حاکمی آن گاه تربیتش به ثمر می رسد که با مهر و محبت توأم باشد. ربوبیت حق نسبت به موجودات و به خصوص انسان که اتصالی است دایم و همیشگی و شامل زندگی دنیا و آخرت، نه بر سبیل قهر و غلبه، بلکه از راه عنایت و لطف و مرحمت و محبت است. پس حمد و شکر آن وجود مقدس در حقیقت پاسخگویی به ندای فطرت است در برابر رحمانیت و رحیمیت».(1)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ه_) مالک یوم الدین


    پایان سرنوشت و حساب و کتابِ عمری که انسان گذرانده است و نیز تعیین شقاوت و سعادت ابدی، همگی به دست خداوند متعال است. این آیه ناظر به اصل معاد است. به دیگر سخن، بیان کننده هدفداری جهان و بهترین عامل رهایی انسان از تباهی است؛ زیرا اگر انسان با اعتقاد به روز قیامت و با اطمینان از هموار بودن راه تکامل، خود را در برابر خدا مسئول بداند، به تهذیب نفس و تزکیه روح خویش خواهد پرداخت.
    افزون بر این، رحمت رحیمیه خداوند اقتضا می کند روز جزایی در کار باشد؛ زیرا این جهان گنجایش پاداش و کیفر کردارهای نیک و بد تمامی انسان ها را ندارد. ازاین رو، بنابر حکمت و عدل و رحمت رحیمیه خداوند، هرکس به آنچه سزاوار اوست، می رسد: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ». (زلزال: 7)
    ص:70
    ________________________________________
    1- [1] . حسین انصاریان، عرفان اسلامی، تهران، پیام آزادی، 1366، ج 5، ص 382.
    مالکیت خدا حقیقی است، نه اعتباری، مانند مالکیت انسان بر سرمایه خود که قابل تغییر و انتقال است. بنابراین، همه مالکیت ها ساختگی و اعتباری است و مالک حقیقی و مطلق خداست. قرآن می فرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مَ__لِکَ الْمُلْکِ». (آل عمران:26) همچنین می فرماید: «لِمَنِ المُلکُ الْیوم لِلّهِ الْواحِدِ القَهّار». (مؤمن: 16)
    آیت اللّه جوادی آملی می فرماید:
    در سوره مبارکه حمد، در کنار رحمت الهی سخن از «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» است تا انسان ها را بین خوف و رجا بپروراند. اگر خدای سبحان تنها به عنوان رحمان و رحیم معرفی شود و همواره سخن از رحمت حق باشد، زمینه تجری و غرور انسان فراهم می شود، اما اگر خدای رحمان و رحیم با صفت مالک یوم الدین نیز شناخته شود، انسان در میان بیم و امید حرکت می کند؛ زیرا می داند روز پاداش هم بهشتی سراسر رحمت دارد و هم جهنمی سوزان که هیچ رحمتی در آن نیست: «دار لیس فیها رحمه».(1)
    یوم الدین، صحنه دادگاه علنی خلایق است که در آن ملاک ارزش گذاری، قدرت و ثروت و مقام نیست، بلکه ایمان و عمل صالح است که ارزش انسان ها را تعیین می کند. در دادگاه عدل الهی، رأی به نفع کسانی است که فریب دنیا را نخورده اند و با دیدی واقع نگر و روشن بین در حالتی بین خوف و رجا، خود را برای حیاتی جاوید و سعادتمندانه آماده کرده اند. در مقابل، گروهی نیز به عذاب الهی محکوم می شوند؛ زیرا خود را در دنیا به مادی گرایی و مسائل دنیایی مانند پول و مال و مقام مشغول ساخته بودند؛
    ص:71
    ________________________________________
    1- [1] . تفسیر تسنیم، ص 391.
    غافل از آنکه در خیالی پوچ و وهمی ناپایدارند.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi