صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: بانک اشعار و دوبیتی های حسنی {عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم..هر چه هستم هر چه باشم از براي مجتبايم}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    گلبوسۀ احمد گل بستان جمالش

    قرآن ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش

    پیغمبر و زهرا و علی محو جمالش

    شیری که به او فاطمه داده است، حلالش

    بالاتر از اوهام همه اوج کمالش

    جاری ز کف او کرم احمد و آلش

    این محشر کبراست بیایید ببینید

    این یوسف زهراست بیایید ببینید

    خورشید دمیده به شب تار مدینه

    گردیده چراغ دل بیدار مدینه

    روئیده گل وحی ز دیوار مدینه

    خیل ملک آیینه به دیدار مدینه

    ارواح رسولان شده زوار مدینه

    گردیده فلک غرق در انوار مدینه



    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تابد به سر دست محمّد، قمر امشب


    تبریک بگویید علی شد پـدر امشب


    ای صبح الهی اثرت باد مبارک


    ای بحر نبوت گهرت باد مبارک


    ای باغ ولایت ثمرت باد مبارک


    ای ماه خدایی ثمرت باد مبارک


    ای شمسۀ عصمت قمرت باد مبارک


    میلاد گرامی پسرت باد مبارک


    ای حُسن فروشان! حسن آمد حسن آمد


    بـا آمـدنش جـان محمّد بـه تـن آمد


    این است که در پاسخ دشنام دعا کرد


    این است که از دشمن بی‌شرم حیا کرد


    این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد


    این است که از خلق ستم دید و دعا کرد


    در صبر، همان کار علی شیرخدا کرد


    در صلح، همان معجزۀ کرب و بلا کرد


    گر جنگ کند، صلح حرام است حرام است


    ور صـلح کند، حکم قیام است قیام است


    از صلح حسن، دین خدا یافت سلامت


    این صلح قیامیست به معنای قیامت


    با آنکه همانند علی داشت شهامت


    هر ظلم که دید آن خلف پاک امامت


    تا حفظ شود دین خدا کرد کرامت


    چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت


    با آن که غریب وطن و غرق مِحن بود


    پیروزترین رهبر تـاریخ، حسن بود


    او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت


    با صبر و رضا پرچم توحید به پا داشت


    در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت


    پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت


    ده سال امامت به امام شهدا داشت


    در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت


    من کیستم احیاگر قانون خدایم


    بنیـادگـر واقعۀ کرب و بـلایم


    من وارث شمشیر علی رهبر صبرم


    من ذات خدا را به خدا مظهر صبرم


    من روح شکیبایی در پیکر صبرم


    من وارث صبر پدر و مادر صبرم


    من صاحب فتح و ظفر لشگر صبرم


    هم حیدر شمشیرم و هم حیدر صبرم


    این صبر همان صبر خدای ازلی بود


    تفسیر کـلام الله و شمشیر علی بود


    با آنکه بوَد بازوی من بازوی حیدر


    با آنکه مرا دست خداییست به پیکر


    این صبر بوَد سخت‌تر از غزه و خیبر


    این صبر بوَد یک اُحد و خندق دیگر


    این صبر بوَد نهضت ثاراللهِ اکبر


    سوگند به اسلام و به قرآن و پیمبر


    مـا بیـم زبیـداد معـاویـّه نداریم


    حاشا که ستمگر را راحت بگذاریم


    ما نخل ولاییم و شهادت ثمر ماست


    بر جان عدو هر نفس ما شرر ماست


    چون تیر برآید جگر ما سپر ماست


    در بحر بلا موج خطر همسفر ماست


    پیکار جمل نیز گواه دگر ماست


    هرگز نهراسیم که حیدر پدر ماست


    بـازوی عـلی حیـدر خیبـر شـکنم من


    «میثم» حسنم من حسنم من حسنم من


    سازگار




    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    چونانكه خالق احد ذوالمنن يكي است
    بين تمام حُسن فروشان حَسن يكي است

    عالم اگر شود زگل دل چمن چمن
    در باغ حسن مثل تو سرو چمن يكي است

    بين هزار خرمن گل مثل بوي تو
    بوي لطيف عطر گل ياسمن يكي است

    تو ماه عالمي و هزارانت انجمن
    گويند متفق كه مه انجمن يكي است

    هر كس كه ديد روي تو را بين پنج تن
    اقرار كرد كآينة پنج تن يكي است

    ماه خدا دو نيمه شد و گفت آسمان
    هرچند از ستاره پُري ماه من يكي است

    گرچه تو و علي و نبي را سه پیکر است
    جان تو و علی و نبی در بدن یکی است

    آن چارتن كه زير كسا باتواند پنج
    يك نور واحديد همانا سخن يكي است

    اسرار غيب آينه اي روبروي توست
    عين اللّهي و پيش تو سِرّ و علن يكي است

    صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو
    با دست هاي حيدر خيبر شكن يكي است

    هرجا سفر كنم دل من در بقيع توست
    آري بر اين مسافر تنها وطن يكي است

    مردي چو جدّ و باب و حسين و تو نيست نيست
    چونانكه مثل حضرت صديقه زن يكي است

    مِهر تو ثبت مُهر مسلماني من است
    بي تو طريق كفر و مسلمان شدن يكي است


    هرچند نيست قابل وصف تو يا حسن
    اينجا عقيق "ميثم" و دُرّ عدن يكي است



    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اول تو را سرشته و انسان درست کرد


    شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد


    بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد


    تا از من خراب مسلمان درست کرد


    می خواست رحمتش همه جا را بغل کند


    با اشک های چشم تو باران درست کرد


    باید برای بندگی سجده هایمان


    یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد


    بالم اگر به درد پریدن نمی خورد


    یک سایبان که می شود از آن درست کرد


    من زندۀ نسیم مسیحا دم توأم


    آدم اگرشدم به خدا آدم توأم


    تو ابتدای نسل طهورای کوثری


    تو رود خانۀ زهرای اطهری


    باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند


    تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری


    کار خداست این که پیمبر پسر نداشت


    وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری


    نسل مطهر نبوی، نسل دختری است


    با این حساب تو حسن ابن پیمبری


    گفتند زاده ی اسد الله غالبی


    صبح جمل که شد همه دیدند حیدری


    می خواستند پیش همه کوچکت کنند


    کوری چشم آیشه ها از همه سری


    یک روز اشک و گریه برای تو میکند...


    ...با شصت روز اشک حسینی برابری


    ای ارشد تمام پسر های فاطمه


    ای اولین حسین سحر های فاطمه


    ای آسمان تر از همه، بالاتر از همه


    ای بی کران تر از همه، دريا تر از همه


    تو زودتر به دامن زهرا نشسته ای


    پس این توئی تو، بچه زهراتر از همه


    ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم


    ای سفره ي همیشه بفرماتر از همه


    ما سال هاست رهگذر کوچۀ توایم


    مانند یک فقیر سرِ کوچۀ توایم


    مهتاب چشم های تو خورشید پرور است


    هر کس که طالعش حسنی نیست کافر است


    اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی


    یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است


    اصلاً شما نیاز نداری به معرکه


    وقتی لب سکوت تو شمشیر حیدر است


    قسمت نبود تا که ببینند مردمان


    بازوی تو ادامۀ فتّاح خیبر است


    فردا ملک به نام تو تکبیر می زند


    صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند


    امشب اگر نگات هوای قَرَن کند


    امید می رود که نگاهی به من کند


    زیبنده است بال و پر صد فرشته را


    زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند


    کُشتی بگیر پیش همه با برادرت


    شاید کسی بیاید و جانم حسن کند!


    بهتر همان که در به در هر گذر شود


    بالی که روی بام تو فکر چمن کند


    این یا کریم مثل همه قصد کرده است...


    ...بر روی گنبدی که نداری وطن کند


    بعد از تو ای امیر کفن پاره ها کسی


    لازم نکرده است تنم را کفن کند


    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم
    هر چه هستم هر چه باشم از براي مجتبايم


    از تولد يا كه نه روز ازل تا روز محشر
    عاشق و مجنون و مست و آشناي مجتبايم





    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    باید مرا گلیم مسیر نگار کرد


    زیر قدوم فاطمی‌ات خاکسار کرد




    مهر تو را بهشت بخواهد نمی‌‌دهم


    در ماجرای عشق نباید قمار کرد




    فخر علی و فاطمه بر تو عجیب نیست


    وقتی خدا به داشتنت افتخار کرد




    من که به دست هیچکسی رو نمی‌زنم


    نانت مرا به شغل گدایی دچار کرد




    هر چند آفریده خدا چهارده کریم


    اما یکی از آن همه را سفره‌‌دار کرد




    ما را پیاده کرد سر سفره شما


    این کشتی حسین که ما را سوار کرد




    باید به بازوی حسنی‌ات دخیل بست


    ورنه نمی‌شود که جمل را مهار کرد




    خشمت نیاز نیست در آنجا که می‌شود


    با قاسم تو قافله را تار و مار کرد




    ارزان تو را فروخت به حرف معاویه


    زهری به کام تشنه تو روزه‌دار کرد




    زهری که می‌‌شکافت دل سنگ خاره را


    در حیرتم که با جگر تو چه کار کرد




    زهرا شنیده بود تنت تیر می‌خورد


    تابوت را برای همین با جدار کرد



    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    سنگهاي صحنتان را ما طلايي ميكنيم
    گنبد و ايوانتان را رضايي ميكنيم


    از براي كوري چشم حسودان جهان
    پنجره فولادتان را جهاني ميكنيم




    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ازنیمه ماه رمضان ماه بر آمد
    با آمدنش فصل غم ورنج سر آمد



    شاد است رسول دوسرا حضرت طاها
    زیرا که کنون سبط کبیرش به بر آمد



    در بیت علی غلغله وشور بپا شد
    جبریل امین شاد بر او جلوه گر آمد


    گو یوسف مصری برود باز به چاهش
    چون یوسف زهرا زدل چاه بر آمد



    شد نام نکویش حسن ونیک بگویم
    این نام زدرگاه خدای قدر آمد



    باید که فراموش کنی حاتم طائی
    بر سلسله جود وکرم راهبر آمد



    او کشتی صبر است به دریای بلاها
    ایوب که باشد چو علی را پسر آمد



    ای شیعه مبارک به تو این روز خدایی
    از بحر ولایت به تو این تاج سر آمد


    شاعر :اسماعیل تقوایی



    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,977
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,529 در 2,243
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
    دیدم شروع محشر کبرای دیگر است


    گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
    تاریک تر ز عرصه تاریک محشر است




    امضاء


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi