صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 56

موضوع: زمزم راز{شرحی ادبی و عرفانی بر نماز}

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    و) إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ

    در این آیه، نمازگزار دو نوع ارتباط اساسی برقرار می کند: ارتباط با خدا (ایاک نعبد) و ارتباط با انسان ها (ایاک نستعین). انسان با این دو ارتباط، در یک وحدت عالی قرار می گیرد و توفیق می یابد تا در مسیر کمال الی اللّه گام بردارد.
    از آغاز سوره حمد تا «إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ»، توحید نظری است. به عبارتی، تمام الهیات در این چند آیه گنجانده شده است. توحید نظری؛ یعنی توحیدی که از مقوله شناخت است. الوهیت، رحمانیت، رحیمیت و مالکیت، از مصداق های توحید نظری هستند.
    «إِیّاکَ نَعْبُدُ» ورود به سرمنزل «عمل» است. عبد کسی است که در برابر معبود رام و تسلیم و مطیع است و بدون هیچ گونه نافرمانی و سرکشی لباس زیبنده بندگی به تن کرده است. بندگی آزادی روح است؛ آزاد شدن از بند گرایش های پست حیوانی و دور کردن غل و زنجیر دل بستگی های مادی از خویشتن.
    بندگی و عبادت حضرت حق تعالی، نیازمند شناخت آن ذات اقدس است؛ زیرا تا عظمت و جلال معبود روشن نشود، نفس سرکش انسان تن به بندگی نخواهد داد. هرگاه قلب با زبان همراه شود و مظاهر نعمت ها و رحمت خداوندی را بشناسیم و به مالکیت حقیقی مطلق و الوهیت حضرتش یقین پیدا کنیم، آنجاست که به حقیقت عبادت پی خواهیم برد.
    ترغیب بندگان به عبادت خداوند از هدف های رسالت انبیای الهی است؛
    ص:72
    چنان که حضرت صالح علیه السلام به قوم خود فرمود: «یَ_قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَ_هٍ غَیْرُهُ.» (اعراف: 73) یا حضرت هود به قوم خود می گفت: «یَ_قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَ_هٍ غَیْرُهُ.» (اعراف: 65)
    ممکن است انسان در مسیر عبادت خداوند متعال، به شرک و دیگر آسیب ها دچار گردد. از جمله این آفاتِ عبادت، هوای نفس است. خداوند در این باره می فرماید: «اَفرأیت من اتخذ الهه هواهُ.» (فرقان: 43) نیز در روایت آمده است: «اَعْدَی، عَدُّوِک نَفسُکَ الَّتی بَینَ جَنْبَیْک».(1)
    مولوی می گوید:
    مادر بت ها، بت نفس شماست
    چون که آن بت، مار و این بت، اژدهاست
    آهن و سنگ است نفس و بت، شرار
    آن شرار از بت، می گیرد قرار
    سنگ و آهن ز آب که ساکن شود
    آدمی با این، کی ایمن شود
    بنابراین، «إِیّاکَ نَعْبُدُ»، انکار بندگی در برابر هوا و هوس و شهوت ها است.
    روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام از در خانه بُشر می گذشت که صدای لهو و لعب از خانه او شنید. حضرت از کنیز بُشر که جلو در خانه آمده بود، پرسید: اینجا خانه کیست؟ گفت: خانه بُشر است. امام علیه السلامفرمود: صاحب خانه آزادمرد است یا بنده؟ کنیز گفت: خودش دارای غلام ها و
    ص:73
    ________________________________________
    1- [1] . بحارالانوار، ج 67، ص 64 و 36.
    کنیزهاست، چگونه بنده باشد؟ حضرت فرمود: اگر بنده بود، چنین نبود.(1)
    شیطان نیز انسان را به هوا و هوس آلوده می کند؛ چنان که خداوند می فرماید: «ولاُضِلَّنهم و لأُمَنیِّنهّم؛ و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و دراز خواهم کرد.» (نساء:119). همچنین می فرماید:
    أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَ_بَنِی ءَادَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُواْ الشَّیْطَ_نَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ. (یس: 60)
    ای فرزندان آدم! مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید؛ زیرا وی دشمن آشکار شماست؟
    همچنین نکته های فراوانی در این آیه وجود دارد که به اجمال به برخی از آنان می پردازیم:






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    یک _ عبادت، حق انحصاری خداست؛ زیرا:

    اول _ حضرتش جامع همه کمال ها و جمال هاست و سراسر جهان مخلوق، آن وجود مقدس است. خداوند می فرماید: إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ ءَاتِی الرَّحْمَ_نِ عَبْدًا؛ هرکه در آسمان ها و زمین است، جز بنده وار به سوی خدای رحمان نمی آید. (مریم: 93)
    دوم _ انسان پس از شناخت این صفات و اسمای الهی، حجاب غفلت را می دَرَد و تنها خدا را می بیند. در این صورت، به هر سوی بنگرد، وجه خدا می بیند: «فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ». (بقره: 115)
    ازاین رو، تنها او را شایسته عبادت می داند. مولوی در زمینه راز محبوبیت ویژه حضرت موسی علیه السلام نزد خداوند می گوید: خداوند به موسی وحی
    ص:74
    ________________________________________
    1- [1] . شهید عبدالحسین دستغیب، مظالم، ص 120.
    فرمود: ای برگزیده من! تو را دوست می دارم. موسی عرض کرد: (خدایا) کدامین خصلت سبب شده است که به من محبت ویژه داشته باشی؟ بگو تا در افزودن آن خصلت بکوشم. خداوند به موسی علیه السلام فرمود: تو مانند آن کودکی هستی که حتی هنگام قهر مادرش، باز به دامان مادر پناه می برد و هرگز به ذهنش خطور نمی کند که جز مادر، جای دیگری نیز وجود داشته باشد. تو نسبت به ما این گونه هستی و در تمام حالت ها به ما پناهنده می شوی. هنگامی که «إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ» بر زبان می آوری، تنها مرا می پرستی و تنها از من کمک می جویی. این است راز دوستی من!
    خاطر تو هم ز ما، در خیر و شر
    التفاتش نیست با جای دگر
    غیر من پیشت چو سنگ است و کلوخ
    گر صبی و گر جوان و گر شیوخ
    همچنانک ایّاکَ نَعْبد در حَنین
    از بلا از غیر تو لانستعین
    که عبادت مر تو را آریم و بس
    طمع یاری هم ز تو داریم و بس(1)
    دو _ این آیه، کمک خواهی بشر را تنها از خداوند متعال جایز می داند. راه دست یابی به این کمک ها نیز در آیات دیگر معرفی شده است: «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوهِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلاَّ عَلَی الْخَ_شِعِینَ». (بقره: 45)
    ص:75
    ________________________________________
    1- [1] . محمد محمدی اشتهاردی، داستان های مثنوی، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1371، چ 5، ج 3، ص؟ .
    انسان همواره به شگردهای گوناگون در معرض امتحان الهی است؛ گاه اطاعت، عرصه امتحان انسان است و گاهی در نافرمانی ها و مصیبت ها مورد آزمایش الهی قرار می گیرد. در هر صورت، انسان برای پیروزی در این امتحان ها، باید از خداوند متعال یاری بجوید و با کمک نماز، مشکلات خویش را برطرف کند.
    عارف فرزانه، _میرزا جواد ملکی تبریزی _درباره آمدن «نعبد» به جای «اعبد» می نویسد:
    به خاطر رعایت ادب و اینکه انسان چون خود را لایق مقام عبودیت نمی بیند، مطلب را به صیغه جمع بیان می دارد. کسب شرافت توسط فرد نمازگزار به وسیله ضمیمه کردن عبادت بندگان صالح حضرت حق به عبادات خود، احتراز از ادعای دروغین پرستش، عبودیت خالص پروردگار به خاطر غلبه عبادت بندگان مخلص بر عبادت او و اشتراک صفت عبودیت بین جمیع ماسوی الله و هر آنچه غیر اوست.(1)
    _«ایاک نستعین»،_ توحید در استعانت را می رساند؛ یعنی اینکه انسان تنها از خدا یاری بخواهد و تنها به او اعتماد کند. نمازگزار، با خواندن نماز و تکرار آیه ایاک نستعین، روح امیدواری را در خود زنده نگه می دارد و انگیزه تلاش پی گیر و جهت دار برای وی ایجاد می شود و باور می کند که در عین فقر و ناتوانی و بیچارگی، تنها نیست و در برابر سختی ها و مشکلات پشتوانه محکمی دارد. حافظ می گوید:
    از وی همه مستی و غرور است و تکبر
    وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
    ص:76
    ________________________________________
    1- [1] . میرزا جواد ملکی، اسرار الصلوه، ص 387.
    خدایا! در این دامگه سخت و کمین گاه های پیدا و پنهان تنها از تو یاری می جوییم:
    دام سخت است، مگر یار شود لطف اله
    ورنه انسان نبرد صرفه ز شیطان رجیم
    خدایا! دردم از توست، درمان هم از توست؛ همه تویی «یا مَنِ اسْمُهُ دَواء وَ ذِکْرُهُ شِفاءٌ».(1) بنابراین، تنها از تو کمک می خواهم:
    کار خود گر به خدا بازگذاری حافظ
    ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ح) اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ


    در بطن آفرینش انسان و هستی، راهی برای رسیدن به مقام قرب الهی و استعداد فطری برای رسیدن به کمال حقیقی وجود دارد.
    خداوند در قرآن کریم، هدایت عامه خویش را که همه مخلوقات را دربرمی گیرد، چنین بیان می کند:
    قالَ رَبُنّا الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَی ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)
    گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که در خور اوست، داده، سپس آن را هدایت فرموده است.
    یعنی هدایت عامه خداوند سبحان، به سوی حضرت اوست. قرآن کریم می فرماید: «اَلا اِلَی اللّه یَصیرُ الاُمور؛ بدانید که (همه) کارها به خدا بازمی گردد». (شورا: 53) و نیز می فرماید: «و اَنّ اِلی ربَّک اَلْمُنْتَهی؛ و اینکه پایان (کار) به سوی پروردگار توست». (نجم:42)
    ص:77
    ________________________________________
    1- [1] . مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
    خطاب به انسان می فرماید:
    یَ_أَیُّهَا الاْءِنسَ_نُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَ_قِیهِ. (انشقاق: 6)
    ای انسان! بی گمان تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد.
    هدایت خاصه انسان بدان سبب است که انسان به عنوان خلیفه اللّه در مقامی برتر از دیگر موجودات غایتی متعالی و مأموریتی سترگ دارد. پس انسان به سوی خدا راهی دارد و در مقابل، راه دیگری است که انسان را به سوی شیطان و غیرخدا می کشد؛ زیرا انسان برخلاف دیگر موجودات که تک بُعدی اند، دارای سرشت مختلفی است که بایستی با استفاده از قوه اختیار، راه خود را از میان طبیعت های پست و عالی برگزیند.
    تفاوت اصلی انسان با دیگر پدیده ها در همین قوه اختیار است که او را بر سر دوراهی انتخاب قرار داده است. در این دوراهی انتخاب، یا توفیق همراه او می شود و کمالاتی که در وجودش نهادینه شده است، به فعلیت می رسد و یا دچار نابودی می گردد.
    در این دنیا که مظاهر فریبنده در آن بسیار است، یافتن راهی که به معبود حقیقی بینجامد، به سختی قابل تشخیص است. دنیا پلی است که بر پایه های سستی استوار است. بنابراین، عابر باید برای گذر از آن لوازم دفاع را داشته باشد.
    صد هزاران دام و دانه است ای خدا
    ما چو مرغان حریص بینوا
    دم به دم پا بسته دام نویم
    ص:78
    هر یکی گر باز و سیمرغی شویم
    می رهانی هر دمی ما را و باز
    سوی دامی می رویم ای بی نیاز
    در این مسیر پرخطر، باید راهی را جست که انسان را به حوزه امنیت و سلامت رهنمون سازد.
    تنها در سایه تقوای الهی و بندگی واقعی پروردگار می توان ظرافت ها و پیچیدگی های این مسیر خوفناک را تشخیص داد و از چیزی که از شمشیر برنده تر است، به سلامت گذشت






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نکته هایی درباره صراط مستقیم

    1. صراط مستقیم تنها یکی است و آن خط سیری است که از مقام بندگی انسان آغاز و تا مقام قرب الهی ادامه می یابد. اگر آدمی به حقیقت این آیه پی برد، دیگر در برابر غیرخدا سر تسلیم فرود نمی آورد: «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ». (یس: 61)
    صراط بندگی تنها راهی است که از کژی ها و دستبرد شیطان در امان است. هرگونه افراط و تفریطی نیز خارج از صراط مستقیم است. امام علی علیه السلام در تبیین صراط مستقیم می فرماید:
    الیَمِینَ و الِشّمالُ مَضلَّهٌ وَ الطَّرِیقُ الوُسْطی هِیَ الجادَّهُ.(2)
    2. یکی از معانی مستقیم، استقامت، قدرت و مقاومت است. به همین
    ص:79
    ________________________________________
    1- [1] . «الصراط اَدّق من الشَعر و اَحَدُّ من السیف و أظْلم من اللیل». تفسیر تسنیم، ص 513؛ برگرفته از: تفسیر قمی، ج 1، ص 29.
    2- [2] . نهج البلاغه، خطبه 16.
    دلیل، صراط المستقیم، راهی پایدار است؛ چون از درون ریشه و پایه دارد.
    3. یکی از مصادیق صراط مستقیم از نظر قرآن کریم، همان دین قیمّ است:
    قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَی صِرَ طٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّهَ إِبْرَ هِیمَ حَنِیفًا. (انعام:161)
    بگو، آری، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است؛ دینی پایدار، آیین ابراهیم حق گرا.
    دین، متن صراط مستقیم است که مسیر تکامل انسان از آن می گذرد و اگر کسی از مسیر دین و حدود الهی خارج شود، از مسیر تکامل انسانی خارج شده است و در نتیجه، به خویش و خدایش ستم کرده است: «وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَ_لَمَ نَفْسَهُ». (طلاق: 1) و نیز می فرماید: «وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُوْلَ_ئِکَ هُمُ الظَّ__لِمُونَ؛ کسانی که از حدود احکام الهی تجاوز کنند، آنان همان ستمگرانند. (بقره: 229)
    4. بندگان مخلص خداوند نیز از دستبرد شیطان در امانند و مسیر آنان صراط مستقیم است. شیطان پس از رانده شدن از درگاه خداوند به ناتوانی خویش در گمراه ساختن بندگان مخلص خدا اعتراف کرد و گفت:
    رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ . إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ . قَالَ هَ_ذَا صِرَ طٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ. (حجر: 39 _ 41)
    5. در برخی از روایات نیز از صراط مستقیم به ائمه هدی علیهم السلامتعبیر شده است. از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
    صراط مستقیم، راهی است که خداوند به محمد و ذریه او کرامت فرموده است.(1)
    ص:80
    ________________________________________
    1- [1] . زبده التفاسیر، ص 100.
    از امام سجاد علیه السلام نیز روایت شده است که:
    ما ائمه راه خدا و طریق مستقیم او هستیم؛ ما خزانه دار علم خدا و ترجمان وحی او و ارکان توحید و محل اسرار اوییم.(1)
    همچنین امام صادق علیه السلام فرموده است:
    صراط همان راه معرفت به خداوند عزوجل است و آن دو نوع است: صراط دنیا و صراط آخرت؛ اما صراط دنیا، همان امامی است که اطاعت از او واجب است و هر کس آن امام را بشناسد و از وی پیروی کند، در روز قیامت از صراط که مانند پلی بر روی جهنم کشیده شده است، عبور خواهد کرد و هر کس که او را نشناسد، پایش در صراط آخرت بلغزد و در آتش جهنم افتد






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ط) صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ

    در این آیه، نمازگزار هدایت به راه نعمت یافتگان را از درگاه خداوند سبحان طلب می کند. نعمت از ماده «نَعَمَ» بر نوع خاصی از نعمت دلالت می کند که مصادیق آن فراوان و گوناگون است: «وَ إنْ تَعُدّوا نِعْمهَ اللّه ِ لاتُحصُوها؛ اگر نعمت(های) خدا را شماره کنید، آن را نمی توانید بشمارید». (نحل: 18)
    تمام نعمت ها از سوی حضرت باری تعالی است: «وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللّهِ؛ و هر نعمتی که دارید از خداست». (نحل: 53)
    این نعمت ها به دو قسم نعمت های ظاهری و نعمت های باطنی تقسیم می شوند: «و اَسبَغَ علیکُم نِعَمَه ظاهرهً و باطنه؛ و نعمت های ظاهر و باطن خود را بر شما
    ص:81
    ________________________________________
    1- [1] .همان.
    2- [2] . همان، ص 99.
    تمام کرده است». (لمقان: 20)
    نعمت های ظاهری که مخصوص زندگی دنیایی اند، ممکن است سبب گمراهی و در نتیجه، هلاکت انسان شوند. شیطان برای فریب انسان ها، نعمت های ظاهری را آراسته و در شکلی فریبنده، آن را وسیله گمراهی انسان ها قرار می دهد:
    لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ. (حجر:39)
    گفت: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من (هم گناهشان را) در زمین برایشان می آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت.
    قرآن کریم، زینت های ظاهری و دنیایی را مایه آرایش زمین و ابزار آزمایش انسان می داند؛ نه مایه آراستگی انسان و آن را ناپایدار معرفی می کند.
    إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الْأَرْضِ زِینَهً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً . (کهف: 7 و 8)
    در حقیقت، ما آنچه را که بر زمین است، زیوری برای آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند.
    قرآن همچنین دلیل طغیان گروهی از کافران را برخورداری از مال و فرزند می داند:
    أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَ بَنِینَ . إِذَا تُتْلَی عَلَیْهِ ءَایَ_تُنَا قَالَ أَسَ_طِیرُ الْأَوَّلِینَ. (قلم: 14 _ 15)
    به صرف اینکه سرمایه دار و پسردار است، چون آیات ما بر او خوانده شود، گوید: «افسانه های پیشینیان است».
    قرآن در جای دیگر، از نعمتی سخن می گوید که انسان را به روی گردانی و استکبار می کشاند: «و اذاَ اَنْعَمْنا عَلَی اْلاِنسانِ اَعْرَضَ وَ نَابجانبه؛ و چون به انسان نعمت ارزانی داریم، روی می گرداند و پهلو تهی می کند». (اسراء: 83)
    ص:82
    خداوند، قوم بنی اسرائیل را با اینکه نعمت های فراوانی به آنان داده شده بود،(1) ذلیل و غضب شده معرفی می کند.
    ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَ الْمَسْکَنَهُ وَ بَآءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ. (بقره: 61)
    و (داغ) خواری و ناداری بر پیشانی آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار آمدند.
    قرآن کریم، نعمت یافتگان را فرمانبَران از خدا و رسول معرفی می کند که پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان می باشند:
    وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَ_ئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّ__لِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَ_ئِکَ رَفِیقًا. (نساء: 69)
    از جمله نعمت هایی که خداوند سبحان به بندگان خویش ارزانی داشته است، نعمت ولایت است و قرآن کریم ولایت را مایه اکمال دین و اتمام نعمت برشمرده است: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی». (مائده: 3)
    بنابراین، محور صراط مستقیم، سنت پیامبران و امامان معصوم علیهم السلاماست؛ زیرا هر کسی پیرو آنان باشد، در صراط مستقیم است و آن که از دستورهای ایشان سرپیچی کند، به کج راهه ها و گمراهی ها گرفتار شده است








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ی) غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ

    در نظام هستی، همه موجودات در صراط مستقیمند و پیوسته در حالتسبیح و عبادت خداوند متعال هستند:
    وَ إِن مِّن شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَ_کِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ. (اسراء: 44)
    چیزی نیست مگر اینکه در حال ستایش، تسبیح او می گوید، ولی شما تسبیح آنها را درنمی یابید.
    البته چون انسان موجودی مکلف و آزاد است، ممکن است از صراط مستقیم خارج و به بیراهه کشانده شود. در این صورت، به خشم و غضب الهی گرفتار خواهد شد و در کژراهه های گمراهی سرگردان می ماند.
    مغضوبین کسانی هستند که غیرخدا را پرستش کرده اند و از هوا و هوس خویش پیروی می کنند. این گروه از سیر اصلی کمال خارج شده و مورد خشم و غضب الهی اند: «اینها در حقیقت، انسان هایی هستند که به جای اینکه راه انسانیت را طی کنند، به راه های حیوانی می روند؛ انسانیتشان مسخ گردیده و به جای آنکه پیش بروند، عقب گرد می کنند».(1)








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ک) وَ لاَ الضّالِّینَ


    گمراهی در مقابل هدایت است. در قرآن کریم آمده است:
    مَنِ اهْتَدی فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها. (اسراء: 15)
    هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر کس بیراهه رفته، به زیان خود بیراهه رفته است.
    گمراهی انسان به سبب کمبودی است که انسان در ذات خود دارد. به سبب همین کمبود، از دستورهای الهی نافرمانی می کند و گمراه می شود.
    ص:84
    ________________________________________
    1- [1] . طهارت روح، ص 365.
    مصداق های گمراهی فراوانند. برای نمونه:
    1. قرآن کریم، سرپیچی کنندگان از بندگی و طاعت خدا و رسول را اهل گمراهی آشکار می داند.
    وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَ_لاً مُّبِینًا. (احزاب: 36)
    و هر کس خدا و فرستاده اش را نافرمانی کند، به یقین دچار گمراهی آشکاری گردیده است.
    نیز می فرماید:
    وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاًَ بَعِیدًا. (نساء: 116)
    و هر کس به خدا شرک ورزد، به یقین دچار گمراهی دور و درازی شده است.
    2. پیروی از هوای نفس و روی گردانی از حق، از دیگر مصداق های ظلم و انحراف از صراط مستقیم هدایت و در نتیجه گمراه شدن بشر است.
    قرآن می فرماید:
    بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَ_لَمُواْ أَهْوَآءَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ. (روم: 29)
    (نه، این چنین نیست)، بلکه کسانی که ستم کرده اند، بدون هیچ گونه دانشی هوس های خود را پیروی کرده اند. پس آن کس را که خدا گمراه کرده، چه کسی هدایت می کند؟
    نیز می فرماید:
    وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًی مِّنَ اللَّهِ. (قصص: 50)
    و کیست گمراه تر از آن که بی راهنمایی خدا از هوسش پیروی کند؟
    3. ضالین کسانی هستند که راه مشخصی ندارند؛ حیران و سرگردانند و هر لحظه راهی را پیش می گیرند و به جایی نمی رسند. این گروه در قرآن
    ص:85
    این گونه توصیف شده اند:
    مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَ لِکَ لاَ إِلَی هَ_ؤُلاَءِ وَلاَ إِلَی هَ_ؤُلاَءِ. (نساء: 143)
    میان آن (دو گروه) دو دل اند؛ نه با اینانند و نه با آنان و هر که از راه خدا گمراه کند، هرگز راهی را برای نجات او نخواهی یافت.
    ضالین همان گروهی هستند که نعمت ولایت را پاس نداشتند و خداوند درباره آنان فرمود:
    قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ کَثِیرًا. (مائده: 77)
    و بسیاری (از مردم) را گمراه کردند و خود از راه راست منحرف شدند.
    در _زبده التفاسیر _از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:
    الَضّالین الَشُّکاکُ الَّذینَ لایَعرِفُون الامام.
    ضالین، تردیدکنندگانی هستند که امام (زمان خود) را نمی شناسند.(1)








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    6. رکوع


    رکوع در لغت، حالت مخصوص خمیده بودن در انسان است. ازاین رو، به پیرمرد سالخورده ای که پشتش خمیده است «شیخ راکع؛ پیر خمیده» می گویند. پیر خمیده در عرف شرع، به حالت خاصی در عبادت گویند.
    رکوع، تجلی روح خشوع و فروتنی در نمازگزار است؛ رکوع، سر خم کردن موجودی ناتوان و محدود در برابر عظمتی بی پایان است. رکوع، اظهار ذلت عبد در برابر عزت معبود است. نشانه ناتوانی بنده و از بهترین حالات عبادت است. رکوع ترک خودبینی است. رکوع، اظهار ادب در محضر جلال
    ص:86
    ________________________________________
    1- [1] . زبده التفاسیر، ص 103.
    و جمال خداوندی و حفاظی در مقابل دیو نفس و شیطان های باطن و ظاهر است.
    اقرار به توحید و دریافت حقیقت یگانگی ذات باری تعالی، مشاهده شوکت و عظمت خداوندی در اعمال و ذکرهای پیش از رکوع، اقتضا می کند که تحمل نمازگزار به سرآید و قدرت ایستادن و مشاهده آن صفات جمال و جلال خداوندی را از دست دهد. بنابراین، خم می شود و بزرگی و جلال حضرت حق را به نظاره می نشیند و به تسبیح و تنزیه او می پردازد.
    رکوع کننده حقیقی به نور آراسته می شود و روحش در پرتو انوار الهی گشاده می شود و از سردی ظلمتکده ماده رهایی می یابد.
    حقیقت رکوع، مشاهده جلالت و عظمت الهی و درک زبونی و ذلت غیرخدا است. حقیقت رکوع، نور است. امام صادق علیه السلام می فرماید:
    عبد برای خدا به حقیقت رکوع نمی کند، مگر اینکه خداوند عالم، او را به نور بهایش نوری و زینتی عطا کند و در سایه کبریا و بزرگی خود جای دهد و لباس برگزیدگان خود را بر او بپوشاند.(1)
    رکوع کنندگان حقیقی ائمه اطهارند؛ زیرا تنها آنان حق عبادت را رعایت کردند و به مقام ولایت رسیدند. رکوع تمام، باعث غضب شیطان است. امام صادق علیه السلام می فرماید:
    بر شما باد به طول رکوع و سجود که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد، شیطان به دنبال او فریاد می کشد: وای بر من، او اطاعت کرد و
    ص:87
    ________________________________________
    1- [1] . سیدروح اللّه موسوی خمینی، آداب الصلوه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله ، 1370، ص 353.
    من معصیت کردم، او سجده کرد و من سر باز زدم.(1)
    رکوع از ارکان نماز است و ذکر رکوع برگرفته از قرآن کریم است: «فَسَبِّح باسم رَبّک العظیم». (اعلی: 2)






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سبحان ربی العظیم و بحمده

    اقرار به صفات جلال سلبی حضرت حق پس از تهلیل و تحمید اوست و حقیقت این تنزیه، هماهنگی زبان و قلب است؛ هماهنگی عقل و قلب و نفس است. رکوع عقل، راندن خیالات و تصورات باطل است و رکوعِ قلب، تزیین آن به محبت و عشق الهی است و رکوعِ نفس نیز آراستن آن به نیکی ها و ارزش های الهی است.
    ذکر رکوع، کمال مقام توحید و خداشناسی است و «تمام کردن قوس عبودیت» است. ذکر رکوع، گذر از صافی تواضع و فروتنی است. رکوع صیقل دادن آیینه دل به نور الهی و زدودن زنگار خودخواهی ها از صفحه دل است. رکوع سبب اطمینان و اقرار به ناتوانی و نیستی است.
    رکوع همراه با خشوع بسیار ارزشمند است؛ زیرا رکوع مقام خضوع و محل خشوع قلب است و این عالی ترین درجه خشوع است. پس انسان باید بکوشد تا حقیقت رکوع را دریابد، سپس با ذکر «سمع الله لمن حمده» قلبش را جلا بخشد و سرمست از مشاهده نور جمال الهی و امیدوار به فیض خداوندی به سجده رود.
    ص:88
    ________________________________________
    1- [1] . عرفان اسلامی، ج 6، ص 31.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    7. سجده

    اشاره

    سجود، مصدر سَجَد به معنای به رو بر زمین افتادن و پیشانی یا چانه را بر زمین نهادن است. همچنان که قرآن درباره برادران یوسف می فرماید: «و خَرّوا لَهُ سُجّدا.» (یوسف:100) نیز فرموده است: «یَخّرون لِلأذقان سُجّدا؛ سجده کنان به روی در می افتند». (اسراء: 107)(1)
    نمازگزار در سجده، شریف ترین قسمت بدن خویش را به نشانه بندگی بر خاک می ساید و بدین ترتیب، مراتب خواری و حقارت خود را در برابر بزرگی خدا به نمایش می گذارد.
    امام علی علیه السلاممی فرماید:
    هنگامی که انسان نماز می خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذاردن اعضای شریف بر زمین دلیل کوچکی و حقارت اوست.(2)
    سجده، عالی ترین نمود و درجه فروتنی نمازگزار است. سجده، نزدیک ترین حالت انسان به حضرت ربوبیت است. امام صادق علیه السلاممی فرماید: «نزدیک ترین حال بنده به خدا، حالت سجود است».(3)
    سجده بهترین عبادت است و سبب نزدیکی به ذات باری تعالی است. سجده بازگشت به اصل خویش و اظهار ادب نسبت به معبود حقیقی است. سجده مایه رستگاری و نجات انسان هاست؛ گذرنامه ورود به بهشت و سبب استجابت دعاست.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi