نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: اثبات خدا با علم رياضي و فيزيک

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اثبات خدا با علم رياضي و فيزيک

    اثبات خدا با علم رياضي و فيزيک


    اخيرا عده اي از دانشجوها درکلاس هاي عمومي با اعتراض مي گويند اگر خدا را از طريق رياضي و فيزيک اثبات کنيد ما قبول مي کنيم يا در مورد مهدويت مي گويند بايد از طريق علوم ديگر اثبات کنيد. آيا چنين چيزي ممکن است؟ راهنمايي ام کنيد.
    در ابتدا بايد خاطر نشان کرد که هر علمي ، موضوع و روش خاص خودش را دارد ؛ به عنوان مثال نمي توان با قوانين رياضي و فيزيک به بررسي وااقعه اي تاريخي پرداخت و از درستي و نادرستي آن سخن گفت. همانطور که با روش تاريخي و جامعه شناسي و پزشکي نمي توان از درستي فيزيک نيوتن يا انيشتن و يا هندسه اقليدسي و نااقليدسي سخن گفت. البته به خاطر گستردگي و ويژگي خاص بحث خداشناسي ، بعدي ندارد که از طريق فيزيک که همان اثبات خدا از طريق مخلوقاتش است از وجودش سخن بگوييم. بحث مهدويت و امام زمان نيز از جهتي بحثي تاريخي است و از سويي هم در ارتباط با لزوم وجود منجي ، مبحثي عقلي و فلسفي است.
    گفتني است روش علمي که از طريق حس و تجربه به مشاهده جهان مي پردازد يکي از راه هاي شناخت خداوند است. زيرا که قوانين هستي و نظم حاکم بر هستي خود بهترين شاهد بر وجود حقيقي است که جهان را تدبير مي کند البته نبايد به روش تجربي-علمي بسنده کرد زيرا عالم هستي ابعادي فراتر از عالم ماده و حس دارد.
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    براي خداشناسي سه روش حسي، عقلي و شهودي گفته شده است و هر کس به فراخور رشته تحصيلي و يا تجربه هاي شخصي خودش به وجود خدا پي مي برد و با پروردگارش ارتباط برقرار مي کند به طور مثال کسي که رياضي دان و يا فيزيک دان است و با آگاهي بر اين که در کنار وجود بسيط و محض «بي نهايت» هيچ وجود مستقلي معنا ندارد. زيرا اگر شريکي در کنار بي نهايت باشد در آن صورت بي نهايت نخواهد بود. از اين طريق مي تواند توحيد را اثبات کند.
    همچنين با مطالقه در اسرار موجود در اتم مي توان پي برد که چنين شگفتي هايي در کوچکترين ذرات،
    نشانه توانايي و دانايي مافوق بشر آفريننده آن است. از اين رو «ماکس بلانگ» مي گويد: «وقتي عظمت خدا را در اتم مي بينم ناخودآگاه پيشاني بر خاک مي سايم».
    دلايلى كه براى اثبات وجود خداوند اقامه شده است، متعدد و متنوع است. اما اصل كلى در تمامى اين دلايل اين است كه آنها به منزله تابلوهاى راهنمايى و فلش‏هايى هستند كه انسان را از جهت‏هاى گوناگون متوجه يك امر فطرى و روشن و بديهى مى‏كنند، زيرا وجود خداوندمتعال از روشنترين و واضح‏ترين مفاهيم براى بشر است.
    شايد يكى از ساده‏ترين اين دلايل برهان نظم باشد كه دانشمندان مسلمان و غير مسلمان به بيان‏هاى مختلف بدان تمسك جسته‏اند. براى نمونه مى‏توانيد به كتاب «توحيد استاد شهيد مطهرى»، ص 55 ـ 98 و كتاب «اثبات وجود خدا» ويرايش «جاب» ترجمه احمد آرام و ديگران از سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى كه به قلم برخى از دانشمندان علوم طبيعى نگارش يافته است و كتاب كم حجم و پرفايده «علم و ايمان در گفتگو با دانشمندان» تدوين جواد محقق از انتشارات مدرسه مراجعه كنيد.
    در كتاب اثبات وجود خدا، ص 227 ـ 230 بيانى از پرفسور ادموند كارل كور نفلد استاد و محقق شيمى آورده شده كه پاسخ به همان مشكلى است كه دوست شما مطرح كرده است. بله حقيقت مطلب اين است كه خداوند متعال خود را از لابلاى اتم‏ها و نوترون‏ها نمايانده است،چنانچه خود را در تمام وجود آدميان نشان داده است منتها چشمى بينا مى‏خواهد.
    از همه بيچاره‏تر خفاش بود كو عدوى آفتاب فاش بود
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اما يكى از بهترين دلايل براى اثبات وجود خداوند متعال، دليل فطرت است كه به بيانهاى گوناگون تبيين شده است. و ما به اختصار به يكى از آنها اشاره مى‏كنيم:
    1. ما براى حل مشكلات و نيازهاى خود به دنبال راه‏حل‏هاى گوناگون مى‏رويم. اما بزودى در مى‏يابيم كه تمام آنها نيز چون ما نيازمند و محتاجند و نمى‏توانند نياز ما را برآورده كنند.
    2. نيازهاى ما محدود به احتياجات مادى نيست. بلكه نيازهاى معنوى و علمى را نيز شامل مى‏شود. در اين جهت نيز در مى‏يابيم كه ديگران نمى‏توانند ما را يارى دهند.
    3. آنگاه كه از همه موجودات نااميد شديم و دليل اين نااميدى هم اين بود كه آنها نيز چون ما نيازمند هستند، روى به بى‏نياز مطلق مى‏كنيم. زيرا هنوز نياز را در خود احساس مى‏كنيم و اين نيازها نيز توسط كسى يا چيزى برطرف نشده است. از طرفى اميد به برطرف شدن نيازخود داريم. چنين است كه رو به حق مطلق مى‏آوريم. اين راهى است كه حضرت ابراهيم(ع) در مواجه با مشركان زمان خود رفت و فرمود كه من آنهايى كه افول مى‏كنند، دوست ندارم و با تمام وجود روى به سوى كسى مى‏آورم كه آفرينده آسمانها و زمين است، (الانعام:73 ـ 79) طى اين مراحل هيچ نيازى به معلم ندارد، منتها دل‏مشغولى‏هاى دنيوى و عادت به توجه به علتهاى مادى و طبيعى برخى از ما را از وجود خداوند متعال دور كرده است. اين فطرت سرمايه اصلى و اوليه انسان است كه نياز به تقويت دارد. شرط لازم فهم معارف بلند الهى است اما شرط كافى نيست و در سايه تعاليم الهى و انبياء و اولياء الهى و تزكيه و عبادت شكوفا مى‏شود و با تأسف فراوان به دليل گناهان زير خروارها خاك دفن مى‏گردد.
    براى آگاهى بيشتر ر.ك:
    1. تفسير الميزان، ج 6، ص 238 به بعد ذيل آيه 105 سوره مباركه مائده و ج 14، ص 193 به بعد ذيل آيه 12 سوره مباركه طه
    2. معارف قرآن استاد مصباح يزدى، ج 1 ـ 3، ص 26 ـ 37 انتشارات در راه حق
    به جز اين دليل دلايل ديگرى نيز اقامه شده است كه برخى از آنها را مى‏توانيد در كتاب «توحيد استاد مطهرى»، ص 11 ـ 222 و آموزش عقايد استاد مصباح يزدى، صص 49 ـ62 مطالعه فرماييد.
    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خداوند متعال كه آفريدگار جهان است، خود را با دلايل كافى معرفى كرده است، دلايلى كه هم عقل مى‏پذيرد و هم علم آن را تأييد مى‏كند. اين دلايل برخى در كتاب آفرينش است يعنى هر موجودى، مستقلاً دليلى بر وجود آفريدگار خود است: سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق؛ به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان نشان مى‏دهيم تا براى آن آشكار گردد كه او (خداوند متعال) حق است (فصلت، 53)
    وجود خود ما ـ چه بدنمان و چه نفسمان ـ شاهد و نشانه‏اى از خالق و آفريدگار حكيم و تواناست. وجود موجودات زمينى و آسمانى نيز شاهد و نشانه‏اى از خالق و آفريدگارى حكيم است. من شما را براى نمونه فقط به دو كتاب ارجاع مى‏دهم تا ببينيد آيا آفرينشى اين چنين بدون خالقى حكيم و توانا امكان دارد؟ «اول: راز آفرينش انسان نوشته كرسى موريسن، ترجمه محمد سعيدى، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم كه در آن درباره راز خلقت و مخصوصا خلقت انسان با تفصيل سخن گفته است. دوّم: از زندگى زنبورها نوشته پرفسور كارل فون فريش (استاد كرسى جانورشناسى و برنده جايزه نوبل)، ترجمه دكتر نعمت‏الله شهرستانى، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1366، كه درباره زندگى پر راز و رمز زنبور عسل بحث كرده است.
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پس خدا در مخلوقات خود عيان و آشكار است. گذشته از اين در كتابهاى آسمانى، خداوند متعال خود را معرفى كرده است، متأسفانه در تورات و انجيل (كتاب مقدس) به اصطلاح مسيحيان، تحريفات فراوانى صورت گرفته است كه پذيرش مطالب اين كتابها را غيرممكن كرده است. اما قرآن كه مصون از تحريف باقى مانده است بنحوى درصدد معرفى خداوند متعال است. كتاب قرآن و علوم طبيعى اثر دكتر مهدى گلشنى فيزيكدان معاصر ايرانى انتشارات اميركبير در اين جهت منبع بسيار خوبى است . آيات فراوانى كه مردم را به تدبر و تفكر در آفرينش الهى و مخلوقات زمينى و آسمانى دعوت كرده است. نشانه از اين واقعيت است كه خداوند متعال خود را با دلايل فراوان به مردم معرفى كرده است. گذشته از اين دلايل فراوان عقلى كه توسط فلاسفه و متكلمان ايراد شده است، دلايلى براى اثبات وجود خدا هستند اين دلايل برخى شبهه علمى و برخى فلسفى و برخى نيز فطرى هستند. (براى اطلاع بيشتر از اين دلايل به كتاب توحيد استاد مطهرى، ص 222 ـ 11، و آموزش عقايد، استاد مصباح يزدى،ص 62 ـ 49 مراجعه شود).
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    راه علم نيز، همين راه ايمان به خالقى يكتاست كه در اين باره از سوى دانشمندان غربى كتابهاى متعددى نگارش يافته است علاوه بر اين دو كتاب مذكور، به اثبات وجود خدا ـ ويراستار جان كلوورمونسها ـ ترجمه احمد آرام و ... سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى كه به قلم برخى از برجسته‏ترين دانشمندان غربى است و علم و ايمان در گفتگو با دانشمندان تدوين جواد محقق ـ انتشارات مدرسه كه كتاب كم حجم و پرفايده است و تصوير جهان در فيزيك جديد نوشته ماكس پلانك ترجمه مرتضى صابر مخصوصا مقالات اول، ص 3 ـ 1 و هفتمصص: 178ـ156 مراجعه شود.
    از مجموع آنچه بيان شد موارد ذيل بدست مى‏آيد: 1ـ خدا خود را معرفى كرده است و با دلايل قطعى و يقينى معرفى كرده است. برخى از اين دلايل موجودات و مخلوقات او هستند كه در اصطلاح قرآن به آيات آفاقى معروفند بخشى خود انسان و فطرت اوست كه به آيات انفسى معروف هستند و بخشى دلايل عقلى است كه به دلايل فلسفى و كلامى معروفند.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2ـ اين دلايل همگى مبتنى بر عقل است و عقل سليم آنها را تأييد مى‏كند. اصولاً عقل از اينكه جهان بدون آفريدگار آفريده شده باشد، سرباز مى‏زند.
    3ـ راه علمى محض نمى‏تواند خداوند را به ما معرفى كند. زيرا علم تجربى با پديده‏هاى جهان مادى سرو كار دارد، با عناصر طبيعى و مادى، اما ماوراء طبيعت كه خدا نيز جرء آن است، نمى‏تواند معلوم علوم تجربى باشد. زيرا اين علوم در بند تجربه و آزمايش و عناصرمحسوس و طبيعى اسير هستند و امورى كه محدود به حدود مذكور نيستند. از دايره شمول علوم تجربى بيرونند. البته علوم تجربى غيرمستقيم به كمك عقل و دين مى‏آيند. راه شناخت خداوند از طريق آفريده‏ها و پديده‏هاى طبيعى و مادى و حسى كه ما مستقيما با آنها ارتباط داريم،راهى است كه ما را به سرعت به اصل مبدأ آفرينش مى‏رساند. بنابراين علوم تجربى از سه راه ما را به خالق يكتا مى‏رساند.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1ـ از راه نظم موجودات كه با برهان نظم معروف است.
    2ـ از راه خلق، اينكه جهان حادث و مخلوق است.
    3ـ از راه هدايت (تكوينى) اينكه مخلوقات در مسير خودشان حركت مى‏كنند و قدرتى است كه آنها را به مسير خودشان هدايت مى‏كنند (در اين باره توصيه مى‏كنم حتما كتابهايى را كه دانشمندان نوشته‏اند و قبلاً يادآورى كردم، مطالعه فرمائيد) پس مسائل علوم تجربى صغراىاستدلالات فلسفى و قرآنى مى‏باشند.
    در پايان اين بحث فقط استدلالى از اميرمؤمنان در نهج‏البلاغه در اثبات حق تعالى و نيازمندى مخلوقات يادآور مى‏شوم ـ البته با اختصار:
    كل قائم فى سواه معلول ـ خطبه 186 ـ
    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    هر موجودى كه وجودش به ديگر قائم است. او معلول است (و نيازمند علت) يعنى هر موجودى كه هستى او عين ذات او نيست، نيازمند علت است و تنها خداست كه هستى اوعين ذات اوست. او عين هستى است و ديگر سبب و علت و دليل نمى‏خواهد اما غيرخدا، همگى هستيشان عين ذاتشان نيست. پس حتما علت مى‏خواهد. پس كل قائم فى سواه معلول ـ يعنى فلسفه علت.
    در رابطه با طول عمر امام زمان بايد توجه داشت كه در حوزه «ژن شناسي» اثبات شده است که مي توان با شيوه هايي جواني، عمر، امراض و... را کنترل و حفظ کرد و از نظر علمي هيچ بعدي ندارد، بسياري از زيست شناسان معتقدند که علل مرگ و ميرها، موانعي و يا ابتلائات و امراض و کمبودهايي است که براي تداوم زيست يک موجود زنده به وجود مي آيد و اگر بشر مي توانست به اکثر يا تمامي آنان واقف شود قادر بود که عمر حيوانات و انسان ها را به چندين برابر افزايش دهد.
    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    به هر شکل تداوم و طولاني بودن عمر بشري در ارکان وجودي انسان وجود دارد و اين تنها موانع است که نمي گذارد سلول هاي آدمي سير تدريجي و عادي خويش را طي نمايند. اين مسأله با نظريه هاي ژن شناسي اخير نيز مؤکد گشته است و بسياري از ژن شناسان بر اين باورند که با دست کاري ها و بررسي هاي لازم در يک ژن مي توان طول عمر و دوري از بلايا و امراض را براي بشر تضمين نمود.
    با توجه به اذعان انديشمندان حوزه علوم تجربي و زيست شناسي، مي توان به خوبي اعتقاد به طول عمر حضرت داشت چرا که خداوند متعال که خالق عوالم و قوانين و سنن آن است، به خوبي قادر خواهد بود که علل طبيعي و مادي در وجود حضرت را به صورتي قرار دهد که آن وجود شريف ساليان سال زندگي کنند و هيچ نيازي به وارد کردن علل فرامادي و غير طبيعي ندارند.
    امضاء

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi